واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نويسنده: شعيب بهمن روسيه؛ بازيگري ميان ايران و آمريكا
خبرگزاري فارس: برنامههاي هسته اي ايران و همكاريهاي اتمي مسكو با تهران، يكي از مهمترين محورهاي مناقشه ميان روسيه و آمريكا را شكل ميدهد. به نحوي كه اين همكاريها يكي از مهمترين توافقات مسكو و واشنگتن كه در دوره رياست جمهوري پوتين و بوش حاصل شده بود را نيز تحت الشعاع خود قرار داده است.
پس از فروپاشي اتحاد جماهير شوروي، كشور روسيه سعي كرده در قامت يك بازيگر مستقل بينالمللي و به عنوان قدرت منطقهاي، نقش مهمي در تحولات جهاني به ويژه در مناطق اروپاي شرقي، آسياي مركزي، قفقاز و خاور ميانه ايفا نمايد. اين روند طي سالهاي گذشته با توجه به رشد سريع اقتصادي و بازسازي وجهه ي بين المللي روسيه در دوران زمامداري «ولاديمير پوتين» تشديد شده است. به نحوي كه روسيه تلاش ميكند ضمن گسترش روابط با اتحاديه اروپا و ايالات متحده آمريكا و همچنين ايفاي نقش موثرتر در معادلات جهاني، از نظر استراتژيكي نيز مستقل عمل نمايد.
در اين راستا روسيه خواستار تعديل يك جانبه گرايي ايالات متحده شده و به همين سبب در مواقع گوناگون از همراهي كامل با واشنگتن سر باز زده و براي تثبيت هژموني آمريكا در سطوح منطقه اي و جهاني به ايجاد مانع پرداخته است. در اين زمينه مخالفت روسيه با حمله يك جانبه آمريكا به عراق و همكاري هاي تسليحاتي و هسته اي با ايران را ميتوان از نمونه هاي مهم اتخاذ سياست هاي چالش بر انگيز كرملين در قبال كاخ سفيد به شمار آورد. از اين رو در شرايطي كه در حال حاضر گسترش ناتو به شرق و طرح سپر دفاع ضد موشكي از جمله مهمترين مباحث تشديد كنندهي اختلافها ميان روسيه و آمريكا محسوب ميشوند، روسيه سعي ميكند در برنامه هاي هسته اي ايران به عنوان بازيگري قدرتمند و مقتدر ميان ايران و غرب به ايفاي نقش بپردازد. به نحوي كه برنامه هاي هسته اي ايران و همكاري مسكو با تهران، از يك سو روابط كرملين و كاخ سفيد را تحت تاثير قرار داده و از سوي ديگر مسكو را به بازيگري مهم ميان ايران و غرب مبدل كرده است.
بر اين اساس در حال حاضر برنامه هاي هسته اي ايران و همكاري هاي اتمي مسكو با تهران، يكي از مهمترين محورهاي مناقشه ميان روسيه و آمريكا را شكل ميدهد. به نحوي كه اين همكاريها يكي از مهمترين توافقات مسكو و واشنگتن كه در دوره رياست جمهوري پوتين و بوش حاصل شده بود را نيز تحت الشعاع خود قرار داده است. چرا كه مجلس نمايندگان كنگره آمريكا، تصويب قرارداد روسيه ـ آمريكا درباره همكاري هاي اتمي كه در ماه مه سال 2008 از سوي مسكو و واشنگتن امضا شده بود (1) را مشروط به توقف همكاري هاي هستهاي مسكو با تهران كرده است.
از اين رو در شرايطي كه طبق روند تاييد اسناد در آمريكا، در صورت عدم اعتراض نمايندگان سنا و يا مجلس نمايندگان، توافقنامهها 90 روز پس از ارائه به كنگره به اجرا در خواهند آمد، با اين حال پيرامون اين قرارداد، حاشيه هاي زيادي ايجاد شده است. به نحوي كه قرارداد روسيه و آمريكا درباره همكاري صلح آميز در زمينه انرژي اتمي كه در آمريكا به «توافقنامه 123» نيز شهرت دارد، با نظر منفي اكثر نمايندگان مجلس مواجه شده است. بنابراين در حالي كه توافقنامه فوق، منافع قابل توجهي هم براي روسيه و هم براي آمريكا در بر دارد و موجب فروش بالقوه سوخت و اجزاي اصلي رآكتورهاي روسي توسط كمپاني هاي آمريكايي و دستيابي آمريكا به فناوري هاي روسي سوخت هسته اي ميگردد، با اين حال به نظر ميرسد تا زماني كه نگراني هاي كنگره نسبت به همكاري هاي هسته اي روسيه و ايران رفع نشود، روند تصويب آن متوقف خواهد ماند.
از سوي ديگر روسيه در واكنش به اتهامات مجدد آمريكا و اسرائيل عليه ايران، به جاي انزواي تهران خواستار پيوستن اين كشور به گفتگوهاي بين المللي پيرامون مشكلات خاورميانه از جمله عراق، لبنان، افغانستان و فلسطين شده است. بر اين اساس وزير خارجه روسيه، «سرگئي لاوروف» در كنفرانس بين المللي «روسيه در قرن21» اظهار داشت كه «ما همواره از ايالات متحده آمريكا و اسرائيل كه معتقدند ايران به توليد سلاح هسته اي مبادرت دارد، خواسته ايم كه اگر دليلي بر ادعاي خود نسبت به ايران دارند، آن را ثابت كنند. ولي ما هنوز هيچ دليل و مدركي در اين خصوص از آنها دريافت نكرده ايم.»
علاوه بر اين همزمان با پايان مانور نظامي اسرائيل كه از سوي دو مقام رسمي وزارت دفاع آمريكا (پنتاگون) به تمريني براي حمله به تاسيسات هسته يي ايران تعبير شد و همچنين طرح گمانهزنيهاي برخي رسانه هاي آمريكايي درباره اقدام اسرائيل عليه ايران، روسيه نيز به ابراز واكنش پرداخت و هرگونه تلاش براي استفاده از زور در موقعيت فعلي را مترادف با بوجود آمدن نتايج معكوس خواند. بر اين اساس «ويتالي چوركين» نماينده روسيه در سازمان ملل، تهديد ايران به اقدام نظامي را ايجاد اختلال در روند جديد مذاكرات گروه 1+5 براي حل بن بست پرونده هستهاي ايران دانست. ضمن آنكه پيشتر نيز روسيه در واكنش به اظهارات «شائول موفاز» معاون نخست وزير اسرائيل مبني بر اجتناب ناپذير بودن حمله به ايران، از اين كشور خواسته بود كه مسوولانهتر رفتار كند.
در نتيجه مقامات روسيه ضمن آنكه از واشنگتن و تلآويو خواستهاند كه براي اتهامات خود بر ضد ايران، دلايل قانع كنندهتري ارائه دهند، مخالفت خود با هرگونه اقدام نظامي و خودسرانه عليه ايران را نيز ابراز داشتهاند. همچنين طي روزهاي گذشته روسيه نه تنها روابط خود با ايران را كاهش نداده و جهتگيري هاي سياست خارجي آمريكا را ناديده گرفته، بلكه چند قرارداد تجاري و اقتصادي نيز با تهران منعقد كرده است. بر اين اساس ايران و روسيه در روز 1 تير 1387 اعلام كردند كه در حال نهايي كردن توافقنامهاي براي ساخت 100 هواپيماي مسافربري توپولف با ظرفيت 210 نفر هستند و اين تعداد هواپيما بايد در طول يك دوره زماني 10 ساله ساخته شوند و در ناوگان هوايي ايران قرار گيرند. همچنين دو كشور در روز 2 تير با هدف برقراري ارتباط ترانزيتي، تفاهم نامه همكاري امضا كردند. ضمن آنكه «محمد نهاودنديان» رئيس اتاق بازرگاني و صنايع و معادن ايران نيز از سرمايه گذاري 570 ميليارد دلاري روسيه در بخش حمل و نقل ايران خبر داد.
به طور كلي اقدامات فوق ميتوانند از يك سو گامي جهت گسترش روابط دو جانبه ميان مسكو و تهران و از سوي ديگر نشانهي بي توجهي كرملين به تهديدهاي كاخ سفيد تلقي گردند. به همين سبب نيز در واكنش به اظهارات مقامات روسي و عقد قراردادهاي تجاري ميان مسكو و تهران، «كاندوليزا رايس» وزير امور خارجه آمريكا به اعلام خبري مبني بر امضاء قرارداد سپر ضد موشكي و ايجاد پايگاه رادار در جمهوري چك، در روز 8 جولاي در پراگ پرداخت تا نشان دهد كه آمريكا در برابر تحركات روسها كاملا هوشيار عمل ميكند. در نتيجه عليرغم آنكه مقامات آمريكايي بر اين موضوع تاكيد كردهاند كه هدف اصلي طرح سپر دفاع موشكي، جلوگيري از پيامدهاي خطرناك حملات موشكي و هسته اي از سوي كره شمالي و ايران است، با اين حال كاملا روشن است كه هدف آمريكا از استقرار سيستم سپر دفاع موشكي، از يك سو انباشت حداكثر قدرت و ارتقاء جايگاه خود در منطقه و از سوي ديگر جداسازي روسيه از حوزه نفوذ سنتي و جلوگيري از ظهور يك رقيب جهاني جديد است.
اين در حالي است كه غرب و به خصوص آمريكا علاوه بر سپر دفاع موشكي، از پيوستن كشورهايي نظير گرجستان و اوكراين به ناتو نيز به مثابه ابزاري جهت تهديد مسكو استفاده ميكنند. به نحوي كه هر گاه روسيه به قدرت نمايي در منطقه و جهان پرداخته، عملا تهديد گسترش ناتو به شرق و عضويت گرجستان و اوكراين در اين پيمان نظامي ـ امنيتي نيز برجستهتر از پيش شده است. اين مسئله كه تهديدي امنيتي عليه مسكو تلقي ميشود، از چنان قوتي برخوردار است كه رئيس جمهور روسيه، «ديميتري مدودوف» هر گونه گسترش سازمان پيمان آتلانتيك شمالي به شرق را موجب تخريب روابط روسيه با كشورهاي اروپايي عنوان كرده است.
از اين رو ميتوان چنين اذعان داشت كه غرب و به خصوص ايالات متحده آمريكا سعي دارند با تاكيد بر مسائلي نظير سپر دفاع موشكي و عضويت گرجستان و اوكراين در ناتو، به نوعي در برابر سياست هاي بلند پروازانه روسيه ايستادگي نمايند. چرا كه انعقاد قرارداد سپر دفاع موشكي و يا پذيرش هر يك از كشورهاي حوزه نفوذ روسيه در پيمان آتلانتيك شمالي، به منزله تلاش براي ضربه زدن به مسكو در جايگاه ابرقدرت جهاني و منزوي كردن اين كشور در منطقه به شمار ميآيد. بر اين اساس آمريكا سعي كرده با استفاده از ابزار فوق، همكاري هاي هسته اي ايران و روسيه را تحت تاثير قرار دهد و مسكو را از ادامه ي همكاري با تهران باز دارد.
از سوي ديگر با توجه به روابط دوستانهاي كه ميان بوش و پوتين وجود داشت، به نظر ميرسد تغير موقعيت پوتين از رياست جمهوري به نخست وزيري و دگرگوني قدرت در آمريكا به واسطه انتخابات رياست جمهوري و جايجايي در كاخ سفيد، تا حد زيادي روابط دو كشور را نيز تحت الشعاع خود قرار دهد. به خصوص كه ميتوان روابط فعلي دو كشور را نيز به روابط شخصي و دوستانهي بوش و پوتين نسبت داد. به نحوي كه اگر ميان آن دو روابط نزديكي برقرار نبود، به احتمال زياد مناسبات آمريكا و روسيه نيز به مراتب حادتر از وضعيت كنوني ميشد. از اين رو به نظر ميرسد برقراي چنين روابطي ميان «ديميتري مدودوف» و «باراك اوباما» يا «جان مك كين» عملا غير ممكن خواهد بود. به خصوص كه هر دو نامزد رياست جمهوري آمريكا نيز خواستار اتخاذ روشهاي غير احساسي و غيرخصوصي نسبت به روسيه شدهاند و اعلام كردهاند كه تلاش خود را جهت خارج نمودن روسيه از كشورهاي گروه هشت «G8» به كار خواهند گرفت.
بر اين اساس ميتوان چنين متصور شد كه در آيندهي نزديك، تعداد مناقشات ميان روسيه و آمريكا افزايش يابد. به خصوص كه از يك سو روسيه به نوعي اعتماد به نفس در دوران پوتين دست يافته و خود را بازيگري مهم در عرصه روابط بين الملل ميداند و از سوي ديگر آمريكا نيز داعيه هژموني بر جهان دارد. در اين بين به نظر ميرسد برنامهها و فعاليت هاي صلح آميز هستهاي ايران و همكاريهاي اتمي تهران و مسكو، به مثابه ابزاري در دست كرملين براي اخذ امتيازات بيشتر از غرب و به خصوص آمريكا مبدل شده است. از اين رو ايالات متحده آمريكا نيز سعي ميكند با اقداماتي نظير انعقاد قرارداد سپر دفاع موشكي و طرح مباحث مربوط به گسترش ناتو به شرق، روسها را تهديد نمايد.
در نتيجه نمي توان اقدامات روسها در خصوص حمايتهاي موضعي از ايران در برابر غرب را سياست استراتژيكي مسكو محسوب نمود. در واقع روسيه نيز همانند هر كشور ديگري صرفا در راستاي منافع ملي خود عمل ميكند و سعي دارد همچون بازيگري زيرك، از روابط خاص ايران با غرب، بيشترين بهره را ببرد. چنانكه در بسياري از طرحهايي كه در تعارض با منافع ملي ايران بوده، به مشاركت و همكاري با ايالات متحده آمريكا پرداخته است. از اين رو همكاري روسها با تهران بيش از آنكه معلول مسائل استراتژيك باشد، به واسطه سياست امتيازگيري از غرب و كسب منافع بيشتر صورت ميگيرد.
به عبارت ديگر آنچه باعث موضعگيري روسها به نفع تهران در برابر آمريكا شده، از يك سو در روابط خاص ايران و غرب و از سوي ديگر در سياست خارجي فرصتطلبانهي روسها نهفته است. بر اين اساس روسها براي آنكه از يك سو به تهديدهاي آمريكا در خصوص گسترش ناتو به شرق و طرح هايي نظير سپر دفاع موشكي، پاسخ دهند و از سوي ديگر از عرصه تعاملات جهاني قدرتهاي بزرگ خارج نشوند، با تاكيد بر مسائلي نظير برنامههاي هستهاي ايران، سعي در امتيازگيري از غرب دارند. از اين رو ميتوان روسيه را بازيگري ميان ايران و غرب به خصوص آمريكا محسوب نمود كه در مواضع اعلاني و اقدامات عملي خود، از يك سو رفع تهديدهاي امنيتي و از سوي ديگر كسب منافع بيشتر را دنبال ميكند.
در نتيجه تهران بايد با تاكيد بر اين امر كه در حال حاضر روسيه ابرقدرت جهاني و يا يكي از دو بازيگر اصلي صحنه جهاني نيست، از حركت هاي تاكتيكي كوتاه مدت پرهيز نمايد و به روابط خود با مسكو عمق استراتژيك ببخشد. به خصوص با افزايش احتمالي مناقشات ميان روسيه و آمريكا به سبب امضاي قرارداد سپر ضد موشكي و قوت گرفتن عضويت گرجستان و اوكراين در ناتو، ايران بايد با هوشمندي بيشتر از وجه المصالحه شدن ميان روسيه و غرب، جلوگيري نمايد و بيشترين بهره را از تعارضات آتي ميان مسكو و غرب ببرد. به ويژه كه ايران از تواناييها و ظرفيتهاي بالقوهاي جهت ايجاد روابط برابر با روسيه برخوردار است و ميتواند روسيه را به متحد استراتژيكي خود مبدل نمايد.
پي نوشت:
1. قرارداد روسيه و آمريكا درباره همكاري صلح آميز در زمينه انرژي اتمي كه حاص مذاكرات مشترك پوتين و بوش است، روز 6 ماه مه 2008 در مسكو توسط «ويليام برنس» سفير ايالات متحده در روسيه و «سرگئي كرينكو» رئيس شركت دولتي «روس اتم» امضا شد.
............................................................................................
منبع: سايت ايراس
شنبه 8 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 358]