واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: در آستانه ایام البیض مناسب دیدیم خلاصه ای از درس اخلاق زعیم حوزه علمیه اصفهان حضرت آیت الله العظمی مظاهری را تقدیم دوستان عزیز نماییم، چرا که به گفته خود ایشان بایستی انسان پای درس اساتید بزرگ اخلاق هر از گاهی تلمذ نماید تا بتواند راه درست را بیابد. آرامش پايدار، در پرتو ارتباط با خدا ماه رجب مربوط به خداوند، ماه شعبان مربوط به پيامبر گرامي«صلّياللهعليهوآلهوسلّم» و ماه رمضان مربوط به امّت پيامبر است. در اين سه ماه بايد در جهت تقويت ارتباط عاطفي با خداي متعال کوشش فراواني داشته باشيم. اگر انسان با خداي خويش رابطه عاطفي نداشته باشد، در دنيا و آخرت سقوط ميکند و راه نجاتي نخواهد داشت. رابطۀ عاطفي از طريق انس با قرآن، دعا و توسّل، ميتواند انسان را از افسردگي، ضعف عصب و ساير مشکلات زندگي روزمرّه رهايي بخشد و آدمي را به جايي برساند که وقتي قرآن ميخواند، بيابد که خدا در حال حرف زدن با اوست. وقتي در دل شب استغفار ميکند و دعا ميخواند، بيابد که در حال حرف زدن با خدا است. قرآن، کلام نازل و دعا، کلام صاعد است و هر دو مکالمه و معاشقه با خداوند سبحان است. نماز، نوعي مکالمه با خداست. در حمد و سوره خدا با انسان و در ساير اذکار، انسان با خدا مکالمه ميکند. و اين مکالمه براي اهل معرفت، معاشقه است. بالاترين لذّت آنان در دل شب، مکالمه و معاشقه با خدا از طريق نماز شب و خواندن قرآن است. «الرَّكعَتانِ فِي جَوفِ اللَّيلِ اَحَبُّ الَيَّ مِنَ الدُّنيَا وَ مَا فيِهَا» اولياي الهي به دنيا و آنچه در آن است، پشت پا ميزنند تا بتواند دو رکعت نماز شب بخوانند. در نظر ايشان دنيا هيچ ارزشي ندارد و صرفاً وسيلهاي براي صعود است و لذا به دنيا و ماديّات، هيچگونه تعلّق و دلبستگي ندارند و دل آنان فقط به خداوند متعال وابسته است. نفس مطمئنّه، در اثر رابطه عاطفي با خدا اهل دل گاهي قرآن مي خوانند، گاهي نماز ميخوانند، گاهي استغفار ميکنند و گاهي نيز با خداي خويش راز و نياز ميکنند و در هر صورت، بالاترين لذّت را از معاشقۀ خويش ميبرند. رابطۀ عاطفي با خدا، نفس مطمئنّه را در وجود انسان متجلّي ميکند: «أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ» آگاه باشيد، كه بر دوستان خدا نه بيمى است و نه آنان اندوهگين میشوند. دنیا مملو از غم و غصه است؛ کسانی که خدا را دارند دلهره ندارند کساني که با خدا رابطه عاطفي دارند، غم و غصّه و دلهره و اضطراب و نگراني ندارند؛ نه غم گذشته را ميخورند و نه از آينده نگرانند، زيرا خدا را دارند. کسي غم و غصّه و نگراني دارد که خدا را نداشته باشد. افراد جاهل برای رسیدن به آرامش موقت به مواد مخدر روی می آورند دنياي روز مملوّ از غم، غصّه، اضطراب، نگراني و اختلاف بين افراد خانواده و اجتماع است و متأسّفانه اين نگرانيها و دغدغهها افراد را وادار به گناه کرده است. کساني که بسيار جاهل و غافلاند، براي رفع نگراني و دستيابي به آرامش موقّت و زودگذر، به موادّ مخدّر و مسکرات مبتلا شدهاند. سايرين نيز مجبورند زندگي توأم با اضطراب خاطر و نگراني و دلهره را تحمّل کنند و بسوزند تا از دنيا بروند. اطمينان دل در پناه خدا آدميان راه را گم کردهاند و دچار نگراني روي نگراني شدهاند و پناهگاه مطمئنّي در دنيا ندارند. نميفهمند که تنها پناهگاه انسان، خداوند است و ياد او آرامبخش دلهاي نگران و مضطرب است: «أَلا بِذِكْرِ اللَّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ» آگاه باش كه با ياد خدا دلها آرامش مىيابد. آرامش مطلق در پرتو ارتباط با خدا آرامش مطلق و آسودگي پايدار، در پرتو ارتباط با خداي تعالي حاصل ميشود. «ذکر الله» در قرآن، گاهي خواندن قرآن است، همراه با توجه به اينکه خدا با او حرف ميزند و او هم در پاسخ با خداي خويش راز و نياز و درد دل کند. همين مکالمه و گفتگو، غم و غصّه را زايل ميکند و به انسان آرامش ميبخشد. چنين آرامش پايداري از نفس مطمئنّه ناشي ميشود؛ يعني وقتي که خدا بر دل انسان حکومت کند، هنگامي که همه اغيار از دل آدمي خارج شوند و تنها خدا در دل باشد، دل انسان جايگاه خداي رحمان ميشود. «قَلْبَ الْمُؤْمِنِ عَرْشُ الرَّحْمَن» چقدر عالي ميفرمايد: «لَمْ يَسَعْنِي سَمَائِي وَ لَا أَرْضِي وَ وَسِعَنِي قَلْبُ عَبْدِي الْمُؤْمِنِ» من در اين جهان نميگنجم، امّا دل مؤمن جايگاه من است. وقتي دل انسان جاي خدا شد، خدا بر دل او حکومت پيدا ميکند، در چنين حالتي، مکالمۀ آدمي با خدايي که در دل او جاي دارد، بسيار لذّتبخش است. از اين جهت مکرّراً در پي مکالمه و معاشقه با خداست. لذّت مناجات با خدا وقتي انسان به کسي علاقهمند باشد، دوست دارد با او حرف بزند و صداي او را بشنود. مثلاً وقتي کودک خردسال که پدر و مادر بسيار او را دوست دارند، با آنان حرف بزند، چقدر خوشحال ميشوند؟ کساني که محبّت خدا را چشيدهاند و خدا در دل آنان جاي دارد، از مکالمه با خداوند مسرور ميشوند و به يک آرامش پايدار دست مييابند. اهل بيت«عليهمالسّلام» هنگام مکالمه با خدا و راز و نياز با او، مدهوش ميشدند و توجّه به هيچ چيز و هيچکس نداشتند. اميرالمؤمنين «سلاماللهعليه» نماز ميخواندند و مدهوش ميشدند. دعاي کميل ميخواندند و چه تضرّع و زاريها و چه اظهار قصور و تقصيرها که در مقابل خدا داشتند. آن حضرت در عالم وحدت منقمر ميشدند و سر و کاري با عالم کثرت نداشتند و آنچه اميرالمؤمنين«سلاماللهعليه» را مجذوب خود ميکرد، نماز و مکالمه با خدا بود. امام سجاد«سلاماللهعليه» دعاي ابوحمزۀ ثمالي ميخواندند و در آن دعا، لذّت دنيا و آخرت را ميبردند. کسی که عاشق خداست، خدا بردلش حکومت می کند وقتي خدا بر دل کسي حکومت کند، او عاشق خدا ميشود و بالاترين لذّت براي يک عاشق اين است که با معشوق خودش حرف بزند و لذّت بالاتر آن است که معشوق توجّه به مکالمۀ با او داشته باشد و از آن بالاتر و محبوبتر، حرف زدن معشوق با عاشق است. به اندازه فرزند خویش خدا را دوست داشته باشیم اگر انسان به اندازۀ فرزند خويش خدا را دوست داشته باشد، از حرف زدن با خدا و حرف زدن خدا با او لذّت ميبرد و اگر چنين محبّتي در کار باشد، امکان ندارد نماز شب نخواند و هنگام سحر خواب بماند. بزرگترین مصیبت؛ لذت نبردن از مناجات با خدا بزرگترين مصيبت براي انسان اين است که از مناجات با خداي خويش لذّت نبرد. حضرت موسي«عليهالسّلام» براي مناجات با خدا ميرفت، يک بيادبي به او گفت: از طرف من به خدا بگو: چقدر گناه کنم و تو کيفر نکني؟! حضرت موسي«عليهالسّلام» رفت، مناجات کرد و قصد بازگشت داشت که از سوي خداي متعال خطاب شد: چرا پيام بندهام را نميرساني؟ گفت: خدايا تو ميداني او چه گفت. خداوند فرمود: به او بگو: بالاترين بلا را بر تو نازل کردهام و تو نميفهمي! بلا و کيفر تو اين است که از مناجات با من لذّت نميبري و تو توجّه به اين مصيبت نداري. شما مي توانيد آخرين اخبارايران و جهان رادر"واحداخبارواطلاع رساني راسخون"مشاهده نماييد. 997 منتظراخبار، انتقاد وپیشنهاد شماهستیم: آیت الله مظاهری زعیم حوزه علمیه اصفهان ارتباط با خدا اطمینان دل
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 280]