واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: فرد- ترجمه لادن نصيري: مهم نيست كه شما چقدر براي تغيير برخي روزها تلاش ميكنيد زيرا بعضي از آنها وحشتناك و ترسآور هستند. روزها بد شروع ميشوند و شرايطي براي بهترشدن وجود ندارد و حتي گاهي اوقات با خاطراتي تلختر پايان ميپذيرند. اين نوع روزها ذهن شما را مشغول كرده و منابع محدود شما را به هدر ميدهند و روزشمارتان را ويران ميكنند. برخي مردم حالتي كه ذهن در اين نوع روزها دارد افسردگي مينامند يا ميتوان به طور ساده به داشتن يك روز بد از آن ياد كرد. با وجود آنكه گاهي اوقات توضيحات منطقي وجود دارد اما در بيشتر موارد به نظر ميرسد كه اين روزها بدون خواست ما به وجود آمده و ما نميفهميم كه چرا و چگونه وارد زندگي ما شدهاند. شما در اين زمانها چه ميكنيد؟ چگونه با روزهاي بد كنار ميآييد؟ چه روشهاي مناسبي را براي دوركردن اين روزها يا حداقل كاهش درد و سردرگمي آميخته با اين روزها مورد استفاده قرار ميدهيد؟ راه حل كنار آمدن با اين روزها (هفته يا ماه) يادآوري و بهخاطرداشتن اين مسئله است كه اين ايام زودگذر هستند. مهم نيست كه اين روز چقدر بد است زيرا در نهايت تمام ميشود حتي اگر با يك مشكل هميشگي سر و كار داريد، بهخاطر داشته باشيد كه روزي به پايان ميرسد! البته ممكن است كه اينطور بهنظر نرسد و شما قادر به ديدن هيچ نور اميدي در انتهاي راه نباشيد، ممكن است احساس كنيد كه زندگيتان يك كلاف به هم پيچيده بزرگ است و اين مشكل هيچگاه برطرف نميشود. اما هيچيك از اينها درست نيستند. اين مشكل هم چه زود و چه دير ميگذرد. همه ما دستورالعمل يك زندگي خوب را ميدانيم؛ عبارت مصرف غذاهاي سالم، ورزش، داشتن وزني مناسب و ... و اگر اين چيزها را با مفاهيم درستي از آنها در نظر بگيريم، عالي هستند. با وجوداين در حال حاضر شما به چيزي نياز داريد كه از مشكلات دورتان كند؛ آن هم همين امروز. با اميد آنكه فردا روز بهتري خواهد بود. هورمونهاي شما در حال افزايش هستند، در حالت كشمكش قرار داريد و هيچ آسايشي به چشم نميخورد. چه بايد كرد؟ بستنياي را كه به شدت دوست داريد بخوريد. چرا؟ بدن شما به يك درمان شيميايي به منظور خنثيكردن احساساتتان است، بدن شما ميداند و خود شما نيز به طور غريزي ميدانيد كه بستني قيفي، شيريني خشك، شيريني خامهاي و يا يك بسته چيپس باعث افزايش قند خون ميشود كه به شما به طور آني كمك ميكند تا احساس بهتري داشته باشيد. حداقل در اين لحظه شما احساس بهتري خواهيد داشت و ممكن است اين تمام آن چيزي باشد كه شما براي گذراندن آن ساعت يا لحظه كه همه چيز بد به نظر ميرسد، نياز داشته باشيد. يك فيلم قديمي غمانگيز و گريهآور ببينيد و تا ميتوانيد گريه كنيد. احتمالا شيشه احساسات شما پر شده است. پس از تماشاي صحنه ندامت و افسوس و گريهكردن براي لحظات احساسي فيلم، حالتان بهتر خواهد شد. رهايي چيز بسيار خوبي است و بدن شما مشتاقانه منتظر به دست آوردن فرصتي براي خاليكردن احساسات سركوب شده است. تمام روز در رختخواب دراز بكشيد. ممكن است خسته باشيد و كارهاي زيادي كه انجام دادهايد به چشم نيايند. بدن شما ساز خوشآهنگي است كه به توجه و مراقبت ويژه نياز دارد. اخيرا چگونه با بدن خود رفتار كردهايد؟ تغيير كنيد! برويد و به همراه تمام چيزهاي نادرستي كه در زندگيتان وجود دارد زندگي كنيد. بله، معمولا زياد فكركردن در مورد اين مسائل جالب نيست، اما گاهي اوقات بايد با چيزهاي بد رودررو شد. شايد قبلا از رويارويي با برخي موضوعات دوري كردهايد و به همين خاطر اكنون آمدهاند كه شما را به دام بيندازند. شايد شما به پول آلوده شده يا در مسائل مالي دچار مشكلات زيادي شدهايد. مسائل مالي خود را مرور كنيد، ببينيد چرا تلفن شما هميشه در خطر قطعشدن قرار دارد يا چرا قسط وامتان در سال پيش 30 روز تاخير داشته است. نه، رويارويي با اينها آسان نيست اما شما پس از صحبت درباره آنها و حل و فصل كردنشان احساس بهتري خواهيد داشت. بنشينيد و با هزينههاي خود براي پرداخت قرض كنار بياييد. زمانهايي را كه بايد «نه» بگوييد در خاطر داشته باشيد. مانند نهگفتن به خريدهاي غيرضروري يا خريد يك ماشين جديد يا حتي نه گفتن به شغل فعليتان. موقعيت خود را شناسايي كرده و ببينيد براي بيرون آمدن از مخمصههاي مالي يا شغل نوميدانه خود چه كار ميتوانيد بكنيد. بنشينيد و به تمام كساني كه با شما بدرفتاري كردهاند، كاملا فكر كنيد. شايد وجود يك روز مشوش و تيره باعث شود كه شما بفهميد كساني را كه دوست خود ميپنداشتيد، دوستانتان نيستند. به تمام كارهايي كه براي آنها انجام دادهايد و به كارهاي جزئي و كمي كه براي آنها انجام دادهايد و به كارهاي جزئي و كمي كه آنها در عوض براي شما انجام دادهاند، فكر كنيد. تمام چيزهاي منفي، زشت و كريه را كه آن شخص در مورد شما گفته است به خاطر بياوريد و سپس نياز خود را براي دوريكردن از آن شخص در نظر بگيريد. ببينيد كه آنها چگونه زندگي شما را مسموم كردهاند و بگذاريد كه بروند. به تمام چيزهايي كه شما را به اين روز كشاندهاند فكر كنيد. به اينكه چه كسي چه كاري را انجام داده، شما چه كار خطايي كردهايد، چه چيزي را نميخواستيد و خواهان رويارويي با آن نبودهايد و ... اگر نياز داريد، گريه كنيد. اگر لازم است عصباني شويد و سپس براي تغيير آن چيزهايي كه ميتوانيد، تلاش كنيد. قبول كنيد كه از پس بعضي چيزها برنميآييد و با بقيه چيزها به راحتي زندگي مي كنيد. دلتنگبودن براي مدتي كوتاه مسئلهاي ندارد زيرا يادآور اين حقيقت ساده است كه اكثر روزهاي بد، نتيجه ماههاي بد، سالهاي بد،انتخاب و موقعيت بد بوده است و دلتنگبودن فرصت خوبي براي دريافت اين حقيقت است. گاهي در كشاكش مشكلات بهتر ميتوانيد ببينيد. اغلب روزهاي بد نتيجه يك بدبختي بزرگ نيستند معمولا يك دليل منطقي و واقعي وجود دارد كه چرا اين روز، روزي است كه به تمام روزهاي بد خاتمه ميدهد. جايي در زندگيتان چيزي با مشكل روبه رو شده و شما بايد آن را درست كنيد. به علائمي كه بدن و ذهنتان در اين روزها براي شما ميفرستند، توجه نكنيد و برخي سرنخهاي مهم در زندگيتان را در نظر نگيريد. ذهن و بدن شما سعي دارند كه به شما چيزي بگويند. به اين علائم توجه كنيد و راههاي درست را انتخاب كنيد.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 365]