محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828815820
موتور و موتورسواري ؛تخلف همه ي هويت
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: استفاده از موتور يكي از راحت ترين راه هاي حمل و نقل درون شهري در شهرهاي پر جمعيت و به خصوص شهر تهران است. ميدان گمرك ، گمرك موتورهاي تهران اگر تهراني باشي مي داني كه موتور فروش ها را در ميدان گمرك پيدا مي كني. اينجا يكي از دروازه هاي اصلي ورود به جمعيت حدودا سه ميليون نفري موتورسواران پايتخت است. ارزان و گران، با هر قيمتي مي توان يك موتور سيكلت نو يا دست دوم خريد. از موتورهاي آشناي هوندا كه حدود 500 كارخانه داخلي مجوز توليدقطعاتش را دارند و تازه اين آمار توليدي هاي زير پله اي را شامل نمي شود، تا انواع موتورهاي ژاپني و اروپايي كه «موتور كار» نيستند و براي تفريح به درد مي خورند. قيمت آنها از 2 ميليون تومان شروع مي شود و به بالاي 10 ميليون تومان هم مي رسد. موتورهاي هوندا هم بسته به كارخانه سازنده از حدود 200 هزار تومان به بالا قيمت دارند. موتور كار يعني يك موتور ارزان قيمت ساده كه سر صبح سوارش شوي و خيابان هاي شهر را بالا و پايين كني، يا بار و نفر و نامه پيك كني و آخر شب خسته و كوفته برگردي خانه. در بازار گمرك حتي مي توان با قيمت ارزان تر هم موتور دار شد. به قول يكي از فروشنده ها: اينجا مي تواني با چند بليط اتوبوس هم موتور بخري!! البته كه آقاي فروشنده مزاح مي كنند، اما ارزان ترين موتوري كه نشانم مي دهد يك هونداي 125 قراضه است كه تضمين مي كند «راه مي رود» و با چانه زدن به قيمت 45 هزار تومان هم راضي مي شود. ديگر به اين قراضه گي هم نه، يك موتور هونداي 125 به قيمت 280 هزار تومان خريدم. تصميم گرفتم براي تجربه يك روز موتور سواري ، يك موتور هوندا بخرم و غروب همان روز بفروشم. پيرمرد فروشنده تضمين مي كند :اگر تصادف نكنيد و سالم برگرداني، 35 هزار تومان كم مي كنم و موتور را پس مي گيرم. همراه با من دو جوان 17 -18 ساله هم يك موتور دسته دوم به قيمت 75 هزار تومان مي خرند. مي پرسم : موتور داشتن به چه كارتان مي آيد. يكي از پسر ها مي گويد : پدرم نمي داند كه موتور خريده ام. خودش در جواني موتور داشته و يك بار تصادف كرده بوده و دو ماه بيمارستان بوده. خيلي با موتور مخالف است و گفته اگر بفهمم خريده اي خودم موتورت رو آتش مي زنم!» مي گويم : «پس چرا موتور خريدي؟» دوستش مي گويد : «موتور خيلي لازم داريم. بايد وسيله مي گرفتيم . ما در كار پخش سيستم هاي كامپيوتري هستيم و هر روز چند جاي شهر مي رويم.» دوستش اما مي گويد: «نه خير!، موتور سواري دوست داريم و مي خواهيم استقلال داشته باشيم. همين» پاركينگ هاي اطراف ميدان گمرك شايد چندهزار موتور نو و دسته دوم را در خود جاي داده اند. ماهانه حدود 85 تا 90 هزار دستگاه موتورسيكلت در كشور پلاك مي شود كه اين تعداد در سال به يك ميليون دستگاه مي رسد. سهم تهران از اين تعداد روزانه 1500 موتور سيكلت است. ارابه هاي موتور دار مرگ؟ مشكلات اقتصادي ، سريع بودن حمل و نقل ، مصرف پايين سوخت، شور و حال سرعت و جواني و ... به هر دليل كه موتور دار شوي، نمي توان خطرات سوار شدن به اين وسيله را كتمان كرد. جمعيت ايران حدود يك درصد جمعيت جهان است ، اما به گزارش سازمان بهداشت جهاني متاسفانه حدود 2 درصد تلفات رانندگي دنيا در خيابان ها و جاده هاي كشور ما اتفاق مي افتد. بنا بر همين گزارش تصادفات جرحي در ايران 5 برابر ميزان استاندارد جهاني است. در 45 درصد اين اتفاقات، چرخ درب و داغان و لاشه يك موتور سيكلت هم ديده مي شود. پدر آن جوان راست مي گفت ، موتور وسيله بسيار خطرناكي است. طبق آمار پليس راهور ناجا، بيش از 30 درصد تصادفات موتور سيكلت منجر به فوت راننده يا راكب موتور مي شود. نوع رانندگي موتور سواران در بسياري از تصادفات موثر است. جعفر ستايش ولي پور سرهنگ نيروي انتظامي و كارشناس ارشد مهندسي راه و ترابري و ?افشين شريعت مهيمني استاديار دانشگاه علم و صنعت در مقاله اي به بررسي تلفات جاني تصادفات موتور سيكلت سواران پرداخته و نتيجه گرفته اند تصادفات جرحي موتور سواران در يك دوره 5 ساله 60 درصد رشد داشته است. ولي پور در مقاله اي ديگر به نام « بررسي و تحليل دلايل تصادفات موتور سيكلت ها در تهران» اشاره مي كند : حوادث موتور سيكلت ها بيش از 30 درصد آمار تصادف در كشور را شامل مي شود. رييس پليس راهور تهران نيز در گفتگويي با يكي از خبرگزاري هاي داخلي به آمار تصادفات اشاره كرده و گفته است : طي دوره اي شش ماهه منتهي به شهريور 1390 از حدود 71 هزار فقره تصادف پايتخت حدود 13 هزار فقره فوتي و جرحي بوده است كه از اين تعداد بيش از 6 هزار و 300 فقره مربوط به موتورسيكلتسواران بوده است كه به اين ترتيب بايد گفت سهم موتورسيكلت سواران از كل تصادفات فوتي و جرحي پايتخت چيزي حدود 50 درصد است. در گفتگويي با واحد مركزي خبر، سرهنگ روشني معاون هماهنگ كننده پليس راهور ناجا تهران نيز گفت: 23 درصد تصادفات منجر به فوت و 50 درصد تصادفات منجر به جرح مربوط به موتورسواران است . دليل اين آمار وحشتناك كاملا مشخص است: «متاسفانه 80 درصد موتورسواران قوانين و مقررات رانندگي را رعايت نميكنند. موتورسيكلتها هيچ گونه وضعيت خوبي ندارند به شكلي كه رانندگي نامناسب، آلايندگي هوا و تصادفات شديد آنها كه معمولا با كشته و مجروح همراه است به معضلي جدي براي تهران تبديل شده است» اين گفته هاي سردار حسن رحيمي است. رييس پليس راهنمايي پايتخت معتقد است: «اگر فكر عاجلي در اين خصوص صورت نگيرد، حتما با معضلات فراواني «روبرو خواهيم شد. عدم استفاده از كلاه ايمني در كنار استاندارد نبودن اين كلاهها، عدم رعايت قوانين و مقررات رانندگي توسط راكبان موتورسيكلتها همچون تردد در پيادهرو، عبور در مسير خلاف جهت، عبور از چراغ قرمز، تجاوز به گذرگاه عابر پياده و ... مهمترين تخلفات موتورسيكلتها در تهران است. تنها در جنگل موتور حالا ايستاده ام در ميدان گمرك تهران با يك موتور سيكلت نو. دور و برم جنگل موتور است. موتورها از هر طرف ويراژ مي دهند و صداي جيغ آشناي اگزوزشان توي گوش مي پيچد. صداي اگزوز موتورها آزار دهنده است. چه زماني كه در خانه خوابيده اي و موتور سوار همسايه با سرعت داخل كوچه مي پيچد، چه حالا كه وسط شلوغي شهر از در و ديوار موتور مي بارد. طبق استاندارها صداي موتور بايد حدود 35 دسيبل (واحد اندازه گيري صدا) باشد. اما بنا بر گفته يكي از سازندگان موتور سيكلت : شدت صداي موتورهاي توليد داخل گاه به 85 دسيبل هم مي رسد. سازمان كنترل ترافيك شهرداري تهران معتقد است «منشا 49 درصد آلودگي صوتي شهر تهران ، صداي اگزوز موتور سيكلت هاست. هندل مي زنم و موتور را با زحمت روشن مي كنم و بسم الله. آرام گاز مي دهم تا حدود 200 يا 300 متر جلوتر كه يك افسر راهنمايي مي پرد وسط خيابان و موتورم را توقيف مي كند. حيرتزده از اين كار افسر مانده ام كه مي بينيم حدود 50 موتور ديگر را هم توقيف كرده اند . دليل توقيف را كه مي پرسم افسر راهنمايي مي گويد: «كلاه ايمني كه نداريد، دستكش كه نداريد، مطمئنم گواهينامه هم نداريد.» با كلي قسم و آيه به افسر ثابت مي كنم خبرنگارم و همين ده دقيقه پيش موتور دار شدم.افسر مي گويد: خيلي از موتورسوارهاي ديگر هم مثل شما هستند. تصميم به موتور دار شدن مي گيرند و فكر مي كنند تنها خريد يك موتور سيكلت كافي است.اما هيچ كدامشان نمي دانند بر اساس قانون راهنمايي و رانندگي موتورسوار هنگام رانندگي بايد 16استاندارد لازم از جمله كلاه ايمني، دستكش، لباس محافظ و مواردي مثل اين را داشته باشد. حالا لباس محافظ و دستكش ارزاني خودتان، كلاه ايمني و بيمه شخص ثالث را نمي شود ناديده گرفت!.» بنده خدا راست مي گويد، كلاه ايمني نداشتم. همانطور كه موتور تازه خريده شده را بار يدك كش مي كنند ، افسر توضيح مي دهد : «طبق قانون پليس مي تواند تا زمان تهيه كردن بيمه نامه شخص ثالث موتور سيكلت شما را توقيف كند. اما نداشتن گواهينامه ديگر جرم است و تخلف محسوب نمي شود» موتورمان را بار زده اند. هم نگران فرجام اين گزارش شده ام و هم موتورم كه بار يدك كش شده و به پاركينگ منتقل مي شود. چاره اي نيست، بايد هم بيمه نامه تهيه كنم و هم يك نفر كه گواهينامه موتور دارد، موتور را بعد از پرداخت جريمه از پاركينگ تحويل بگيرد. افسر همانطور كه نگاهش به موتورهاي خيابان است كه آرام و منظم از مقابلش رژه مي روند ، مي گويد: « با شروع اجراي قانون جديد راهنمايي و رانندگي، استفاده از كلاه ايمني براي راكبان موتورسيكلت هم اجباري است . در قانون قديم راهنمايي و رانندگي، تخلفات تردد ممنوع، عبور از خط ويژه، عبور از پياده رو و صداي ناهنجار اگزوز منجر به توقيف موتورسيكلت مي شد، اما در قانون جديد علاوه بر اين تخلفات، حمل بار حجيم، حمل يدك و استفاده نكردن از كلاه ايمني هم براي راننده و هم سرنشين جريمه دارد. بار اول براي يك هفته و دفعه بعد براي يك ماه موتور به پاركينگ منتقل مي شود. افسر نشاني پاركينگ را مي دهد و ماشين پليس و خودرو يدك كش خيابان را ترك مي كنند. خيابان يكدفعه تبديل به جهنم صدا مي شود. از پياده رو و لابلاي ماشين ها موتورها ويراژ مي دهند. چراغ قرمز را رد مي كنند و انواع و اقسام بارهاي حجيم را بار زده اند. بعضي موتورها به اندازه يك وانت پيكان بار حمل مي كنند. چيزي كه آزار دهنده است ، همين رفتار خلاف موتورسواران است كه انگار جزوي از فرهنگ موتور سواري در كشور شده و تنها زماني آرام و قانونمند مي رانند كه لباس و كلاه سفيد افسر راهنمايي را ببينند. دكتر مولايي جامعه شناس و عضو هيأت علمي دانشگاه تهران معتقد است:« افسار گسيختگي در رانندگي موتور سوار ها و عدم توجه آنها به قوانين راهنمايي و رانندگي مي تواند آسيب هاي رواني و اجتماعي فراواني هم به خود موتورسوارها و هم به جامعه وارد كند. مردم وقتي مي بينند موتورسواران تقريبا هر كاري كه بخواهند در سطح شهر انجام مي دهند ، نسبت به اقتدار پليس بدبين مي شوند». به نظر مي رسد برخورد پليس با موتور سواران متخلف كم نيست ، اما آنقدر تخلف موتور سواران زياد است كه پليس در برخورد با تمام متخلفان ناتوان مي شود. شايد اشكال كار از سالهاي ابتداي دهه 70 بود كه موج شركت ها و كارخانه هاي توليد موتور سيكلت فضاي صنعت كشور را در نورديد و با وجود آنكه امروز از 500 كارخانه توليد قطعات موتور سيكلت كمتر از نيمي از اين تعداد فعال هستندِ، باز هم هجوم موتور سيكلت هاي ارزان قيمت و بي كيفيت به بازار باعث شده تا داشتن اين وسيله خطرناك حتي براي نوجوانان مقطع راهنمايي هم ممكن باشد. طبق آمار پليس و پس از تشديد طرح برخورد با موتورسواران متخلف، فقط در تهران روزانه حدود 500 موتور سيكلت توقيف شده و به پاركينگ منتقل مي شود. اين رقم بالايي است. اما به هر حال حضور پليس در تمام مناطق شهري ممكن نيست و طرح هايي مثل توقيف موتورسيكلت هاي متخلف بيشتر در مناطق مركزي شهرداري تهران و حاشيه بازار انجام مي شود. امير حسين يكي از موتورسواران شهر است كه چهار هزار تومان گرفته تا من را به پاركينگ موتورهاي توقيفي پليس ببرد. تقريبا هيچ چراغ قرمزي را رد نكرده باقي نمي گذارد و سر تاسر خيابان هاي دو طرفه و ورود ممنوع و پياده رو ها را مسير خودش مي داند. از او مي پرسم« اگر موتور تو هم مثل مال من توقيف شود چه كار مي كني؟» مي گويد:»من زرنگم داداش!،نمي ذارم دست پليس بيفتم. اگه موتورم رو گرفتند هم خيالي نيست، دوباره درش مي آرم، گواهينامه دارم. فوقش 7 هزار تومن جريمه مي دم.» 7 هزار تومان جريمه و خلاص. اين نهايت جريمه براي تخلفات موتور سواران است. در حالي كه در اتحاديه اروپا جريمه موتور سواران متخلف گاه تا 1000 يورو (يعني 1 ميليون و 500 هزار تومان) هم مي رسد. يكي از جريمه هاي سنگين براي موتورهاِ، جريمه عدم انجام معاينات فني است. جريمه هاي پليس براي موتورسواران متخلف منحصر به توقيف موتور و انتقال آن به پاركينگ و يا برگزاري كلاس هاي آموزشي است. قيمت پايين موتورها و بلندبالا بودن فهرست تخلفات موتورسوار ها باعث شده تا بيش از 70 درصد موتورهاي توقيف شده در پاركينگ پليس بدون صاحب بمانند!. باور كردني نيست اما فقط در تهران حدود 40 هزار موتور سيكلت در پاركينگ هاي پليس مانده است . طولاني شدن مدت ماندن موتورها در پاركينگ و هزينه هاي پاركينگ و خلافي و عوارض و جمع آوري مدارك گاهي آنقدر سنگين مي شود كه صاحب موتور عطاي داشتن داشتنش را به لقايش مي بخشد. طبق گفته رييس پليس راهنمايي و رانندگي تهران بزرگ، 12هزار دستگاه موتورسيكلت توقيفي در پاركينگهاي پايتخت وجود دارد كه مالك آنها براي دريافت اين وسايل نقليه مراجعه نكردهاند، بنابر قانون ، با گذشت يك سال از بلاتكليفي و مراجعه نكردن مالكان اين موتورسيكلتها موضوع به ستاد اجرايي فرمان امام ابلاغ و اقدامات قانوني در مورد آنها اجرا خواهد شد اين در حاليست كه در مجموع حدود 30 درصداز مالكان موتورسيكلتهاي توقيفي براي ترخيص به موقع وسيله نقليه خود اقدام نميكنند. موتورها و گوش و ريه شهروندان همانطور كه گفته شد، فقط در شهر تهران حدود سه ميليون موتور سيكلت تردد مي كنند. بنا بر آمار پليس راهور ناجا ميانگين عمر موتورها حدود 10 سال است و اين يعني تقريبا تمام موتور سيكلت هاي شهر نياز به بازديد و معاينه فني سالانه دارند. فكر مي كنيد در سال گذشته چه تعداد از موتور سيكلت هاي پايتخت به مراكز معاينه فني مراجعه كردند؟ تنها500 دستگاه ! باور كردني نيست كه اين تعداد هم تنها به دليل كنجكاوي يا نزديك بودن به اين مراكز رفته اند. در حالي كه بنا به گفته مدير بخش منابع متحرك آلاينده شركت كنترل كيفيت هوا ، صدا و دود اگزوز موتور سيكلت ها منشا حدود 49 درصد آلودگي صوتي شهر تهران است و تخمين زده مي شود كه حدود 25 درصد آلودگي هواي شهر نيز به خاطر موتور سيكلت هاست. بنا بر آمار ستاد معاينه فني خودروهاي كشور، بيش از دو ميليون موتورسيكلت در كشور معاينه فني ندارند و مهمترين عامل توليد هيدروكربن هاي سوخته در سطح پايتخت هستند و در توليد اين آلاينده از سهم 43 درصدي برخوردارند. ميزان آلودگي هر موتورسيكلت هشت برابر يك خودروي صفر كيلومتر است. ?به دليل استاندارد نبودن موتورسيكلت هاي موجود، روزانه 21 ميليون ليتر سوخت هدر مي رود. اين ميزان تقريباً 33 درصد مصرف ميانگين روزانه كشور است. سالانه نيز بيش از 30 ميليون تن مونواكسيدكربن توسط موتورهاي غيراستاندارد توليد مي شود. ?مدير عامل ستاد مركز معاينه فني خودروهاي تهران در گفتگو با «تهران سما» مي گويد: موتورسيكلت ها عامل ?25 درصد از آلودگي هوا و ?50 درصد آلودگي صوتي در تهران هستند اما متاسفانه به معاينه فني آنها توجه جدي اي صورت نمي گيرد. مهندس وحيد نوروزي كه نماينده شهرداري تهران در كارگروه كاهش آلودگي هواي شهر است ، خبر مي دهد : به استاندار اين پيشنهاد را ارايه داده ايم كه موتورسيكلت ها نيز براي ورود به محدوده طرح ترافيك مجوز دريافت كنند، چون روزانه حدود ?250 هزار موتورسيكلت وارد محدوده طرح ترافيك مي شوند و اگر بخواهيم محدوده زوج و فرد را نيز مدنظر قرار دهيم ميزان موتورسيكلت هايي كه در محدوده مركزي شهر تردد دارند به ?800 هزار دستگاه نيز مي رسد ، اين درحاليست كه هر موتورسيكلت به اندازه ?8 خودرو آلودگي توليد مي كند. وي ادامه داد: در هر صورت اگر امكان صدور مجوز براي تردد موتورسيكلت ها در محدوده طرح ترافيك وجود نداشته باشد نيز حداقل انتظار مي رود طرح زوج و فرد براي تردد موتورسيكلت ها ايجاد شود چون نمي توان نقش آنها را در ايجاد آلودگي هوا و صدا در شهر ناديده بگيريم و تنها انرژي خود را صرف محدود كردن تردد خودروهاي شخصي كنيم. ديه ، عذاب وجداني 90 ميليون توماني كاري به آن جوان تهراني كه در مرداد ماه 1389 در فريدونكنار مازندران با موتور گران قيمت غير مجاز 25 ميليون توماني اش يك عابر روستايي را گوشه جاده پرت كرد و باعث بي پدر شدن يك خانواده 6 نفري شد نداريم. يك نگاه كوچك به خيابان هاي شهر معلوم مي كند قريب به اتفاق موتورسواران را قشر متوسط و پايين جامعه تشكيل مي دهند. جمعيتي كه موتور سوار بودنشان دو دليل دارد : يا موتور وسيله امرار معاششان است و يا وسيله اي ارزان براي تفريحي كه به بالا و پايين كردن خيابان هاي شهر منتهي مي شود. هر چه هست با توجه به اجراي قريب الوقوع قانون ديه از مهرماه امسال در كشور و تعيين مبلغ سنگين 90 ميليون توماني براي ديه، به نظر مي رسد آمار زندانيان ديه كشور به شدت بالا رود. براي مردي كه موتور سيكلتي را به قيمت زير 500 هزار تومان خريده، تهيه يك جفت كلاه كاسكت ايمن كه حداقل 200 هزار تومان آب مي خورد ، محال است. حالا با توجه به مبلغ جديد بيمه ، نرخ بيمه شخص ثالث هم دو برابر خواهد شد و اين يعني مبلغي در حدود 200 هزار تومان. به نظر شما چند درصد موتورسيكلت داران پايتخت با اين طرز راندن موتور و اخلاق شهري حاضر مي شوند زير بار اين مبلغ بروند؟ دكتر نوروزي وكيل دادگستري مي گويد: در حال حاضر حدود10 هزار زنداني ديه در كشور داريم. با توجه به نرخ جديد ديه در خوشبينانه ترين حالت ، آمار زندانياني كه با كمك خيرين در گلريزان ها آزاد مي شوند نصف خواهد شد. از طرف ديگر ، حدود 45 درصد مجروحان و فوت شدگان تصادفات رانندگي در كشور را موتور سواران بي احتياط تشكيل مي دهند. دكتر نوروزي معتقد است : بايد به سرعت با اتخاذ تدابيري جلوي تخلفات موتور سواران را گرفت و اجازه تردد بدون كلاه ايمني و بيمه شخص ثالث را از آنها سلب كرد. چون براي يك سوم موتور سواران قطعا تصادفات جرحي رخ مي دهد و در صورتي كه اين موارد رعايت نشده باشدد، يك خانواده زير بار مبلغ ديه متلاشي مي شود. عذاب وجداني كه پس از يك تصادف جرحي براي مقصر حادثه روي مي دهد غير قابل تحمل است ، اما لااقل استفاده از موارد ايمني مي تواند خسارت هاي جاني را كمتر كند و بيمه شخص ثالث هم درصدي از غرامت سنگين ديه را تقبل مي كند. دو روز طول كشيد تا توانستم با جمع كردن مدارك و رد شدن از هفت خوان تاييد مدارك و صف هاي طويل ستاد ترخصي موتور سيكلت، موتورم را از پاركينگ تحول بگيرم. همراه با يكي از دوستانم سوار شديم و موتور را به فروشگاهي كه خريده بوديم برگردانديم. در راه فكر مي كردم به سود بالاي كارخانه هاي توليد كننده موتور سيكلت كشور. به مقاومت غير منطقي آنها در رعايت نكردن موارد استاندارد يورو 2 و ديگر استانداردهاي زيست محيطي.به عدم نصب ترمز هاي اي بي اس، وجود لاستيك هاي نامرغوب و ده ها مشكل ديگر كه تنها به بهاي ارزان فروشي موتور آن را توجيه مي كنند. فكر مي كردم به شهرونداني كه مي توانند برادر و پدر و رفيق و همسايه و بچه محل خودم باشند و يا آنقدر بي فكرند يا آنقدر بي خيال و يا آنقدر زير مشكلات ريز و درشت زندگي مانده اند كه هر روز جانشان را كف دست مي گيرند، روي زين موتور مي نشينند و مثل بتمن خيابان ها و كوچه ها و پياده روهاي شهر را ويراژ مي دهند و دنبال روزي مي گردند. تهرام 1666
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 4251]
-
گوناگون
پربازدیدترینها