واضح آرشیو وب فارسی:ایسکانیوز: معصوميت از دست رفته(يادداشت)
كيهان: روزنامه اعتماد روز پنجشنبه يادداشتي را از آقاي مهندس علي اصغر خداياري، معاون اسبق دانشجويي دانشگاه تهران در خصوص مسائل اخير دانشگاه زنجان منتشر نمود. آقاي خداياري در آن يادداشت تلاش دارد، در قياسي مع الفارق رفتار ناشايست و غيراخلاقي معاون دانشجويي بركنار شده و حوادث پس از آن را ناشي از آموزه هاي استاد مصباح يزدي(!) تلقي كند! و توضيح نمي دهد كه چگونه توصيه هاي استاد مصباح بر حفظ حرمت دانشگاه ها و رعايت اخلاق اسلامي توانسته است حركت غيراخلاقي دانشگاه زنجان را درپي داشته باشد! و چگونه مي توان ترويج بي بندوباري برخي از مدعيان اصلاحات و يا حمايت تلويحي و بعضاً صريح آنان را از اين بي بندوباري ها در پيدايش حركت زشت ياد شده بي تأثير دانست؟!
هنگامي كه يادداشت آقاي خداياري را مطالعه مي كردم، ناخودآگاه خاطره اي از دوران مسئوليت ايشان در حوزه معاونت دانشجويي دانشگاه تهران و تلاش هايشان براي حفظ قداست و معصوميت فضاي دانشگاه(!) يادآورم شد كه ذكر آن را براي ثبت در تاريخ حركت جريان مدعي اصلاحات در حراست از فضاي فرهنگي دانشگاه ها لازم مي دانم:
تيرماه 81 از سوي دكتر رضا فرجي دانا، رئيس وقت دانشكده فني دانشگاه تهران به عنوان مدير پرديس شماره 2 دانشكده فني دانشگاه تهران واقع در خيابان كارگر شمالي منصوب شدم. يكي از برنامه هاي خوب و قابل تقدير دكتر فرجي دانا، حاكم نمودن اخلاق آكادميك بر فضا و مناسبات دانشگاه بود و بر همين اساس از مديران خود دعوت مي نمود تا با طراحي و اجراي برنامه هاي متناسب، مسير كلي حركت دانشگاه را بر مدار گسترش اخلاق آكادميك قرار دهند.
طي روزهاي آغاز مسئوليتم با يك معضل عجيب در پرديس شماره 2 دانشكده فني روبرو شدم. عليرغم آن كه اين پرديس بيش از 70 درصد فعاليت هاي آموزشي دانشكده فني را شامل مي شد اما كاملاً مانند يك جزيره جدا افتاده از دانشگاه تهران، به مركزي براي مانور آخرين نمونه هاي آرايش موي سر و لباس و به يك سالن مد واقعي تبديل شده بود. اختلاط در بوفه و تريا، مسابقه سرعت ماشين هاي آخرين مدل برخي دانشجويان مرفه در خيابان هاي پرديس، گزارش هاي متعدد نگهبانان پرديس از خلوت گزيني برخي دانشجويان دختر و پسر در كلاس ها پس از ساعت فعاليت آموزشي، به همراه داشتن سگ از سوي برخي دانشجويان هنگام ورود به محيط دانشگاه، صورت هاي آرايش كرده و مانتوهاي عجيب و غريب برخي دختران دانشجو، بسياري از اساتيد و دانشجويان علاقمند به فضاي مقدس آموزشي دانشكده فني- به عنوان تنها دانشگاهي كه سنگفرش هايش به خون شهيدان آغشته است- را نگران كرده بود و نگراني هاي خود را در جلسات مختلف اعلام مي نمودند.
اينجانب در مرداد ماه 81 گزارشي مفصل را در خصوص شرايط ناهنجار پرديس شماره 2 دانشكده فني و لزوم دفاع از معصوميت دانشگاه به دكتر فرجي دانا و معاون اداري مالي وي- مهندس قرباني اصل- ارائه دادم و در اين گزارش صدور مجوز استخدام 4 نگهبان خانم را براي استقرار در ورودي هاي اصلي پرديس و اعمال قانون نسبت به حريم شكنان محيط دانشگاه خواستار شدم كه با حمايت جدي و قاطع دكتر رضا فرجي دانا اين مهم ميسر شد.
مقدمات كار فراهم آمد و از ابتداي مهرماه 81 با صدور اطلاعيه اي از طرف مديريت پرديس شماره 2، موضوع لزوم توجه بيشتر دانشجويان به حرمت فضاهاي دانشگاهي و رفتارهاي علمي مورد تاكيد قرار گرفت و آغاز به كار تيم جديد انتظامات با كادر بانوان نيز رسما اعلام شد.
صدور اين اطلاعيه و استقرار تيم انتظامات جديد همان و حملات برخي نشريات دانشجويي كه بعدها از آشوبهاي خرداد 82 سر برآوردند همان! در مهرماه 81 دكتر محمود نيلي احمدآبادي به عنوان رئيس دانشكده فني منصوب شد. چند روزي از انتصاب وي نگذشته بود كه به دفتر رييس دانشكده فني احضار شدم. آقاي دكتر نيلي احمدآبادي بسيار نگران بود و با رونمايي نامه محرمانه آقاي علي اصغر خداياري معاون دانشجويي وقت دانشگاه تهران كه به شدت نسبت به اعمال قانون در پرديس شماره 2 دانشكده فني اعتراض نموده و آن را از اختيارات حوزه رياست دانشگاه مي دانست از بنده خواست كه بي سروصدا بساط شرايط جديد را جمع كنم!
اينجانب نيز در پاسخ به رئيس دانشكده فني اظهار نمودم كه اين طرح در شرايطي بسيار محترمانه اجرا مي شود و تنها 3 الي 4درصد از دانشجوياني كه شرايطي مناسب ندارند را دربرگرفته است و تاكنون نه تنها هيچ گزارشي از برخورد نامناسب تيم جديد انتظامات دريافت نشده بلكه بسياري از دانشجويان از رفتار صميمانه و دوستانه آنان نيز تقدير كرده اند. در عين حال تعطيلي اين طرح باعث خواهد شد تا آن عده از نشريات دانشجويي كه طي اين مدت انواع و اقسام برچسبها نظير «فاشيسم»، «گروه فشار» و... را به سمت مجريان طرح نثار كرده اند، احساس پيروزي نموده و آن گاه فضاي دانشگاه نسبت به گذشته در شرايطي نامناسب تر قرار گيرد. لذا با پافشاري بر موضع خود از رئيس دانشكده فني دعوت نمودم كه در صورت اصرار بر توقف اين طرح، ابتدا بنده را معزول نموده و سپس مسئول جديد، طرح را متوقف نمايد.
آقاي دكتر نيلي احمدآبادي براي آنكه از فشار آقاي خداياري براي توقف طرح رهايي يابد موضوع را به شوراي فرهنگي دانشكده فني ارجاع داد و از اينجانب هم براي ارائه گزارش نتايج طرح در نشست شوراي فرهنگي دعوت نمود كه پس از حدود 3ساعت بحث و جدل ميان اعضاء شوراي فرهنگي دانشكده فني، درخواست تداوم اجراي طرح به تصويب رسيد.
اينجانب در جلسه شوراي فرهنگي دانشكده فني كه با حضور نمايندگان تشكلهاي دانشجويي، جهاد دانشگاهي و مديريت دانشكده تشكيل مي شد گزارش دادم كه تنها در هفته اول اجراي اين طرح 4درصد از دانشجويان تذكر دريافت كرده و طي هفته هاي دوم و سوم اجراي طرح، تعداد تذكرات صادره به كمتر از 2 درصد كاهش يافته كه حكايت از آن دارد با تداوم اين طرح مي توان به حاكميت فضاي اخلاقي مناسب در دانشكده اميد بست.
بله! در گذشته اي نه چندان دور دوستاني مانند آقاي خداياري كه امروز از معصوميت زخم خورده دانشگاه سخن مي گويند، از طرح هايي كه به دفاع از معصوميت دانشگاه مي پرداخت برآشفته مي شدند و با تمام توان از اجراي آن جلوگيري مي نمودند. فراموش نكنيم سقوط اخلاقي يك شبه حاصل نمي شود، اين وضعيت محصول نگاه مديراني است كه «ارزش» را به «هنجار» فرو كاستند و نسبيت گرايي معرفتي و اخلاقي را در دانشگاه هاي ما دامن زدند.
شنبه 1 تير 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایسکانیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 145]