تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 26 دی 1403    احادیث و روایات:  
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

کلینیک زخم تهران

کاشت ابرو طبیعی

پارتیشن شیشه ای اداری

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

تعمیر سرووموتور

تحصیل پزشکی در چین

مجله سلامت و پزشکی

تریلی چادری

خرید یوسی

ساندویچ پانل

ویزای ایتالیا

مهاجرت به استرالیا

میز کنفرانس

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1853708885




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

كسي براي ما 300 نمي سازد به بهانه بيستمين سالگرد حمله به هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو جنگي آمريكا


واضح آرشیو وب فارسی:کيهان: كسي براي ما 300 نمي سازد به بهانه بيستمين سالگرد حمله به هواپيماي مسافربري ايران توسط ناو جنگي آمريكا
محمد صرفي12 تيرماه بيستمين سالگرد شليك به هواپيماي مسافربري ايران در خليج فارس توسط ناو جنگي وينسنس آمريكاست. فاجعه اي كه به مرگ بيش از 290 مسافر بيگناه منجر شد و آمريكا هيچوقت خود را در برابر آن پاسخگو و مسئول ندانست. حبيب احمد زاده كاپيتان سابق نيروي دريايي سال ها قبل در حركتي جالب به نظاميان وينسنس از جمله فرمانده آن ويل راجرز نامه اي نوشت و بعضاً جواب هايي نيز دريافت كرد. راجرز تا كنون از جواب به اين نامه خودداري كرده است. در اثر اين پيگيري ها امسال گروههاي ضدجنگ آمريكايي در شهر ريچموند ايالت ويرجينيا مراسمي د ر 12 تيرماه همين سال و به يادبود بيستمين سالگرد شهداي اين واقعه برگزار خواهند كرد كه آشنايي آنان با اين واقعه از سفر سال گذشته آنان به ايران و هم صحبتي با احمدزاده خودمان شروع شده است.احمد زاده نويسنده دو كتاب معروف در مورد جنگ هم هست،«شطرنج با ماشين قيامت» و «داستان هاي شهر جنگي».به بهانه اين ماجرا پاي صحبت ها و در دل هاي او نشستيم كه در ادامه مي خوانيد. ¤ چطور شد كه به موضوع پرواز سوم جولاي يا همان پرواز 655 علاقمند شديد؟- اين سوال مثل اين است كه بپرسيد چرا به آزادي خرمشهر علاقمند شدي.¤ فكر مي كنم اين موضوع كمي متفاوت است چون12 تير ماه تقريباً در حاشيه است و كار زيادي برايش انجام نشده.- نكته خيلي خوبي را مطرح كرديد. اتفاقاً بايد از ديگران بپرسيم چرا روي اين موضوع كار نشده است.از مسئولان فرهنگي، نظامي و سياسي كشور بايد اين سوال را پرسيد. اگر ما بخواهيم نشان بدهيم ماهيت استكبار چيست و چقدر مي تواند وحشت زا باشد، بايد روي اين حادثه كار كنيم. خيلي ها از من سوال مي كنند چرا اينقدر ماجرا را پيگيري كردي و من مي گويم شما بايد سوال كنيد چرا ديگران اينقدر پيگيري نكردند. به نظرم بديهي است كه هر ايراني آشنا به موضوع بايد پيگير اين ماجرا باشد.البته من به ديگران كاري ندارم و دنبال ايراد گرفتن نيستم. مي گويند به جاي شكايت از تاريكي يك شمع روشن كن. من هم دنبال روشن كردن شمع خودم هستم. اگر آدم هميشه در حال غر زدن باشدمي شود مثل روشنفكرنمايان متفرعن و يا برخي از بچه مسلمان هايي كه فقط غر مي زنند و كاري نمي كنند.اين دو گروه هم نتيجه كارشان دقيقا يكي است.با اين تفاسير من نسبت به اين موضوع بايد احساس مسئوليت مي كردم كه چيز عجيبي هم نيست.¤ روزي كه آمريكا هواپيما را زد شما هم در خليج فارس بوديد؟- نه، آن وقت من به عنوان رزمنده در جبهه هاي زميني جنوب بودم و خبر ماجرا توسط راديو به ما رسيد. آن روز به نظرم خيلي خيلي عجيب بود. شايد بعدها سرعت تسلسل حوادث و غفلت ما باعث شد اين ماجرا با تمام عظمتش به حاشيه برود. دولتمردان آمريكايي هم خيلي دلشان مي خواست سريع اين موضوع فراموش شود و ما هم با غفلتمان به آنها كمك كرديم.ولي اين ماجرا لايه هاي مختلفي دارد و من بيشتر به دنبال لايه عبرت فلسفي آن بوده ام. يك لايه اصلي ديگر پيگيري من همان يادآوري عبرت انگيز ماجرا است.¤ منظورتان از لايه عبرت فلسفي چيست؟ - ببينيد ما اگر درست روي اين ماجرا كار كنيم يك نوع بازدارندگي ايجاد خواهد شد. شمامراسمات سالگرد هيروشيما و ناكازاكي را نگاه كنيد. ماجراي انداختن بمب اتم بر سر مردم اين دو شهر با برگزار كردن يادبود هرساله به موضوعي جهاني تبديل شده است و همين خودش يك بازدارندگي ايجاد كرده است. يعني آمريكا ديگر به سادگي جنگ جهاني دوم نمي تواند از بمب اتم استفاده كند.هر نظامي هم كه بخواهد در آينده چنين كاري كند بيشتر به عواقب كارش فكر مي كند چون ماجراي هيروشيما و عواقب يا دآوري نامش به بدنامي در آينده در ذهنش بدجور بازي خواهد كرد. پس ما نيز با برگزار كردن صحيح مراسمات براي شهداي ايرباس چنين بازدارندگي را براي ملت خود ايجاد خواهيم كرد.¤ اين برخورد صحيحي كه مي گوييد چطور بايد باشد؟- ببينيد خيلي با صراحت مي گويم خيلي وقت ها دشمن زير پاي ما پوست موز مي اندازد و ما به جاي يك پا، دو پايي روي آن مي رويم! يك مثال مي زنم تا بحث روشن تر شود. غرب مي آيد و عليه ما فيلمي به نام فتنه مي سازد.مخاطبش هم اكثريت ناآگاه در آمريكا و اروپا است. حرفش هم اين است كه اسلام و قرآن تروريست پرورند اما دقيقاً خود اين فيلم تروريست پرور است.اين همان پوست موز است كه بايد طرز برخورد با آن را بدانيم. اگر اعتراض ما همراه با خشونت باشد همان چيزي است كه آنها مي خواهند. فيلم مي گيرند و نشان مي دهند و مي گويند ديديد حرف ما درست بود و اينها خشن و تروريست هستند.ما بايد از اين تهديد فرصت بسازيم. برويم رايزني كنيم و بگوييم آقايي كه فتنه را ساختي و مدعي هستي اهل منطقي، بيا در يك مناظره زنده تلويزيوني شركت كن تا جوابت را بدهيم. يك كارشناس درست و حسابي هم بفرستيم. اين مي شود فرصت.¤ فكر مي كنيد اين برخورد هميشه كارساز است؟- ببينيد اين بستگي به موضوع دارد. ما بايد جنس هر موضوعي را بشناسيم تا بتوانيم درست با آن برخورد كنيم. بدون شك جنس فتنه و آيات شيطاني يكي نيست. سلمان رشدي همه چيز را به تمسخر گرفته بود و بحث با اين آدم جايي ندارد لذا مي بينيم حضرت امام آن فتوا را مي دهد كه هنوز هم پابرجاست اما در فتنه با نيرنگ و فريب، ادعاهايي مطرح شده كه ما بايد اينها را روشن كنيم. بايد از سازنده فتنه پرسيد مگر شما مولوي را شاعر رحمت، دوستي و عشق نمي دانيد؟ مولوي بيش از2500 بيت از ابياتش را از قرآن گرفته است. حالا اين قرآني كه چنين شاعري مي سازد چطور منبع خشونت وتروريسم است؟در مورد ماجراي هواپيما هم ما بايد اول جنس كار را بشناسيم تا متناسب با آن برخورد كنيم. اسلام براي برخورد با هر موضوعي قاعده و روش دارد.نوشتن نامه به ويل راجرز (فرمانده ناو وينسنس كه دستور شليك به هواپيماي مسافربري ايران را داد) در حقيقت دفاع از تمام رزمندگان جنگ تحميلي بود. ¤ اما يك نوع ادبيات ضد جنگ در نامه شما ديده مي شود.- به نظرم موضوع ضد جنگ بودن نه تنها در كشور ما كه در دنيا بد جا افتاده است. چند وقت پيش همين گروه ضد جنگ آمريكايي آمدند ايران. من به آنها گفتم ضد جنگ بودن در آمريكا و ايران متفاوت است. در آمريكا شما بايد بلند شويد و بر سر دولتتان فرياد بزنيد چون دولت شما متجاوز است و آغاز كننده جنگ اما در ايران ما متجاوز نبوديم و به ما حمله شد. اينجا ديگر براي توقف آن ماشين عظيم تخريب بايد جنگيد و متجاوز را سر جاي خودش نشاند.در واقع ضدجنگ بودن ما در آن است كه با قاطعيت در مقابل جنگ افروزان بايستيم.تا بلايي كه به عنوان صلح سالهاست بر سر فلسطينيان آمده بر سر ما نيايد.شما ببينيد فلسطيني ها در اين حدود شصت سال ، صد ها بار با اسرائيل توافق كردند ولي بازهم دارند كشته مي دهند و سرزمينهايشان در اشغال است وهنوز جنگ تمام نشده است.¤ به نظر مي رسد در نامه شما، مخاطب راجرز نيست. گويا مخاطب شما افكار عمومي جهاني است؟- بله همينطور است. اشتباه بزرگ و استراتژيكي است كه به جاي هدف گرفتن سيستم حكومتي آمريكا راجرز را عامل اصلي جنايت بدانيم. از منظري او خودش هم قرباني سيستم آمريكاست. ولي قبل از همه اين اهداف اين نامه در حقيقت هشداري است به همه كه قبل از هر كاري به عواقبش فكر كنيم.اين نامه مقايسه دو تجربه به ظاهر مشابه اما كاملاً متفاوت است. رزمنده هاي ما هم جنگيدند اما الان بعد از سال ها آسوده سر به زمين مي گذارند و دچار عذاب وجدان و كابوس نيستند اما نظاميان آمريكايي چه؟ آنها هم همينطورند؟ شما وضعيت آنها را بررسي كنيد ببينيد بعد از بازگشت از جنگ چه به سرشان مي آيد. بيماري هاي رواني و خودكشي ها را ببينيد. تازه اينها اغلب يك مدت كوتاهي در جنگ هستند اما بچه هاي ما سال ها جنگيدند. بالاخره جنگ جنگ است اما مي شود در جنگ هم اخلاق و انسانيت را زير پا نگذاشت. كاري كه ما در جنگ خودمان بر اساس آموزه هاي اسلامي كرديم.ما بايد لايه هاي پنهان جنگ خودمان را آشكار كنيم و اين تجربه نو را به جهان معرفي كنيم. بايد از لايه سطحي ايران خوب، عراق بد عبور كنيم. ما هزينه اي بس بزرگ براي انسان ماندنمان در جنگ پرداخته ايم، كه با آشكار كردنش بتوانيم دوباره سود واقعي مان را برداشت كنيم. ¤ من فكر مي كنم ما خيلي در لايه فيزيكي جنگ مانده ايم. در صورتي كه شايد خيلي از جنگ ها از جنگ ما خونين تر بوده است. فكر نمي كنيد بايد بگرديم دنبال آن چيزي كه جنگ ما را متمايز از ساير جنگ ها مي كند؟- بله كاملاً با اين موضوع موافقم اما فكر مي كنم مشكل ما ريشه اي تر است. امسال سال نوآوري و شكوفايي است. چه خوب است كه در اين سال برخي موضوع هاي كليدي را مورد باز تعريف قرار دهيم. به نظرم در اين مورد دو موضوع شهادت و جهاد را بايد دوباره تعريف كرد.شهيد يعني شاهد. يعني كسي كه اسوه و الگو مي شود و اين فقط محدود به خون دادن نيست و شامل تمام مقوله ها مي شود. البته ريختن خون رزمنده نماد بارز آن است. آيت الله جوادي آملي در اين زمينه مي گويد آنهايي كه شهيد نشدند اما راه را ادامه دادند اجرشان از شهيد هم بيشتر است. متاسفانه برخي فكر مي كنند شهادت تك ماده تنبلي هاي ماست. يعني يك رخوت و ركود و آخرش هم ... در صورتي كه اين نيست. كسي كه شهيد مي شود مزد تلاش و فعاليت و پيشرفت خودش را مي گيرد. خداي ناكرده در تبليغات سطحي نبايد نشان بدهيم كه چون اين آقا از دنيا و همه چيز خسته و از مبارزه باكجروي ها نااميد شده مي رود يك جايي مثل جبهه كه زودتر بميرد. اين تعريف خيلي خطرناك است.يك چيزي كه خيلي آزار دهنده است و دروغ هم هست اينكه برخي مي گويند رزمنده ها مي رفتند روي مين. من از تير اول تا تير آخر در جنگ بودم. كي گفته اينجور بوده. يك موردهايي بوده خيلي خيلي استثنايي، اصلاً قاعده اين نبود. اين توهين به رزمندگان و فرماندهان است. ما ناآگاهانه اين را مطرح كرده و فكر مي كنيم خدمت است اما دشمن همين ها را برمي دارد و تبليغ مي كند و مي گويد ببينيد اينها به خودشان هم رحم نمي كنند ،مي خواهيد به بقيه رحم كنند؟ اگر اينجور بود كه ديگر به فرماندهي احتياجي نبود. شهادت هم با خود كشي فرقي نداشت. در مورد جهاد هم بايد يادمان باشد كه شمشير زدن و اسلحه به دست گرفتن تنها يكي از ابواب مهم جهاد است و نه همه آن.معناي اصلي جهاد جهد و كوشش براي زندگي بهتر است، چه از لحاظ مادي و چه معنوي و اتفاقا اول براي اين دنيا. هميشه كه جنگ به معناي خاصش نيست اما جهاد هميشه و همه جا هست. خاطره يكي از روحانيون هندي را برايتان نقل ميكنم كه با عده اي از طلبه هاي هندي و افغاني و پاكستاني در زمان جنگ به ايران و جماران نزد امام آمده بودند و در حضور امام شعار ميدادند كه اگر شما دستور بدهيد قلمهايمان را به تفنگ تبديل خواهيم كرد. امام خميني رحمت الله عليه فرموده بودند كه شما فكر مي كنيد كه شعار زيبايي مي دهيد لاكن تمام دين آمده كه انسان به جايي برسد كه مسلسل ها را به قلم تبديل كند. ما نبايد تعريف عميق ونامتناهي از كلماتي همچون جهاد و شهادت را آن قدر نازل جلوه دهيم كه تنها به درد يك مقطع كوتاه از زندگي بخورند. در اين تعريف عميق است كه شهادت هدف ارزشمند زندگي مي شود و نه صرفا آمدن انسان بر روي زمين خاكي براي ريخته شدن خونش برزمين . امام درپيام قبول قطعنامه ما را به جهادي بزرگتر بشارت دادند كه همانا جهاد خودسازي وعلمي بود .تكرار مي كنم كه اين معنا هيچ از ارزش سلاح به دست گرفتن در هنگام هجمه دشمن نمي كاهد.¤به نظرتان جهاد ما در مورد ماجراي هواپيماي مسافربري چه مي تواند باشد؟همين جهاد را مي توان به موضوع هواپيما هم پيوند زد. آمريكايي ها بعد از 11 سپتامبر دو كشور را اشغال كردند. ما چه استفاده اي ازاين ماجرا كرده ايم ؟ 20 سال است كه مي رويم براي يادآوري فاجعه شهداي ايرباس گل به دريا مي اندازيم. آنها رفتند و به دروغ در تاريخ خود را مظلوم ساخته و فيلم300 را ساختند در صورتي كه تقريباً همين تعداد در هواپيما مسافر بود و شهيد شدند. ما بايد 300 مي ساختيم اما نساختيم و آنها ساختند. هاليوود كه نمي آيد براي ما تايتانيك بسازد. ما بايد 300 و تايتانيك خودمان را بسازيم. جهاد ما الان اين است.كه با تبليغ صحيح و شناخت مخاطب جهاني 300 خودمان را بسازيم.من از شما مي پرسم چرا حزب الله لبنان در مسائل فرهنگي و ارتباط با جوانان جامعه چند فرقه اي لبنا ن موفق است اما در ايران اينطور نيست؟ دنبال جواب اين سوال رفتن خود نوعي جهاد اكبر است. بايد دنبال جواب اين سوال بود.شايد ما درروش ها سي سال است كه درجا زده و تنها به عنوان اين كه حق هستيم از هر بازنگري سر باز زده و دوباره اشتباهات گذشته را در همه امور فرهنگي در برخورد با جامعه و جوانان دوباره تكرار مي كنيم.شايد باورمان نمي ايد كه اگر مقدسترين آب هم يك جا بماند مي گندد.¤ جنگ را چطور مي توان به آينده پيوند زد؟- بايد الگوسازي كرد. الگو هم بايد درست باشد. رزمنده امروز را بايد درست معرفي كرد. رزمنده امروز كيست؟ جهاد امروز چيست؟ رزمنده امروز كسي است كه در هر جايگاهي هست بيشترين تلاش و كوشش را دارد. متاسفانه ما در تصاوير رسانه اي خود تنها سه نوع رزمنده نشان جامعه داده ايم . يك دسته شيميايي كه در حال تشنج و مرگ هستند، دسته دوم رزمندگاني كه در زمان امروز دنياطلب شده و فاسد شده اند و دسته خوب هم كساني اند كه در گذشته زندگي كرده و هنوز در شلمچه در حال گريه هستند.خوب فرزند من و شما با ديدن اين وضعيت حق دارد كه بگويد كه اگر آخر و عاقبت رزمنده اسلام بودن اين است چرا من راه اينان را دنبال كنم.آيا واقعيت اين است . پس اين همه رزمنده ديروزي كه با نهايت دقت و كوشش در جامعه ما زندگي و فعاليت مي كنند چرا در دستگاههاي تبليغاتي ما جايگاهي ندارند؟ من هيچ وقت دليل اين مظلوم نمائي هاي دروغين را كه همچون روشنفكرنمايان ترياكي تيشه به ريشه اميد و پويايي بچه مسلمانان ميزند را نفهميده ام.بايد اذعان كرد كه گذشته تخته پرش آينده است و نه باتلاق آن.اسلام براي همه ادوار زندگي برنامه دارد ومسلمان ماندن و سالم ماندن نيازي به هيچ سنگر وجبهه ظاهري ندارد. كل يوم عاشورا وكل ارض كربلا. بگذريم كه در اين باره صحبت بسيار است.¤ آمريكا سال هاست از ما به خاطر ماجراي تسخير سفارتش طلبكار است در صورتي كه خون هم از دماغ كسي نيامد اما هواپيماي ما را مي زند و آب از آب تكان نمي خورد و هيچ حرفي هم در موردش زده نمي شود. چرا؟- خب ديگر ، آنها در باطل خود استوارند اما ما در حق خود دچار شك و تفرقه ايم. كار آنها عجيب نيست ما بايد كار خودمان را درست انجام بدهيم كه نمي دهيم و كم كاري مي كنيم. اينطور است كه مثلاً افراد تعجب مي كنند چرا من اين ماجرا را پيگيري مي كنم.ما بايد از آمريكا بپرسيم حتي اگر اشتباهي هواپيماي مسافربري را زدند، پس دادن مدال به فرمانده ناو وينسنس ديگر چه بود؟ اين پاشنه آشيل آمريكاست بايد روي اين تاكيد كرد.¤ به نظرتان نامه تان به راجرز رسيده است؟- حتماً رسيده است.¤ فكر مي كنيد چه حسي راجع به ماجرا دارد؟- نمي دانم. اگر ديدمش حتماً مي پرسم. سوال خودم هم هست. دوست ندارم قضاوت كنم.¤ با تشكر اگر حرفي در پايان داريد مي شنويم.- تنها اينكه بايد در روش هاي تبليغي و فرهنگي مان تجديد نظر كنيم. ما براي دنيا حرف داريم اما متاسفانه به دليل غرور بيجا نخواستيم زبانش را پيدا كنيم چون فكر مي كنيم صرف حق بودن كافيست.بهتر است همه ما مسلما نان به خصوص مسئولين فرهنگي و روحانيت به آموزه ها وتجربيات شهيدان مطهري و بهشتي و نيز جاويدالاثري همچون امام موسي صدر توجه كنيم . بي شك بخودي خود راه را پيدا خواهيم كرد.
 يکشنبه 9 تير 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: کيهان]
[مشاهده در: www.kayhannews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 293]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن