واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: از آنها، اثر عجیبی است از یك كارگردان هندی كه بسیار برای ساخت فیلم خود زحمت كشیده و البته جای شكرش باقی است كه نتیجه زحماتش را در محصول نهایی، بهچشم دید.... رویا در بیداری«تار سم سینگ» كارگردان جوان هندی با ساخت اثری به نام The Fall «سقوط» ثابت كرده است كه آینده سینما را نسل جوانی تشكیل میدهد كه بدون دغدغهای به نام «تهیه كننده» راه مستقل خود را در پیش گرفته است، راهی كه سینمای آینده جهان را به نام جوانان سند خواهد زد.سینمای جهان مملو از فیلمهای گمنام، اما مهم و زیبایی است كه با تماشای هر كدامشان تعریف سینما برایتان عوض میشود یا سینما در ذهنتان، شكل و رنگ دیگری به خود میگیرد. با این حال برخی از همین فیلمهای كمتر شناختهشده را باید بارها مرور و به دیگران پیشنهاد و معرفی كرد تا از لذت تماشای پنجرهای روبهرویایی حقیقی محروم نمانند. یكی از آنها، اثر عجیبی است از یك كارگردان هندی كه بسیار برای ساخت فیلم خود زحمت كشیده و البته جای شكرش باقی است كه نتیجه زحماتش را در محصول نهایی، بهچشم دید. فیلم The Fall «سقوط» آنقدر ایده خوب، محكم و وسوسهكنندهای دارد كه كارگردان توانسته به واسطه آن، اشخاصی مثل دیوید فینچر و اسپیك جونز را برای سرمایهگذاری روی فیلمش مجاب كند. خونسردی همیشه بد نیست!تهیهكنندگان سینما اغلب دوست دارند با كارگردانانی كار كنند كه فیلم را در كوتاهترین زمان ممكن و با كمترین خرج و مخارج بسازند. با آن كه این تمایل در سینمای جهان و بویژه در ایران زیاد دیده میشود، ولی گاهی برعكس تهیهكنندهای هم پیدا میشود كه پای وسواس و آرمانگرایی كارگردان میایستد و با اعتماد به او،سبب میشود فیلم متفاوت و چشمگیری در سینما تولید شود. در كشور ما نمونه خوبش فیلم «درباره الی» بود كه تهیهكنندهاش، 4 ماه تمام به اصغر فرهادی (كارگردان) فرصت داد تا به نتیجه مطلوب خویش در ساختار كیفی، حسی و بصری اثر برسد كه نتیجهاش شد اثری ماندگار در سینمای ایران. در سینمای جهان نیز میتوان فیلمهایی یافت كه با زمان طولانی تولید، تبدیل به آثاری ماندگار و چشمنواز شدهاند. «سقوط» یكی از آنهاست. كارگردان فیلم در كمال خونسردی و با حوصله تمام، 4 سال وقت صرف ساخت فیلمش كرد تا تكتك پلانهایش دیدنی، بكر و خلاقانه باشند. لوكیشنهای فیلم، هیچ كدام كامپیوتری و ساختگی نیستند. تمام مكانهایی كه در فیلم میبینید، واقعیاند و اصلا به خاطر همین تعدد لوكیشن، فیلمبرداری «سقوط» این همه طول كشیده است. شاید تعجب كنید، اما بهتر است بدانید این فیلم در 26 لوكیشن مختلف از 18 كشور جهان شامل آفریقای جنوبی، چین، مصر، اندونزی، تركیه، ایتالیا، بولیوی، هند و... ساخته شده! از این رو شما در این فیلم، تنوع سبكهای معماری جهان را از چین و آمریكای جنوبی تا هند و حتی همین ایران خودمان مشاهده خواهید كرد. كارگردان هم البته در بهكارگیری تصاویر زیباییشناسانه از بناهای موجود در فیلم و تكنیك فیلمبرداری، آنقدر ماهرانه و باذكاوت عمل كرده كه سخت میتوانید از پلانی در فیلم بگذرید. تركیب رنگها و قاببندیها، چیدمان وسایل صحنه و جایگیری بازیگران در هر نما، هوش از سر شما خواهد برد تا حدی كه میتوان «سقوط» را به یك شعر تصویری تعبیر كرد. میدانیم كه برایتان جالب شده تا با كارگردان چنین شاهكاری آشنا شوید. خالق این اثر روحنواز، «تا رسم سینگ» اهل هند است. وی در 3 سالگی همراه با والدینش به ایران مهاجرت كرد و اندكی بعد برای ادامه تحصیل، ابتدا به هیمالیا، سپس به آمریكا رفت تا آنجا درس سینما بخواند. سینگ تاكنون فقط 2فیلم ساخته است. نخستین فیلمش (محصول سال 2000)، «سلول» نام داشت، درامی جنایی ـ پلیسی با حضور جنیفر لوپز و البته چندان جدی هم گرفته نشد. 4 سال بعد وی شروع به ساخت فیلمی یكسره متفاوت با اثر قبلیاش كرد كه تولید این فیلم، سالها وقت و سرمایه شخصیاش را گرفت. هرچند سینگ نشان داد آنها را بیهوده بههدر نداده و بر آنچه در ذهنش جوشیده، كاملا واقف بوده است. افسانه یك بدلكاراما داستان فیلم «سقوط» درباره چیست؟ شنیدن داستان آن خالی از لطف نیست و تازه شما را بیشتر برای تماشای فیلم، سر ذوق میآورد: «در دهه 20 میلادی، در بیمارستانی واقع در لوسآنجلس، دختر 5 ساله شاداب و بازیگوشی به نام الكساندریا به خاطر شكستگی دست، بستری است. او در سركشیهایش به گوشه و كنار بیمارستان با «روی والكر» آشنا میشود؛ بدلكاری كه هنگام عملیات بدلكاری خطرناكی (البته برای دلبری از دختر مورد علاقهاش)، از روی پلی سقوط كرده و از كمر به پایین فلج شده است! والكر ناخواسته شروع به بازگویی داستانی برای دخترك میكند كه او شیفتهاش میشود و پس از آن هر روز برای شنیدن ادامه داستان به والكر سر میزند، اما «روی» به دلیل از دست دادن معشوقهاش ـ كه اكنون به هنرپیشه معروف فیلم دل باخته ـ فقط به خودكشی فكر میكند. او برای رسیدن به این مقصود از قرصهای مرفین استفاده میكند و برای دستیابی به آنها الكساندریا را طعمه میكند تا در ازای شنیدن ادامه قصه، قرصها را برایش بدزدد!».خب، البته آنچه از داستان فیلم برایتان گفتیم، فقط شاخه فرعی ماجرای فیلم است. داستان اصلی كه بیشترین بخش فیلم را هم شامل میشود، شرح حال 6 مرد با ملیتهای گوناگون است كه برای كشتن «اودیوس»، حاكم سنگدلی كه به هر كدامشان آسیبی رسانده، همقسم شدهاند. در روایت این افسانه، كمكم حقیقت و رویا با هم تلفیق و در نهایت یكی میشوند. فلاشبكهای فیلم (به قصه والكر) از فضایی سوررئال تبعیت میكند. رنگ و نورهای فیلم آنقدر خوب درهم آمیختهاند كه نمیتوان منكر مرز باریك رویا و بیداری شد.نام فیلم «The Fall» نیز با آن كه «پاییز» هم معنا میدهد، اما اینجا مفهوم دیگرش یعنی «سقوط» مد نظر بوده است. این واژه، نمودهای عینی و ذهنی بارزی در فیلم دارد كه از همان نمای ابتدایی و آغاز تیتراژ به آن اشاره میشود؛ جایی كه «روی والكر» بدلكار از بالای پل سقوط میكند و پس از آن مدام سقوطهای كوچك و بزرگی در فیلم دیده میشوند: سقوط الكساندریا از لبه میز كمد هنگام دزدیدن قرصها كه منجر به شكستن سر و پایش میشود، سقوط پرنسس محبوب مرد هندی كه در هزارتوی قلعه «اودیوس» اسیر شده و... .
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 647]