تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833302033
- تعرضات به حرم رضوی در طول تاریخ
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : خرداد 1373 سالگرد جسارت به حرم اقدس رضوی و به شهادت رسیدن 27 نفر از زوار امام رضا علیه السلام است. هر چند همه مسلمانان جهان به ساحت مقدس حضرت علیبن موسی الرضاعلیهالسلام ارادت میورزند و از بذل مال خویش در این راه دریغ ندارند، متاسفانه بعضی از قدرتمندان مهاجم و سلطهجو، در ادوار مختلف اهانتهایی به این ساحت مقدس کردهاند که به اختصار به اهم آنها اشاره می شود. گنبد و بارگاه حضرت رضا علیه السلام درباره سابقه تاریخی حرم مطهر، مورخان و نویسندگان اقوال بسیار نقل کردهاند، برخی از تاریخنویسان بر این عقیدهاند که بقعه مبارکه حضرت رضاعلیهالسلام پس از وقایع و حوادث مهم خراسان که در طول قرنها به وجود آمد، در معرض تحولاتی قرار گرفت و به واسطه تاخت و تاز اقوام مختلف و لشکرکشیها به سرزمین خراسان، مانند تهاجمهای سبکتکین و غزهای ترکمان و مغولها بارها بهکلی ویران و سپس بازسازی گردید. (1) نویسندگان دیگر بر این نظرند که خرابیهای وارده از تهاجمها به گونهای نبوده است که بنای بقعه را بهکلی ویران کند، بلکه برخی حملات، خرابیهایی در قسمت فوقانی ایجاد کردهاند و به قسمت تحتانی دیوارها آسیبی نرسیده است، پایههای بقعه همان بنای اولیه است که ابتدا شالوده اصلی آن را با گل چینه ساختهاند و به دفعات قسمتهایی از دیوارهای آن مرمتشده و تزیین یافته است. قراین و شواهد نشان میدهد که نظر اخیر بیشتر مقرون به صحت است و نظریه تخریب کامل بقعه منوره دور از واقعیت است، چه اولا در ادوار مختلف گروهی از مورخان و جغرافیدانان و جهانگردان، شخصا مرقد مبارک امامعلیهالسلام را از نزدیک دیده و توصیف کردهاند. (2) ثانیا، آثار و سبکهای گوناگون و فنون معماری و کاشیکاری قرون مختلف مانند آثار معماری غزنویان و سلاجقه و عهد تیموریان در حرم موجود است و در آخر عبارات مکتوب بر کاشیهای نفیس و ممتاز بعضا نام بانی و تاریخهای 512، 612 و 761 هجری نوشته شده است. (3) ثالثا، اگر بقعه منوره بکلی ویران شده بود، با توجه به این که اثری از گور هارون برجای نمیماند، بانیان و ارادتمندان به امامعلیهالسلام که پس از آن، اقدام به احداث مجدد بنا نمودند، میتوانستند از نظر معماری در ساختن مجدد دیوارها به گونهای عمل کنند که قبر مطهر امامعلیهالسلام در وسط بنای جدید واقع شود. در صورتی که وضع فعلی بقعه منوره چنین نیست و همان گونه است که مامون برای قبر پدرش در سال193 ه. ق در نظر گرفت و ده سال بعد که حضرت به شهادت رسید پیکر مقدس او را در داخل بقعه در قسمتبالاسر هارون به خاک سپردند، در نتیجه خاکسپاری پیکر مطهر حضرت، تنگنایی در محل بقعه و بالای سر مبارک به وجود آمد که تا این اواخر باقی بود و در توسعه اخیر نسبتا وسعتیافت. بنابراین، سوابق و ادله قاطع و قراین موجود در بنا نشان میدهد که حرم و بقعه مبارکه از قدیمترین بناهای مشهدالرضا است ولی البته گنبد مطهر در طول زمان بر اثر حوادث طبیعی و تهاجمهای وحشیانه ویرانیهای مکرر دیده است. (3) عصر غزنویان به دنبال ترمیم و تزیین اساسی بقعه در عهد دیلمیان، به دستور سبکتکین (387ـ366) پادشاه غزنوی در قرن چهارم سقف و قسمتی از دیوار بقعه ویران شد و مردمان از زیارت حضرت منع شدند. اما شیعیان مخفیانه به زیارت قبر امامعلیهالسلام ادامه دادند، در حالی که تا مدتها همچنان بقعه نیمه ویران باقی بود. تا این که سلطنتبه سلطان محمود غزنوی رسید . میگویند او شبی پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله و یا به روایتی حضرت علیبن ابیطالبعلیهالسلام را در خواب دید که او را مخاطب قرار داده و اشاره به آن گنبد ویران میکند و میفرماید تا کی چنین خواهد بود؟ گفتهاند سلطان محمود صبح روز بعد معماری را به حضور طلبید و به طوس فرستاد. بنا به نوشته تاریخ بیهقی در سال 400 ه. ق ابوبکر شهمرد بنای بقعه را بار دیگر بر روی بازمانده دیوارهای گلین با آجر میسازد و منارهای هم بر آن اضافه میکند که این بنا هسته اصلی حرم مطهر را تشکیل میدهد. (4) عصر سلجوقیان در این دوره اولین سنگ مزار امامعلیهالسلام که متعلق به سال516 ه. ق استبه ابعاد 6*30*40 سانتیمتر بر روی قبر مطهر نصب شد که کتیبه آن چنین است: «امر بعمارة المشهد الرضوی علی بن موسی علیهالسلام. العبد المذنب الفقیر الی رحمته ابوالقاسم احمدبن علی بن احمد العلوی الحسینی تقبل الله منه» این قطعه سنگ امروز در میان دیگر آثار تاریخی در موزه آستان قدس رضوی موجود است. مهمترین واقعه این دوره حمله غزهای ترکمان به حرم مطهر رضوی بود. در سال 548 ه. ق ترکان غز به مشهد و ناحیه طوس حمله کردند و همه شهر را به آتش کشیدند و بسیاری از مردم از جمله علما و بزرگان را کشتند. در این جریان به بنای حرم لطمه وارد شد که چند سال بعد شرفالدین ابوطاهر بن سعد بن علی قمی حاکم مرو در عهد سلطان سنجر (557ـ511 ه.ق)به مرمت آن همت گماشت. مغولان و حرم مطهر ابن ابیالحدید در شرح نهجالبلاغه مینویسد که مغولان در سال 618 ه. ق ابتدا به طوس حمله آوردند، شهر را غارت کردند و مردم را به قتل رسانیدند. سپس وارد مشهدالرضا شدند و آنجا را هم خراب کردند. اگر چه بعضی منابع از خرابی بارگاه مقدس رضوی به دست مغولان سخن گفتهاند ولی باز مؤلف تاریخ آستان قدس رضوی از قول ابن ابیالحدید مینویسد با وجودی که مردم مشهد را به قتل رسانیدند، بارگاه رضوی را حداقل تخریب نکردند و احتمالا به غارت اموال و اثاثیه آن اکتفا کردند. نیز عطاملک جوینی مؤلف جهانگشا از خرابی حرم مطهر به دست مغولان ذکری به میان نیاورده است. منظومه فضل بن روزبهان خنجی در مهماننامه بخارا که حمله مغولان را به طوس و مشهد نگاشته است، دلالت میکند که حرم مطهر را خراب نکردهاند، زیرا نوشتههای سال 612 که قبل از حمله مغولان بوده هنوز پابرجاست. (5) در دوره ایلخانان فرسودگیها و احیانا خرابیها و خسارات وارد شده به حرم مطهر رضوی جبران گردید. دوره تیموریان در قرن نهم هجری (سال 821 ه. ق) به دنبال کوششهای شاهرخ تیموری در آبادانی مشهد، به همت همسر وی گوهرشادآغا نخستین مسجد جامع شهر با نام وی در سمت قبله حرم که صحن جنوبی آستانه مبارکه را تشکیل میدهد به اتمام رسید . در دوران تیموری، صحن تیموری (عتیق) و اساس ایوان طلا توسط امیر علیشیر نوایی وزیر سلطانحسین بایقرا به وجود آمد که بعدها در دوره شاه عباس اول صفوی توسعه یافت و ایوان مزبور توسط نادرشاه مطلا گردید. (6) دوره صفویه در دوره صفویه بر عظمت و شکوه حرم مطهر افزوده شد و مناره نزدیک گنبد که در عهد غزنویان به دستور ابنمعتز حاکم نیشابور برپا گردیده بود به امر شاه طهماسب مرمت و طلاکاری شد و در سال 932 ه. ق خشتهای نفیس کاشی روی گنبد به خشتهای طلا تبدیل شد. در سال997 ه. ق یعنی دومین سال سلطنتشاه عباس اول شهر مشهد در محاصره عبداللهخان ازبک قرار گرفت، چون از جانب مردم به سوی او تیری شلیک شد غضبناک گردید و دستور به قتل عام مردم مشهد داد به طوری که در روضه منوره حضرت رضا خون جاری گردید. سال بعد عبدالمؤمن خان ازبک با لشکریانش به مشهد حمله کرد، مردم و به خصوص سادات، علما، خدام و مدرسان آستان قدس رضوی که در مشهد بودند به آستانه مبارکه پناهنده شدند. در حالی که اینان به دعا مشغول بودند، عبدالمؤمنخان و دین محمد سلطان به اتفاق عدهای از جنجگویان خود وارد صحن شدند و پناهندگان را قتل عام نمودند. چنان خشمگین بودند که شعله خشم و غضبشان جز به ریختن خون سادات، صلحا و علما خاموش نمیشد. آنان زایران را از داخل حرم بیرون میکشیدند و با کمال قساوت به شهادت میرسانیدند. چنان که میر محمد حسین مشهور به «میربالای سر» را که از سادات متقی مشهد بود و پیوسته در بالای سر مبارک به تلاوت قرآن مجید مشغول بود، دو نفر از ازبکان در کنار ضریح با شمشیر پاره پاره کردند. در این موقع زنان و کودکان در مسجد گوهرشاد جمع شده بودند و در آنجا ناظر قتل عام وحشیانه اقوام و خویشان خود بودند. سرانجام عبدالمؤمن دستور داد، قندیلهای مرصع طلا و نقره و شمعدانها و نیز میل طلای بالای گنبد و بسیاری از ظرفها و فرشها و کتابهای کتابخانه آستانه مبارکه را به غارت بردند و زنان و کودکان را که اسیر شده بودند به ماوراءالنهر فرستادند. عبدالمؤمنخان سرانجام به سختترین وجهی به دست اتباع خود به قتل رسید. (7) در پی این خرابی در سال 1010 ه. ق که شاهعباس پیاده به زیارت آمد مجددا دستور ترمیم گنبد را داد و آن را طلاکاری کرد. به دنبال این اقدامات تحولات دیگری در قلمرو حرم مطهرصورت گرفته از جمله توسعه صحن عتیق، احداث ایوان شمالی و اطاقها، غرفهها، سردرها، و ایوانهای شرقی و غربی آن ایجاد رواق توحیدخانه و نیز گنبد اللهوردیخان. شاه عباس با توجه خاص به آستانه حضرت رضاعلیهالسلام، دستور داد تا هر کس به زیارت آن حضرت توفیق یابد میتواند عنوان «مشهدی» را مانند حاجی و کربلایی بر نام خود بیفزاید و این لقب از آن زمان رواج یافت. (8) افشاریه در این دوره به ویژه در زمان نادرشاه افشار ایوان طلای صحن عتیق (انقلاب) و مناره بالای آن و بنای مناره ایوان شمالی طلاکاری و تذهیب شد و سقاخانه اسماعیل طلایی صحن عتیق احداث گردید. اما چندی بعد به وسیله نوادگانش به این ساحت مقدس اهانتهایی شد که اینک ذکر میشود . در سال1183 ه. ق شاهرخ فرزند رضا قلی میرزا فرزند نادرشاه افشار در خراسان حکومت میکرد . احمد شاه درانی به مشهد حمله کرد و نصرالله میرزا پسر شاهرخ که ولیعهد بود با او مقابلهای مردانه کرد و وی را شکست داد و او را وادار به صلح نمود. این امر موجب غرور وی شد که خیال جهانگیری را در سر پرورانید. در سال 1190 ه. ق که خزانه پدرش خالی شده و برای پرداختحقوق سپاهیانش درمانده شده بود به تحریک برخی از فرومایگان طلا و جواهرات حرم مطهر رضوی را از قندیلها و درها جدا کرد، مقداری را به فروش رسانید و مقداری از طلاها و نقرهها را سکه زد و صرف پرداختحقوق و تهیه سپاه نمود. نادرمیرزا برادر نصرالله میرزا نیز که پس از خلع وی توسط پدرش رضاقلی میرزا، ولیعهد شده بود دست تعدی و تجاوز به اموال موقوفه و غیرموقوفه گشود و حتی خشتهای طلای روی گنبد مطهر را کند و به نام خود سکه زد و جواهرات حرم را به فروش رسانید. حتی سرطوق مکلل را که بالای گنبد نصب بود کند و نیز قالی زربافت را که هفتهزار تومان ارزش داشت سوزانید . نصایح مرحوم آیةالله میرزا مهدی مجتهد تولیت وقت آستان قدس نیز مانع اعمال ناشایست و تجاوزگرانه او نشد. اما مردم به او اعتراض کردند و سکههای ضرب شده را که در بازار بود جمعآوری مینمودند و به میرزا مهدی مجتهد جد سادات شهیدی مشهد برمیگرداندند. مردم سرانجام سر به شورش برداشتند. نادر میرزا نیز که این شورش را از ناحیه میرزا مهدی میدانست وی را در سال 1218 ه. ش به شهادت رسانید و مرحوم میرزا مهدی مجتهد به «شهید رابع» معروف شد. (9) عصر قاجاریه تعمیرها و تغییرهایی که در طول دوران حکومت قاجار در آستانه مقدسه به انجام رسید عبارتند از: بنای صحن آزادی (نو) در سمت مشرق حرم به امر فتحعلیشاه و به مباشرت فرزندش علینقی میرزا و معماری حاج آقاجان صاحب بازارچه معروف در مشهد، ساخته شد. بنای دارالسعاده توسط اللهیارخان آصفالدوله به سال 1251 ه. ق احداث شد و ترکیب رواق دارالضیافه در سال 1320 ه. ق انجام یافت. متاسفانه حرم مطهر در این دوره دوبار مورد بیحرمتی و اهانت متجاوزان قرار گرفت: 1 ـ غارت سالار ـ محمد حسن خان سالار فرزند اللهیارخان آصفالدوله در سال1263 ه. ق یعنی یک سال قبل از پایان پادشاهی محمدشاه قاجار از آشوب هرات و هرج و مرج دربار استفاده کرد و در خراسان علم مخالفتبرافراشت و در اندک زمانی قلعه کلات را متصرف شد. او نزدیک به دو سال در خراسان به استقلال حکومت کرد. در سال بعد به فرمان وی تمامی قندیلها، چراغها و اثاثیه زرین حرم حضرت رضاعلیهالسلام را ذوب کردند و به نام وی سکه زدند. همچنین او طلا و جواهرات در مرصع و جواهرنشانی که فتحعلیشاه قاجار در سال1233 ه. ق به شکرانه استیلا بر خراسان تقدیم آستان قدس نموده بود غارت کرد. اما پس از رفع فتنه در سال 1268 ه. ق حسامالسلطنه عموی ناصرالدین شاه مجددا سطح در مزبور را از طلای ضخیم پوشانید و آن را با دانههای یاقوت و زمرد و لعل زینتبخشید و در جای اولیهاش نصب نمود. در پی این غارتگریها و بیحرمتیها نسبتبه بارگاه مقدس، سالار در سال1266 ه.ق به دستحسامالسلطنه مغلوب گردید و به حرم مطهر پناهنده شد. در این موقع میرزا عسکری امام جمعه مشهد از خاندان میرزا مهدی شهید و علما و متولیان بارگاه مقدس رضوی به نزد سالار آمدند، و ضمن ملامت او به خاطر جسارتهایش به آستانه مقدسه او را از روضه منور طرد کردند. در نتیجه وی تنها ماند و به دستور حسامالسلطنه او را از بستخارج کردند و سپس با برادرش محمد علیخان و پسرش اصلانخان به سزای اعمال شنیعشان به هلاکت رسانیدند. (10) 2 ـ توپ بستن حرم : در محرم سال 1330 ه. ق هنگام تولیت مرتضی قلیخان نایینی مردی به نام یوسف هراتی در شهر مشهد آهنگ مخالفت با مشروطه ساز کرد و به تحریک بیگانگان جمعی از اراذل و اوباش را به دور خویش جمع کرد و آرامش شهر را بر هم زد. در خطه خراسان مخصوصا مشهد عدهای سالدات (سرباز) روس با تجهیز کامل مستقر شدند و مرکز خود را ارگ دولتی قرار دادند. طبیعی است ورود سربازان روس به منظور پشتیبانی از کسانی بود که با مشروطهخواهان و حکومت مشروطه سر مخالفت داشتند. در همین هنگام دو نفر دیگر به نامهای سید محمد طالب الحق یزدی پسرعموی سید ضیاءالدین نخستوزیر کودتای رضاخان و نایب علیاکبر نیز با یوسف هراتی همداستان شدند و در گوشه و کنار شهر آشکارا بر ضد مشروطهطلبان تبلیغ میکردند. کار به جایی رسید که رهگذران نیز در کوچه و بازار از تعرض کسان این اشخاص درامان نماندند. یوسف هراتی خود را سردار مینامید و هزرگی و بیبندوباری را به حد اعلا رسانید. طالبالحق نیز همهروزه به منبر میرفت و نوید و هشدار میداد که محمدعلی شاه به ایران آمده و در گرگان میباشد و ما احمد شاه پسر او را قبول نداریم، سربازان روسی که هدفشان مداخله مستقیم در امور شهر بود و اساسا به همین نیتبه اشرار پر و بال داده بودند زد و خورد بین سربازان دولتی و اشرار را دستاویز قرار دادند و به نام حفظ اتباع روسیه در مقابل تجارتخانه یکی از اهالی بادکوبه که تبعه روس بود یک عده سالدات روس مستقر کردند. کسبه و اصناف که چنین دیدند بازارها را بستند و دست از کار کشیدند . روز شبنه دهم ربیعالثانی 1330 ه. ق مطابق با دهم فروردین 1290 ه. ش اعلامیهای از طرف کنسولگری روس صادر شد، که اگر اشرار و متجاسرین تا دو ساعتبه غروب مانده از صحن و حرم خارج نشوند و کسبه بازار به سر کارهای خود برنگردند ناگزیر به کمک قوای مسلح و گلولههای توپ مردم را متفرق خواهند ساخت. چیزی نگذشت که سربازان مسلح جلو مسجد جامع و کاروانسرای بانک صفآرایی کردند و از آن طرف هم اشرار و آشوبطلبان روی پشتبام مسجد و بالای گلدستهها با تفنگ جمع شدند و خود طالبالحق که سردسته آنها بود مقابل حرم مطهر مستقر گردید. سربازان روس و توپچیهای آنان نیز از چند نقطه آماده شلیک شدند. ضربالاجل به پایان رسید و به یکباره از چند جانب صدای غرش توپها بلند شد و گلولههای آتشین به طرف گنبد مطهر و صحن امام هشتمعلیهالسلام پرتاب گردید; هدف آنها به ظاهر امر متفرق کردن اوباش و در واقع انهدام قبه مبارک و نهب و غارت اموال نفیس حرم مطهر بود. عدهای با مسلسل و توپهای سبک پیشروی کردند و حرم مطهر و ضریح حضرت را به گلوله بستند . صدای غرش توپ و شلیک نظامیان روس در همه جای شهر طنینانداز شد و در منازل شهر غوغایی برپا گردید. اصابت گلولههای توپ بر گنبد آسیب زیاد وارد کرد، در 18 محل گلولههای توپ که مانند کله قند بود، گنبد مطهر را سوراخ کرد و به داخل گنبد افتاد و خرابیها به بار آورد. پس از دو ساعت بمباران نمودن، به هنگام غروب نظامیان سواره و پیاده روس با حال تهاجم وارد صحن مقدس شدند، زوار و مردم به داخل حرم مطهر پناهنده شدند و درهای حرم را بستند. عدهای از نظامیان روس به پشتبام حرم رفته از پنجرههای گنبد و رواقها به داخل حرم شلیک میکردند. عدهای از آنان وارد دارالسیاده شده از شبکههای پنجره نقره به داخل حرم شلیک میکردند و نیز دسته دیگر از شبکههای پنجره فولاد صحن عتیق (انقلاب) حرم مطهر را تیرباران کردند. در صحن و حرم مطهر تعداد زیادی کشته و زخمی شدند. مرتضی قلیخان متولی باشی آستان قدس رضوی بیرق سفیدی بر سر چوب بلند کرد و از قوای روس امان خواست. فرمانده روسی که چنین دید دستور آتش بس صادر کرد. سپس متولیباشی و خدام حرم و مردم نیز به جمعآوری کشتگان و زخمیها پرداختند. مدت چهار روز این مکان مقدس در تصرف روسها بود و مقدار زیادی اشیاء نفیس و قیمتی به یغما رفت. یوسفخان هراتی و طالبالحق به دستحامیان خود یعنی سالداتهای روس کشته شدند و به کیفر اعمال خود رسیدند. (11) به دنبال این ویرانگریها سلطان حسین میرزا نیرالدوله به استانداری خراسان تعیین شد و در سال 1331 ه. ق به مرمتخرابیها پرداخت هزینه تعمیر گنبد مطهر به پول رایج آن زمان که قران نقره بود، سی هزار تومان برآورد شد که بیست هزار تومان آن را نیرالدوله و ده هزار تومان مرحوم حاج میرزا محمدعلی قائم مقام التولیه رضوی پرداخت نمودند. اکنون جای چند گلوله در ایوان طلای صحن عتیق دیده میشود. استاد ملکالشعرای بهار به مناسبت این واقعه اشعاری تحت عنوان «توپ روس» سروده که در دیوان او آمده است. (12) عصر پهلوی در سال1307 ه. ش در شبکه پیرامون فلکه حرم مطهر تغییرات اساسی به عمل آمد و فلکه دور حرم به شعاع 180 متر از نوک گنبد و به پهنای 30 متر احداث گردید که بعدا ساختمانهای موزه و کتابخانه و تالار تشریفات نیز به این مجموعه اضافه شد، اماچندی نگذشت که به دستور رضاخان پهلوی در مجموعه بارگاه مقدس رضوی حادثه موهن و اسفناک «مسجد گوهرشاد» به وجود آمد. علت اصلی وقوع حادثه مسجد گوهرشاد در سال 1314 ه. ش آن بود که رضاخان تصمیم حمله به فرهنگ و سنن ملی از طریق تغییر لباس را داشت و نیز کشف حجاب بانوان را هم زمزمه میکرد . در این موقع روحانیان مشهد زبان به اعتراض گشودند و مردم را به جمع شدن و تظاهرات تشویق میکردند که خطبای معروف شهر مانند شیخ مهدی واعظ خراسان، شیخ عباسعلی محقق و شیخ محمدتقی بهلول در مسجد گوهرشاد و صحنهای مطهر به منبر میرفتد. بخصوص شیخ بهلول قهرمان معرکه، که سخنرانیهای طولانی و پرحرارت انجام میداد. صبح روز جمعه 20 تیرماه 1314 برابر با دهم ربیعالثانی 1354 ه. ق قزاقان مستقر در مشهد برای متفرق ساختن مردم وارد عمل شدند و بی محابا در صحن جدید به روی مردم تیراندازی کردند که در نتیجه عدهای کشته و زخمی شدند پس از این هجوم مردم اطراف مشهد با داس و چهارشاخ و بیل و... به سوی بارگاه مقدس رضوی سرازیر شدند و در صحنها و مسجد گوهرشاد اجتماع نمودند . روحانیان به ویژه شیخ بهلول نیز به سخنرانیهای اعتراضآمیز خویش ادامه میدادند. روز شنبه 21 تیرماه که بارگاه رضوی بخصوص مسجد گوهرشاد همچنان در التهاب بود، پاکروان استاندار خراسان، سرهنگ نوایی رئیس شهربانی و سرلشکر مطبوعی فرمانده لشکر به بهانه حفاظت از بانکها دستور میدهند نظامیان بارگاه رضوی و مسجد گوهرشاد را محاصره کنند. در این موقع اسدی نایبالتولیه وقت آقایان مجتهدان را به بهانه این که رضاشاه جواب تلگراف آنان را داده استبه کشیکخانه و دارالتولیه حرم رضوی دعوت کرد. پاسی از نیمه شب گذشته صدای غرش مسلسلهای قزاقان بلند شد و دژخیمان رژیم پهلوی به روی مردم تیراندازی کردند. صدای «وامحمدا» و «واعلیا» بلند شد، گفتهاند در این واقعه بین دو تا پنجهزار تن به شهادت رسیدند و حدود 1500 نفر دستگیر شدند. سپس کشتهشدگان و حتی نیمهجانها را شبانه با کامیون از محل خارج کردند و در گودال خشتمالها و باغخونی دستهجمعی دفن نمودند. سپس به شستشوی مسجد پرداختند. روز23 تیرماه اثر چندانی از قتل و غارت باقی نماند. (13) تیراندازی دژخیمان شاه به حرم مطهر در روز29 آبانماه1357 ه. ش مطابق نوزدهم ذیحجه 1398 ه. ق در جریان انقلاب اسلامی به زعامت امام راحلقدس سره حادثهای دلخراش در حرم مطهر رضوی پیش آمد. آن روزها همواره ماموران ساواک در بین مردم و زوار مراقب و گزارشگر اوضاع بودند. مردم اینان را شناسایی کردند و در محاصره خود قرار دادند. نتیجه این محاصره به زد و خورد و دستگیری عوامل رژیم انجامید، ولی یک نفر از آنان، مجهز به سلاح کمری فرار کرد و ماجرا را گزارش داد. ماموران مسلح به صحن وارد شدند تا دستگیر شدگان را از دست مردم نجات دهند، مردم به مقابله با آنان پرداختند. چند نفر از مبارزان که مورد تعقیب ماموران قرار داشتند به داخل حرم فرار کردند، و ماموران ضمن تعقیب آنها به تیراندازی پرداختند که چند گلوله به توحیدخانه مبارکه اصابت کرد. سپس از طرف کفشداری گنبد اللهوردیخان تیراندازی شروع شد، به طوری که چند نقطه از در و دیوارهای حرم بر اثر اصابت گلوله آسیب دید. در اثر پرتاب گاز اشکآور در داخل حرم عدهای از زوار متوحش و بیهوش شدند و حتی یک نفر از زوار از ناحیه پا مجروح گردید. با ازدحام زایران و فریاد اعتراض مردم، ماموران فرار کردند. اندکی بعد استاندار خراسان به وحشت افتاد و از طریق رادیوی مشهد معذرتخواهی کرد. این رویداد در میان مردم مشهد بازتابی گسترده یافت. روز 5 آذرماه1357 ه. ش به مناسبت هفتمین روز حادثه از جانب علمای مشهد اعلام عزا و تعطیل عمومی شد و در مشهد و سراسر کشور راهپیماییهای بزرگ به راه افتاد، مردم در راهپیمایی خود شعار میدادند: روز همه شیعیان، شام غریبان شد قبر امام هشتم گلولهباران شد (14) عصر جمهوری اسلامی این عصر را میتوان «عصر طلایی آستان قدس رضوی» نامید. زیرا فعالیتهای چشمگیری که در این دوره بیستساله انجام گرفته، چندین برابر 1200 ساله ادوار گذشته میباشد. انفجار بمب در حرم مطهر رضوی (عاشورای رضوی) در دهه اول محرمالحرام سال 1415 ه. ق(1373 ه. ش) تعطیلات سه روزه جمعه، تاسوعا و عاشورا فرصتی برای تجمع زایران حضرت رضاعلیهالسلام فراهم آورد. از سپیده دم روز دوشنبه (عاشورا) مصادف با 30 خرداد عزاداران حسینی در حال نوحهخوانی و سینهزنی و زنجیرزنی و نیز شعارهای مذهبی جهتبرپایی مراسم عزاداری و گرامیداشتسالروز شهادت حضرت حسین بن علیعلیهالسلام و یاران باوفایش به سوی حرم مطهر روان بودند. دستههای مختلف با حالتهای گوناگون به نوبت مشرف میشدند و با ابراز همدردی با سایر عزاداران و زیارت حریم پاک رضوی بازمیگشتند. این مراسم و سیل عزاداران همچنان ادامه داشت و صحنهای ششگانه و بستهای چهارگانه و نیز حرم مطهر مملو از جمعیتبود. در گرماگرم عزاداری و اوج جوش و خروش و غوغای ظهر روز عاشورا، در ساعت 14 و26 دقیقه بعدازظهر ناگهان بمبی قوی که مخفیانه و از قبل در کنار ستون بالاسر مبارک نزدیک ضریح مقدس جاسازی شده بود منفجر شد. بر اثر این صدای مهیب شیشههای حرم فروریخت، چراغها خاموش شد، مردم، به شدت روی هم ریختند و صدای واالها، وامحمدا، واعلیا، واحسینا در میان غوغایی عجیب و بیسابقه بلند شد. در اثر این انفجار هولناک و خونین،27 نفر از زایران امام هشتمعلیهالسلام به درجه رفیع شهادت رسیدند و حدود 290 نفر مجروح شدند. این ولوله و هیاهو تا هنگام شستشوی حرم مطهر از خون شهدا و مجروحان و انتقال شهدا به سردخانه و مجروحان به بیمارستانها در تمام شهر ادامه یافت و مردم به عاملان این عمل ننگین و ضدانسانی لعنت میفرستادند . بدین جهت از سوی دولت جمهوری اسلامی در خراسان سه روز، و در کشور یک روز عزای عمومی اعلام شد. (15) پینوشتها: --------------------------------- 1ـ فردوس التواریخ، ص;31;36 دایرةالمعارف تشیع، ص56، .57 2ـ احسن التقاسیم، ص;488 ابن حوقل، صورةالارض، ترجمه دکتر جعفر شعار، تهران، بنیاد فرهنگ ایران، 1345، ص .363 3ـ دایرةالمعارف تشیع، ج1، ص62ـ;54 فردوس التواریخ، ص29ـ .23 4ـ همان منبع، ص30ـ;31 دایرةالمعارف تشیع، ج1، ص .56 5ـ عطاردی، عزیزالله، تاریخ آستان قدس رضوی، تهران، انتشارات عطارد، 1371، ج1، ص103ـ101 به نقل از شرح نهجالبلاغه، ج8، ص;235 جهانگشا، ج1، ص115ـ114;دایرةالمعارف تشیع، ج1، ص;57 به نقل از تاریخ عالم آرای عباسی، ج2، ص854;دانشنامه ایران و اسلام، ج1، ص94ـ;89 مطلع الشمس، ج3، ص50، 52، .127 6ـ دایرةالمعارف تشیع، ج1، ص .57 7ـ اسکندربیگ ترکمان، (منشی)، عالم آرای عباسی، تصحیح شاهرودی، تهران، نشر طلوع، 1364، ج2، ص;307 فردوس التواریخ، ص33، 34 تا;39 اعتمادالسلطنه، محمدحسن خان، مطلع الشمس، چاپ سنگی، تهران1303، ص .586 8ـ دایرةالمعارف تشیع، ج1، ص .58 9ـ مطلع الشمس، ص634ـ;632 قدسی، محمدحسین، نادرنامه، تهرن، انجمن آثار ملی،1339، ص434ـ;431 ریاض السیاحه، ص;283 یادواره دویستمین سالگرد میرزا مهدی مجتهد، ص30ـ .29 10ـ طاهری، ابوالقاسم، جغرافیای تاریخی از نظر جهانگردان، تهران، 1348، ص73;شیبانی، میرزا ابراهیم، منتخب التواریخ، تهران، انتشارات علمی،1366، ص99ـ .98 11ـ احتشام کاویانی، محمد، شمس الشموس یا انیس النفوس، بینا، 1350، ص88ـ;87 روزنامه خراسان، 18 جمادیالثانی 1394 ه. ق. 12ـ عالم زاده، بزرگ، راهنمای حریم رضوی، ص 45ـ;24 دیوان بهار، ج1، ص239ـ .229 13ـ واحد، سینا، قیام گوهرشاد، تهران، وزارت ارشاد اسلامی، 1361، ص50ـ;48 مجله سروش)30 مرداد 1361(، ش158، ص46ـ;41 مجله جهاد، ص2، ش37، ص .4 14ـ شاکری، رمضانعلی، انقلاب اسلامی مردم مشهد، مشهد، چاپ دوم، 1362، ص102 ـ .100 15ـ روزنامههای خراسان و قدس روزهای 31 تا ششم تیرماه1373 ش و اعلامیه آستان قدس رضوی . شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد. 997
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 541]
-
گوناگون
پربازدیدترینها