واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
راسخون : وقف عملی صالح و باقی است كه مصداق روشن تعاون از نوع اسلامی و انسانی محسوب میشود، به نحوی كه طبق روايات اسلامی، پرونده افراد بشر پس از مرگ آنان بسته و مختومه میشود، اما پرونده واقفان هميشه باز است و از ثواب وقف تا روز قيامت برخوردار خواهند شد. وقف سنت حسنهای است كه از ديرباز به اشكال مختلف در تاريخ بشر وجود داشته و اسلام آن را در مسيری روشن، منطقی، هدفدار، مترقی و دقيق قرار داده است، وقف اموال در راه خدا به دليل استمرار آثار خير آن برای جامعه، درهای بهشت را به سوی انسان میگشايد. هر چند در قرآن آيهاى كه بصورت مستقيم با امر وقف مرتبط باشد، وجود ندارد و اين موضوع مهم در ذيل مواردی همچون؛ صدقه، قرضالحسنه، تعاون، انفاق، محبت و كمك به همنوعان مورد توجه است كه با تعريف كنونی ما با موضوع وقف سازگاری دارد. نشانههای ذكر شده در قرآن كه به وقف منتسب است را میتوان در آيات 148، 195، 215، 254، 261 تا 263، 270 تا 272 سوره مباركه بقره، 24 و 25 معارج،31 ابراهيم، 54 قصص، 35 حج، 10 منافقون، 38 شوری، 7، 10 و 18 حديد و آيه 38 محمد(ص) جستجو كرد كه بر اساس آنها انسان به عمل صالح ترغيب و توصيه و از وقف به عنوان كار خير و عملى خداپسندانه ياد شده است. طبق آيات قرآن يكى از مصارف درآمدهاى وقف، در جهت تحكيم و تثبيت روح همبستگى و محبت و در عين حال احسانى عارى از منت است كه در بسيارى از موارد استفاده كننده از منافع وقف، واقف را ملاقات نكرده و چه بسا او را نمیشناسد، ولى از نتيجه لطف او بهرهمند میشود. در آيه دوم سوره مباركه مائده آمده است: «َتَعَاوَنُواْ عَلَى الْبرِّ وَالتَّقْوَى؛ در راه نيكى و پرهيزگارى با هم تعاون كنيد» كه بر اساس تفسير قرآن آياتی از اين دست و آياتی كه مومنان را به دادن صدقه و انفاق مال و جان خويش در راه خدا دعوت كرده به نحوی به مضمون وقف نيز مرتبط است. در سيره امامان معصوم(ع) نيز وقف موضوعی رايج بوده كه از ميان آنها میتوان به زمينی از اموال بنینضير كه از طرف خداوند به عنوان اولين «فیء» در اختيار رسول خدا(ص) قرار گرفت، سه قلعه از قلعههای خيبر به نامهای كتيبه، وطيع و سلالم، ثلث وادی القری اشاره كرد. موضوع وقف در سيره زندگی حضرت علی(ع) نيز به كرات ديده میشود كه در ذيل به برخی از آنها كه در كتب تاريخی به آن اشاره شده است، میپردازيم: 1- ابناثير از خود آن حضرت نقل كرده است كه: من هم اكنون از گرسنگی سنگ بر شكم میبندم در حالی كه (درآمد) صدقه من چهار هزار (يا چهل هزار) دينار است. راوی حديث (حجاج اصفهانی)، میگويد: منظور حضرت از اين صدقه، زكات مالش نيست، مراد حضرت وقفهايی است كه حضرت آنها را به عنوان صدقه قرار داده بود و مبلغ مزبور، درآمد آنها بوده است و گرنه حضرت مالی را ذخيره نمیكرد كه زكات به آن تعلق گيرد. فرزند آن حضرت، امام حسن(ع) بعد از شهادتش اظهار داشت: پدرم تنها ششصد درهم به جای گذاشته كه در نظر داشت با آن خادمی بخرد. 2-ربعی بن عبدالله از امام صادق(ع) نقل كرده است كه: اميرمؤمنان، علی بن ابیطالب عليهالسلام خانه خودش را در مدينه، در محله بنیزريق تصدق كرد و نوشت: «بسم الله الرحمن الرحيم: علی بن ابیطالب در حال حيات و صحت و سلامت خانه خودش را در بنیزريق صدقهای قرار داد كه به فروش نرود، هبه نشود و به ارث نيز برده نشود تا آن گاه به خداوند وارث آسمان و زمين به ارث رسد. وی اين صدقه را برای سكونت خالههايش و فرزندان آنها قرار داد و هر گاه نسل آنها منقرض شد، برای مسلمانان نيازمند باشد.» 3-در روايتی معتبر، ايوب بن عطيهی حذاء از امام صادق(ع) نقل كرده است كه فرمود: رسول خدا(ص) زمينهای فیء را كه تقسيم میكرد زمينی هم به علی(ع) رسيد. حضرت در آن چشمهای حفر كرد كه آب از آن همانند گردن شتر به طرف آسمان فواره میزد. به همين مناسبت حضرت آن را «ينبع» ناميد. شخصی خواست (به فرزندان و اهل وی) بشارت دهد، حضرت فرمود: به وارث من بشارت ده كه اين چشمه صدقهای است قطعی (و غير قابل برگشت) برای حجاج خانه خدا و رهگذران در راه خدا، فروخته نشود، هر كه او را بفروشد يا هبه كند لعنت خدا، ملائكه، و همه مردم بر او باد و خداوند هيچ عملی را از او قبول نكند. 4-صدقاتی كه اميرمؤمنان(ع) در روز ورود خود به «مسكن» تصدق كرد و آنها را در وصيت نامهای نوشت و افرادی چون صعصعة بن صوحان، يزيد بن قيس و... را بر آن گواه گرفت. بخشی از اين وصيت در نامهی 24 نهجالبلاغه آمده و مفصل آن را عبدالرحمن بن حجاج - در حديثی صحيح - از امام موسی كاظم(ع) روايت كرده است. حضرت در اين نوشته به موارد متعددی از صدقات خويش اشاره كرده و موارد مصرف (و به عبارت روشنتر، موقوف عليه) را نيز ذكر فرموده و توليت آن را به امام حسن(ع)، بعد از وی به امام حسين(ع)، بعد به فردی متدين از فرزندان علی(ع) و اگر چنين فردی در اولاد ايشان نبود به فردی پسنديده از بنیهاشم، واگذار كرده است. حضرت زهرا(س) نيز در امر وقف از پدر و همسر خود الگو گرفته و صدقات متعددی را در قالب وقف از خود به جای گذاشته است كه از جمله آنها میتوان به اين فرموده ايشان اشاره كرد كه از فرزندان خويش خواستهاند از درآمد صدقات، بعد از كسر كردن هزينه آبياری و كشاورزی و ...، مبلغی را به زنان رسول خدا صلی الله عليه و آله و مبلغی را هم به فقرای بنیهاشم و فرزندان عبدالمطلب و مقداری را هم برای دختر ابیذر غفاری و ... اختصاص دهند. حضرت فاطمه (س) توليت اين صدقات را ابتدا به علی(ع) و بعد از ايشان به حسنين(ع) واگذار كرده و اجازه كامل در اداره اموال موقوفه را به آنان داده است. با مطالعه كتب تاريخی متوجه اين مطلب میشويم كه اقوام آريايی، بهويژه ايرانيان، به پيروی از آيين و كيش خود، دارای موقوفات و نذورات بسياری برای نگهداری معابد و آتشكدههای خود بودهاند كه پارهای از اين موقوفات، هم اكنون نيز در نزد زرتشتيان برخی از شهرهای ايران، مثل يزد و كرمان باقی و داير است. از روی قراين تاريخی آتشكده معروف «آذرگشسب» بلخ دارای موقوفات و نذورات بسياری بوده كه هماكنون نيز ادامه دارد. سنت حسنه وقف مسألهای بشری، عقلانی، منطقی، طبيعی، غريزی و ديرپای است كه به دين، كشور و يا ملت خاصی تعلق ندارد و بين تمام اديان، مذاهب و ملتها مشترك است، البته ممكن است صورت ظاهری و يا آييننامههای مربوط به وقف و يا شبه وقف در كشورهای مختلف متفاوت باشد اما محتوا و هدف از اين اقدام يك مسئله است و آن هم جاودان قرار دادن تمام يا قسمتی از ثروت خود به منظور بهرهگيری فرد يا افرادی از جامعه بشری در دراز مدت از منافع آن است كه نظير آن را میتوان در فرانسه، سويس، عراق، كانادا، انگلستان، آمريكا و ... مشاهده كرد. اما در حال حاضر موضوع وقف از جايگاه اسلامی خود فاصله گرفته است به نحوی كه مسئولان خواستار همراهی در خصوص احيای جايگاه آن در شرايط كنونی هستند، حجت الاسلام و المسلمين مصلحی سرپرست سابق سازمان اوقاف و امور خيريه، بیتوجهی به موضوع وقف در سند چشم انداز 20 ساله را يكی از معضلات كنونی عنوان كرد و گفت: در حالی كه امروزه با گسترش اصل 44 قانون اساسی روند واگذاری امور اجرايی به مردم مطرح است، وقف و موقوفات میتواند زمينه مشاركت مردم را در اداره امور كشور فراهم كند. تشكيل فراكسيون وقف، ارائه پيشنهاداتی نظير حمايت از مخترعان واقف، طرح موضوع وقف در كتب درسی، تهيه اطلس موقوفات كشور و ... از سوی دست اندركاران اين حوزه مبين شكاف موجود در اين عرصه است كه موضوع وقف نيازمند تحولی بنيادين در حوزه های مختلف است. البته موضوع موقوفهخواری نيز يكی از موضوعاتی كه بر مشكلات اين حوزه افزوده است و نيازمند تمهيدات مختلفی از سوی سياستگزاران است كه در اين خصوص مسئولان سازمان اوقاف خواستار تدوين قوانينی در اين خصوص از سوی مجلس شورای اسلامی هستند. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 328]