واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون: تحرك اخير فتنهگران در 25 بهمن موجب بركات جاودان ديگري براي انقلاب اسلامي و نظام مردمي برخواسته از خون شهدا و تلاش مجاهدان خواهد شد اين خود گوري بود كه با دستان پليد موسوي و كروبي براي خود آنان و ايادي و اصحاب فتنه كنده شد و گريزي از آن نيست. عده معدودي ضد انقلاب داخلي با هدايت سرويسهاي جاسوسي رژيم صهيونيستي، آمريكا و انگليس روز 25 بهمنماه، درست در تاريخ حمايت سلطنتطلبان از رژيم پهلوي در بهمن 57 ،براي رفع نگراني غرب و رژيم صهيونيستي نسبت به تحولات منطقه به ميدان آمده و سعي كردند كه فتنه مرده خود را زنده جلوه دهند. شكي در اين نبود كه وقتي غرب به انتهاي عجز خود در جهان اسلام رسيده و تمامي اين تحولات شگرف در جغرافياي اسلامي منطقه را ناشي از تفكرات انقلاب اسلامي ميداند، با استفاده از پادوهاي داخلي سعي كند تا قدرت پشت صحنه تحولات را به نوعي مهار كرده و خود را از فشار پديد آمده رهايي بخشد. از سوي ديگر تحرك - هرچند اندك و كم شمار - جريان فتنه در 25 بهمن ماه، اولين بار نبود كه سرسپردگي اين جريان نوكر غرب و سران و اصحاب آن به رژيم پليد صهيونيستي را به اثبات ميرساند و آنقدر حجم اخبار پيرامون رابطه فتنهگران با سرويسهاي جاسوسي فراوان است كه كمتر كسي از كيفيت و كميت آن بيخبر مانده است. نگارنده اين سطور اما با چهار زاويه، در پي نگرش به وقايع 25 بهمن است. 1- عليرغم تلاش وسيع و همه جانبه سرويسهاي اطلاعاتي و امنيتي رژيم صهيونيستي، آمريكا و اسرائيل در به خط كردن تمامي گروهكهاي تابلودار ضد انقلاب اعم از سلطنتطلبان، كومله، منافقين، بهاييها، ريگي و... براي افزايش جمعيت ميداني فتنه در 25 بهمن و بسيج تمامي امكانات تبليغاتي و رسانهاي ماهوارهاي و سايبري و... در تهييج مردم به شركت در بلواي 25 بهمن، آنچه در كف خيابان به وقوع پيوست اساساً نسبتي با اين حجم فعاليت نداشت، به طوريكه آشكارا، كفگير به ته ديگ خورده دشمنان را به رخ كشيد. آنچه در وسط ميدان در 25 بهمن به وقوع پيوست، حضور سازماندهي شده گروهكهاي عملياتي براي اقدام ضد امنيتي عليه نظام و انقلاب اسلامي بود كه قلّت تعداد آنان نيز قابل توجه بود. افرادي كه در صحنه حضور داشتند گواهي ميدهند، حاضران، براي آشوب و اغتشاش برنامهريزي شده، برنامه داشتند ولي به دليل عدم پوشش مردمي براي اين اغتشاشات، تنها چند سطل آشغال آتش گرفته نصيب آنان شد. همگان ميدانستند آنان كه آمده بودند درصدد آن بودند تا يك خيابان ولو كم عرض را از آن خود كنند و با زعم پيوستن توده ملت به آنان، اين روند را تا پاسي از شب ادامه دهند. هدف سلسلهدار كردن اغتشاشات بود تا بدين وسيله در مشابهتسازيهاي ناروا و ناصحيح، پيامهاي ناقصي به دنيا مخابره نمايند. اما آنچه به وقوع پيوست نتوانست اهداف تعيين شده حداقلي آنان را نيز برآورده كند. چنين شد كه حتي بيبيسي فارسي و VOA آمريكا هم لب به اعتراف گشوده و از اينكه آشوبها حتي به سرشب هم كشيده نشد، ابراز نگراني كردند. از سوي ديگر اين همه تجهيزات و امكانات صرف شد، همه استعدادها فراخوان شد، اما حتي يك كوچه چند متري نيز از تهران چند ده كيلومترمربعي، حتي براي لحظاتي در اختيار آشوبطلبان قرار نگرفت،و اين شكستي سنگين براي اين پروژه فراخوان خواهي موسوي و كروبي - ابزارهاي دست سرويسهاي جاسوس - تلقي شد. ضمن آنكه جاسوسان خارجي اين بار بارها نفاق آلوده بر هوشمند بودن طراحي 25 بهمن تأكيد كردند اما با توجه نه شناخت فعلي از موسوي و كروبي، طراحي هوشمند با عقل آنان جدا بعيد به نظر ميرسد و اين خود دليلي بر وابستگي مسئولان فتنه به ايادي غرب تلقي ميشود. از دگر سو نيز اين خود دليلي بر تمام شدن فتنه بود. فتنهاي كه حتي با جعل خبر از سوي سايت متعلق به حسن روحاني مبني بر اعطاي مجوز از سوي وزارت كشور به فتنهگران نيز در تهران چند ميليوني، در زمان پيك حضور مردم در خيابانها، حتي با بهانههايي كه هيچ تعارضي نيز با نظام و انقلاب اسلامي نداشت - حمايت از مردم مصر و تونس -، در پرترددترين نقاط شهر و حتي جرقهآميزترين نقاط آن، نتواند جميعتي براي اشغال چند كوچه تهيه كند. فتنه هيچ نداشت كه از هيچ خود دفاع كند. اين رسوايي براي فتنهگراني كه به جمعيت صد هزار نفري خود در 25 خرداد 88 ميباليدند خود رسوايي افزونتري است كه نشان ميدهد يكسال پس از 22 بهمن 88، آنان كه داعيهدار به راه اندازي انقلاب مردمي بودند، براي اجراي عمليات خرابكاريشان هم كه محتاج به پوشش مردمي بودند نتوانستند جمعيت مورد نظر خود را پاي كار آورند. فتنه 88 واقعاً مرده است و هيچ تنفسي نميتواند آن را احيا كند. تنفس شيطان كه جاي خود دارد. 2- از آنجا كه «و مكرو و مكرالله والله خيرالماكرين» به نظر ميرسد تحرك اخير فتنهگران در 25 بهمن موجب بركات جاودان ديگري براي انقلاب اسلامي و نظام مردمي برخواسته از خون شهدا و تلاش مجاهدان شود. اين خود گوري بود كه با دستان پليد موسوي و كروبي براي خود آنان و ايادي و اصحاب فتنه كنده شد و گريزي از آن نيست. موج غيرتخواهي، محبت و مودت انقلابي، خروش عاشورايي و جمعيت ملي مردم، اكنون به پا خواسته و مردمي كه تاكنون به اميد عملكرد قاطعانه دستگاههاي زيربط بودند، اينك خود به وسط ميدان آمده و بنابر آنچه شواهد آن اكنون مشاهده ميشود، اين حركات عمومي و مطالبات مردمي تا به ثمرننشستن آن، آرامش نخواهد يافت. اين تحركات ميمون و مبارك است. 3- علاوه بر آنچه گفته شد، نوع نگاه رسانههاي انقلابي مدافع آرمانهاي انقلاب و اسلام در بدو شروع تحركات ضد انقلابي 25 بهمن 57 داراي نقدهاي جدي و مهم است. انتظار آن بود كه به محض اطلاع از فراخوان رسواي سران فتنه، رسانههاي داخلي خودي و معتقد به مباني انقلاب اسلامي با احساس وظيفه انقلابي علاوه بر نقل صرف اخبار جريان فتنه با هدف انگيزش بخشي عمومي، ارتقاي سطح آگاهي عمومي نسبت به تحركات فتنهگران و بالتبع پاسداشت خروش انقلابي مردم به ميدان پا نهاده و همچون ماجراي پس از عاشوراي 88، گامي در مسير انقلابي مينهادند. كسي در اين شك ندارد كه اگر مردم، كوچكترين احساس خطري نسبت به فتنهگري و تحركات آنان ميكردند، خود پاي در صحنه نهاده و 25 بهمن را با خروش انقلابي خود - همچون آنچه از ابتداي شب تا به صبح در خيابان انقلاب و آزادي شاهد بوديم - از دست منافقين ميستادند. از سوي ديگر واضح است كه فتنهگران خود احساس كردهاند كه جرأت حضور در محلي كه مردم در آن حاضرند را نداشته و اساساً برنامهريزيهايشان بيش از پيش رسوا ميشد. چه آنكه حضور خودجوش مردم عليه فتنهگران كه بدون هيچگونه تبليغ رسانهاي و تجهيزات تبليغي از ابتداي غروب آفتاب به بعد صورت گرفت، دم فتنهگران را بر دوش آنان گذاشت و عرصه را از لوث وجود آنان پاك كرد. گرچه به نظر ميرسد اين بار ديگر تصور فراخوان دادن ضد انقلاب براي تجمع و آشوبطلبي در فرصتي ديگر نيز تصوري باطل و غير قابل تحقق خواهد بود - چرا كه ملت قصد جمع كردن بساط فتنهانگيزيهاي فتنهگران را دارد - اما اگر تجمعي در هر زمان با هر قصد و نيت و از سوي هر كس با هدف فتنهانگيزي عليه انقلاب اسلامي و نظام بخواهد فراخون داده شود، بيشك بايد از پتانسيل عظيم عمومي و آگاهيبخشي ملي در اين رابطه در رسانهها بهره برد و خروش انقلابي و غيرت عمومي را براي عدم شكلگيري آن استفاده كرد و نه آنكه با سكوت، فرصت فتنهانگيزي و عرض اندام به معاندين و ضدانقلاب داخلي و خارجي داده شود. 4- علاوه بر آنچه ذكر شد نكتهاي نيز پيرامون كم كاري دستگاههاي قانوني - از جمله دستگاه قضايي كشور - در برخورد با اصحاب فتنه حائز اهميت است. علاوه بر مطالبه عمومي و گسترده ملت مبني بر درخواست محكوميت سران فتنه كه به دلايل مصحلت كشور و سماحت نظام تا قبل از 25 بهمنماه متوقف ماند، معالاسف دستگاه قضايي كشور آنگونه كه انتظار آن ميرفت، برخورد شايستهاي نسبت به اصحاب، عناصر و حتي پادوهاي خياباني جريان فتنه صورت نداد. مگر اهانتآميزتر و جسارت بارتر از وقايع عاشوراي سال 88 در براندازي نظام و اقدام عليه امنيت ملي ميتوان تاريخي جستجو كرد و سؤال آن است كه كدام برخورد قاطع پشيمانكننده و تنّبهآميز با اين عوامل، اصحاب و شبكه براندازي عليه نظام اسلامي صورت گرفت؟ چند تن از عناصر فتنهگر كه متجاهرانه و متظاهر به براندازي نظام بوده، صراحتاً اعتراف به ارتباط با شبكههاي جاسوسي كرده و منافقانه پاي در صحنه مبارزه مسلحانه عليه نظام اسلامي نهادند، اعدام شده و يا حتي حكم سنگين دريافت نمودند؟ آيا جريمههاي چند ده و يا چند صد هزار توماني و يا حبسهاي چند ماهه براي براندازي نظام اسلامي و محكومان به اقدام عليه امنيت ملي كشور، خود نوعي تشويق به براندازي و اقدامات ضد امنيتي و به سخره گرفتن قانون و نظام و ملت نيست؟ مگر رئيس محترم دستگاه قضايي - كه به درستي معتقد به برخورد شديد با حاملان سلاح سرد است - مكرراً در مناسبات مختلف، حمل و استفاده از چنين سلاحهايي را با هدف اخافه الناس، مصداق بارز محاربه ندانسته و خبر از عزم قاطع دستگاه تحت مديريت خويش در برخورد با چنين افرادي نداده، پس آيا اقدام عليه امنيت ملي، طراحي كودتا، براندازي نرم، مقابله با اساس نظام اسلامي و هدم و هتك مقدسات و ارزشها، پايمال نمودن حقوق عمومي و حتي زمينهچيني براي اغتشاش و آشوب كه از سوي شبكههاي فتنهگران، ايادي داخلي و خارجي آنها، اصحاب فتنه و اطرافيان سران فتنه ساماندهي شده است، كمتر از حمل سلاح سرد در نزد رئيس محترم قوه قضاييه تلقي شده و حكم چنين افرادي كمتر از اعدام است؟ اين تازه علاوه بر اسناد معتبر و متقن جاسوسي و ارتباطگيري فراوان ميان عناصر و اصحاب فتنه با شبكههاي خارجي است كه به يقين در نزد مراكز اطلاعاتي، امنيتي و قضايي، فراوان از آنها موجود است. به نظر ميرسد تنها حكم حضور افراد فتنهجو در چنين صحنههايي - نظير 25 بهمن - كه با هدف كمك به دشمنان تابلودار مردم مسلمان ايران به ميدان آمدند، معادل محاربه و افساد فيالارض است تا چه رسد به شبكههاي بالايي و تحريككننده آنها. و در صورت پياده شدن چنين احكامي در موعد مقرر و با سرعت است كه ميتوان به تنّبهآميز بودن آن اميد بست. 998
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 229]