واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: اعتماد:سلامت جامعه تاثيرپذير از سلامت خانواده35 درصد فرار جوانان بخاطر بدرفتاري والدين است فرناز قلعهدار يكي از مشكلات و تبعات رفتار نامناسب خانوادهها با فرزندان، برانگيختن حس لجاجت و مقابله به مثل در آنها است. بچهها وقتي به دنيا ميآيند پاك و معصوم هستند اما رفتار نادرست والدين و اطرافيان با آنها باعث ميشود كه فرزندان كمكم معصوميت و پاكي خود را از دست بدهند و به موجودي انتقامگر، سركش و ويرانگر مبدل شوند. اين ويرانگري و سركشي در درجه اول خود شخا و بعد بطور مستقيم پدر و مادر را در معرض هدف قرار ميدهد و آسيب آن بسيار جدي و جبران ناپذير است. فرار از خانه در مورد دختران و پسران يكي از همين آسيبهاي اجتماعي است كه عامل ناراحتي هاي روحي و رواني و جسمي براي شخا، والدين، خانواده و جامعه خواهد بود. خانواده در چنين موقعي خود را فنا شده ميبيند، آبرو و حيثيت و غروري را كه سالها جمعآوري كرده براحتي از دست ميدهد. نتايج تحقيقات آسيبشناسان اجتماعي نشان ميدهد كه خانوادهها بويژه والدين در تربيت فرزندان مسووليت سنگيني بر دوش دارند بخصوص در دوران كودكي و نوجواني كه دوران بحران روحي است والدين موظفند با ايجاد محيطي آرام و به دور از تنش با تدابيري صحيح ذهنيت و اخلاقيات فرزندان خود را بسازند. تحصيلات پدر و مادر، شغل آنها، نحوه رفتار با فرزندان، خودداري از رفتارهاي عصبي و تندخوييهاي ناگهاني و جلوگيري از كتك زدن فرزندان همگي نقش بسزايي در تربيت فرزندان دارد. يكي ديگر از عواملي كه باعث فرار دختران از خانه ميشود آشنايي با پسران است. پسراني كه بخاطر لذتجويي خود با دادن وعدههاي مختلف از جمله ازدواج دختران را مورد سوءاستفاده قرار ميدهند و دختراني كه در خانواده با كممحبتي، پرخاشگري والدين و رفتارهاي نامناسب روبرو هستند به محض آشنايي با يك پسر و شنيدن حرفهاي عاشقانه و وعده و وعيدهاي خوشبختي به سادگي و سرعت فريب ميخورند و فرار از خانه را ترجيح ميدهند. والدين بايد مراقب رفتار فرزندانشان باشند و با منطق و دليل آنها را راهنمايي كنند نه با خشونت و سختگيري عرصه را به او تنگ كنند. آمارها نشان ميدهد كه 35 درصد از دختران و پسران فراري بخاطر بد رفتاري والدين از خانه فرار ميكنند. 84 درصد دختراني كه از خانه فرار ميكنند به دليل نداشتن تجربه لازم و نشناختن دامها و فريبهاي اجتماع در همان روزهاي اول در ورطه رسوايي و هلاك مي افتند. دختران نوجوان نياز به راهنما دارند و بدون مشاوره نميتوانند راه صحيح زندگي را پيدا كنند و همين كه از خانه قهر يا فرار كردند و گرفتار نامحرمان شدند تازه به اشتباه خود پي ميبرند. آنها ميفهمند كه نبايد به هيچ كس اعتماد كنند، قدر پدر و مادر را ميفهمند چرا كه هر قدر هم خانه بد باشد تامين كننده امنيت جسمي آنها است. در يك تحقيق بر روي كساني كه بخاطر فرار از خانه دچار آسيب و صدمه شديد شدهاند متوجه ميشويم كه بيشتر آنها توقعشان از خانواده اين است كه موضوع فرار آنها را مانند يك راز در سينه نگه دارند و اين اشتباه آنها را به رخشان نكشند. آنها ميخواهند كه والدين يك فرصت ديگر براي زندگي در ميان خانواده به آنها بدهند و با كتك زدن و بدرفتاري باعث نشوند كه اشتباه قبلي را تكرار كنند. اما در اين ماجرا علاوه بر پدر و مادر و خانواده، مسوولان آموزش و پرورش و معلمان هم نقش بسزايي در راهنمايي دانشآموزان دارند شايد خيلي از مسائلي را كه پدر و مادر نتوانند براي فرزندانشان به صراحت بازگو كنند معلمان و مشاوران مدرسه بتوانند براحتي به بچهها آموزش دهند و تاؤيرش در بچهها بيشتر باشد. خانواده يك اجتماع كوچك است سلامت جامعه از سلامت خانواده نشات ميگيرد و پايهگذاري يك جامعه سالم از شكلگيري يك خانواده سالم و خوب آغاز ميشود. پدر و مادرها بايد تولد فرزندان و تربيت آنها را موضوعي فراتر از يك غريزه و وظيفه بدانند و آگاه باشند كه فقط فرزند داشتن مهم نيست برنامهريزي براي آينده و تربيت فرزندان بسيار مهمتر و شايد سختتر باشد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 384]