واضح آرشیو وب فارسی:قدس: يك تصوير بيشتر از هزاران كلمه ارزش دارد؛ حقايق جنگ در پس سپر رسانه اي!
گروه سياسي- محمدي: يك تصوير بيشتر از هزاران كلمه ارزش دارد. ماه گذشته واشنگتن پست، تصويري از يك كودك مجروح عراقي را منتشر كرد كه ناخشنودي برخي خوانندگان اين روزنامه را برانگيخت.عكس اين كودك غرق به خون عراقي كه از ميان ويرانه هاي خانه اش بيرون كشيده شده بود، نخستين بار توسط آسوشيتدپرس منتشر شد. اين كودك 2 ساله عراقي كه «علي حسين» نام داشت و در جريان حمله هوايي نظاميان آمريكا مجروح شده بود، در بيمارستان درگذشت. انتشار اين عكس، تأكيد دوباره اي بر درستي مثل معروف «ارزش يك تصوير از هزاران كلمه بيشتر است» بود زيرا احتمالاً هيچ چيز به اندازه عكسها نمي تواند هراسها و زشتي هاي جنگ را تصوير كند. هلن توماس، روزنامه نگار برجسته آمريكايي كه 57 سال سابقه فعاليت حرفه اي را در كارنامه خود ثبت كرده و از زمان جان اف كندي، سي و پنجمين رئيس جمهور ايالات متحده، خبرهاي رؤساي جمهور اين كشور را پوشش داده است در گزارشي براي شبكه تلويزيوني «وش» وابسته به شبكه خبري ان بي سي به بررسي ماجراي اين كودك عراقي و عكس او پرداخته است. به نوشته هلن توماس، آلوده شدن دست هيچكدام از طرفين متخاصم به خون شهروندان عراقي پذيرفته نيست و در اين ميان ايالات متحده بايد نگران مسؤوليتي باشد كه در قبال تحميل مرگ به افراد بيگناه دارد. اين بانوي روزنامه نگار آمريكايي ادامه مي دهد: برخي مادران از ديدن اين عكس در صفحه نخست واشنگتن پست آزرده شده بودند زيرا بيم آن داشتند كودكانشان، اين تصوير را ببينند. با اين وجود شايد از خودتان بپرسيد آيا كودكان اين مادران، تلويزيون تماشا نمي كنند و يا با دنياي ساختگي بازيهاي خشن ويدئويي سر و كار ندارند؟! از ابتداي تهاجم و تسلط برق آسا و در عين حال بي دليل ايالات متحده بر عراق كه در تاريخ 20 مارس 2003 اتفاق افتاد، دولت آمريكا كوشيد، مانع آن شود كه رسانه هاي خبري از تابوتهاي نظاميان كشته شده در جنگ عراق كه در پرچم اين كشور پيچيده شده بود، عكس گرفته و منتشر كنند؛ اما طرح دعوي حقوقي درباره «جريان آزاد اطلاعات»، دولت آمريكا را وادار كرد تصاوير تابوتهاي نظاميان بازگشته از عراق را منتشر كند. به گفته دبورا هوول، مسؤول واحد رسيدگي به شكايات واشنگتن پست، برخي خوانندگان اين روزنامه احساس مي كردند انتشار عكس كودك عراقي را بايد يك بيانيه ضدجنگ دانست و برخي ديگر آن را نتيجه كج سليقگي واشنگتن پست ارزيابي مي كردند. هوول مي افزايد كه رئيس او(سردبير لن داوني) با چنين عكسهايي محتاطانه برخورد مي كند. دبورا هوول به نقل از سردبير واشنگتن پست مي گويد: ما بندرت توانسته ايم آثار انساني جنگ را بر عراقيها به نمايش بگذاريم. اين ماجرا، يكي از موارد نادري بود كه عكس قدرتمندي را ]براي به تصوير كشيدن ابعاد انساني جنگ [در اختيار مي گذاشت. مسؤول واحد رسيدگي به شكايات واشنگتن پست ادامه مي دهد: هنوز نمي فهمم ]كه چرا سردبير لن دواني[اين عكس را «نادر» مي پندارد؟!آيا پس از گذشت 5 سال، تنها يك تصوير در اختيار داريم كه واقعيات انساني جنگ را روايت مي كند؟ هوول كه در پي يافتن عكس آسوشيتدپرس]از اين كودك عراقي[، صفحه نخست صدها روزنامه را بر روي اينترنت كاويده است، ]به جز در واشنگتن پست[هيچ جاي ديگر اثري از آن پيدا نمي كند. هلن توماس در اين خصوص مي نويسد: در اين انديشه ام كه چرا رسانه ها از انتشار گزارشهاي مربوط به آسيبها و خسارات وارده به شهروندان عراقي رويگردان هستند. اهالي رسانه ها و دبيران خبر در دوران جنگ ويتنام دليري بيشتري از خود نشان مي دادند. اكنون آنان از چه چيز بيمناكند؟ چه كسي مي تواند تصوير تكاندهنده دختربچه ويتنامي]گريان و برهنه اي[ را در جاده اي كه در ميان دود ناشي از انفجار ناپالم ناپيداست، فراموش كند؟ آيا كسي مي تواند تصوير رئيس پليس ويتنام جنوبي را كه اسلحه خود را بر روي شقيقه يكي از «ويت كنگ»ها گذاشته و سرگرم اعدام او در يكي از خيابانهاي سايگون است از خاطر ببرد؟ به ياد نمي آورم پس از انتشار اين عكسها، هيچ آمريكايي به دليل نمايش وحشت عليه روزنامه ها فرياد بر آورده باشد. آيا آمريكاييها آن هنگام شجاع تر بودند يا احتمالاً عذاب وجدان بيشتري داشتند؟ بي ترديد پنتاگون در آن دوران از خروج چنين عكسهايي از سايگون خشنود نبود. بيشتر آمريكاييها، عكسها را رقت انگيز توصيف مي كردند و آنها را سند قمار نسنجيده كاخ سفيد در ويتنام مي دانستند. آمريكاييها در اعتراض به اين وضعيت و نيز در تلاش براي واداشتن رئيس جمهور ليندون جانسون براي فراموش كردن رؤياي انتخاب دوباره در سال 1968 به خيابانها ريختند. برخي آمريكاييها بر اين باورند كه رسانه ها را به دليل شكست ايالات متحده در ويتنام بايد سرزنش كرد اما اين ياوه اي بيش نيست. ليندون جانسون نيك مي دانست، در جنگ پيروز نمي شود؛ اين مسأله بويژه پس از سلسله عمليات «تت» كه در سال 1968 انجام شد و نيز درخواست ژنرال ويليام وستمورلند براي اعزام 200 هزار نظامي تازه نفس به ويتنام(علاوه بر 500 هزار نظامي حاضر در اين كشور) بيش از پيش جدي به نظر مي رسيد. پس از جنگ ويتنام، پنتاگون عزم خود را جزم كرد كه در جنگهاي آينده بر جريان اطلاعات و اخبار، كنترل و نظارت بيشتري داشته باشد. در اين راستا، وزير دفاع سابق دونالد رامسفلد در ابتداي جنگ عراق دفتر «دروغ پراكني» را در وزارتخانه متبوع خود ايجاد كرد. در ماههاي اخير شاهد تلاشهاي تبليغاتي پنتاگون هستيم كه چگونه ژنرالهاي بازنشسته را با دقت آموزش داده است تا هنگامي كه به عنوان كارشناس نظامي در برابر دوربينهاي تلويزيوني قرار مي گيرند، ماجراهاي جنگ عراق را با آب و تاب تعريف كنند. رسانه هاي خبري در جنگ جاري، بارها به سان سپري عمل كردند كه مانع از آن مي شد افكار عمومي از رنج و بدبختي هايي كه اين جنگ براي آمريكاييها و عراقيها به ارمغان آورده است، مطلع شوند. هلن توماس، گزارش خود را اين گونه به پايان برده است: وظيفه رسانه ها دور نگه داشتن ملت از حقيقت نيست، به بيان دقيق تر، رسالت رسانه گفتن حقيقت به مردم است.
شنبه 8 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: قدس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 185]