واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی: کسانی که تیزبینتر بودهاند چند سالی است به بحث کم شدن حیا و اهمیت این مفهوم در جامعه می پردازند و تحقیقات خوبی در این خصوص رقم زده اند. اما شرایط کنونی در زمینههای گوناگون مانند رواج بی بند و باری و کمشدن حجاب و عفاف موجب شده است مفهوم حیا بیش از پیش مورد توجه قرار گیرد و درباره آن هشدار دهند. نشانههای کم شدن حیا دریافت عمومی بسیاری از مردم این است که حیا روز به روز کمتر میشود. پدر و مادرها، رابطه خودشان با والدینشان را آمیخته با احترام و حیا توصیف می کنند و معتقدند امروز فرزندانشان چنین حریمهایی را رعایت نمیکنند ، احترام ویژهای برای بزرگ ترها قائل نیستند و شرم حضور در مقابل آنان ندارند. معلمان از دوران دانشآموزی خود میگویند که چه احترامی برای معلم قائل بودند و حیا مانع برخی رفتارهای آنان می شد. خود را با دانشآموزان امروز می سنجند که گاه خیره به چشمهای معلم می نگرند و با جسارت تمام خطایشان را تکرار میکنند و یا حرف زشتی میزنند. نوع پوشش زن و مرد و روابط آنان نیز در نگاه بسیاری از مردم با آنچه حیا میدانند ، فاصله گرفته است. در گذشته لباسها حتی در خانه و در مقابل محارم نیز پوشید بود ، اما امروز بسیاری از افراد در حریم خانه نیمه برهنهاند. در معابر عمومی نیز استفاده از مانتوهای تنگ، بدن نما و گاه نازک، حتی برای افرادی که به حجاب اسلامی پایبند هستند ، عادی شده است. دختران و پسرانی که روزگاری در جلسه خواستگاری رنگ به رنگ میشدند، امروز بیپروا دوستی میکنند و حتی در بوستانهای عمومی در مقابل چشم رهگذران سر بر شانه یکدیگر میگذارند و به جای آنها، این رهگذران هستند که گاهی حیا میکنند و نگاهشان را میدزدند. برای اینکه در جامعه افرادی داشته باشیم که با حیا باشند باید از خانواده و روش تربیتی شروع کنیم. تا وقتی انسان در مرحله کودکی است، زمینهسازی برای باحیا بودن او بر عهده خانواده است و پس از سن تکلیف، خود او نیز باید راه مراقبت از حیارا بشناسد و مرتبه آن را افزایش دهد. تربیت انسان با حیا اگر حیا شاکله انسان باشد، تربیت انسان باحیا نیز فرآیندی تدریجی و طولانی مدت است. انسان با حیا باید در موقعیتهای گوناگون حسن و قبح اعمال را بشناسد و نفسش از عمل قبیح کراهت داشته باشد. بیشتر انسانها حداقلی از حیا را دارند ، اما کسب آن مقدار از حیا که وجهی از وجوه تقوا و مایه سعادت آدمی است، به مراقبت افکار، نیتها و اعمال در طول زندگی نیاز دارد. تا وقتی انسان در مرحله کودکی است، زمینهسازی برای باحیا بودن او بر عهده خانواده است و پس از سن تکلیف، خود او نیز باید راه مراقبت از حیارا بشناسد و مرتبه آن را افزایش دهد. حیا به استناد احادیث، پیوندی ناگسستنی با ایمان دارد؛ بنابراین هر آنچه در تربیت ایمانی انجام شود به افزایش حیا نیز میانجامد؛ اما عادتدادن کودکان به برخی رفتارهای خاص و تصحیح نیتها، شناختها و افکار آنها به مرور زمان، به طور ویژه برای نهادینه کردن حیا ضرورت دارد. کودکی که به پوشش نامناسب عادت کرده است، نمیتوان از او انتظار داشت تا در بزرگسالی پوششی متناسب با حیا داشته باشد. کودکی که احترام به والدین را نیاموخته است و در خطابهایش حرمت افراد را رعایت نمیکند، نمیتوان انتظار داشت رفتار وقیحانهای از او سر نزند. دستورات دینی سرشار از توصیههای خرد برای عادتهای رفتاری که تأثیر عمیقی بر شاکله انسان میگذارد، هستند. توصیه به جدا کردن جای خواب کودکان از حداکثر ده سالگی یا دستور قرآنی غض بصر، نمونهای از این رفتارها به شمار می آیند که بر حیای فرد تأثیر خواهد گذارد. همینگونه رفتارها نیز باید به بزرگسالان آموزش داده شود. یک قاعده کلی در تربیت وجود دارد که انسان برای به دست آوردن یک صفت، ظاهر اعمال را متناسب با آن تغییر میدهد. این ظاهر به تدریج بر باطن انسان مؤثر خواهد افتاد. الگو گیری خانواده و جامعه خانواده اولین و اصلیترین نهاد مؤثر در تربیت انسانها به شمار می آید. درونیشدن صفت حیا نیز بخشی از سیر تربیت است که به طور طبیعی باید در خانواده اتفاق بیفتد. لازم است مبانی، اصول و روشهای متعددی برای تربیت صفت حیا در انسان مورد توجه قرار گیرد و چنان که ذکر خواهد شد، خانواده بهترین مکان برای اجرای این روشهاست. یکی از مبانی تربیتی، «تأثیر شرایط گوناگون بر انسان» در تربیت ایمانی و به تبع آن تربیت انسان باحیاست. اصل « اصلاح شرایط » برای تربیت، از این مبنا نشأت می گیرد. روشهایی که میتوان برای اصلاح شرایط انسان به کار گرفت ، روش زمینهسازی، روش تغییر موقعیت و روش اسوهسازی است. ائمه علیهمالسلام در روش زمینهسازی توصیههای خود را از مراحل مقدماتی تشکیل خانواده، یعنی انتخاب همسر با ایمان، آغاز میکنند. شرایط انعقاد نطفه از حیث زمان و حالات معنوی والدین، دوران بارداری و رعایت تغذیه و دوری از گناه، انتخاب نام نیکو برای فرزند و تغذیه نوزاد در حالیکه مادر با وضو و در حال ذکر است، رعایت نکات اخلاقی لازم در تربیت جنسی کودکان، آموزش به آنها برای وارد نشدن به اتاق والدین ، نمونههایی از این زمینهسازی برای تربیت انسان باحیا و باایمان به شمار می آید. روش زمینهسازی را باید از روشهای مبنایی در تربیت بر شمارد که مربی با آگاهی از موقعیتهایی که مرتب در آن قرار میگیرد را مورد ارزیابی قرار میدهد (باقری، 1378، ص98). روشن است که محیط خانواده و عملکرد پدر و مادر در این زمینه تأثیر دارد. اولین الگوی فرزندان، پدر و مادر هستند. اگر چه تعالیم اسلامی از انسان میخواهد الگوهای خود را با چشم باز انتخاب کند و از پیروی کورکورانه بپرهیزد ، اما برای کودک که به آن مرحله از تشخیص نرسیده است، خواهناخواه برترین الگو ، والدین او هستند. تجلی حیا در رفتار والدین، آرام آرام رفتار و سپس نفس کودک را شکل میدهد. در روش تغییر موقعیت، با موقعیتی بالفعل روبه رو است که اگر برای تربیت مفید باشد ، باید خودش یا متربی انسان را در آن موقعیت قرار دهد و اگر برای تربیت مضر باشد یا باید آن را تغییر دهد یا از آن موقعیت هجرت کند و دوری گزیند(همان، ص99). یکی از مصادیق این روش بهویژه برای تربیت فرزندان با حیا، تصمیمهای پدر و مادر برای انتخاب محل زندگی و همسایگان و همچنین امکاناتی است از جمله امکانات رسانهای که در اختیار کودک خود قرار میدهند. انتخاب اقوام و افرادی که با آنها رفت و آمد خواهند داشت، نیز یکی از موارد تغییر موقعیت به شمار می آید. روش اسوهسازی شاید بیش از هر روش دیگری نقش برجسته والدین در خانواده را نشان دهد. اولین الگوی فرزندان، پدر و مادر هستند. اگر چه تعالیم اسلامی از انسان میخواهد الگوهای خود را با چشم باز انتخاب کند و از پیروی کورکورانه بپرهیزد ، اما برای کودک که به آن مرحله از تشخیص نرسیده است، خواهناخواه برترین الگو ، والدین او هستند. تجلی حیا در رفتار والدین، آرام آرام رفتار و سپس نفس کودک را شکل میدهد. منبع:
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[مشاهده در: www.niksalehi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 390]