واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: امیر جعفری قبل از اینکه سینما و تلویزیون را تجربه کند چهره شناخته شدهای در عرصه نمایش بود. به بهانه سریال زیر هشت و در نشست نقد و بررسی این فیلم که با حضور عوامل آن برگزار شد با او درباره تفاوت کارهای طنز و جدی در سینما و تلویزیون حرف زدیم. حضور در عرصه نمایش قبل از تجربه بازی در سینما و تلویزیون برای امیر جعفری اتفاق افتاد. او بازیگری را با فیلم تلخ و به یاد ماندنی «قارچ سمی» شروع کرد اما در ادامه با حضور در سریالهای طنز شبانه توانست به چهره محبوبی در عرصه طنز تبدیل شود. جعفری با وجود پشتکار و علاقه فراوان به بازیگری و حضور مستمر اما نه چندان زیاد در هر سه حوزه سینما، تلویزیون و تئاتر آن طور که شایسته است دیده نشد. او دلیل دیده نشدنش را نادیده گرفتن کارهای جدی کارنامه کاری اش میداند اما معتقد است کار طنز به مراتب دشوارتر از در آوردن شخصیتهای جدی است. *خبرگزاری مهر: اتفاقی که در «زیر هشت» برای شما میافتد این است که شخصیت سرد و تلخی دارید و از ابتدا تا انتهای این تلخی همراه شماست. برای امیر جعفری که همیشه رگههایی از بذله گویی در او بوده است، این اندازه تلخی سنگین نیست؟ - امیر جعفری: من این بخش ماجرا که شما به آن اشاره کردید و با منتقدینی که روی این مساله زوم میکنند مشکل دارم. به نظرم وقتی قرار است در مورد یک بازیگر بنویسیم باید همه کارنامه کاری او را ارزیابی کنیم. بیشترین جوایزی که در تئاتر گرفتم اتفاقا برای نقشهای جدیام است. من سینما را با «قارچ سمی» رسول ملاقلی پور شروع کردم. بعد از آن هم اگر نگاهی به کارنامه کاری کنید میبینید که بیشترین نقشهایی که در آن بازی کردم نقشهای جدی است.از «پستچی سه بار در نمیزند» و «کیفر» گرفته تا «نفوذی» احمد کاوری. همه کارهایم مربوط به نقشهای جدی است. در میوه ممنوعه حسن فتحی هم علی رغم طنز پنهانی که در کلامم بود اما باز نمیتوانیم بگوییم کار نقش طنز داشتم. *اصلا مگر به کارهای طنز ایرادی وارد است؟ - نه، اما چون طنزدر مملکت ما حقیر است همیشه این اتفاق میافتد که کسی اینگونه کارها را جدی نمیگیرد. *سختی کار طنز به مراتب بیشتر از کارهای جدی است و اگر فکر میکنید طنز در سینمای ایران تحقیر میشود باید کسانی که کار طنز کردهاند جلوی این ماجرا را بگیرند. - در مورد سختی کار باید بگویم در آوردن نقش جدی خیلی راحت تر از کار طنز است. کاری که من در «چاردیواری» کردم به مراتب سخت تر از «زیر هشت» بود. اساسا خندان مردم ایران کار سختی است. در بیشتر نقاط این کشور امثال عطا و شخصیتهایی که در سریال زیر هشت بازی میکنند، دیده میشوند. همه ما در زندگیمان با این آدمها برخورد داشتیم و شخصیت هایشان برایم ملموس تر است و همذات پنداری بیشتری با این شخصیتها میتوانیم داشته باشیم اما در مورد طنز این اتفاق نمیافتد و همه هم میدانند کار طنز دشواراست. *عطا خان عمو همان شخصیتی است که سعید نعمت الله نوشته یا امیر جعفری هم چیزی از خودش به شخصیت اضافه کرده است؟ - متنی مثل متن آقای نعمت الله جوری نوشته شده که بازیگر جسارت نمیکند چیزی را به آن اضافه کند.اگر هم بازیگری پیدا شود و بخواهد چیزی به آن اضافه کند کار را خراب میکند. متنها نعمت الله مثل خانهای میماند که همه وسایلش سر جایش است و قرار نیست ما جا به جایی در آن انجام بدهیم. قرار نیست تغییری در شاکله آن به وجود بیاوریم چون ساختمان کار به هم میخورد. *انتخاب سینما، تئاتر و تلویزیون برای شما مهم است یا کارگردان خوب؟ ظاهرا قائل به تفکیک این سه حوزه از هم نیستید. - ما کارگردان خوب در سینما زیاد داریم اما متاسفانه فقط اسمشان خوب است. کارهایشان خیلی چنگی به دل نمیزند. در همین تلویزیون هم خیلیها آمدند که فیلم خوب بسازند و اسم و رسمی پیدا کنند، اما نتوانستند. *پس به خاطر همین در فاصله کوتاهی دو سریال با سیروس مقدم کار کردید؟ - صحبت از «چاردیوای» مربوط به سال گذشته بود. مدتها بود میخواستم کار مناسبی برای تلویزیون انجام بدهم و بعد از «میوه ممنوعه» دنبال متن خوب بودم.زمانی که «چاردیواری» پیشنهاد شد، دیدم همه چیز اعم از متن و بازیگر و کارگردان برای اجرای یک نقش خوب در این کار مهیاست و به خاطر همین هم پذیرفتم. متن «زیر هشت» هم شهریور ماه همان سالی که چاردیواری را کار میکردیم شکل گرفت. صحبتش با آقای نعمت الله شد و من هم اتفاقا دنبال چنین نقشی بودم . از قدیم گفتهاند کور از خدا چه میخواهد، دو چشم بینا. *فکر میکنید اوضاع سینما در حال حاضر مطلوب نیست؟ - من اعتقادم این بوده همیشه کار خوب کنم. ممکن است کار بد هم در کارنامه کاریام باشد اما نوع رسانه خیلی برایم مهم نبوده است. خیلی از دوستانمان مدام سینما سینما میکنند ، میخواهم بدانم از کدام سینما حرف میزنند؟ بیشتر فیلمنامهها در خانه من است. اگرمنظور دوستان از سینما همینی است که داریم میبینیم بیشتر ترجیح میدهم کارهای تلویزیون و تئاتر انجام دهم. کاری که دلی است. *یعنی نمیخواهید سراغ سینما بروید؟ - نه. اگر کار خوب پیشنهاد بشود و بتوانم با نقش ارتباط برقرار کنم قطعا سینما هم کار میکنم اما سعی میکنم در سینما بیشتر سراغ کارهایی که ماندگار باشند بروم تا بعدها شرمنده بچهام نشوم. *کارهای طنزی که برای سینما انجام دادید در کدام دسته بندی قرار میگیرد؟ - برمی گردم به همان صحبتی که قبل تر شد و آن هم این است که اجر و قرب طنز پایین است و کسی اعتباری برای آن قائل نمیشود. از طرفی کارها طنز معمولا در ذهنها میماند . بله من یک وقتهایی مجبور میشوم سریالی مثل «بایرام» را کار کنم که برایم فاجعه بود اما مجبور بودم. مجبور بودم فیلم سینمایی «تردست» را کار کنم. فیلمی که هنوزهم بعد از هفت سال دستمزدم را برای بازی در آن نگرفتم و این واقعا تاسف بار است. تو کاری کنی که دوست نداری و بعد هم دستمزدی برای آن نگیری. *در مورد «لج و لجبازی» هم این اتفاق افتاد؟ - «لج و لجبازی» فیلم بدی نبود اما سینمای مورد علاقه من نیست. اما یک جایی من مجبور میشوم بین بد و بدتر این را انتخاب کنم. *از کسی که فیلمی مثل «کیفر» را در کارنامه کاری خود دارد پذیرفتن این دلیل کمی غیرقابل توجیه است. - من خیلی دوست داشتم در «درباره الی» بازی کنم. خیلی دوست داشتم در فیلم «چهارشنبه سوری» بازی کنم. خیلی دلم میخواست در فیلم «سنتوری» باشم یا «اجاره نشین ها» را کار کنم اما نشد. بخشی دست من است که فیلمنامههای بد را رد کنم اما اینکه کارهای خوب به من پیشنهاد شود دست من نیست. هه اینها به شرایط حاکم بر کشور ما برمیگردد. دستگاههای اجرایی و مسئولان هیچ حمایتی نمیکنند. همه مسئولان حرف و درد دل همه اقشار جامعه را میشنوند اما زمانیکه نوبت به هنرمندان میرسد گوش شنوایی وجود ندارد. هنر در مملکت ما زنده نیست. *دیده نشدن شما در این سالها در سینما فقط و فقط به اوضاع سینمای ایران بر میگردد؟ - تا زمانی که سینمای ما سینمای مانکن و چشم رنگی و موهای افشون است اوضاع بازیگری همین است. قرار است من در مورد خودم حرف بزنم. پس همین جا به شما میگویم که اگر آسمان و زمین را به هم ببافم و هر کاری که فکرش را برای دیده شدن انجام بدهم، با این شرایط درهمین سطح میمانم و دیده نمیشوم . در سینمای ما فقط در مورد چند بازیگر حرف زده میشود. ما چهارمنتقد که بنشینند و بازیهای بازیگران را بینند و در موردش حرف بزنند، نداریم.اصلا منتقدی نداریم که واقعا بازی بازیگران را تحلیل کنند. چنین کسانی احتمالا یا وجود ندارند یا نمیخواهند به معنای واقعی در مورد سینما صحبت کنند. نمیدانم اسم این کار را چه میشود گذاشت. در یک مصاحبهای در مورد محسن تنابنده گفتم که سالها این آدم کار کرده و خوب هم ظاهر شده است. اما یک دفعه بعد از این همه سابقه کاری «هفت دقیقه تا پاییز»ش دیده میشود. ممکن است کارهای بهتر از این هم کرده باشد. من نمیدانم چه سیاستی پشت این قضیه است. *سیاستی است که بعضی از بازیگران دیده نشوند؟ - شاید. شاید هم به خاطر این است که من خیلی در حاشیه نیستم. نه وقتم را برای مهمانیهای آنچنانی میگذارم و نه در جشنهای مختلفی که بازیگران دیگر شرکت میکنند حاضر میشوم. فرش قرمزهایی که پهن میشوند برای من چندان اهمیتی ندارد. شاید حرفی که میخواهم الان بزنم بیشتر کلیشه باشد اما بیشتر از هر چیز برایم مهم این است که شما به عنوان یک مخاطب نه به عنوان خبرنگار، کار من را میبینید و میگویید خوب است. برای من این خیلی ارزشمند است که آقای مقدم بعد از «چاردیواری» نقش عطا خان عمو را در «زیر هشت» به من میدهد. برایم این ارزشمند است که حسن فتحی بعد از «نسخه خطی»، نقشی در «میوه ممنوعه» به من میدهد. اینها آدمهایی اند که برای بازی بازیگرها ارزش قائلند نه چیز دیگری. ............................................ منبع: خبرگزاری مهر ـ الهام نداف
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 418]