واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: حتی به دلیل ضربههای ناشی از زیر دست و پا ماندن این حیوان مهرههای گردنم آسیب دید و کار به عمل جراحی هم کشید هرچند در زمان وقوع این اتفاقات جزو خاطرات ناگوار به شمار میآید اما... کاش من هم در سریال "امام علی"(ع) بودمآرزو میکنم کار من به گونهای رضایت میرباقری را جلب کرده باشد که اگر تصمیم به تولید کار جدیدی داشت در هنگام بررسی نقشها به این موضوع فکر کند که آیا جعفر دهقان هم میتواند این نقش را خوب بازی کند یا نه. جعفر دهقان بازیگر نقش "مصعببن زبیر" با ابراز رضایت از اولین همکاری خود با داود میرباقری در مجموعه تلویزیونی "مختارنامه"، تاکید کرد آرزو دارد این همکاری در دیگر تولیدات این کارگردان تداوم داشته باشد. وی که این روزها در نقش ناصر قصاب سریال "سرزمین کهن" با کمال تبریزی همکاری دارد در گفتوگو با شبکه ایران از محبوبترین سریال این روزهای تلویزیون سخن گفته است و نقشی که قرار است در فینال این سریال سرنوشتی به موازات قهرمان قصه برای او رقم بخورد. اولین مواجهه شما با نقش چگونه بود. آیا شناختی نسبت به شخصیت مصعببنزبیر داشتید؟ فیلمنامه تقریبا مشخص بود و در صحبتهایی که با آقای میرباقری داشتیم ایشان کاملا رفتار فیزیکی، اجتماعی و فرهنگی این شخصیت را تشریح کردند و تمام وجوه این نقش را برای من روشن کردند. ضمن اینکه در روز فیلمبرداری قبل از ضبط هر سکانس حدود نیم الی یک ساعت با هم صحبت میکردیم و ایشان من را کاملا در جریان اتفاقات و حالوهوای سکانسهای قبل و بعد قرار میدادند. در همین جلسات راهنمایی و تحلیل نقش، فرمول خاصی هم برای ورود راحتتر به نقش ارائه دادند؟ کد خاص و ویژگیای که بیان شد این نکته بود که مصعب سردار خیلی قدری است؛ در حد مختار. و گریم آقای ولدبیگی تکمیل کننده این روند برای رسیدن به نقش بود... بله به شخصه از آقای ولدبیگی ممنونم. گریم هرچند زیاد سنگین نبود اما متفاوت و برای باور نقش تاثیرگذار بود. به هر حال گریم، لباس، طراحی صحنه و در مجموع فضاسازی مناسب یکی از مهمترین فاکتورها برای باور نقش از سوی بازیگر و مخاطب است. برای همین گریم حدود 4 الی 5 جلسه تست زدیم تا بالاخره با مشورتهای آقای اسکندری، ولدبیگی و میرباقری چهرهای که در "مختارنامه" شاهد آن هستید حاصل شد. حضور در گروه اشقیاء و اولیاء در ذهنیت مخاطبان این گونه آثار تاثیر بسزایی دارد. دیدن جعفر دهقان در نقشهای منفی و خاکستری برای بیننده تلویزیون تصویری ناآشنا و نامانوس نیست اما مصعب منفیترین نقش شما در کارنامه کاریتان است. ضد قهرمانی در مقابل قهرمان محبوب سریال؛ نگرانی از این بابت نداشتید؟ اگر قرار باشد کارنامه کاریام تکرار نقشهای مثبت باشد که کار خاصی به عنوان بازیگر انجام ندادهام. من هنوز در ابتدای این مسیر هستم و باید نقشهای متفاوتی را تجربه کنم. ضمن اینکه نقشهای منفی برای من، به عنوان یک بازیگر جذابیت بیشتری دارد چرا که به اعتقاد من اغلب این نقشها تک بعدی نیستند و بازیگر را وادار به موشکافی، چالش و تحقیق بیشتر برای درک درست نقش میکند. هرچند به تصور من ایندست نقشها برای مخاطب هم قابلباورتر است البته به شرط اینکه بازیگر به درک درستی از نقش رسیده باشد و درست و بهجا آن را ایفا کرده باشد. در ژانرهای تاریخی هم که کار کردهام این تنوع نقش وجود دارد. در "اصحاب کهف" نقشم کاملا مثبت بود، عزیز مصر "یوسف پیامبر" تقریبا خاکستری بود و خوشبختانه در "مختارنامه" این فرصت و محک برایم فراهم شد که نقش یک ضدقهرمان را بازی کنم. ضمن اینکه کار اصلی من در "مختارنامه" هنوز شروع نشده و چند سکانس پخش شده در حکم پیشدرآمد و معرفی این شخصیت بوده است. اما در همین سکانسهای پخش شده هم شاهد یکی از بهترین بازیها هم در کارنامه کاری شما و هم در جمع بازیگران "مختارنامه" بودهایم. بخصوص در سکانس خلوتتان با عبداللهبنزبیر و ترستان از نبرد با مختار. کیانیان و عربنیا به عنوان پارتنر مقابلتان چقدر در رسیدن به این موفقیت اثرگذار بودهاند؟ نقش بازیگر مقابل در نشان دادن ریاکشنهای درست و قابلباور بسیار مهم است. در قسمتهای پایانی بیشتر با عربنیا همبازی بودم اما با توجه به اشاره شما به این سکانس باید بگویم کیانیان خیلی کمک کردند و با هم مشورت و همفکری داشتیم که قطعا در قابلباور شدن آن موثر بود. این روزها مجموعه "آسمان همیشه ابری نیست" را هم به روی آنتن دارید. به اعتقاد خودتان پخش همزمان این سریال لطمهای به کاریزمای شخصیت مصعب وارد نمیکند. خیر چرا که ژانر و فضای این دو سریال متفاوت است، هرچند که من هم مثل شما معتقدم اگر همزمان پخش نمیشد بهتر بود. مریم مقدس، اصحاب کهف، یوسف پیامبر و مختارنامه؛ به نظر میرسد به یکی از بازیگران ثابت آثار تاریخی مبدل میشوید... من جزو طرفداران اینگونه آثار هستم و به تاریخ علاقمندم. ساخت آثار تاریخی آگاهی و شناخت مخاطبان را نسبت به دورهها مختلف تاریخی زیاد میکند. اما به عنوان بازیگر کاری پرزحمت و پردردسر است، اسبسواری و شمشیربازی و...که اغلب خالی از مخاطره و حادثه هم نیست. بله همانطور که اشاره کردید آثار تاریخی کار پرزحمتی است. من هم در جریان تولید تجربههای پیشین بارها از اسب افتادم و حتی به دلیل ضربههای ناشی از زیر دست و پا ماندن این حیوان مهرههای گردنم آسیب دید و کار به عمل جراحی هم کشید هرچند در زمان وقوع این اتفاقات جزو خاطرات ناگوار به شمار میآید اما در عین حال شیرین هم هست. یکی از خاطرات من در "مختارنامه" مربوط به صحنه غرق شدن مصعب در دریای خون دارالحکومه بود که خیلی دلهره در خصوص بر هم خوردن گریم و دستوپا گیر شدن لباسم در این سکانس داشتم اما با ترفند خوب طراح صحنه و آقای میرباقری این نگرانی از من گرفته شد. هرچند همانطور که پیشبینی میکردم شنلی که در این صحنه بر تن من بود دور دست و پا و گردنم پیچید و نفس کشیدن برایم سخت شد. به هر حال باید در فضای یکونیم متری تخت را به همراه خودم پایین میکشیدم و برای مدتی آن زیر میماندم در حالی که لباسم به شدت باد کرده بود و من را به سمت بالا میکشید. غیر از حوادث و خاطرات شیرین و تلخ، "مختارنامه" با توجه به محتوا و موضوع آن صحنههای به یاد ماندنی بسیار هم در قاب تصویر دارد. تاثیرگذارترین سکانس "مختارنامه" برای شما کدامیک از صحنهها بود؟ این سریال آنقدر سکانسهای زیبا و تاثیرگذار دارد که اگر بخواهم قبل از پخش به آن اشاره کنم حس میکنم حق صحنه را پایمال کردهام. اجازه دهید در زمان پخش خودتان به درک اثرگذاری این صحنهها برسید و پاسخ من هم بماند برای زمان پایان سریال. هر چند که به اعتقاد من همه صحنههای "مختارنامه" سرشار از پیام است و انتخاب سخت. "مختارنامه" جدا از دنیای بازیگری برایتان چه ویژگی و تمایزی نسبت به دیگر آثار دارد؟ به هر حال این سریال بخشی از تاریخ مغفول مانده شیعه را بیان میکند و از این جهت هم قابل تقدیر است. من هم به شخصه شناختی نسبت به مختار نداشتم و ذهنیت من از ایشان در حد همان شناخت اذهان عموم مردم نسبت به شخصیت مختار به عنوان انتقامگیرنده از دشمنان امام حسین(ع) بود و هیچ تصوری از سیاس بودن، کیاست، آیندهنگری و اعتقادات او نداشتم. اما اثرگذاری این شناخت به واسطه سریال "مختانامه" تا حدی بود که چندی پیش زمانی که به زیارت عتبات عالیات مشرف شدم خیلی علاقمند بودم که حتما قبر مختار را هم زیارت کنم که این اتفاق افتاد. همه اینها مرهون کار خوب آقای میرباقری است به اعتقاد من کسی که به سراغ کارهای تاریخی و مذهبی میآید برای رسیدن به هدف و مقصودش حتما باید عاشق باشد اگر نه بهتر است سراغ اینگونه آثار نیاید. با حس خاصی نسبت به همکاری با این کارگردان صحبت میکنید. به نظر میرسد تجربه "مختارنامه" و کار با میرباقری خیلی برایتان شیرین بوده است؟ بله و ای کاش این اتفاق زودتر از اینها رخ میداد. بعد از این تجربه دائم حسرت میخورم که کاش من هم در سریال "امام علی"(ع) بودم. آنقدر کار با این کارگردان شیرین و آموزنده است که فراموش شدنی نیست؛ هم به لحاظ اخلاق و هم به لحاظ تکنینک. بزرگترین درسی که من از همکاری با میرباقری آموختم صبر بود. به قدری با متانت و خوشاخلاقی کار پیش میرفت که به هیچوجه سنگینی کار را حس نمیکردیم. این انسان به قدری خوب و شریف است که آرزو میکنم کار من به گونهای رضایت میرباقری را جلب کرده باشد که اگر تصمیم به تولید کار جدیدی داشت در هنگام بررسی نقشها به این موضوع فکر کند که آیا جعفر دهقان هم میتواند این نقش را خوب بازی کند یا نه.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[مشاهده در: www.seemorgh.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 609]