تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 29 اردیبهشت 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آغاز سال (حساب اعمال) شب قدر است. در آن شب برنامه سال آينده نوشته مى‏شود. 
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

تریدینگ ویو

خرید اکانت اسپاتیفای

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

لیست قیمت گوشی شیائومی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

سرور اختصاصی ایران

جملات زیبا

دزدگیر منزل

ماربل شیت

تشریفات روناک

آموزش آرایشگری رایگان

طراحی سایت تهران سایت

آموزشگاه زبان

اجاره سند در شیراز

ترازوی آزمایشگاهی

فروش اقساطی کوییک

راهبند تبریز

ترازوی آزمایشگاهی

قطعات لیفتراک

وکیل تبریز

خرید اجاق گاز رومیزی

آموزش ارز دیجیتال در تهران

شاپیفای چیست

فروش اقساطی ایران خودرو

واردات از چین

قیمت نردبان تاشو

وکیل کرج

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

واردات از چین

تسکین فوری درد بواسیر

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

قیمت فرش

خرید سی پی ارزان

خرید تجهیزات دندانپزشکی اقساطی

خانه انزلی

تجهیزات ایمنی

رنگ استخری

پراپ فرم رابین سود

سایت نوید

کود مایع

سایت نوید

Future Innovate Tech

باند اکتیو

بلیط هواپیما

بلیط هواپیما

صمغ های دارویی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1799915439




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

- نظام‌ اقتصادي اسلام ؛ كتاب مطهري كه پس از انتشار جمع‌آوري شد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

راسخون: شهيد مطهري در كتاب نظري به نظام اقتصادي اسلام مباحثي پيرامون مالكيت، ارزش، مرز مشترك اقتصاد اسلامي و سوسياليسم، نقد ماركسيسم و ليبراليسم و تفاوت ديدگاه‌هاي اسلام و اين مكاتب پرداخته است.اين كتاب پس از انتشار، جمع‌آوري شد. به گزارش راسخون به نقل از فارس،  آثار متعددي از شهيد مطهري به عنوان يكي از متفكران اسلامي به يادگار مانده است. يكي از اين آثار كتاب "نظري به نظام اقتصادي اسلام " بود كه در آن تعاريفي از اقتصاد‌هاي متداول غربي و شرقي يعني ماركسيسم و ليبراليسم و نقد آنها و ارائه مباني اقتصاد اسلامي است. استاد مطهري پس از بيان نقاط ارتباط اسلام و مسائل اقتصادي و همچنين تعريف روابط اقتصادي به حوزه نظريه پردازي روي مي‌آورد. با توجه به اينكه زمان حيات وي و تدوين كتاب همزمان با گسترش تفكرات اقتصادي ماركس در بين بسياري از جوامع بوده است و حتي اين تفكرات در بين برخي از جوانان ايراني رواج يافته بود، بخش عمده‌اي از مباحث، پيرامون نقد ماركسيسم وتئوري‌هاي وي بوده است. اين گزارش، گزيده‌اي از مطالب منتشر شده در اين كتاب است كه در ادامه مي‌خوانيد. * تشريح ديدگاه اسلام پيرامون مالكيت در بخشي از كتاب شهيد مطهري با مطرح كردن مباحث فلسفي درباره مالكيت و بيان ديديگاه‌هاي مكاتب مختلف در اين باره، مي‌نويسد: اسلام نه با قبول مالكيت‏ عمومي در مثل انفال، مالكيت فردي را به طور مطلق طرد كرده و نه با قبول‏ مالكيت فردي ، مالكيت عمومي را نفي كرده است؛ در آنجا كه پاي كار افراد و اشخاص است مالكيت فردي را معتبر مي‏شمارد و در آنجا كه پاي كار افراد و اشخاص نيست مالكيت را جمعي مي‏داند . عليهذا اسلام با اينكه طرفدار مالكيت جمعي بعضي سرمايه‏هاست، از آنجا كه‏ مالكيت اشتراكي در محصول كار افراد را نمي‏پذيرد مگر به رضايت و قرارداد آنها، پس يك مسلك اشتراكي نيست نظير ساير اشتراكيتها و از آن جهت‏ كه سرمايه‏هاي طبيعي و صناعي را متعلق به شخص نمي‏داند به نوعي اشتراكيت‏ قائل است . اين است مقام اسلام در ميان سرمايه داري و سوسياليسم . در واقع استاد مطهري معتقد است اسلام هم مالكيت فردي و هم مالكيت جمعي را محترم مي‌شمارد اما اين نوع مالكيت‌ها در شرايط مختلف متفاوت است به طوري كه ممكن است مالكيت اشتراكي در برخي فعاليت‌ها مجاز و در برخي ديگر فعاليت فردي در اولويت قرار داشته باشد. وي نوع مالكيت عمومي در فعاليت‌هاي اقتصادي در نظام اقتصاد اسلامي را با نظام كمونيستي متفاوت مي‌داند و معتقد است: از نظر اسلامي كه براي خلقت هدف قائل است و بيان كننده اصل "« و وضعها للانام » " و همچنين اصل " « خلق لكم ما في الارض جميعا " است ، محصولات طبيعت قبل از آنكه كاري روي آنها صورت گرفته‏ باشد تعلق دارد به همه افراد بشر، ولي پس از آنكه كاري روي آنها صورت‏ گرفت، مانند زميني كه بوسيله آبادي يا كشت احياء شد، و مانند معدني‏ كه استخراج شد، حكم ديگري پيدا مي‏كند. اما آن چيزهايي كه طبيعت به علاوه كار، آنها را به وجود آورده است‏ بدون شك مواد طبيعي قبل از انجام كار روي آن نيز وجود داشته و بالقوه براي بشر نافع بوده است و از آن جهت كه مواد خام اولي قبل از انجام كار به همه افراد تعلق داشته است نمي‏توان ادعا كرد كه پس از انجام كار تعلقش به ديگران سلب مي‏شود ، اما بدون شك كاري كه شخص روي‏ آن انجام داده سبب مي‏شود كه او نسبت به ديگران اولويت داشته باشد. اثر اين اولويت اين است كه حق دارد استفاده مشروع از آن ببرد، يعني‏ استفاده‏اي كه با هدفهاي طبيعت و فطرت هماهنگي دارد، اما حق ندارد كه‏ آن را معدوم كند و از بين ببرد و يا آن را به مصرف نامشروعي برساند، چون در عين حال اين مال به جامعه تعلق دارد. از اين رو اسراف و تبذير و هرگونه استفاده نامشروع از مال ممنوع است. اين نكته به اين نظريه ماركس اشاره مي‌كند كه همه افراد به اندازه نياز خود از محصول استفاده مي‌كنند اما شهيد مطهري معتقد است اين مغاير با عدالت است. ظلم و بي عدالتي‏ منحصر به استثمار يعني اين كه فردي محصول كار ديگري را تصاحب كند نيست‏، منع فردي يا افرادي از اين كه حداكثر استفاده را از نيروهاي خدادادي‏ خود بكند و سلب اين آزادي از او نيز ظلم و سلب حق طبيعي است. * مرز مشترك اسلام و سوسياليسم در بخش ديگري از كتاب به مرز اشتراك اسلام سوسياليسم مي‌پردازد و مي‌آيد: در اينجا اين نكته را يادآوري كنيم، هر چند اسلام مالكيت فردي و شخصي‏ را در سرمايه‏هاي طبيعي و صناعي نمي‏پذيرد و مالكيت را در اين امور عمومي‏ مي‏داند، ولي اسلام مالكيت اشتراكي كار را نيز نمي‏پذيرد. يعني طرفدار اين اصل نيست " كه كار به قدر استعداد و خرج به قدر احتياج " . نمي‏گويد همه ملزم‏اند كه كار كنند و محصول كارشان الزاما به اجتماع تعلق‏ دارد. آري، افراد مي‏توانند بالاشتراك كار كنند و كار اشتراكي را انتخاب كنند. پس آن مقدار از سوسياليسم از نظر منطق و از نظر اسلام قابل توجيه است‏ كه قسمتي از سرمايه‏ها، يعني سرمايه‏هاي عمومي بالاشتراك باشد، و اما كار بالاشتراك را كه الزامي و اجباري باشد، هيچ گونه نمي‏توان از اسلام‏ استنباط كرد، مگر اين كه در موارد خاصي. يعني در زمينهاي عمومي يا كارخانه‏هاي عمومي، طوري باشد كه كار فردي ميسر نباشد، و تازه اگر هم‏ اين طور باشد، نه چنين است كه مالكيت فردي در كار نيست، بلكه محصول‏، بالسويه يا بالتفاوت طبق قرارداد ميانشان تقسيم مي‏شود و هر فردي مالك‏ فردي سهم خود خواهد بود. پس اگر مشخص اصلي سوسياليسم را اشتراك‏ سرمايه بدانيم، اسلام يك مسلك اشتراكي است، و اگر مشخص اصلي آن را اشتراك در كار بدانيم، اسلام يك مسلك اشتراكي نيست. * ماشين نمي‌تواند به اشخاص تعلق داشته باشد شهيد مطهري در در ادامه اين مباحث پيرامون حدود مالكيت‌هاي فردي مي‌گويد: و اما مسأله اينكه زمين مثلا بايد از ثروتهاي عمومي باشد و يا چنانكه ما ثابت خواهيم كرد كه ماشين از آن نظر كه مظهر ترقي اجتماع است و محصول‏ ماشين را نمي‏تواند محصول غيرمستقيم سرمايه دار دانست بلكه محصول غير مستقيم شعور و نبوغ مخترع است و آثار شعور و نبوغ نمي‏تواند مالك شخصي‏ داشته باشد پس ماشينهاي توليد نمي‏تواند به اشخاص تعلق داشته باشد. اينها مسأله ديگري است ، اينها نفي مالكيت فردي نيست، الغاء مالكيت خصوصي نيست ، بلكه‏ مالكيت اشتراكي در موارد خاصي است كه موجبات آن اقتضا مي‏كند در آن‏ موارد ، مالكيت، اشتراكي و اجتماعي باشد نه فردي، همان طوري كه در اسلام انفال از ثروتهاي عمومي شمرده مي‏شود. اسلام نه با قبول مالكيت‏ عمومي در مثل انفال، مالكيت فردي را به طور مطلق طرد كرده و نه با قبول‏ مالكيت فردي، مالكيت عمومي را نفي كرده است، در آنجا كه پاي كار افراد و اشخاص است مالكيت فردي را معتبر مي‏شمارد و در آنجا كه پاي كار افراد و اشخاص نيست مالكيت را جمعي مي‏داند . *‌ تكنيك و ماشين علت اصلي ارزش اضافي است شهيد مطهري در ادامه به مسأله ارزش اضافي در اقتصاد سرمايه‌داري مي‌پردازد و ريشه اصلي آن را با ذكر چندين علت، معتقد است تكنيك و ماشين عامل اصلي ارزش اضافي است. در اين بخش از كتاب آمده است: ريشه اضافه ارزش در كاپيتاليسم جديد را بايد در خود تكنيك و صنعت دانست. اين مخترعين هستند كه توانستند ابزارهايي بسازند كه بتوانند صدها و بلكه ميليونها برابر كاري كه صرف ايجاد آنها شده است‏ كار توليد كنند و طبيعت را استخدام كنند. سرمايه‏دار، محصول علم را كه‏ اثر نبوغ دانشمند و پيشرفت اجتماع است و به اجتماع تعلق دارد نه به فرد، با خريدن، استخدام مي‏كند و از طرف ديگر نيروي كارگر را استخدام‏ مي‏كند و سود سرشار مي‏برد. ريشه خلافكاري سرمايه‏داري جديد و همچنين تجارت‏ را تا آنجا كه با كارخانه‏داري مربوط است بايد در تحت اختيار قراردادن‏ وسائلي كه به عموم مردم تعلق دارد و قابل خريد و فروش نيست جستجو كرد. ماشين قادر است اضافه ارزش توليد كند، صدها برابر كاري كه صرف توليد وي شده است ارزش توليد كند. ماشين، برده مشروع‏ اجتماع بشري است. پس حقيقت، درست عكس نظر كارل ماركس است، ماشين، سرمايه متغيرتر از نيروي كارگر است و در عين حال چنان كه بعدا خواهيم گفت همين جهت پايه و مبنا و اصل اساسي توجيه كننده سوسياليسم‏ است. به عقيده ما مشخصه اصلي سرمايه‏داري كه آن را موضوع جديدي از لحاظ فقه و اجتهاد قرار مي‏دهد، دخالت ماشين است . ماشينيزم صرفا توسعه آلت و ابزار توليد نيست كه انسان ابزار بهتري براي كاري كه بايد بكند پيدا كرده است، بلكه تكنيك و صنعت جديد ماشين، علاوه بر بهتر كردن ابزارها، ماشين را جانشين انسان كرده است؛ ماشين مظهر فكر و اراده و نيروي انسان بما هو انسان است.  متاسفانه اين اثر استاد مطهري به دليل بازخوردهايي كه در جامعه آن روز ايران داشت و با توجه به شهادت وي اين كتاب جمع‌آوري شد و تاكنون از اتشار دوباره آن خبري نيست. در واقع اگر مرتضي مطهري به شهادت نمي‌رسيد و مي‌توانست مطالعات و نظريات خود را در باب اقتصاد اسلامي تكميل و جمع‌بندي كند شايد هم‌اكنون اقتصاد اسلامي از نظر تئوري بسيار جلوتر از امروز بود. امروز اقتصاد اسلامي نيازمند متفكراني مانند شهيد مطهري‌ و شهيد صدر است تا بتوان اقتصاد اسلامي را به سرمنزل مقصود رساند. شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد. 998





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 667]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن