محبوبترینها
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
سه برند برتر کلید و پریز خارجی، لگراند، ویکو و اشنایدر
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1826060169
استاد ایرج جنتی عطائی
واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: bidastar03-12-2007, 09:50 PMبیوگرافی استاد * متولد مشهد خراسان. * در مشهد، دزفول، تهران و لندن زیسته است. * فارغ التحصیل تئاتر از دانش کده هنرهای دراماتیک تهران. * دکترای جامع شناسی هنر از کالج چلسی. * از بنیان گذاران گروه تئاتری مزدک. * از برجسته ترین ترانه سرایان تاریخ ترانه ئی ایران و از پیش گامان ترانه نوین. * با ترانه هائی چون: گل سرخ ، قصه وفا ، جنگل، خونه، بن بست، کمکم کن، سایه، خاتون، خاکستری، باور کن، خوابم یا بیدارم، یاور همیشه مؤمن، سقف، پل، مرا به خانه ام ببر، خاک خسته، ستاره های سربی، طلوع کن، یک قطره دریا، رازقی پرپر شد، درخت، سیاه پوشا و ... تاریخ ترانه معاصر را سرشار از عشق و خروش کرده است. * برنده جایزه فروغ در سال 1351 به خاطر ارزش های هنری و اجتماعی ترانه هایش و کوشش بی دریغ او در راه فزونی فکر و توسعه فرهنگ از طریق موسیقی همراه با کلام. * ایرج جنتی عطائی جایزه فروغ را در آستانه برگزاری دیگربار آن- به عنوان اعتراض به شیوه حاکم بر گزینش نامزد های دریافت جایزه- پس داد. * نمایش نامه ی گربه، مرداب، انتظار را با کارگردانی فرهاد مجدآبادی در کارگاه نمایش تهران به صحنه برده است. * نمایش نامه ی سوگ نامه برای تو را به کارگردانی خودش و با بازی خسرو شکیبائی، اسماعیل بختیاری، مهدی محمدی پور، حسین عابد، جلال اسماعیل زاده در خانه نمایش اجرا کرده است. * نمایش نامه های زخم های ما( Our Wounds)، منطقه ممنوع(No-Go Area)، فاخته دهان دوخته، پرومته در اوین، جنگ من... آه... جنگ من (I Miss My War)، رستمی دیگر اسفندیاری دیگر، پروانه ای در مشت و رفت و برگشت از دیگر آثار او به شمار می آیند که به زبان های فارسی و انگلیسی اجرا شده اند. * نمایش هایش در سالن های معتبر تئاتر اروپا مانند رویال کورت(Royal Court)، یانگ ویک (Young Vik)، آلمیدا ( Almeida) و لیریک(Lyric) اجرا شده اند. * نمایش نامه ی پرومته در اوین در می ماه سال 1995 توسط رادیو بی. بی. سی 4 (BBC 4) تهیه و پخش گردید. * پروانه ای در مشت و رستمی دیگر اسفندیاری دیگر به کارگردانی خود او در تئاتر های آمریکا، استرالیا، نیوزلند، کانادا و انگلستان اجرا شدند. * باز نوشته ی پرومته در اوین در سال 1995 به کارگردانی ایرج جنتی عطائی در یک گشت گسترده اروپائی اجرا شد. * گروه تئاتری ( The New Amsterdam-Dan) یکی از معتبر ترین نهادهای تئاتری اروپا ترجمه هلندی پرومته در اوین را از فوریه تا آوریل 1990 در چهارده تئاتر کشور هلند اجرا کرد. * پرومته در اوین به زبان آلمانی و به تهیه کنندگی گروه تئاتر شهر مونیخ در سال 1990 اجرا شد. * ترجمه انگلیسی پرومته در اوین در سال 1999 به کارگردانی ماتیو جیمز در لندن به روی صحنه رفت. * پرومته در اوین با کارگردانی ایرج جنتی عطائی در فستیوال تئاتر کلن اجرا شد و باز نوشته آن در سال 2002 به کارگردانی خود او در آمریکا و کانادا اجرا شد. * فیلم سینمائی اجازه اقامت (Leave To Remain) نوشته ایرج جنتی عطائی در سینماها و تلویزیون های کشور های مختلف جهان نمایش داده شد. * همچنین چند فیلم نامه با عناوین ترانه ممنوع (Forbidden Song)، دژخیم(The Executioner)، در قفس کردن باد ( Caging The Wind) و پناه دادن به دشمن (Sheltering The Enemy) را به سفارش بی. بی. سی (BBC)، انیستیتو فیلم بریتانیا (BFI) و شرکت فیلم سازی (One Eyed Dog) نوشته است. * در این سال ها منتقدان مطبوعات بین المللی مطالب فراوانی در پیوند با نمایش نامه های او نوشته اند، مثل: ایرج جنتی عطائی تئاتر لندن را فتح کرد! (14 / 9 / 1985 – Finnancial Times) با تصویرپردازی و تخیلی شگرف! (8 / 7 / 1987 – Morning Star) در صف پیش آهنگ نمایش نامه نویسان امروز جهان ( 9 / 7 / 1987 – Guardian) * همچنین اجرای پرومته در اوین از سوی منتقدین نشریه ی تایم آوت (Time Out) جزو چهار نمایش برگزیده سراسر بریتانیا انتخاب شد. bidastar03-12-2007, 09:51 PM* آثار منتشر شده او عبارتند از : * و آنگاه آه ای فرشته ( مجموعه شعر / تهران / انتشارات بامداد - 1349 ) * سوگ نامه برای تو ( نمایش نامه / تهران / انتشارات چاووش - 1357) * شکستن و رستن ( نمایش نامه / تهران / انتشارات چاووش - 1358) * زخم های ما ( نمایش نامه / لندن / انتشارات همبسته گی های بین المللی – 1983) * آواز در زنجیر ( مجموعه شعر / لندن / انتشارات شما - 1985) * فاخته دهان دوخته ( نمایش نامه / لندن / انتشارات شما - 1986) * پرومته در اوین ( نمایش نامه / چاپ اول / لندن / انتشارات مزدک – 1986) * پرومته در اوین ( نمایش نامه / چاپ دوم / کلن / انتشارات کانون کردستان – 1988) * خورشید شب ( گزیده آثار / انگلیسی / لندن / انتشارات متوئن – 1989) * رستمی دیگر، اسفندیاری دیگر ( نمایش نامه / پاریس / انتشارات کوتوال – 1992) * پروانه ای در مشت ( نمایش نامه / چاپ اول / لس آنجلس / انتشارات نشر کتاب – 1995) * پروانه ای در مشت ( نمایش نامه / چاپ دوم / استکهلم / انتشارات باران – 1995) * زمزمه های یک شب سی ساله ( گزینه ترانه / سانفرانسیسکو / انتشارات نکیسا – 1996) * باز نوشته پرومته در اوین ( نمایش نامه / استکهلم / انتشارات باران – 1998) * رفت و برگشت ( نمایش نامه / هامبورگ / انتشارات سنبله – 2000) * گزینه نمایش نامه ها ( در سه جلد) ( هامبورگ / انتشارات سنبله – 2000) bidastar03-12-2007, 09:53 PMتصاویر استاد http://www.cloob.com/public/public/user_data/album_photo/28/81194.jpg http://www.cloob.com/public/public/user_data/album_photo/138/411682.jpg http://www.cloob.com/public/public/user_data/album_photo/28/81209.jpg http://www.cloob.com/public/public/user_data/album_photo/28/81206.jpg http://www.cloob.com/club/album/photo/clubname/janatie_ataie/albumid/2779/photoid/81198 bidastar03-12-2007, 09:53 PMخاتون کدوم شاعر،کدوم عاشق،کدوم مرد تو رو دید و به یاد من نیفتاد به یاد هق هق بی وقفه من توی آغوش معصومانه باد؟ تو اسمت معنی ایثار آبه برای خاک داغ خستگی ها تو معنای پناه آخرینی واسه این زخمی دل بستگی ها نحیب و با شگوه و حیرت آور تو خاتون تمام قصه هامی تو بانوی ترانه هامی،اما مث شکستن من بی صدایی تو باور میکنی اندوه ماه و تو میفهمی سکوت بیشه هارو هجوم تند رگبار تگرگی که میشناسی غرور شیشه هارو تو معصومی مث تنهایی من شریک غصه های شبنم و نور تو تنهایی مث معصومی من رفیق قله های پاک و مغرور ببین من آخرین برگ درختم درخت زخمی از تیغ زمستون من و راحت کن از تنهایی من من و پاکیزه کن با غسل بارون تو تنها حادثه،تنها امیدی برای قلب من،این قلب مسموم رادی روشن آمرزشی تو برای این تن محکوم محکوم bidastar03-12-2007, 09:54 PMگریه کنم یا نکنم؟ گریه کنم یا نکنم؟ آخر ماجرا رسید گریه کنم یا نکنم؟ قصه به انتها رسید تو می روی و آینه،پر می شود از بی کسی از من سفر میکنی و به مرگ قصه می رسی ببین که آب می شود،قطره به قطره قلب من مرگ من و قصه ماست،فاجعه جدا شدن تو جامه دان پر میکنی،من خالی از جان می شوم یک لحظه در چشمم ببین،ببین که ویران می شوم بعد از تو با من چه کنم؟با من بی پناه من؟ کجای شب پنهان شوم؟کجای این عاشق شکن؟ تو می روی و جان من،گور ترنم می شود خورشیدکی که داشتم،درشب من گم می شود چیزی نگو به آینه،با رازقی حرفی نزن برای بار آخرین،تنها نگاهی کن به من گریه کنم یا نکنم؟ -------------------------------------------------------------------------------- amir_infernal23-01-2008, 03:12 PMخونه اين خونه ي ويرون واسه من هزار تا خاطره داره خونه اين خونه ي تاريك چه روزايي رو به يادم مياره اون روزا يادم نميره ديوار خونه پر از پنجره بود تا افق همسايه ي ما دريا بود ، ستاره بود ، منظره بود خونه ، خونه جاي بازي براي آفتاب و آب بود پر نور واسه بيداري پر سايه واسه خواب بود پدرم مي گفت : قديما كينه هامون رو دور انداخته بوديم توي برف و باد و بارون خونه رو با قلبامون ساخته بوديم خونه عشق مادرم بود كه تو باغچه ش گل اطلسي مي كاشت خونه روح پدرم بود چيزي رو همپاي خونه دوست نداشت سيل غارتگر اومد از تو رودخونه گذشت پلا رو شكست و برد زد و از خونه گذشت دست غارتگر سيل خونه رو ويرونه كرد پدر پيرمو كشت مادر و ديوونه كرد حالا من مونده م و اين ويرونه ها پر خشم و كينه ي ديوونه ها من زخمي ، من خسته ، من پاك مي نويسم آخرين حرفو رو خاك كي مياد دست توي دستم بذاره تا بسازيم خونه مون رو دوباره god_girl08-02-2008, 09:12 AMآواز های سرزمین صبوری بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم از حیاط های ازدحام و انزوا از حیاط های کودکان هدر و زنان پا به زا استواران لغوه کبوتربازان زمینگیر و پیرزنان لاجورد و گرد آجر از حیاط های رخت و رخت و رخت از حیاط های خوض های غسل و وضو از حیاط های زن پدر و نشانده هوو ، پدر خوانده از حیاط های قرض و قسط و مساعده روضه ، نذر ، دخیل از حیاط های رادوی ، تپاز راشد و مهوش از حیاط های گلپا و یاحقی از حیاط های اسمیرنوف شلاق نعره های پدر و هق هق مادر از حیاط های امید های مبهم و رؤیا بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم از کوچه های پرسه پس لیس از کوچه های چولی کولی و سک سک از کوچه های نسق حیدر حیدری و قرق از کوچه های هیئت ، کتل ، زنجیر از کوچه های تاج ، پرسپولیس بهمنش و قلیچ از کوچه های نگاه های خواستار و سلام خای سرخ آبی از کوچه های دیدار های پنهان سایه های مشکوک نفس بریدگی از کوچه های مشیری ، فروغ از کوچه های خاطرات مکتوب و بلوغ بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم از شهر های انتقال مهاجرت تبعید از شهرهای گنبد باغ ملی بازار از شهرهای هل ، گلاب ، فرش چای از شهرهای دوچرخه ، ترن ، هواپیما قاطر از شهرهای پاسبان ، دژبان، ژاندارم از شهرهای پایگاه ، پادگان ، پاسگاه از شهرهای زرد زخم ، صرع خوره از شهرهای فقر ، مرگ و نفرین مادران از شهرهای ژنرال ها حکومت نظامی و انتخابات از شهرهای رود ، کوه ، دشت از شهرهای هدایت ، جلال ، ساعدی ، صمد از شهرهای وداع های معطر و اشک بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم از خیابان های پلکارد و گاردن پارتی ساندویچ ، آبجو ، زر از خیابان های بخت آزمایی فال ، تصنیف از خیابان های کیهان ، اطلاعات از خیابان های قصیر ، گاو ، و مغول ها از خیابان های منفردزاده ، داریوش وثوقی ، گوگوش از خیابان های مشاعره ، جدول ، صف از خیابان های تعزیه ، غزل ، سرود از خیابان های راهپیمانیی اعلامیه قطعنامه قیام از خیابان های مجاهد ، چریک ، پیش مرگ از خیابان های طویل بی برگشت و بغض بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم از اتاق های آخرین تردید ، اولین بوسه از اتاق های رنگی پوستر پله ، تختی، کلی و تیم ملی فوتبال از اتاق های نقشه ، مینیاتور و خط نستعلیق از اتاق های جنگ شکر ، پاشنه آهنین ، مادر از اتاق های بحث ، انشعاب ، انگ از اتاق های مصدق ، مائو استالین ، و علی از اتاق های ختفا ، گریم لو رفتن از اتا های تفتیش ، دستبند ، بی سیم از اتاق های کابل ، قپان ، بازجو و تردید از اتاق های سرد تو در تو و هق هق بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردن از سلول های ترس های بسیار و امید های اندک از سلول های خود آموز و دیکشنری از سلول های یقلاوی سه سیگار روزانه و شبان مقطع کابوس از سلول های دغدغه ، دوار ، درد از سلول های زخم ، عفونت ، ورم از سلول های شمارش آجر ، قدم ، میله از سلول های حیاط ، هواخوری ، رمز و حسرت یک آغوش از سلول های چه گوارا شریعتی و خوجه از سلول های فریب دادن زندانبان فریب دادن خویش از سلول های فراموش کردن به خاطر آوردن از سلول های اشک های یاغی و غضب های رام و امید بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم از سال های ناست ، خضاب ، ادکلن و فرخزاد از سال های کنکوذ ، کار و اجباری از سال های بن بست ، جمعه ، کمکم کن ، شب از سالهای شاملو ، اخوان ، نیما از سالهای سارتر ، فلینی ، برشت ، جشن هنر از سالهای اعتصاب ، گاز اشک آور ، دود ، لاستیک از سالهای نعش ، اوین ، چیتگر از سالهای پویان ، رضایی ، خسرو و کرامت از سالهای جهل ، توطئه ، فریب از سال های قتل عام انقلاب از سالهای سایه روشن سیال و شک بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردن تا با دهان کوچک تو بخوانم آواز سرزمین صبورم را در جشن زاد روز کودک اینده بر دوش خسته کشیدم ترانه هایم را و عاشقانه گذر کردم god_girl08-02-2008, 09:12 AMمرا به خانه ام ببر شب آشیان زده چکاوک شکسته پر رسیده ام به نکجا مرا به خانه ام ببر کسی به یاد عشق نیست کسی به فکر ما شدن از آن تبار خود شکن تو مانده و بغض من از این چراغ مردگی از این بر آب سوختن از این پرنده کشتن و از این قفس فروختن چگونه گریه سر کنم که یار غمگسار نیست مرا به خانه ام ببر که شهر ، شهر یار نیست مرا به خانه ام ببر ستاره دلنواز نیست سکوت نعره می زند که شب ، ترانه ساز نیست مرا به خانه ام ببر که عشق در میانه نیست مرا به خانه ام ببر اگر چه خانه ، خانه نیست god_girl08-02-2008, 09:13 AMبا من از ایران بگو یاور از ره رسیده با من از ایران بگو از فلات غوطه در خون بسیاران بگو باد شبگرد سخن چین ، پشت گوش پرده هاست تا جهان آگه شود ، بی پرده از یاران بگو شب سیاهی می زند بر خانه های سوکوار از چراغ روشن اشک سیه پوشان بگو پرسه ی یأس است در آواز این پیتارگان از زمین ، از زندگی ، از عشق ، از ایمان بگو سوختم ، آتش گرفتم از رفیق نارفیق از غریبه ، آشنا ، یاران هم پیمان بگو ضجه ی نام آواران زخمی به خاموشی نزد از خروش نعره ی انبوه گمنامان بگو قصه های قهرمانان قهر ویرانگر نداشت از غم و خشم جهان ساز تهی دستان بگو با زمستانی که می تازد به قتل عام باغ از گل خشمی که می روید در این گلدان بگو god_girl08-02-2008, 09:16 AMایرج جنتی عطایی زمان تولد: ١٩ دی ماه ١٣٢٥ محل تولد: تهران http://www.googoosh.tv/coll/files/janati.jpgتحصیلات : او پس از پشت سر گذاشتن دوران متوسطه به تحصیل در رشته ی تئاتر در دانشگاه هنر های دراماتیک تهران مشغول شد و پس از آن هم به لندن رفت تا در کالج چلسی لندن به تحصیل در رشته ی جامعه شناسی هنر مشغول شود. شروع کار: او پس از اتمام تحصیلات خود گروه تئاتری مزدک را در ایران پایه گذاری کرد و نگارش اولین نمایش نا مه هایش را آغاز کرد. که" گربه ، "مرداب ، انتظار" به کارگردانی فرهاد مجد آبادی در کاراگاه نمایش و" سوگ نامه برای تو" به کارگردانی خود که در خانه ی نمایش به روی صحنه رفت از آن جمله اند. جنتی عطایی به دلیل اینکه بچه ی جنوب شهر بود توانست با بابک بیات آشنا شود و این آشنایی منجر به شروع دوارن فعالیت او در عرصه ی ترانه سرایی و شکل گیری تیم : ایرج جنتی عطایی ، بابک بیات و داریوش گردید که موجب پیشرفت ترانه سرایی نوین در ایران شد .سال های بعد برای او سال های پرکاری در عرصه ی ترانه نویسی بودند و شروع همکاری او با گوگوش ، ابی ، ستار ، عارف و گیتی و فرهاد بود که ترانه های تپش ، کتیبه و سقف از آن جمله ی آن همکاری ها محسوب می شوند. کارنامه هنری : در سال ١٣٤٩ مجموعه ی شعر" و آن گاه آه ای فرشته ی" او توسط انتشارات بامداد در تهران به چاپ رسید. درسال ١٣٥١ به خاطر تلاش او در زمینه ی توسعه ی فرهنگ به وسیله ی موسیقی جایزه ی ادبی فروغ فرخزاد به او تعلق گرفت . اما او در آستانه ی برگزاری دور دیگر آن مراسم جایزه اش را برای نشان دادن اعتراض خود به شیوه ی گزینش نامزد ها پس داد.در سال ١٣٥٧ نمایش نامه ی سوگ نامه ای برای تو نوشته ی جنتی عطایی توسط انتشارات چاووش به چاپ رسید همچنین نمایش نامه ی شکستن و رستن او نیز در سال ١٣٥٨ توسط همان انتشارات منتشر شد. ایرج جنتی عطایی پس از پیروزی انقلاب از ایران به آمریکا مهاجرت کرد.او نه تنها فعالیتش را در خارج از وطن متوقف نکرد بلکه فعالیتش را گسترش نیز داد .نمایش نامه های او در غربت به فارسی و انگلیسی منتشر شد ه است که نمایش نامه های" زخم های ما" ، "منطقه ی ممنوع" ، "پرومته در اوین" ،" پروانه ای در دشت" و" رفت و برگشت" از آن جمله اند که در سالن های معتبر اروپا از جمله : رویال کورت ، یانگ وینگ ، آلمیدا در انگلستان اجرا شده اند.نمایش نامه های" پروانه ای در دشت" و" رستمی دیگر و اسفندیاری دیگر" به کارگردانی خود او در بسیاری از تئاتر های آمریکا ، استرالیا ، نیوزلند و کانادا بر روی صحنه رفته است.نمایش "پرومته در اوین" در گشت اروپایی جنتی عطایی در فستیوال کن به روی صحنه رفت.همچنین در سال ١٣٨٢ بازنوشته ی پرومته در اوین به کارگردانی خود او در کانادا و آمریکا به روی صحنه رفت.ایرج جنتی عطایی در این سال ها فیلم نامه ی فیلم "اجازه ی اقامت" را نوشت که این فیلم را سینماها و تلویزیون های متعددی در سراسر جهان نمایش دادند. انتشارات معتبر Methuen گزیده ی آثار ایرج جنتی عطایی را به نام" خورشید شب" به زبان انگلیسی به چاپ رساند. فعالیت های فیلم نامه نویسی او فقط در یک فیلم خلاصه نمی شود بلکه فیلم نامه های" ترانه ی ممنوع" ،" دژخیم"،" در قفس کردن باد" و" پناه دادن به دشمن" از جمله دیگر فیلم نامه های او هستند که برای بی بی سی ، انستیتوی فیلم بریتانیا و شرکت فیلم سازی only eyed dog نوشته شده است.ایرج جنتی عطایی در این سال ها نشان داد که نه تنها یک ترانه نویس ایرانی و موفق است بلکه نویسنده ای بین المللی است که بار ها از سوی جهانیان تحسین شده است. فعالیت های ترانه سرایی او نیز در خارج از وطن همچنان ادامه دارد و گاه گاهی نیز برای خوانندگان داخل از ایران نیز ترانه می سراید که ترانه ی "با کوچه آواز رفتن نیست" او برای مانی رهنما ازجمله است. ترانه های جنتی عطایی به تمام ما این فرصت را داده است که بی هیچ پروایی غم هایمان را با ترانه هایش گریه کنیم. god_girl08-02-2008, 09:17 AMخک خسته نعره کن ای سرزمین جان سپردن نعره کن نعره کن ای خک خسته ، خک مردن نعره کن شب هق هق شب پرپر زدن چلچله هاست از غزل گریه پرم خانه ی عم غصه کجاست ؟ این همه جوخه ، این همه دار این همه مرگ این همه عاشق خفته در خون این همه زندان ، این همه درد این همه اشک نعره هایت کو خک گلگون ؟ خک گل مردگی و قحطی و آفت زدگی وطن تعزیه در مرگ و مصیبت زدگی شب یاران ، شب زندان شب ویرانی ما شب اعدام رفیقان گل و نور و صدا tanhatarin mard19-02-2008, 01:35 PMخنجر .......... تو اگر مي دانستي تو اگر مي دانستي كه چه زخمي دارد خنجر از دست عزيزان خوردن از من خسته نمي پرسيدي - آه اي مرد چرا تنهايي؟ دل تنگم27-02-2008, 02:36 AMگزارشی از شب شعر استاد جنتی عطایی در لندن http://www.golesorkhetaraneh.com/main/DSC_0124.JPG گزارش از: مازیار ستوده روان شنبه گذشته "Lyric Hammersmith" یکی از معتبر ترین سالن های تئاتر لندن بار ديگر ميزبان ترانه سرای بزرگ آزادی ايرج جنتی عطائی بود.عادت کرده بوديم ترانه هايش را در خلوت خود زمزمه کنيم، اشک بريزيم و عاشقی کنیم يا با لهجه صریح خودش بخروشيم. این بار اما، به کوشش سهیلا قدس طینت برنامه با ترجمه انگلیسی برخی از خاطره انگیزترین ترانه های ایرج آغاز شد. شکی نیست که برگرداندن ظرافت های زبانی ایرج اگر نگوئیم غیرممکن است کاری صعب و دشوار است اما از سوی دیگر معرفی مفاهیم بلند و جهانشمول این ترانه ها کاری شایسته و ضروری است. هر ترانه ابتدا با نام آشنای فارسی اش معرفی می شد و در ادامه ترجمه اجرا می شد. اجرای ترجمه ها را نوای گیتار بانوی هنرمندی ازکشور پرو همراهی می کرد که بعدتر با اجرای ترانه هائی بزبان اسپانیولی حس و حال دیگری به فضا بخشید. http://www.golesorkhetaraneh.com/main/janati03.jpg بخصوص وقتی ترانه ای از ویکتور خارا اجرا کرد که نامش و کارهایش به همت احمد شاملو برای شنونده ایرانی آشناست. اجرای ترجمه ها اگر تلنگری بود به شیشه خاطره هایمان، با اجرای بابک سعیدی، آهنگساز جوان و نوازنده درخشان از ترانه های تپش، دریایی، خوابم یا بیدارم یکسره یله شدیم در آشوب یادها و عاشقانه ها و وقتی شهریار، دیگر خواننده حاضر، یاور همیشه مومن را خواند دیگرمی شد اشکهای حلقه بسته در چشمها را دید. اینها همه بر بیقراری انتظار افزود تا آقای ترانه آمد و یکپارچه برخاستیم به احترام. ایرج ابتدا یادی کرد از یار همترانه و همخاطره، آهنگساز همیشه زنده بابک بیات و قدردانی نمود از آهنگسازو تنظیم کننده ارزنده محمد اوشال که حضورش زینت و غنیمتی بود آن شب. و بعد دیگر به توصیف نمی آید از بس که این مرد شبیه ترانه هایش است. صدا و دست و دلش می لرزد وقتی که عاشقانه می خواند. می غرد و می خروشد وقتی که خواب خرگوشی بی تفاوت ها را رگ می زند. بیشتر نمی گویم. با هم بخوانیم: به خود خنجر زدم با یار بد کردم امیدو پس زدم رویا رو رد کردم کنار زندگی از مرگ پژمردم نفس هامو به روی عشق سد کردم خودگریزی کردم از تقویم تا تقویم بشب برگشتم و پیرانگی کردم راهمو کج کردم از گلبرگ و تابستون تو بهاری یخ زده پروانگی کردم ای آینده ی عشق و رویا و تلاش تو مثل من نشو تو مثل من نباش در چنین شبی پربار حتی موسیقی سنتی ایرانی هم بی نصیب نماند. در حقیقت جلسه با اجرای چند تصنیف قدیمی و همراهی تمبک آغاز شد. در قسمت دوم برنامه اما، پس از تنفسی کوتاه بازاجرای چند ترانه به انگلیسی با گیتار همراهی می شد. میدانیم نام ایرج جنتی عطائی با ترانه نوین و معترض پیوندی دیرینه دارد اما او نمایشنامه نویس و کارگردان تاتر هم هست و در قسمت دوم در حضور او با گوشه چشمی به حوادث روز ایران نمایش کوچکی اجرا می شود در اعتراض به سیاه پوشانی که زن و زیبائی را در بند می خواهند. حالا ساعت ها گذشته اما کسی دل دل کندن ندارد. ایرج، "آقای ترانه" برمی گردد و همراه با دیگر هنرمندان ترانه شگفت انگیز بن بست را به فارسی و انگلیسی بطور همزمان اجرا می کنند و این شب به یاد ماندنی در اوجی یگانه پایان می پذیر سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 770]
-
گوناگون
پربازدیدترینها