واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: تاريخچه تقويم ايراني - معصومه پرايس / ترجمه: رضا دستجردي
نخستين تقويمهايي كه بر پايه كيهانشناسي زردشتي وجود داشتند در اواخر دوره حاكميت هخامنشيان پديد آمدند و با گذر زمان تغييرات گستردهاي پيدا كردند. با اين وجود نامهاي ماهها در گذر زمان كمابيش تا به امروز با اندك تغييري باقي ماندهاند. پيش از اين دوره سنگنبشتهها و كتيبههاي پارسيباستان نشان ميدهد كه ايرانيان آغازين از تقويم 360 روزهاي استفاده ميكردند كه بر پايه سيستم تقويم بابلي بود ولي مطابق با اعتقادات و نامهاي پارسي اصلاح و تعديل شده بود در اين تقويم ماهها بر اساس صور ماه به دو يا سه بخش تقسيم ميشدند.
12 ماه سال مطابق با جشنهاي گوناگون و متعدد يا فعاليتهاي شباني نامگذاري شده بودند. هر 6 سال يكبار ماه سيزدهمي هم براي حفظ هماهنگي تقويم با فصول سال به اين تقويم اضافه ميشد. در دوره حاكميت متحدالمركز هخامنشي ضرورت ايجاد يك تقويم ايراني ممتاز بر پايه اعتقادات و باورهاي زردشتي بيش از پيش احساس ميشد.
در تقويم جديد كه دنبالهروي سنن مصري بود، هر 12 ماه و 30 روز به يك يزتا تقديم شده بود كه شباهت فراواني به هفته سامي داشت. 4 روز ماه به اهورامزدا تقديم شده بود و 6 روز هم به نام هر كدام از 6 امشاسپندان نامگذاري شده بود. 13 روز ديگر به نامهاي آتش، آب، خورشيد، ماه، تيري و گوش (ارواح حيوانات )، ميترا، سرائوشا (سروش، يزتات دعا)، رشنو (حاكم و قاضي)، فروشيس، ورثراگنا (بهرام)، رامان (رامش به معناي صلح و آرامش) و وتا ايزدباد نامگذاري شده بود. 13 روز ديگر ماه به خدايان مونث تقديم شده بود. دئنا (يزتات دين و هوشياري مجسم)، آشي (يزتات بخت و اقبال) و ارشتات (عدالت و دادگستري.) 4 روز باقيمانده ماه هم به آسمان (خداوندگار آسمان يا فلك)، زم (ربهالنوع زمين) و نهايتا مانترا سپنتا و آناگرا رائو تقديم شده بود.
اهميت مذهبي موقوفات تقويم بسيار برجسته و پرمعنا بود، نه فقط به اين خاطر كه نمايانگر خدايان برجسته و عمده بود بلكه از اين نقطهنظر كه اين اطمينان را ميداد كه نامهايشان مستمرا از زمان زردشتيان آغازين كه خدايان روز و ماه را ميپرستيدند ذكر و ادا ميشوند. با سيستم جديد، الگوي جشنها كاملا روشن شد. ميتراكانا يا مهرگان در روز ميترا از ماه ميترا و يا تيرگان در روز تير از ماه تير جشن گرفته و گرامي داشته ميشدند.
پس از فتح ايران به دست اسكندر مقدوني و مرگ جانشينانش، قلمروي پارسي بهدست سلوكوس يكي از ژنرالهاي ارتش مقدوني رسيد و حكومت سلوكيان بنا گرديد. بر اساس سنن يوناني، سلوكيان پرستش خدايان را به جاي پرستش بر اساس حكومت، مطابق با مبدا خود معمول نمودند. بر اين اساس مبدا اين خدايان از زمان اسكندر شناخته شد. روحانيان زردشتي از اين اقدام سلوكيان برآشفتند و ايجاد مبدايي ملي را ضروري دانستند. اين روحانيان از زماني كه حكام جديد ديگر زردشتي نبودند مقام و منصب خود را هم از دست داده بودند. اين روحانيان رويهاي جديد در پيش گرفتند و براي اولين بار مبدا را از زمان زردشت محاسبه نمودند. اين اقدام نخستين تلاش جدي براي بناي يك دوره زماني تاريخي براي زردشت پيامبر بود. روحانيان زردشتي كه در اين راستا هيچ منبعي در دست نداشتند به بايگانيهاي بابلي روي آوردند. آنها از اسناد بهدست آمده دريافتند كه 228 سال پيش از ميلاد پيش از سقوط ايران بهدست اسكندر حادثه عظيمي رخ داده است. در سال 539 پيش از ميلاد بابل بهدست كوروش كبير فتح شد.اگرچه روحانيان زردشتي اين تاريخ را از ديدگاه خود مناسب و حقيقي تفسير و ارزيابي و آغاز پيامبري زردشت ميدانستند، اما كتب اوستايي اشاره دارند كه نبوت زردشت در 30 سالگي وي بوده و سال تولد وي نيز به 568 پيش از ميلاد باز ميگردد. اين تاريخ به صورت مكتوب وارد اسناد زردشتي و در حقيقت امپراتوري ايران گرديد. اين تاريخ نادرست امروزه همچنان در برخي دايرهالمعارفهاي رايج زردشتي به عنوان روز تولد زردشت ذكر ميگردد.
اشكانيان نيز با وجود آنكه بر سلوكيان برتري يافته بودند اما چون همچنان به همان تقويم سلوكي با اصلاحاتي اندك عادت كرده بودند، اين سيستم را پذيرفتند و از آن دنبالهروي كردند. نام روزها و ماههاي اشكاني شكل متعادل پارتي نامهاي اوستايي بود كه پيش از اين به كار ميرفت و اندكي با نامهاي پارسي ميانه كه ساسانيان به كار ميبردند تفاوت داشت. براي مثال، در دوره حكومت هخامنشيان نام روز يا ماه دواه، در پارتي داتوش و در دوره ساساني داد / داي خوانده ميشد.
عمدهترين تغيير بعدي در تقويم در دوره حاكميت اردشير بنيانگذار سلطنت ساساني در 224 ميلادي رخ داد. در سال 46 ميلادي ژولين امپراتور روم سيستم تقويم خورشيدي مصري را كه 365 روز بود با اندك اصلاحاتي پذيرفت. ايرانيان قرنهاي متمادي بود كه با سيستم مصري آشنا بودند اما هيچگاه از آن استفاده نكرده بودند. اردشير در اين راستا 5 روز به 365 روز قبلي افزود. سيستم جديد باعث ايجاد اغتشاش و پريشاني گشته و با مقاومتهاي فراواني روبهرو شد چرا كه بسياري از اعياد و جشنهاي زردشتيان دو تاريخ داشتند. مناسك متعددي به جاي يك روز در بيش از چند روز انجام ميگرفت و تكرار دوباره اين عبادات اين اطمينان را ايجاد ميكرد كه هيچ روز مقدسي بدون انجام عبادت خاص آن روز باقي نميماند.
شرايط هنگامي پيچيدهتر شد كه اصلاح تقويم ديگري توسط هرمزد اول پسر اردشير انجام شد. روزهاي مقدس جديد و قديمي به شكل جشنهاي 6 روزه با يكديگر ارتباط داشتند. نوروز يك استثنا بود. روزهاي اول و ششم ماه در شرايط و موقعيتهاي متفاوتي جشن گرفته ميشد. اين تعديل در تقويم به مشكلات پايان نداد و يزدگرد سوم آخرين شهريار ساساني آخرين تغييرات را هم اعمال نمود. سال 631 ميلادي به عنوان مبدا جديد برگزيده شد و اين آخرين تقويم به تقويم يزدگردي شهرت يافت. از اين پس ساسانيان ديگر هيچگاه نتوانستند كار تقويم را يكسره كنندو بالاخره با فروپاشي امپراتوري ساساني در قرن هفتم ميلادي تقويم قمري جديدي بر پايه اصول و مبادي اسلامي جايگزين تقويم خورشيدي ساسانيان شد.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
يکشنبه 2 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 313]