واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : مهم ترین نعمت بهشتیان: سلم قولا من رب رحیم(58/ یس) بهشتیان به محض ورود به بهشت، با سلام و درود خداوند رو به رو می شوند. علی بن ابراهیم در تفسیر این آیه گفته است: این سلام به معنای امان است. امان و امنیتی از جانب پروردگار که ویژه مؤمنان راستین است، بر آنان نازل می شود که در پرتو آن جاودانه خواهند آرمید. این سلام، خوش آمدی است که پروردگار بهشت آفرین به عبد صالح خود می گوید و بندگان در دارالسلام نزد او خواهند بود. در روایتی از پیامبر(ص) آمده است: در همان حال که بهشتیان غرق در نعمت های بهشتی هستند، نوری بر بالای سر آنها آشکار می شود؛ نور لطف خدا که بر آنها پرتو می افکند. آنگاه این ندا بر می خیزد که سلام بر شما ای بهشتیان؛ این همان است که در قرآن آمده: سلام قولا من رب رحیم، اینجاست که نظر لطف خداوند چنان آنها را مجذوب می کند که از همه چیز جز او غافل می شوند و همه نعمتهای بهشتی را در آن حال به دست فراموشی می سپارند و فرشتگان نیز از هر دری بر آنها وارد می شوند و می گویند: درود بر شما. پاسداری آسمان ها از نفوذ شیاطین: انا زینا السماء الدنیا بزینه الکواکب/ و حفظا من کل شیطان مارد...(6-10/ صافات) مجموعه افلاکی محیط به زمین است که جماعت هایی از ملائکه در آن منزل دارند و آن افلاک، در و دیواری دارند که هیچ چیز نمی تواند وارد آن شود مگر چیزهایی که از خود آسمان باشد. همچنین در آسمان یکم، جماعتی از فرشتگان هستند که شهاب به دست در کمین شیطان ها نشسته اند که هر وقت نزدیک بیایند تا از اخبار غیبی آسمان استراق سمع کنند، با آن شهاب ها به سوی آنها تیزاندازی کنند و دورشان سازند و این معانی همه از ظاهر آیات و اخبار در ابتدا به ذهن می رسد. اما امروزه بطلان این سخنان و در نتیجه بطلان همه آن وجوهی که برای شهاب ها ذکر کرده اند، به خوبی روشن شده است. ناگزیر باید توجیه دیگری کرد که با علوم امروزی و مشاهداتی که بشر از وضع آسمان ها دارد، مخالف نباشد. احتمال ما این است که بیانات خداوندی، از باب مثال هایی است که برای تصویر حقایق خارج از حس زده شده تا آنچه خارج از حس است، به صورت محسوسات در افهام بگنجد. چنان چه که خداوند در سوره عنکبوت آیه 43 می فرماید: اینها مثال هایی است که ما برای دانایان می زنیم و جز دانایان آن را درک نمی کنند. زقوم: اذلک خیر نزلا ام شجره الزقوم/ انا جعلناها فتنه للظلمین...(62-65/ صافات) زقوم، نام درختی است که برگ هایی کوچک و تلخ و بدبو دارد و چون برگ آن را بکنند، از محل آن شیره ای بیرون می آید که به هر جای بدن آدم برسد، آنجا ورم می کند. این درخت در سرزمین تهامه و هر سرزمین خشک و بی آب و علفی که مجاور صحرا باشد، می روید؛ گیاه و درختی است که از قعر جهنم می روید، به رنگ جهنم است و در شرایط جهنم پرورش یافته؛ نه گیاهی همانند آنچه در باغ های این جهان می روید. در ادامه این آیات می فرماید: شکوفه های آنها مانند سرهای شیاطین است. در توضیح این آیه می فرماید: این تشبیه برای بیان نهایت زشتی و چهره تنفر آمیز آن انجام شده است، زیرا انسان برای چیزی که از آن متنفر باشد، در ذهن خود قیافه ای زشت و وحشتناک ترسیم می کند و برای هر چه بدان علاقه مند است، قیافه ای زیبا و دوست داشتنی. برای شناخت خدا نزد چه کسانی برویم؟ سبحان الله عما یصفون/ الا عباد الله المخلصین(159-160/ صافات) طبق این آیه، هر گونه توصیفی که مردم درباره خدا می کنند، نادرست است و خداوند از همه اوصاف جز توصیفی که بندگان مخلص کرده اند، منزه است؛ بندگانی که از هر گونه شرک و هوای نفس و جهل و گمراهی مبرا هستند و خدا را جز به آنچه خودش اجازه داده توصیف نمی کنند. آری، برای شناخت خدا نباید دنبال خرافاتی افتاد که از اقوام جاهلی باقی مانده و انسان از بیان آن شرم دارد؛ باید به سراغ بندگان مخلصی رفت که گفتار آنها روح انسان را به اوج آسمان ها پرواز می دهد؛ در نور وحدانیت او محو می کند و هر گونه شائبه شرک را از دل می شوید و هر گونه تجسم و تبیه را از فکر می زداید. حدیث مربوطه: امام علی(ع): اندیشه ها به او نمی رسند تا اندازه ای برای خدا تصور کنند و فکرهای تیز بین نمی توانند، او را درک کنند تا صورتی از او تصور نمایند. حواس از احساس کردن او عاجز و دست ها از لمس کردن او ناتوان است و تغییر و دگرگونی در او راه ندارد و گذشت زمان تأثیری در او نمی گذارد؛ گذران روز و شب او را سالخورده نسازد و روشنایی و تاریکی در او اثر ندارد. خدا با هیچ یک از اعضا و اندام وصف نمی گردد، برای او اندازه و نهایتی وجود ندارد و نیستی و سرآمدی وجود نخواهد داشت. سرچشمه گمراهی ها: یا داود انا جعلنک خلیفه فی الارض فاحکم بین الناس بالحق و لا تتبع الهوی ...(26 / ص) از این آیه به خوبی استفاده می شود که فراموشی روز قیامت، سرچشمه همه گمراهی هاست. این اصل، تأثیر تربیتی توجه به معاد را در زندگی انسان ها روشن می کند. روایاتی که در این زمینه در منابع اسلامی وارد شده، بسیار سزاوار دقت است. از جمله در حدیث معروفی از پیامبر اسلام و نیز امیرالمؤمنین نقل شده است: ای مردم، آنچه بیش از هر چیز دیگری می ترسم که بدان گرفتار آیید دو چیز است:پیروی از هوس و آرزوهای دراز در دل پروردن؛ اما پیروی از امیال شما را از حق باز می دارد و آرزوهای دراز قیامت را به دست فراموشی می سپارد. در روایتی دیگر از امام باقر(ع)می خوانیم: سه چیز آدمی را هلاک می کند، بخلی که مورد اطاعت باشد، هوای نفسی که از آن پیروی شود، راضی بودن انسان از خویشتن.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 258]