واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی: زن احساس عشق و احترام می کرد زیرا هر روز شوهرش برای تامین معاش زندگی بیرون می رفت و زندگیش را به خطر می انداخت. او از شوهرش انتظار نداشت که حساس باشد. کسب مهارت های ارتباطی از وظایف او نبود. کافی بود که شکارچی خوبی باشدو راه خانه اش را پیدا کند. چنین مردانی نیازی به مهارت های لازم در زندگی زناشویی نداشتند و به خاطر تامین معاش خانواده احساس احترام می کردند و زنها نیز از آنها قدردانی می کردند. در حالی که بقا و ادامه زندگی بسیار سخت بود، روابط زناشویی آسان بود. زن و مرد در شرایط متفاوتی زندگی می کردند. برای ادامه زندگی به یکدیگر وابسته بودند. غذا، پناهگاه و امنیت سبب می شدند که در کنار یکدیگر کار کنند زیرا تامین نیازهای اولیه به نقشها و مهارت های ویژه ای نیاز داشت. مردها نقش تامین کننده و حامی را ایفا می کردند در حالی که زنها در پرورش بچه ها و خانه داری تخصص داشتند این جدایی طبیعی بود. براساس شرایط زیستی و زیست شناختی، زنها زایمان می کردند و مسئولیت بیشتری برای پرورش و تربیت بچه ها بر عهده داشتند. مرد به این نقش زن احترام می گذاشت و به نوبه خود در دنیای پرخطر بیرون به شکر حیوانات وحشی می رفت و برای حفاظت از زن و فرزندانش نگهبانی می داد. گرچه مردها در روزهای سرد و یخبندان و یا زیر نور سوزان خورشید برای شکار بیرون می رفتند، اما به این فداکاری افتخار می کردند، زیرا به زنانشان احترام می گذاشتند و آنها را وسیله زاد و ولد می شمردند. از آنجائی که زندگی زناشویی زن و مرد برای امنیت و بقاء زندگی بود، وابستگی آنها به یکدیگر احترام و تحسین متقایل را به وجود می آورد. حالا زندگی کاملا تغییر کرده است. از آنجائی که برای امنیت و بقاء آنقدر به یکدیگر وابسته نیستیم، قوانین و شیوه های اجدادمان کهنه و منسوخ به نظر می رسند. برای نخستین بار در تاریخ، با مهر و محبت به هم می نگریم. خوشبختی، صمیمیت و عشق جاودان لازمه دوام زندگی مشترک هستند. آنچه مادرتان نمی توانست به شما بگوید و پدرتان نمی دانست، این است که چگونه بدون صرفنظر از نیاز خود، نیازهای احساسی همسرتان را برآورده کنید. این کارها با استفاده از مهارت های جدید ارتباطی میسر است.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 397]