محبوبترینها
مزایای آستر مدول الیاف سرامیکی یا زد بلوک
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1854098961
>>> زندگی نامه و مجموعه اشعار " اردلان سرفراز "
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: Mohammad Hosseyn04-01-2008, 03:11 AMبا سلام ... سعی می کنم اطلاعات کافی در مورد این شاعر و همچنین مجموعه ای از شعرهاش رو تو این تاپیک بزارم تا همه استفاده کنیم ... دوستان دیگه هم همکاری کنن خوشحال می شیم ... موفق باشید . Mohammad Hosseyn04-01-2008, 03:16 AMزدگینامه اردلان سرفراز اردلان سرفراز زمان تولد: سال ١٣٢٩ محل تولد: یکی از شهر های کویری شیراز به نام داراب شروع کار: او اولین فرزند خانواده ای اهل ادبیات بود و امید و آروزی پدر و مادری جوان .اولین بار شوق نوشتن و سرودن را مادرش در او به وجود آورد اما شروع زندگی شاعرانه ی او در سال اول دبیرستان در دبیرستان فردوسی با تشویق یکی ازاستادانش به نام دانشمند شروع شد , استادی که برای اولین بار او را با ارزش نوشته ها و اشعارش آشنا کرد. استادانی دیگر هم بودند که نقششان در شکل گیری زندگی شعری او کم نبوده است که عبدالرحیم معزی از جمله ی آن استادان است.فعالیت حرفه ای اردلان سرفراز از زمانی آغاز شد که او به پیشنهاد پسرعموی مادرش (حسین سرفرازی شاعر و روزنامه نگار آن زمان) کارش را به عنوان ترانه سرا با رادیو ایران و ارکستر جوانان آغاز کرد و پس از یک سال به خاطر مشکلاتی آنجا را ترک کرد.اما همان فعالیت ها کافی بود که اردلان سرفراز جوان را وارد دنیای حرفه ای ترانه و ترانه سرایی کند.ترانه ی شب او که توسط ابراهیم حامدی (ابی) اجرا شد و سومین ترانه ی او نیز بود ابی را به شهرت رساند کارنامه هنری : او فعالیتش را با ترانه سرایی برای خوانندگانی مانند گوگوش ، داریوش ، فرهاد ، ستار و مازیار پی گرفت که ترانه های غریب آشنا ، جاده ، دستای تو و آینه از جمله ی آن ترانه ها می باشند.او ترانه ی غریب آشنا را در ستایش عشق پاک مادرش به پدرش سرود که همیشه بی صبرانه منتظر بازگشت همسرش به خانه بود.در سال های اوج فعالیت ناگهان پدرش فوت کرد و او ناچار شد به زادگاه خود بازگردد آن هم برای سوگواری در غم پدر در راه همین سفر به زادگاه بود که ترانه ی جاده خلق شد. ترانه ای که به خوبی حال او را در آن لحظه توصیف می کند. همچنین ترانه های دستای تو و چشم من نیز حاصل همان سفر است و اندوه بی پایان او برای از دست دادن پدر.یکی دیگر از نقطه های عطف فعالیت او را می توان ترانه ی ماندنی دو پنجره با صدای جاودانی گوگوش دانست ترانه ای که سرفراز آن را در کافه ای در خیابان شریعتی با دیدن دو پنجره در کنار هم بر روی دیوار مقابل آن کافه سرود. Mohammad Hosseyn04-01-2008, 03:18 AMاین هم یک غزل از او انگار با من از همه كس آشناتري از هر صداي خوب برايم صداتري آيينه اي به پاكي سر چشمه ي يقين با اينكه روبروي مني و مكدري تو عطر هر سيده و نجواي هر نسيم تو انتهاي هر ره و آن سوي هر دري لالاي پر نوازش باران نم نمي خاك مرا به خواب گل سرخ مي بري انگار با من از همه كس آشناتري از هر صدا خوب برايم صداتري درهاي ناگشوده ي معناي هر غروب مفهوم سر به مهر طلوع مكرري هم روح لحظه هاي شكوفايي و طلوع هم روح لحظه هاي گل ياس پرپري از تو اگر كه بگذرم ، از خود گذشته ام هرگز گمان نمي برم از من ، تو بگذري انگار با من از همه كس آشناتري از هر صداي خوب برايم صداتري من غرقه ي تماي غرقاب هاي مرگ تو لحظه ي عزيز رسيدن به بندري من چيره مي شوم به هراس غريب مرگ از تو مراست وعده ي ميلاد ديگري از تو اگر كه بگذرم از خود گذشته ام هرگز گمان نمي برم از من تو بگذري انگار با من از همه كس آشناتري از هر صداي خوب برايم صداتري این هم شعر چشم من که داریوش اقبالی با شعر اردلان سرفراز اجرا کرده چشم من بيا من رو ياري بكن گونههام خشكيده شد كاري بكن غير گريه مگه كاري ميشه كرد كاري از ما نمياد زاري بكن اون كه رفته ديگه هيچوقت نمياد تا قيامت دل من گريه ميخواد هرچي دريا رو زمين داره خدا با تموم ابـــــــراي آسمونها كاشكي ميداد همه رو به چشم من تا چشمهام به حال من گريه كنن اون كه رفته ديگه هيچوقت نمياد تا قيامت دل من گريه ميخواد قصه گذشتههاي خوب من خيلي زود مثل يه خواب تموم شدن حالا بايد سر رو زانوم بذارم تا قيامت اشك حسرت ببارم دل هيچكي مثل من غم نداره مثل من غربت و ماتم نداره حالا كه گريه دواي دردمه چرا چشمم اشكش رو كم مياره خورشيد روشن ما رو دزديدن زير اون ابراي سنگين كشيدن همه جا رنگ سياه ماتمه فرصت موندنمون خيلي كمه اون كه رفته ديگه هيچوقت نمياد تا قيامت دل من گريه ميخواد سرنوشت چشمهاش كوره نميبينه زخم خنجرش ميمونه تو سينه لب بسته سينه غرقه به خون قصه موندن آدم همينــــــه اون كه رفته ديگه هيچوقت نمياد تا قيامت دل من گريه ميخواد Mohammad Hosseyn04-01-2008, 03:18 AMترانه ی آغاز در من هزار حرف نگفته هزار درد نهفته هزاران هزار دریا هر لحظه در تپیدن و طغیانند در من هزار آهوی تشنه در خشکسال دشت پریشانند در من پرندگان مهاجر ترانه های سفر را در باغ های سوخته می خوانند با من که در بهار خزانم قصه های فراوانی ست با من که زخم های فراوانی بر گرده ام به طعنه دهان باز کرده اند هر قصه یک ترانه هر ترانه خاطره ای دیگر هر عشق یک ترانه ی بیدار است در خامشی حضورم ، حرف مرا بفهم یا برای عشق ، زبانی تازه پیدا کن تا درد مشترک زبان مشترکمان باشد حرف مرا بفهم و مرابشنو این من نه ، آن من دیگر آنکس که پنجره ی چشم های من او را کهنه ترین قاب است از پشت پنجره ی زندان حرف مرا بفهم که فریاد تمامی زندانیان در تمامی اعصار است در گیر و دار قتل عام کبوترها در سوگ شاخه های تکه تکه ی زیتون وقتی که از دل جوان ترین جوانه های عاشق باغ ماه بر مسلخ همیشگی انسان در لحظه ی شکفتن فریاد باران سرخی از ستاره سرازیر است آن سان که هر ستاره دلیل شرمساری خورشید های بسیاری از برآمدنشان است تو گریه می کنی از عمق آشنای جنگل چشمانت از عمق جنگلی که در آن پاییز ، در غروب به بغض نشسته باران بی دریغ اشک تو می بارد تا عطر خیس جنگل پاییز در من هوای گریه برانگیزد آنگاه از چشم ذهن من شعری بسان گریه فرو ریزد من شعر می نویسم تو با ترانه های عاشق من ، عاشق تو با ترانه های تشنه ی من دریا بر پنج خط ساز سفر ، زخمه می شوی تو گریه می کنی تو لحظه های شعر مرا ، در خویش تجربه کرده یعنی مرا در بدترین و بهترین دقایق بودن تکرار می کنی یا با ترانآهای من بر لب به رویا رویی جلادان به مسلخ خویش می شتابی یعنی که با منی دیروز امروز تا هنوز و همیشه ایا زبان متشرک این نیست ؟ آن زبان تازه که می گفتم ؟ ایا زبان مشترک این نیست ؟ ------------------------------------------------ غریب آشنا تو از شهر غریب بی نشونی اومدی تو با اسب سفید مهربونی اومدی تو از دشت های دور وجاده های پر غبار برای هم صدایی هم زبونی اومدی تو از راه می رسی ، پر از گرد و غبار تمومه انتظار ، می اید همرات بهار چه خوبه دیدنت ، چه خوبه موندنت چه خوبه پک کنم ، غبار رو از تنت غریب آشنا ، دوست دارم بیا منو همرات ببر ، به شهر قصه ها بیگر دست منو ، تو او دستا چه خوبه سقفمون یکی باشه با هم بمونم منتظر تا برگردی پیشم تو زندونم با تو ، من آزادام Mohammad Hosseyn04-01-2008, 03:20 AMمن و تو من و تو با همیم اما دلامون خیلی دوره همیشه بین ما دیوار صد رنگ غروره نداریم هیچ کدوم حرفی که باز هم تازه باشه چراغ خنده هامون خیلی وقته سوت و کوره من و تو من و تو من و تو هم صدای بی صداییم ، با هم و از هم جداییم خسته از این قصه هاییم ، هم صدای بی صداییم نشستیم خیلی شب ها قصه گفتیم از قدیما یه عغمره وعده ها افتاده از امشب به فردا تمام وعده ها رو دادیم و حرفا رو گفتیم دیگه هیچی نمی مونه برای گفتن ما من و تو من و تو من و تو هم صدای بی صداییم ، با هم و از هم جداییم خسته از این قصه هاییم ، هم صدای بی صداییم گل های سرخمون پوسیده موندن توی باغچه دیگه افتاده از کار ساعت پیر رو طاقچه گل های قالی رنگ زرد پاییزی گرفتن اون هام خسته شدن از حرف هر روز تو و من من و تو ، من و تو ، من و تو ، من و تو ---------------------------------------------- قصه ی شهر سکوت روزی دل من که تهی بود و غریب از شهر سکوت به دیار تو رسید در شهر صدا که پر از زمزمه بود تنها دل من قصه ی مهر تو شنید چشم تو مرا به شب خاطره برد در سینه دلم از تو و یاد تو تپید در سینه ی سردم ، این شهر سکوت دیوار سکوت به صدای تو شکست شد شهر هیاهو ، این سینه ی من فریاد دلم به لبانم بنشست خورشید منی ، منم آن بوته ی دشت من زنده ام از نور تو ای چشمه ی نور دریای منی ، منم آن قایق خرد با خود تو مرا می بری تا ساحل دور کنون تو مرا همه شوری و صدا کنون تو مرا همه نوری و امید در باغ دلم بنشین بار دگر ای پیکر تو ، چو گل یاس سپید Mohammad Hosseyn04-01-2008, 12:01 PMبیوگرافی اردلان سرفراز Ardalan Sarfaraz Ardalan Sarfaraz اردلان سرفراز در سال 1329 در شهری کویری به نام " داراب " دیده به جهان گشود. او فرزند ارشد خانواده بود و امید و آرزوی یک پدر و مادر جوان. شروع زندگی شاعرانه اش در سال اول دبیرستان در مدرسه امیر کبیر بود ، با کمکهای استادی به نام " دانشمند " کسی که برای اولین بار او را به بهای قلم و نوشته هایش آشنا کرد . پس از مادرش که -خود شاعر ، شعرش را از برکت دست و دامان او می داند- بزرگ آموزگار و دوستی دیگر بنام " عبدالرحیم معزی " در مقوله شعر شاعری در زندگی اردلان سرفراز کم تاثیرنبود. او به پیشنهاد پسرعموی مادرش ( حسین سرفرازی ، شاعروروزنامه نگار معروف آن زمان ) برای گذران زندگی با رادیو ایران و ارکستر جوانان کار خود را به عنوان ترانه سرا آغاز نمود و پس از یک سال به دلایلی موجه رادیو ایران را ترک کرد . در طول زندگی شاعرانه اش با آهنگسازان توانمندی همچون : واروژان ، فرید زلاند ، بابک افشار ، تورج شعبانخانی ، محمد حیدری ، منوچهر چشم آذر ، حسن شماعی زاده و بزرگواران دیگری همکاری داشت . در سال 1362 متحمل درد دوری از وطن شد وبه آلمان رفت . در همین سال پیشنهادهای کتبی و شفاهی زیادی از امریکا به سمت او سرازیر بود اما او نمی خواست ونمی توانست بگونه ترانه های رایج ، ترانه بسازد واعتماد مخاطبانش را، کسانی که از آغاز تا به امروز با ترانه های او زندگی کرده اند- در قماری حقیر برای گذران زندگی وبه خاطر یک مشت دلار از دست بدهد . او ترجیح داد در یک شرکت قاب سازی به عنوان کارگر ساده کار کند ، با تنی خسته و وجدانی آسوده . او در طول زندگی در کشور های مختلفی همچون آلمان ، اتریش ، یونان ، ترکیه ، ایتالیا ، آمریکا و ... روزگار گذرانده است و شاید برخی از این اشعار زاده این سفرها باشد. او با خوانندگانی همچون : ابراهیم حامدی ( ابی ) ، داریوش اقبالی ، و گوگوش همکاریهاریهای فراوانی داشته است. از جمله خوانندگان دیگری که همکاریهای انگشت شماری با اردلان سرفراز داشته اند می توان از : فرهاد ، ستار ، مازیار ، معین ، هایده ، شکیلا و ... یاد کرد. لازم به ذکر است که مدتی پیش دو کتاب شامل گزیده ای از ترانه های وی به نامهای " از ریشه تا همیشه " و "سال صفر" چاپ و منتشر شد که بخش عمده ای از زندگی نامه فوق برگرفته از این دو کتاب است. ابراهیم حامدی (ابی) در سالهای آغازین کار خود با اردلان سرفراز آشنا شد و کار خود را با او شروع کرد . ابراهیم حامدی (ابی) با ترانه مشهور "شب" که سومین ترانه او می باشد و از آثار اردلان سرفراز می باشد به شهرت رسید .این همکاری با گذشت بیش از سی سال همچنان ادامه دارد و از تلفیق هنر این دو هنرمند آثاری ماندگار در تاریخ ترانه نوین ایران خلق شده است . امیدواریم که این ستاره پرفروغ همیشه در آسمان شعر و ادبیات ما پر نور باشد. Date of birth (English): Year:1950 Month:8 Day:15 Mohammad Hosseyn04-01-2008, 12:03 PMدو پنجره توی یک دیوار سنگی دو تا پنجره اسیرن دو تا خسته دو تا تنها یکیشون تو یکیشون من دیوار از سنگ سیاهه سنگ سرد و سخت خارا زده قفل بی صدایی به لبای خسته ی ما نمی تونیم که بجنبیم زیر سنگینی دیوار همه ی عشق من و تو قصه هست قصه ی دیدار ، آه همیشه فاصله بوده بین دستای من و تو با همین تلخی گذشته شب و روزهای من و تو راه دوری بین ما نیست اما باز اینم زیاده تنها پیوند من و تو دست مهربون باده ما باید اسیر بمونیم زنده هستیم تا اسیریم واسه ما رهایی مرگه تا رها بشیم می میریم ، آه کاشکی این دیوار خراب شه من و تو با هم بمیریم توی یم دنیای دیگه دستای همو بگیریم شاید اونجا توی دلها درد بیزاری نباشه میون پنجره هاشون دیگه دیواری نباشه برج با دریغی سنگین شعر آمیخته با حسرت یک خاطره را قصه حادثه ی برج و کبوتر را یک بار دیگر می خوانم ای پرنده ی مهاجر ای مسافر ای مسافر من ، ای رفته به معراج تو به اندازه ی قدرت پریدن تو به اندازه ی دل بریدن از خک عزیزی زیر این گنبد نیلی ، زیر این چرخ کبود توی یک صحرای دور ، یه برج پیر و کهنه بود یه روزی زیر هجوم وحشی بارون و باد از افق ، کبوتری تا برج کهنه پر گشود خسته و گمشده از اون ور صحرا می اومد باد پراشو می شکست بارون بهش سیلی می زد برج تنها سرپناه خستگی شد مهربونیش مرهم شکستگی شد اما این حادثه ی برج و کبوتر قصه ی فاجعه ی دلبستگی شد آخر این قصه رو ... تو می دونی .... تو می دونستی من نمی تونم برم .... تو می تونی .... تو می تونستی باد و بارون که تموم شد ، اون پرنده پر کشید التماس و اشتیاقو تو چشم برج ندید عمر بارون عمر خوشبختی برج کهنه بود بعد از اون حتی تو خوابم اون پرنده رو ندید ای پرنده ی من ای مسافر من من همون پوسیده ی تنها نشینم هجرت تو هر چه بود معراج تو بود اما من اسیر مرداب زمینم راز پرواز و فقط تو می دونی ... تو می دونستی نمی تونم بپرم .... تو می تونی .... تو می تونستی Mohammad Hosseyn04-01-2008, 12:04 PMمستی مستی ام درد منو دیگه دوا نمی کنه غم با من زاده شده منو ها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه شل که از راه می رسه غربت هم باهاش میاد توی کوچه های شهر باز صدای پاش میاد من غمای کهنمو ور می دارم که توی میخونه ها جا بذارم می بینم یکی میاد از میخونه زیر لب مستونه آواز می خونه مستی ام درد منو دیگه دوا نمی کنه غم با من زاده شده منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه گرمی مستی میاد توی رگ های تنم می بینم دلم می خواد با یکی حرف بزنم کی میاد به جرفای من گوش بده آخه من غریبه هستم با همه یکی آشنا میاد به چشم من ولی از بخت بدم اونم غمه مستی ام درد منو دیگه دوا نمی کنه غم با من زاده شده منو رها نمی کنه خسته از هر چی که بود خسته از هر چی که هست راه می افتم که برم مثل هر شب مست مست باز دلم مثل همیشه خالیه باز دلم گریه ی تنهایی می خواد بر می گردم تا ببینم کسی نیست می بینم غم داره دنبالم میاد مستی ام درد منو دیگه دوا نمی کنه غم با من زاده شده منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه منو رها نمی کنه جاده خدا گریه ی ی مسافر رو ندید دل نبست به هیچ کس و دل نبرید آدم رو برای دوری از دیار جاده رو برای غربت آفرید جاده اسم منو فریاد می زنه میگه امروز روز دل بریدنه کوله باری که پر از خاطره هاس روی شونه های لرزون منه از تموم آدمای خوب و بد از تموم قصه های خوب و بد چی برام مونده به جز یه خاطره نقش گنگی تو غبار پنجره جاده آغوششو وا کرده رام منتظر مونده که من باهاش بیام قصه ی تلخ خداحافظی رو می خونم با اینکه بسته هست لبام پشت سر گذاشتن خاطره ها همه ی عشق ها و دلبستگی ها خیلی سخته ولی چاره ندارم جاده فریاد می زنه بیا پشت سر گذاشتن خاطره ها همه ی عشق ها و دل بستگی ها خیلی سخته ولی چاره ندارم جاده فریاد می زنه بیا Mohammad Hosseyn04-01-2008, 12:06 PMغزل انگار با من از همه کس آشناتری از هر صدای خوب برایم صداتری ایینه ای به پکی سر چشمه ی یقین با اینکه روبروی منی و مکدری تو عطر هر رسیده و نجوای هر نسیم تو انتهای هر ره و آن سوی هر دری لالای پر نوازش باران نم نمی خک مرا به خواب گل سرخ می بری انگار با من از همه کس آشناتری از هر صدا خوب برایم صداتری درهای ناگشوده ی معنای هر غروب مفهوم سر به مهر طلوع مکرری هم روح لحظه های شکوفایی و طلوع هم روح لحظه های گل یاس پرپری از تو اگر که بگذرم ، از خود گذشته ام هرگز گمان نمی برم از من ، تو بگذری انگار با من از همه کس آشناتری از هر صدای خوب برایم صداتری من غرقه ی تمای غرقاب های مرگ تو لحظه ی عزیز رسیدن به بندری من چیره می شوم به هراس غریب مرگ از تو مراست وعده ی میلاد دیگری از تو اگر که بگذرم از خود گذشته ام هرگز گمان نمی برم از من تو بگذری انگار با من از همه کس آشناتری از هر صدای خوب برایم صداتری بهت توی بهت چشم من درد ناباوریه فصل سرد عشق ما رنگ خکستریه دردی که من می کشم اگه کوه هم می کشید ذره ذره می تکید قطره قطره می چکید می تونست با دست تو بهت من ویرون بشه فصل زرد قصه هام ظهر تابستون بشه قصه یقین عشق توی دفترم بودی توی ایینه ی شعر شکل باورم بودی من از خوش باوریهام به ویرونی رسیدم تو را یک لحظه نزدیک یه لحظه دور می دیدم از تب ناباوری گر گرفته تن من سهم من از تو اینه چکه چکه آب شدن دروغ آخرینی که من از تو شنیدم خودت بودی که از تو به ویرونی رسیدم از تب ناباوری گر گرفته تن من سهم من از تو اینه چکه چکه آب شدن از تب ناباوری گر گرفته تن من سهم من از تو اینه چکه چکه آب شدن magmagf15-01-2008, 05:39 PMپنجره ( از آلبوم پنجره از معین) شانه هایت ( از آلبوم پادشه خوبان از هایده) موج ( از آلبوم راه من از داریوش) روزای روشن ( از آلبوم روزای روشن از هایده) شقایق ( از آلبوم شقایق از داریوش) چشم من ( از آلبوم چشم من از داریوش) ساقی ( از آلبوم بزن تار از هایده) صدای بارون ( از آلبوم صدای بارون از ستار) روز اول ( از آلبوم راه من از داریوش) همخونه ( از آلبوم روزای روشن از هایده) ای عشق ( از آلبوم به من نگو دوستت دارم از داریوش) عادت ( از آلبوم قصه امیر از سیاوش قمیشی) دستهای تو ( از آلبوم چشم من از داریوش) باغ بارون زده ( از آلبوم تاک از سیاوش قمیشی) مرحم ( از آلبوم نیمهء گم شدهء من از گوگوش) بهانه ( از آلبوم روزای روشن از هایده) سال دو هزار ( از آلبوم سال دو هزار از داریوش) برای دیدن تو ( از آلبوم بتو می اندیشم از معین) کویر دل ( از آلبوم کویر دل از مرجان) نیمه ی گم شده ی من ( از آلبوم نیمهء گم شدهء من از گوگوش) آهای مردم دنيا ( از آلبوم آهای مردم دنيا از داریوش) به یادم باش ( از آلبوم به یادم باش از راد) طلاق ( از آلبوم پل از گوگوش) تلنگر ( از آلبوم راه من از داریوش) مرداب ( از آلبوم کوه از گوگوش) ماهی دلتنگ ( از آلبوم فقط نگاه می کنم از حامی) نیستی ( از آلبوم نیستی از داریوش) گریز ( از آلبوم خلیج از ابی) گل پونه ( از آلبوم گل پونه از ستار) آشفته بازار ( از آلبوم آشفته بازار از داریوش) خانوم گل ( از آلبوم خلیج از ابی) همخونه (ويگن وهايده) ( از آلبوم همخونه(ويگن وهايده) از ویگن) قلندر ( از آلبوم فرياد زير آب از داریوش) تورا نگاه میکنم ( از آلبوم طلوع کن از ابی) کوه ( از آلبوم کوه از گوگوش) حادثه ( از آلبوم نازنين از داریوش) ستاره دنباله دار ( از آلبوم ستاره دنباله دار از ابی) عشقه من ( از آلبوم بی بی گل از معین) دلتنگي ( از آلبوم دلتنگی از ستار) آينه ( از آلبوم آهای مردم دنيا از داریوش) ای یار بگو ( با ابی ) ( از آلبوم آرش آرش از آرش) هزار و یک شب ( از آلبوم خلیج از ابی) تولدت مبارک ، تولدت مبارک ( از آلبوم دلاویزترین از محمد نوری) ما به هم نمیرسیم ( از آلبوم نیمهء گم شدهء من از گوگوش) شانه هایت ( از آلبوم یا رب از هایده) بهونه ( از آلبوم بزن تار از هایده) آهو ( از آلبوم آهو از شاهرخ) پرستش ( از آلبوم نیمهء گم شدهء من از گوگوش) برج ( از آلبوم کوه یخ از ابی) اون منم ( از آلبوم دو پنجره از گوگوش) هم پیاله ( از آلبوم بتو می اندیشم از معین) شب ( از آلبوم پیر از ابی) خسته ام ( از آلبوم زندونی از داریوش) ستاره بازی ( از آلبوم ستاره بازی از ستار) باغ بارون زده ( از آلبوم سلطان قلبها از عارف) دلبر ( از آلبوم خلیج از ابی) عروسک ( از آلبوم صدای بارون از ستار) جستجو ( از آلبوم عطر تو از ابی) آهای مردم دنیا ( از آلبوم نیستی از داریوش) عسل ( از آلبوم شب زده از ابی) Mohammad Hosseyn15-01-2008, 10:15 PMبا تشکر از همکار خوبم ... --------------------------------- دو راهی شدیم از یاد یکدیگر فراموش دو راهی بین ما بگشوده آغوش از آن عشقی که در ما شعله می زد به جا مانده اجاقی سرد و خاموش میان من و تو دوراهی نشسته صدایی نمانده به لب های بسته به لب های خموش این دوراهی نشسته قصه ی غمگین رفتن همیشه راه ما با هم یکی بود ولی راهت جدا شد دیگر از من اگر در چشم هم اشکی ببینیم توان رفتن از ما می گریزد برو بگذار ایندیوار کهنه به نام عشق ما در هم بریزد میان من و تو دوراهی نشسته صدایی نمانده به لب های بسته اسم تو این همه شهر عاشقونه هق هق گریه شبونه این همه قصه از یک اسمه اسمی که مثل یک طلسمه یک اسمه طلسمه یاد تو یاد تو روزهای رفته اسم تو اسم تو اسم هر روز هفته است شیشه ی عمر من افسون این یه اسمه زندگیم بسته ی جادوی این طلسمه دنیای من طلسمه یک اسمه یک اسمه سب های چوبی تکیده بادبادک های پر کشیده این همه خاطره طلسمه یاد یک عمره و ی ه اسمه طلمسه ، یک اسمه اسم تو اسم دریا ، کبوتر بوی تو بوی گل گل ه� سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 9760]
-
گوناگون
پربازدیدترینها