واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: گفتوگو با سيدعلي صالحي به مناسبت انتشار ؛شعر آنسوي قضاوت زاده ميشود - محمد وليزاده
بخش نخست اين گفتوگو پنجشنبه 30 خرداد ماه منتشر شد. اينك بخش دوم و پاياني را ميخوانيد.باشو، هايكوسراي مشهور ژاپني بر اين باور بود كه هر شعري، رايحهاي خاص دارد و هايكوها و شعرهاي او هركدام عطر و بويي دارند. لطفاً در اين باره هم صحبت كنيد!او به طنين، انعكاس، عطر و رايحه در شعر اعتقادي فطري داشت. تانكايي سروده بود براساس يا يا به تعبيري: دوهو> با اين باور كه شعرش كامل و بينقص است، نزد استاد ميرود و تانكاي خود را ميخواند:
بالا دست كوه، راهباريكهاي بهاري
قلعوقمع سر شاخهها.
سايهسار جنگل انبوه
سمت چپ قله بلند
معبد كايا پيداست.
باشو در تانكاي دوست و شاگرد خود دقت ميكند، سخن او در اين باره يك آموزه مهم است. باشو ميگويد دو سطر نخست اين تانكا، خبر از خشونت ميدهد، در حالي كه در سطر سوم با آرامش معطر و سايهسار جنگل روبهرو ميشويم، يعني سطر آيا انعكاس حس و طنين دروني دو سطر اول به سطر سوم- بهدرستي و از سر صداقت- منتقل شده است يا نه؟ حس كانوني شعر دچار گسست شده است؟ بهتر است همان حس مستتر در دو سطر اول تمامي سطر سوم را فرا بگيرد تا به شفافترين حالت بينقاب و به عاليترين حس دروني و طبيعي نزديك شويم. اين شفافيت حتما درجه مقبوليت و باورپذيري شعر تو را بالا ميبرد و در نتيجه مخاطب را آماده ميكني تا معبد كايا را در سمت چپ قله ببيند.
و باشو تصويري در حد و اندازه و همساز و همحس با را پيشنهاد ميكند. نتيجه چه ميشود؟ باشو سطر را خط ميزند و ميگويد: بعد از اعمال پيشنهاد باشو، تانكاي كاملا در حيطه تعريف به معنا و صورت و سيرت كامل خود ميرسد؛ صداي قلعوقمع درختان با طنين تندبار تگرگ، همسويي متكاملي را القا ميكنند:
بالادست كوه، راهباريكهاي بهاري
قلعهوقمع سرشاخهها
تندبار تگرگ
سمت چپ قله بلند
معبد كايا پيداست.
تانكا شامل دو شعر كوتاه است: الف- سه سطر نخست را هوكو ميگويند كه داراي هفده هجا است. ب- دو سطر آخر (سطر چهارم و پنجم) كه همزاد تكميلي هوكو بهشمار ميرود و داراي چهارده هجاست.
البته ترتيب و چيدمان اين دوپاره، بستگي به خواست شاعر دارد. هر پاره زودتر سروده شود، سرآغاز شعر ميآيد تا سيويك هجاي آن كامل شود. اين آيا يك است؟
صددرصد يك حلقه مستقل.
و نوع ديگري از شعر ژاپني يعني از چند حلقه بهوجود ميآيد كه هر حلقه را ميگويند.
البته ميتواند به طوماري تبديل شود؛ همانطور كه ميدانيد اين بازي شيرين (مثل مشاعره ما) در ژاپن بيشتر در قهوهخانهها از سوي چند شاعر به صورت شفاهي و فيالبداهه به وجود ميآمد كه گاه تندنويس و كاتبي آن را مينوشت. در واقع به اين بازي و سرگرمي كاملا خلاقه و فرهنگي ميگفتند.
اين مراسم تقريبا سه قرن در ژاپن جريان غالب بود؟
درست مثل ايران، ما همواره گردهماييها داشتهايم، از سياوشخواني تا شبهاي شعر امروز. هر دو فرهنگ، همواره انجمنهاي ادبي داشته و دارند هنوز. تمريني معنوي است، لازم است. در قديم و در هر دو كشور، قهوهخانهها، ميكدهها، انجمنها، مدارس و كارگاههاي كلامي، محلي براي محك زدن اهل مجلس در حوزه شعر بوده است كه گاه اين مراسم تا حد و هم جابهجا ميشده است.
مراسم و مناسك رنگا به كجا كشيد؟
حكايت و روايتي طولاني دارد. رنگا و قهوهخانهسرايي متعلق به مناطق آرام و دوران صلح و ثبات است. از سوي ديگر سرودن شعرهاي بلند خاص دوران پاستورال و جامعه دهقاني است. مثل منظومه نيما كه آخرين شعر بلند روستايي بهشمار ميرود. مدرنيزم اجازه نميدهد زندگي با آرامش طي شود. فقط زيباست اما مدرنيزم هم مطلق نيست. ميتوان منظومه مدني و تكنو، يا اسطورهاي- تخيلي سرود. با نظر به كاركرد در عصر خود، قصيده در ايران و خاورميانه، رنگا در ژاپن يا روايات منظوم از نوع اوديسه در غرب پايان گرفته است. با شروع جنگ ميان ملوكالطوايف و اربابان در ژاپن و با شروع تولد پادگانهاي نظامي به جاي مدارس شعر، رنگا هم رنگ باخت. در مناطق آرام ژاپن، رنگا راه خود را ميرفت اما در اقاليمي كه امنيت نبود، غم نان و حفظ جان و دفاع، فرصتهايي از اين دست را نابود كرد. چندانكه در قرن چهاردهم ميلادي ديگر نشاني از راه و مراسم رنگا باقينماند. اما بهمحض آرامش نسبي در همين قرن دوباره مدارس شعر جاي مدارس نظامي را گرفت. مكتبخانهها و كارگاههاي شعر تاسيس شد. آكادمياي كلمه از نو روييد و شعب و موجها و جريانهاي تازه در شعر ژاپن متولد شد. از قرن چهاردهم تا شانزدهم ميلادي دو نوع شعر درباري و تودهاي فراگير شد، يكي جهت شوخي و يكي مراثي مردمي و شعر ستمديدگان. تا باشوي بزرگ سرانجام ظهور ميكند و شعر ناب، خاصه هايكو را به ارزشي شايسته رسانده و جايگاهي تاريخي برمينشاند.
در آغاز گفتوگو صحبت از شباهتها و تفاوتهاي هايكو با فهلويات، خسروانيها و هاتهاي متعلق به گاتهاي اوستا كرديد. سوالم اين است كه امروز و در عصر حاضر، نوعي شعر در ايران سراغ داريد كه باز به هايكو نزديك باشد؟ درعينحال بومي؛ البته منظورم شعرك و طرح نيست كه به قول خودتان شناسنامه ندارد. آيا شعري داريم كه هم شناسنامه بومي داشته باشد، هم با نوع هايكو همخون باشد؟
اواسط صحبت يكي دو بار به ذهنم رسيد كه در بعضي پاسخها به شعرهاي اقليمي درون ايران اشاره كنم كه رفاقت دوري با هايكو دارند اما در گرماگرم گفتوگو يادم ميرفت. راستش آقاي وليزاده! بعد از چين و هند (بهويژه شعرهاي كوتاه فرهنگ و ادبيات ما همين امروز دو نوع شعر دارد كه در پهلوها و پنهانگيهايش با هايكو فاميل است. اول نوعي شعر كوتاه به نام در سيستانوبلوچستان، بعد در مازندران كه جليل قيصري شاعر شايسته آن سامان و محمدصادق رئيسي در باب آن كار كردهاند. همين شعر را در گيلان ميگويند كه هر دو يكي است. يعني شعر لحظه، شعر در لحظه، كه خود اين خصيصه از فاكتورهاي حياتي هايكو بهشمار ميرود.
به شعر در جنوب شرقي ايران و در خطه شمال اشاره كرديد كه به اشكال دوري از شعر ايران باستان نزديكاند. در تبارشناسي اين نوع كلام كوتاه آيا نمونههاي ديگري هم در ميان اقوام سرزمين ما وجود دارد؟
اگر به قول شما و با اين دقت، تبارشناسي شعر كوتاه در ايران و تاريخ زبان فارسي را دنبال كنيم، حقيقتا بسياري از و و يكبيتيها و دوبيتيهاي بومي ما در زمره همين كاروان كلامي قرار ميگيرند. و اين پهنابها و خيزابهاي ذهني و عيني سراسر ايران زمين را دربر ميگيرد. يعني از مرزهاي جنوب غربي چين، بخشهايي از هند تا آسياي ميانه و ماوراي قفقاز و تا سرحدات كردستان سوريه. اين پروژهاي عظيم است كه بايد توسط دواير مربوطه دانشگاهي و نهادهاي ويژه اين امور، با كادرهاي وسيع سازماندهي و هزينه لازم و زمان و امكانات به صورت خواستي فرهنگستاني دنبال شود كه نياز به اراده ملي دارد. به بحث برميگردم. نمونه ديگري از اين نوع شعر در قوم بختياري، موسوم به است كه خود سرجمع بيتهاي مستقل (در كليت و روايت غايب) است، اما پارههاي آن نيز به تنهايي شخصيتي مجزا دارند. يا نوع ديگر آن شعر در شمال خراسان است. اين نمونهها (بيشترينه اشعار بومي) موزون و مقفي (عوامل سهولت ذخيره در حافظه كه متعلق به دوران فرهنگ شفاهي است) را به همين سادگي نميتوان با هايكو (با آن همه فن و صنعت و راز و مرز) مقايسه كرد. با اين حال همه اين صورتها كه دستاوردي بشري است، در ابعادي اشتراكات خاص خود را دارند.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
يکشنبه 2 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 387]