تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 11 دی 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):پيامبر خدا هنگام نشستن، بيشتر رو به قبله مى نشست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1847260619




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزارش نشست فیلم امشب شب‌مهتابه


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: فرهنگ > سینما  - احمد فرهنگ‌نیا نشست رسانه‌ای فیلم «امشب شب‌ مهتابه» شروع خوبی برای محمدهادی کریمی داشت. او از ابتدا سعی ‌کرد در آرامش دلایلی بر متفاوت بودن فیلمش بیاورد. اما این آرامش دوامی نداشت. کریمی کم‌کم با تعداد بسیار زیادی سؤال مواجه شد که فیلم را جز‌ء به ‌جزء زیرسؤال برده بودند و واکنش‌‌های او در برابر بیشتر این سؤالات تنها این بود که «دوستان خیلی، کم‌لطفی می‌کنند»! توضیحات بعدی او هم کمک زیادی به ماجرا نمی‌کرد و دم‌به‌دم، سؤالات ریزتر و جزئی‌تر به دست مجری می‌رسید تا جایی که عاقبت باعث حیرت و در نهایت دلخوری کریمی شد. در این میان مجری نیز گاهی ناچار می‌شد طرف اهل رسانه را بگیرد و گاهی هوای کریمی را داشته باشد.   اکبری صحت(مجری نشست) که در ابتدای جلسه یکی دو‌بار کریمی را با عنوان «آقای دکتر» خطاب کرد(با این‌که کریمی پزشک است و دکتری علوم انسانی یا هنر ندارد) از او پرسید علاوه بر توانایی‌های شما در حوزه علوم اجتماعی و جامعه‌شناسی،‌توانایی زیاد شما در طب هم همینجور دارد تأثیرات خودش را روی فیلم‌هایتان نشان می‌دهد. به نظر شما، آقای دکتر، نقطه آرمانی سینما کجاست؟» جواب کریمی این بود که« دو طیف فیلم داریم: فیلم‌هاییک ه برای مخاطب خیلی خاص و با بودجه دولتی ساخته می‌شوند، و فیلم‌هایی که برای مخاطب عام تولید می‌شوند اما دم‌دستی هستند و سطح سلیقه مخاطب را پایین می‌آورند. این‌ها برای مخاطب لذت دارند اما لذتی که از سر غفلت‌سازی است.  لذت باید از سرآگاه‌سازی باشد. من سعی کرده‌ام در این طیف آگاه‌ساز باشم و در حوزه سینمای عام هم فیلم بسصازم. به خاطر همین، فیلم‌های من نوعی تجربه‌گرایی را با خود دارند.» اگر این تجربه‌گرایی من جواب بدهد، فیلم‌سازان دیگری هم که برای مخاطب عام کار می‌کنند هراسی از تجربه‌گرایی و رفتن به سمت لحن و روایت متفاوت نخواهند داشت این امید را به من داد که این فیلم هم انشا‌ءالله به فضل خدا در اکران موفق باشد.  سؤال 1) ای کاش کمی دقت می‌کردید چون فقط در 9 سالگی، 45 سالگی امکان دارد که تاریخ تولید شمسی و قمری کسی 3 ماه اختلاف داشته باشد؛ پیام در کدام سن بود؟  سؤال 2) چقدر باید کم‌توجه باشیم که بتوانیم از مونتاژ تدوینگر در قسمت کنسرت بگذریم؟ کریمی: البته من از این دوست عزیز خیلی ممنونم که واقعاً 90 دقیقه فیلم را دیده‌اند و فقط این دو نکته را توانسته‌اند پیدا کنند و غمض عین نکرده‌اند و دقیقاً خواسته‌اند مو را از ماست بکشند. خیلی خوشحالم که در طول 90دقیقه فقط این دو مو زیردست ایشان بکشند. خیلی خوشحالم که در طول 90 دقیقه این دو مو زیر دست ایشان آمده از توی این کاسه ماست و این جای خوشحالی است برای من.  البته در فیلم 3 ماه‌وهشت روز دیگر است، نه 3 ماه. در سینما هم واقعاً از این محاسبان ریز انجام نمی‌دهند.  تدوین بخش کنسرت هم به نظر من بسیار ماهرانه انجام شده دلیلش هم این است که مخاطب با آن ارتباط خوبی برقرار کرده و همکاران مونتور حرفه‌ای وقتی این قسمت را دیدند به تدوینگر من نمره خیلی خوبی دادند.  اکبری صحت: آقای عبادی مشکل پیام با پدرش چی‌ بود باید خره و شما چرا با حس و رمق کافی بازی نکرده‌اید و انگار با اجبار جلوی دوربین قرار گرفته‌اید؟ عبادی تقریباً نمی‌دانست باید چه بگوید و اکبری‌صحت به دادش رسید که «البته این سؤال را باید فیلم‌نامه‌نویس جواب بدهد ولی حالا...» سؤال کننده از وسط جمیعت داد زد که «سؤال را کامل بخوانید» کریمی رو به جمعیت کرد و از سؤال کننده خواست خودش سؤالش را بپرسد. اکبری صحبت گفت: «نه آقای کریمی، ببینید این جزو ضوابط جشنواره است که سؤال‌ها فقط کتبی پرسیده شوند. پس امر‌وفرمایشی داشتید بنویسید، من در خدمت هستم ولی عین کلمات شما را به کار نمی‌برم اصلاً. دست من نیست اگر جشنواره مال شخص من بود می‌گفتم میکروفون را بدهند به شما، شما هرچه دلتان می‌خواهد بگویید. ولی این جشنواره فجر است و مثل همه جشنواره‌ها ضوابط دارد. عذرخواهی می‌کنم. اجازه بدهید طبق مقررات جلو برویم.  عبادی که مرتب در صحبت‌هایش «جناب آقای دکتر کریمی» استفاده می‌کرد: این تأکید توجیه خود آقای دکتر بود که من از بازی‌ای که بوی سانتی‌مانتالیسم بدهد و اشک در چشم‌ها جمع کند پرهیز کنم. چون شخصیت من مریض حوال است و یک سیر رو به نزول دارد. این به لحاظ پزشکی وقتی کسی سرطانی می‌شود اصلاً دوست ندارد کسی به او ترحم کند و بهانه‌گیر می‌شود.  من فکر می‌کنم این بهانه‌گیری کاملاً در این شخصیت به‌وجود‌ آمده بود.  خدا را شکر می‌کنم که خود آقای دکتر کریمی هم در انتها گفتند که همین را ازت می‌خواستم. گاهی برای من واقعاً سخت بود چون حس پدرت جوری بود دوست داشتم اشک از چشم‌هایم بیاید ولی نمی‌شد.  کریمی: اختلاف پیام و پدر در فیلم بسیار گویا بود. دوستی که می‌پرسه متأسفانه یک مقدار کم‌لطف است. العاقل یکفیه الاشاره. یک اشاره به تلویح و تلمیح اگر می‌گفتیم بس بود، تازه زیاده روی کردیم.  درباره بازی‌ها هم من سلیقه‌ام این است و ممکن است بد باشد و بابت سلیقه بدم عذرخواهی می‌کنم من از بازی‌هایی که خیلی هایپراکت هستند خوشم نمی‌آید و اگر فیلم بسازم بازهمین نوع بازی را خواهم گرفت. بازی آقایان عبادی و آرمان و خانم افشار با بازی‌های قبلیشان به‌کلی متفاوت است. من لواکت را دوست دارم و به شرک از صداهای لرزان و چشم‌های دران، نمی‌دانم، چیزهای مرتعش، مصیبت‌ها و غم‌ها و این حس‌هایی که در چهره بیاید من پرهیز می‌کنم.  این پرهیز را به آقای خواجه‌امیری هم گفتم که نمی‌خواهم موسیقی فیلم را های‌لایت کند که اینجا گریه کن اینجا نه نمی‌خواستم این های‌لایت را.  من از بازی‌های شاد و شنگول و پرانرژی خواستم مهناز افشار فاصله بگیرد از پیام، هم می‌خواستم تلخ باشد این شخصیت می‌خواستم تلخ از آب دربیاید.  این را از من بپذیرید. چون من به خاطر نوع کارم این را زیاد می‌بینم. یک بیمار سرطانی قبل از هر‌چیز یک معصومیت کودکانه و یک تلخی درش ظاهر می‌شود. من از دانیال می‌خواستم اولاً لواکت باشد (این‌که پرسیدید تعهدی بوده و من خواسته‌ام) دوماً تلخی یک کینه‌ و معصومیت یک بیمار سرطانی را دربیاورد و به نظرم موفق بود.  صحت از آرمان پرسید: بازی یوسف می‌توانست در کنتراست با پیام بهتر باشد.  سنتی در برابر دو زن: اما بازی بسیار تخت و تحت‌تأثیر شخصیت روبه‌رویی این تضاد را نشان نمی‌دهد.  آرمان: من اول خسته نباشید می‌گویم به شما که این چند وقته باید زیاد ببینید و بنویسید.  یک‌سری نقش‌هایی هست در یک سری قصه‌ها که تأثیر مستقیمی روی خط اصلی قصه ندارد اما در کلیت قصه در آن‌های لایت‌های قصه در آن گرمای قصه تأثیرش را روی بیننده می‌گذارد. حالا این‌که در تضاد بوده... اکبری: منظور این است که این تضادی که باید به‌واسطه بازی شما ایجاد می‌شد بین این دو شخصیت... من هم البته قبول دارم و شما بازی سختی را داشته‌اید و این اتفاق نیفتاد.  آرمان: خب این برمی‌گردد به قصه. اکبری: نه گیر قضیه توی بازی شماست نه قصه. آرمان: بازی... خب... سلیقه‌ای است... نظر ایشان... اکبری: محترم است.  آرمان: محترم است.  سؤال: می‌خواستم بپرسم کریمی منتقد نظرش راجع این فیلم چیست و چرا دیگر رستگاری در هشت و یست نمی‌نویسد؟ شاید به خودم انتقاد کنم به خاطر لحظاتی از قصه از ساخت از موسیقی از تدوین از چیزای دیگر ولی اگر به لحاظ جایگاهی منظورتان است که از جایگاه یک منتقد نگاه کنم، من در یک دوره داور مطبوعات بودم و آن موقع انتخاب من «نرگس» خانم بنی‌اعتماد بود. نمی‌خواهم از اسمی سوءاستفاده کنم کاملاً دارم با احتیاط می‌گویم فقط می‌خواهم سلیقه‌ام را بگوتیم. در آن سال‌ها فیلم‌های زیادی ساخته شده بود.  ولی از همان اول سلیقه‌ام همین بود. فکر می‌کردم فیلمی که بتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند بتواند جذب کند و درعین‌حال یک تأثیرگذاری هم داشته باشد الان هم فکر می‌کنم فیلم من در سینمای مخاطب عام به دور از آن سانتی‌مانتالیزم می‌تواند برای قشرهای عام تأثیرگذار باشد.  و خوشحالم که در سینمای حرفه‌ای فیلمی می‌سازم که تجربه‌های خودم را هم می‌توانم انجام دهم خوشحالم که فیلم شخصی خودم را در سینمای مخاطب عام می‌توانم بسازم. فکر می‌کنم تأثیرگذاری این از هشت‌وبیست دقیقه کمتر نباشد.  اکبری‌صحت: چند سؤال آمده، خیلی کوتاه بگویید: فیلم شباهت و خویشاوندی بسیاری با فیلم‌نارس دارد، قبول دارید؟ کریمی: به هیچ‌عنوان، این نظر دوستی هست که... اکبری‌صحت: دوستانی کریمی: ...بله، دوستانی که حالا نمی‌دانم از کجا هستند.  اولاً ای یک قصه‌ای است که در دور و اطرافمان بسیار می‌بینیم. شاید نزدیک 10نفر، 10 نفرنه، قریب به 10 نفر موقعی که فیلم را دیدند گفتند این که نوستالژی خودمان بود! این‌که قصه خودم است! شما می‌دانستید؟ گفتیم نه! این داستان در واقع اقتباسی است از یک رمان خارجی که من از آن اَدایت کردم این داستان را و آوردم در یک فضای ایرانی چون به نظرم این موضوع گسست بین نسل‌ها بهانه‌هایی هستند و همه‌مان دنبال بهانه‌هایی برای آشتی هستیم.  من به هیچ‌عنوان فیلم‌فارسی را قبول ندارم و فکر می‌‌کنم این نوعی کم‌لطفی هست نوعی که نه، خیلی، مخاطبین این فیلم وقتی آن تأثیر را در فیلم می‌بینند آنجا دیگر صحبت از فیلم ایرانی یا فارسی یا ترکی یا غربی نیست.  خیلی خوشحالم که فضای بومی‌اش درآ«ده من از آقای کلاری نقل‌وقول می‌کنم.  این از Mylife خیلی ایرانی‌تر و تأثیرگذارتر است.  ضمن اینکه شما شرایط و Mylife و هالیوود را هم در نظر داشته باشید.  سؤال: دیده دختری که شنبه‌ها نمی‌توانست آتش را روشن کند. از کجا می‌آید و چی‌ را دنبال می‌کند؟ و به چه فراز‌ونشیبی کمک می‌کند.  کریمی: خیلی ساده است که چرا دختر نمی‌تواند شنبه‌ها آتش روشن کند. ما روندی را در نظر نداشتیم. این ایده از خود من بود. علت این‌که دختر نمی‌تواند شنبه‌ها آتش روشن کند فکر می‌کنید چه هست؟ [جمیعت:...] [یکی گفت هفته‌ای یک‌بار کبریتش تمام می‌شود!] کریمی[بعد از لحظاتی همهمه]: دختر، یهودی است. [دوباره همهمه] در شیراز زندگی مسالمت‌آمیزی هست بین مسلمان و یهودی و دیگران.  اولین عشق پسر هم می‌تواند دختر باشد یا موسیقی، چون به‌واسطه دختر با موسیقی آشنا شد. نگاه‌های پسر به ما می‌گوید که او در آن خانه جادو شده است، جادوی موسیقی. اکبری‌صحت: من امروز یک چیز تازه یاد گرفتم، نمی‌دانستم واقعاً خطاب به عبادی: چه توشه‌ای از این کار برای آنیده دارید؟ من یک کار قبل از این با آقای دکتر کریمی داشتم من از این‌که کنار آقای دکتر کریمی بودم استفاده کردم امیدوارم کارهای قبلی‌ام بهتر باشد و حتی اصلاً‌مثل همین فیلم باشد چون آقای دکتر کریمی از لحاظ فیلم و فیلم‌نامه‌نویسی بسیار عالی کار می‌کنند، کارگردانی هم که به هر صورت جای گفتن نیست؛ بسیار عالی! اصغر نعیمی از میان جمعیت: آقای اکبری بگذارید آن سؤال مربوط به معجزه را هم جواب دهند آقای کریمی. اکبری‌صحت: ببین اصغرجان... ببخشید آقای نعیمی... معذرت می‌خوام، من اینجا جوگیر نشوم، بنا شد دیالوگ شخصی نداشته باشیم.  نعیمی: نه سؤال را جواب ندادند،‌ اجازه بدهید سؤال را جواب بدهند. سؤال در مورد معجزه بوده چرا نمی‌گذارید دکتر جواب سؤال را بدهند. صحت: استثنائاً به احترام ریش سفید آقای نعیمی. سؤال: بهتر نبود مفهوم معجزه در پایان‌بندی فیلم مؤثرتر نشان داده شود؟  کریمی: در مورد معجزه، یک مفهومی داریم: درمان و شفا. می‌گوید که آیا درمان شد می‌گوید نه درمان نشدم ولی شفا پیدا کردم.  بین درمان و شفا ما باید تفاوت قائل باشیم درمان یعنی از بین رفتن بیماری جسمی ولی شفا می‌تواند این باشد که بپذیرید بیمارید و به آن مقدرات سرتسلیم و رضا فرود بیاورید. من می‌خواستم در این فیلم، این شفا اتفاق نیفتد. یحیی مرگ را می‌پذیرد و تنها چیزی که برای پسرش یادگار می‌گذارد بوسیدن اوست. معجزه از نوع درمان را ما خیلی دیده‌ایم ولی معجزه از نوع شفا، البته درستش شفا، ندیده‌ایم! سؤال: احوالات زنی که شوهرش می‌میرد شبیه احوالاتی است که مهناز افشار در این فیلم داشت؟ به نظر می‌رسد خیلی خیالش راحت است! کریمی: [...] را... انشا‌الله نمی‌توانم بگویم خدا... [خنده] خیلی جالب می‌شود... بله... امیدوارم آن کسی که نوشته خانم نباشد که بگوییم اگر خدا قسمتت نکند که ببینی این‌جوری می‌شود یا نه؟... ولی...  صحت: نگران نباشید، آقاست! کریمی: ... بله، ولی به‌هرحال من در مورد هرچیزی هم نتوانم، در این مورد می‌توانم مطلق صحبت کنم چون اطرافیان بیمارها را من خیلی باهاشان در ارتباط هستم و این‌جور شخصیت‌ها را خوب می‌شناسم.  اصولاً یک زن وقتی می‌بیند شوهرش دارد می‌میرد، داریم می‌بینیم، نمی‌دانم این دوستمان چرا توجه نکرده است؟ گریه کرده در خفا بعد به شوهرش می‌گوید پیاز خرد کرده‌ام، این بازی شخصیت خیلی خوب است بعد عصبی می‌شود و می‌زند چیزی را می‌شکند، این شکننده بودن این زن را می‌رساند که هنوز تکلیفش معلوم نیست گریه بکند گریه نکند.  صحت: ولی قبول کنید خیلی کارآمد نیست.  کریمی[بی‌توجه]: ... این شخصیت اصلاً مادر است. من تیپ را «زن - مادر» گرفته‌ام! و مرد را هم «مرد - کودک» گرفته‌ام... صحت: ولی سؤال این است که ... آقای دکتر... کریمی: ... اجازه بدهید جلیل عزیزم، من توضیح بدهم اگر قانع‌کننده نبود آنوقت بپرسید.  در واقع این شخصیت خانم افشار عامراً یک زن - مادر است که قبل از به دنیا آمدن بچه انگار یک یحیای دیگر  را دارد تروخشک می‌کند ضمن اینکه شخصیت را خیلی هم فرشته مهربان تصویر نکرده‌ام. ولی از یک مقطعی این‌ حس انسان‌دوستی او را به سمت خیلی مهربان بودن می‌برد. از این‌ها دوروبر خودتان زیاد است.  در اواخر جلسه کریمی که در مقابل انبوهی سؤال قرار گرفته بود، گفت من نمی‌دانم چرا همه‌ش باید به فیلم ارجاع بدهم انشاءالله دوستان اگر حوصله کنند و دوباره فیلم را ببینند خیلی از مشکلات حل است.  کریمی: اسم فیلمی ارجاعی است هم به سکانس مرگ قهرمان و هم به ترانه‌ای که صدو سی‌سال پیش گفته شده و عجیب است که ترانه غمباری است اما در شادی‌هایمان این ترانه را به کار می‌بریم. شاید مثل خود همین فیلم که درباره غم‌هاست و می‌خواهد از شادی‌ها هم بگوید و در واقع از تفوق زندگی بر مرگ. یک شادی و در عین‌حال غم.  عاقبت در اواخر جلسه آقای دکتر کریمی نتوانست بر خودش مسلط باشد و از دست اهل رسانه دلخور شد. وقتی پرسیده شد که «آخر کدام خواننده پاپ در تلویزیون زیاد رؤیت می‌شود که قهرمان شما شده است» کریمی گفت: زیاد دیده‌ایم... آقای بنیامین ... من نمی‌دانم واقعاً‌... نمی‌فهمم واقعاً‌ دوستان مزاح می‌کنند؟...» اکبری‌صحبت: نه مزاح نیست واقعاً سؤالند این‌ها. یک سؤال بسیار جزیی به اشتباهی که در نواختن تار در فیلم بود اشاره می‌کرد کریمی دیگر کاملاً حیرت‌زده بود و نمی‌دانست این‌ دیگر چه‌جور موقعیتی است که گرفتارش شده است. چون نظرش این بود که:  «ما باید در اجرا به یک بیس قناعت کنیم. من به دوستانم هم به دوستانم هم که گاهی از من مشاوره‌های پزشکی می‌گیرند می‌گویم باید قناعت کرد و اگر قرار باشد هرفضایی که در یک درمانگاه هست را دقیق و موبه‌مو رعایت کنیم این‌ها دست‌و‌پاگیر می‌شوند.» 




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 538]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن