محبوبترینها
از کجا بفهمیم قاشق چنگال اصل است | قاشق چنگال تقلبی نخرید!
با چاپ روی وسایل یک کسب و کار پرسود بسازید
قیمت دیگ بخار و تولیدکننده اصلی دیگ بخار
معروف‌ترین هدیه و سوغاتی یزد مشخص شد!
آشنایی با انواع دوربین مداربسته ضد آب
پرداخت اینترنتی قبوض ساختمان (پرداخت قبض گاز، برق و آب)
بهترین دوره آموزش سئو محتوا در سال 1403 با نام طوفان ۱۴۰۳ در فروردین ماه شروع می شود
یک صرافی ارز دیجیتال چه امکاناتی باید داشته باشد؟
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
تعمیرگاه مجاز تعمیر ماشین لباسشویی در شرق تهران
جراحی و درمان ریشه دندان عفونی با خانم دکتر صفوراامامی
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1799026871
بانک ها زیر فشار نوسان قیمت نفت
واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: اقتصاد > بازار مالی - بهالدین حسینی هاشمی، بانکدار خصوصی در گفت و گو با خبرآنلاین آثار نوسان قیمت نفت بر سیستم بانکی را تحلیل کرده است که می خوانید: نرجس حق بیان : فرود قیمت نفت ازعروج غیرطبیعی اش به قدری کشورهای وابسته به درآمد نفت را تحت الشعاع قرار داده که وقوع فروپاشی اقتصادی در آنها دور از ذهن نیست.به زعم بسیاری از کارشناسان این فروپاشی اقتصادی از آنجا نشات می گیرد که ذخایر ایران در درآمدهای ارزی کمتر از نیمی از تعهداتش است. در این راستا تکیه بر درآمدهای اتفاقی و عدم برنامه ریزی برای روزهای حضیض نفت هشدار پی در پی اقتصاددانانی را در پی داشته که بعید به نظر می رسد توجه خاصی بدان شود چراکه به تازگی معاون ارزی بانک مرکزی از پیش خور کردن درآمدهای ارزی داده است اتفاقی نادر در ایران که تجربه آن شاید به دوران سرشار از بحران جنگ تحمیلی باز می گردد. آنچه اجتناب ناپذیر است تاثیر پذیری جدی اقتصاد ایران از بحران مالی اخیر است که در قالب یک سونامی مالی رفته رفته آسیای میانه وآسیای جنوب شرقی را نیز در برمی گیرد و اگر بازار پولی و مالی منزوی ایران را تحت تاثیر قرار ندهد به طور قطع نفس اقتصاد ایران یا به دیگر باور پشتوانه اقتصاد ایران را درهم می کوبد. مشابه این بحران دامن دولت اصلاحات را نیز گرفته بود اما با تدبیر برنامه نویسان نظام اقتصادی آثار سوء این بحران به حداقل ممکن تنزل پیدا کرد . در حالی که بسیاری از کارشناسان در اقصی نقاط دنیا بروز چنین بحران مالی در آمریکا را پیش بینی کرده بودندو با اتخاذ تدابیر مستدل راه نفوذ بحران را به داخل کشور تا حداکثر ممکن تنگ کرده اند، در ایران به تازگی بناست تا کارگروهی جهت بررسی این بحران ها و تاثیرش بر اقتصاد ایران تشکیل شود که به باور بسیاری تشکیلاتی سمبلیک خواهد بود. پیرامون منحنی نامتعادل قیمت نفت و تاثیرش بر اقتصاد ایران با بهاالدین حسینی هاشمی بانکدار خصوصی به بحث نشستیم که مشروح آن در زیر می آید: همان طور که مستحضرید این روزها ارزش نفت در بازار های جهانی باا نوسان بسیاری روبرو شده که به هرحال تاثیرات خود را به طور مستقیم و غیر مستقیم بر اقتصاد ایران خواهد داشت. لطفا ارزیابی خودتان را از شرایط کنونی و بهره گیری ایران از این فرصت و یا به نوعی تهدید بفرمایید. به طور کلی افزایش قیمت نفت یک فرصت است اگرچه در نتیجه افزایش قیمت نفت ما یک تورم وارداتی خواهیم داشت ولی ازدیگر سو می توان درآمد ملی را افزایش داد. در واقع آثارافزایش تورم وارداتی بر اقتصاد بسیارکمترازافزایش درآمد ملی است. ما 100 در صد پول نفت را وابسته به واردات نیستیم واز تولید داخل هم برخورداریم. اما نکته اینجاست که اگر یک درآمد مستمر نداریم بایستی آن را به عنوان یک درآمد اتفاقی فرض کنیم. نباید بر اساس آن بودجه و برنامه بلند مدت طراحی کرد چراکه اگر قیمت نفت دوباره کاهش پیدا کرد دچار کسری بودجه می شویم و بسیاری از پروژه ها راکد و متوقف می شود. یعنی منظور شما این هست که کلیه درامدهای اتفاقی ذخیره شود؟ خیر اما نباید روی درآمدهای اتفاقی حساب کرد و فرض دائمی برای آن متصور شد.اینها را می توانیم به عنوان درآمدهای اتفاقی در سرمایه گذاری های کوتاه مدت زود بازده به کار بگیریم و عواید و منافع آن را به داخل پروژه های بلند مدت ببریم. پیش بینی ها این بود که قیمت نفت تا بشکه 200 دلارهم پیش روی کند اما تاوان این را چه کسی باید بپردازد؟ قشر کارمند یا مصرف کننده بیشترین تاوان را در نوسانات قیمت نفت می پردازد چراکه جامعه تولید روی افراد متمکن حساب نمی کند. این قشر از مردم به ثبات رسیدند و برای زندگی بهتر تلاش نمی کنند در مقابل قشری که فاقد پس اندازو درامد مکفی است از آنجا که دائم در تکاپوی ارتقای سطح زندگی خود است بیشترین آسیب را از نوسانات قیمت نفت متحمل می شود. وقتی قیمت نفت افزایش می یابد کسانی که دارای درآمد ثابت هستند تقاضا هایشان کاهش می یابد چون نمی توانند بها حاصل از این افزایش را که همانا تحمیل تورم وارداتی است را بپردازند در نتیجه نمی توانند بدهی های خود را به بانک هاپرداخت کنند از طرف دیگربانک ها اعتبارت پرداختی را نزد بیمه ها تضمین می کنند اما بیمه ها وقتی خسارت بیش از حد پیش بینی شده بپردازداحتمال ورشکستگی خواهد داشت به هر حال شرکت های بیمه تا یک حدی توان دارند به عنوان مثال همیشه پیش بینی می کنند 10 تا 15 درصد دارایی هایش را در سال به عنوان خسارت پرداخت کنند و اگر بخواهند 50 درصد دارایی هایشان را خسارت بدهند قطعا ورشکست می شوند. در این پروسه آنچه که به بحران می انجامد چیست؟سهام بیمه ها و بانک ها و سایر شرکت های تولیدی و خدماتی در بورس ارایه می شود وقتی درآمدی برای اینها ایجاد نشود نمی توانند سود ایجاد کنند درایجاد گردش مالی هم به مشکل بر می خورند و در نتیجه وقتی سهامداران آنها متوجه از دست رفتن ارزش دارایی می شوند سعی در خروج هرچه سریعتر دارایی های خود از بورس می کنند در اینجا این تصور وجود دارد که هرکس دیر تر بفروشد باید ارزان تر بفروشدووقتی هجوم برای فروش بیشترمی شود در نتیجه بورس ها سقوط می کنند و می خوابند. ولی این اعتقاد وجود دارد که کلپس بازار های سهام تعمدی است و در جهت استفاده از منابع مالی به خواب رفته در آسیا برای بازگرداندند به نظام پولی غرب است؟ خیر اگر این طور بود یا بسیاری از ترس کاهش قیمت ها مجبور نمی شدند بورسشان را تعطیل کنند.کشورهایی مثل روسیه ،مالزی، هنگ کنگ و... بسیاری از کشورهای دیگر هم تزریق مالی کردند که البته باید دید عمق این تزریق های مالی چقدر است. به هر حال این مشکل یک روزه بروز نکرده است تقریبااز سپتامبر2001 این مشکل بروز کردتا جایی که در حال حاضر به طور متوسط بین 40 تا 50 درصد ارزش بورس جهانی افت کرده است این بدان معنی است که مردم 2300 میلیارد دلار در یک روز فقیر تر شدند و دارایی های خو را از دست دادند . این یک بحرانی ایجاد می کند که مردم ازعهده تعهدات تجاری خود بر نمی آیند و یک ورشکستگی عمومی ایجاد می کند. وضعیت حال و آینده را چه طور ارزیابی می کنید؟ باید یک روزی فکرمی شد که اگر چنین پدیده ای بروزکرد این پدیده طبیعی نیست. هیچ دلیل منطقی وجود نداشت که نفت از بشکه ای 30 دلاربه 130 دلاربرسد . باید این فکر را می کردیم که این درآمدها پایدار نیست و سیر صعودی نخواهد داشت. نباید برنامه ریزی بلند مدت برای این درآمد اتفاقی ایجاد می کردیم . باید اینها را به گونه ای پس انداز می کردیم ودر عین حال به کار می گرفتیم تا در زمان لازم استفاده مقتضی را از آن می بردیم. ما از یک جهت خوشبختانه به دنیا مرتبط نبودیم. 30 سال از مزایا و امکانات پولی و مالی و اعتباری دنیا دور بودیم و استفاده نبردیم. امروز شاید خوشحال باشیم که چون اقتصاد ما به دنیا وصل نیست و یک عایقی بین ما هست ما آسیب زیادی نمی بینیم اما این تنها مربوط به بخش مالی و مسکن است ،در بخش کالای صنعتی حتما عواقب سختی در انتظار کشور است افزایش قیمت نفت باعث افزایش قیمت مواد فلزی فولاد و آهن تا تنی 1300 تا 1400 دلار هم شد اما با کاهش قیمت نفت این رقم به تنی 400 دلار تنزل کرده است . تجار ما و بخش خصوصی ما که باآن قیمت کالا وارد کردند در بازار امروز قطعا ورشکست می شوند، اولین کاری هم که می کنند این است که پول بانک ها را نمی دهند و قطعا بانک ها دچار مشکل می شوند این تنها یک مثال ساده در خصوص تبعات کاهش قیمت نفت و آثار آن بر بانک های کشور است نمونه های بسیاری از این دست وجود دارد که رفته رفته اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار می دهد. به نظر می رسد مشابه این بحران در دولت قبلی هم بروز کرده است یعنی در آن زمان هم افت شدیدی در قیمت نفت حادث شد. سال 81 در دولت آقای خاتمی یکسان سازی نرخ ارز اتفاق افتاد که این در نتیجه 40 تا 50 سال نظام کنترل نرخ ارز اتفاق افتاد و یک پدیده جدیدی بود ، قطعا تورم را کمی افزایش می داد و درآمدها دچار نوسان می شد اما سیاست موفقی بود و توانست تغییرات را مهارکند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 521]
-
گوناگون
پربازدیدترینها