تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 21 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):دانشمندان وارثان پيامبران هستند
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1814914311




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

خطاها و خيانت هاى بنى صدر


واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: خطاها و خيانت هاى بنى صدر
سرتيپ پاسدار سيدمسعود جزايرىسيزدهم آبان سال ۱۳۵۸ يك نقطه عطف در تاريخ انقلاب اسلامى به شمار مى آيد. در اين روز، محل جاسوس خانه امريكا در ايران كه به عنوان سفارت ايالات متحده امريكا در تهران مشهور بود، به تصرف گروهى از دانشجويان درآمد و جاسوسان امريكايى دستگير و بازداشت شدند. در اين وضعيت، مهدى بازرگان، نخست وزير دولت موقت به دليل نوع تفكرى كه داشت و برخوردهايى از اين قبيل را با كاخ سفيد برنمى تابيد، دست به استعفا زد و اداره كشور در اختيار شوراى انقلاب قرار گرفت. بازرگان و همفكرانش بعدها نيز در مجلس شوراى اسلامى مشكلات ديگرى براى نظام نوپاى جمهورى اسلامى پديد آوردند.به دنبال اين مسئله و در پى برگزارى نخستين انتخابات رياست جمهورى در بهمن ماه همان سال، ابوالحسن بنى صدر با كسب اكثريت آرا به عنوان رئيس قوه مجريه انتخاب گرديد. با توجه به شرايط خاص دوران اوليه انقلاب؛ گروه ها، سازمان ها و جريانات سياسى مختلفى در كشور فعاليت مى كردند و هر يك سعى داشتند اهداف و منويات خود را به هر شكل ممكن به اجرا درآورند. در نتيجه اين امر، اقدامات مسلحانه، ضدانقلابى و حتى براندازى در درون شهرها و نقاط مرزى به طور گسترده آغاز گرديد و در اين رهگذر خسارات قابل توجهى، به كشور وارد آمد.شروع جنگ تحميلى توسط رژيم بعث عراق نيز مزيد بر علت شد؛ به طورى كه اگر رهبرى هاى هوشيارانه و متين حضرت امام خمينى(ره) نبود، انقلاب در همان ماه ها و سال هاى آغازين خود در مسير ديگرى قرار مى گرفت. در حالى كه هنوز مدت زيادى از شروع دوره چهار ساله رياست جمهورى نگذشته بود، بنى صدر سر ناسازگارى با نظام و شخصيت هاى انقلاب را آغاز نمود و بخصوص تعرض به حريم ولايت فقيه و رهبرى را در دستور كار خود قرار داد. اين مسئله در شهريورماه سال ۱۳۵۹ درست در همان زمانى كه نظاميان صدام آماده مى شدند يورش سراسرى خود را عليه تماميت ارضى كشور شروع كنند خود را به وضوح نشان داد.هرچه از شروع جنگ مى گذشت، بحران سازى هاى بنى صدر و اطرافيانش كه نوعاً از ليبرال ها و افراد مسئله دار بودند، بيشتر مى شد. در حالى كه دشمن در پى تحكيم مواضع خود بود، حادثه دانشگاه تهران در ۱۴ اسفند سال ۱۳۵۹ فضاى سياسى كشور را بيش از پيش به تشنج كشانيد. در اين روز به مناسبت سالگرد مرگ محمد مصدق، از طرف بنى صدر تجمعى در دانشگاه تهران برگزار شد. در اين تجمع هنگام سخنرانى رئيس جمهور، براساس يك برنامه از قبل طراحى شده توسط مخالفان انقلاب، موافقان و مخالفان وى با همديگر درگير شدند. لازم به ذكر است كه در آن شرايط، گروه هاى سياسى به دو طيف خط امام و ليبرال تقسيم بندى مى شدند. نيروهاى خط امام شامل حزب جمهورى اسلامى، هيأت هاى مؤتلفه اسلامى، جامعه روحانيت مبارز، بخشى از سازمان مجاهدين انقلاب اسلامى و... و طيف ليبرال شامل نهضت آزادى و طرفداران بنى صدر و بعدها سازمان مجاهدين خلق (منافقين) و... بود.در اين رويداد كه طى آن تعرض جدى و كاملاً آشكار عليه بنيان هاى انقلاب و نظام صورت پذيرفت، گروهك ها و بخصوص منافقين كه تعزيه گردان ماجرا بودند، به تخريب و آشوب پرداختند. در آن روز كه به عنوان غائله ۱۴ اسفند معروف گرديد، در محيط دانشگاه توطئه بزرگى عليه نظام اسلامى رقم خورد (تقريباً شبيه آنچه كه در هجدهم تيرماه ۱۳۷۸ اتفاق افتاد). در آن روز، تعدادى از مردم از جمله كاركنان سپاه و كميته كه در مراسم حضور داشتند توسط افراد منحرف و تحريك شده و گارد رياست جمهورى مورد ضرب و شتم و بازداشت قرار گرفتند.بنى صدر به عنوان مسئول اجرايى كشور در عرصه هاى ديگرى نيز ناكارآمدى و عدم همخوانى خود را با نظام اسلامى نشان داد، كه از آن جمله مى توان به موضوع انتخاب نخست وزير و مناقشه شكننده و دائمى وى با شهيد محمدعلى رجايى (نخست وزير) از يك طرف و ساير نهادهاى قانونى كشور، قوه مقننه و قضائيه از طرف ديگر اشاره نمود.با وجود آن كه سمت فرماندهى كل قوا نيز از طرف حضرت امام(ره) در اختيار بنى صدر قرار گرفت، اما وى هرگز نتوانست عملكردى صحيح و منطقى از خود بروز دهد. از اين رو، علاوه بر تنش هايى كه ميان رياست جمهورى با ساير قوا و سازمان هاى انقلابى وجود داشت؛ بنى صدر خود سبب اختلاف و دوگانگى ميان سپاه و ارتش گرديد؛ و از سوى ديگر، حتى درون اين نيروها نيز اختلافاتى را دامن زد. عدم همراهى وى با سپاه به آن حد بود كه حتى يك بار حكم اخراج اعضاى شوراى فرماندهى اوليه سپاه از سوى او صادر گرديد. بعدها نيز در جريان جنگ تحميلى، از واگذارى سلاح و مهمات توسط ارتش و وزارت دفاع به سپاه ممانعت به عمل آورد. او كمترين اعتقاد و نرمشى نسبت به سپاه پاسداران از خود نشان نمى داد. خسارات وارده به نهاد نوپاى سپاه از رهگذر عملكرد بنى صدر، خود بحث جداگانه اى نياز دارد.اگر تاريخ جنگ و دفاع مقدس را ورق بزنيم، به خوبى پى خواهيم برد كه در زمان رياست جمهورى و فرماندهى كل قواى بنى صدر، نيروهاى مسلح نتوانستند از كمترين توان و پتانسيل خود استفاده كنند. طرح دفاع به شيوه اشكانيان كه از جمله شيوه هاى! دفاعى بنى صدر به حساب مى آمد، بيانگر آن بود كه اجازه دهيم دشمن وارد سرزمين بشود و آنگاه با وى به مقابله برخيزيم!عدم آمادگى و ناتوانى بنى صدر در اداره جنگ، لطمات جبران ناپذيرى بركشور وارد ساخت و تنها پس از عزل وى از فرماندهى كل قوا بود كه نيروهاى مسلح از خود تحرك نشان دادند؛ به طورى كه نيروهاى سپاه پاسداران همراه با پشتيبانى ارتش به ميمنت اين تصميم حضرت امام (ره)، شب همان روز (تاريخ ۶۰‎/۳‎/۲۱) عملياتى را تحت نام «فرمانده كل قوا، خمينى روح خدا» در شرق كارون و جنوب دارخوين عليه عراقى ها انجام دادند كه طى آن كيلومترها از مواضع دشمن به تصرف نيروهاى خودى درآمد.تا قبل از آن، عمليات هاى انجام شده از سوى ايران با عدم موفقيت مواجه شده بود. بينش حاكم بر بخشى از قواى مسلح و بحران سازى هاى بنى صدر اجازه بروز استعدادها و تحقق توانمندى هاى كشور را نمى داد. بنى صدر همچنان در آن مقطع، راه حل نظامى را مسدود شده مى دانست و از اين رو توجه عمده وى به مسائل سياسى معطوف شده بود و براى حل معضل جنگ، همان هدف نهايى مهاجمان، يعنى براندازى حكومت دينى و رهبرى حضرت امام (ره) را برنامه ريزى مى نمود.با اين وجود، حضرت امام (ره) كه با آگاهى هر چه تمام حركات وى را تحت نظر داشتند، هرگز به بنى صدر اجازه ندادند منويات شوم خود را به طور كامل به مرحله عمل درآورد؛ هر چند كه بنى صدر به اتكاى آراى چند ميليونى انتخابات رياست جمهورى و پاره اى تحركات كه در نيروهاى مسلح صورت داده بود، تصور نمى كرد كه رهبرى نظام قادر باشد فرماندهى وى را بر نيروهاى مسلح حذف نمايد اما امام با قاطعيت و صلابت بى نظيرى كه داشتند، در وقت مناسب به آن اقدام كردند و همين خود سبب تحركات و پيروزى هاى گسترده رزمندگان اسلام گرديد و بدين ترتيب، درواقع يكى از موانع اصلى خودباورى رزمندگان از ميان برداشته شد.ليكن متأسفانه ناسازگارى و بحران آفرينى هاى بنى صدر تمامى نداشت، انقلاب نوپاى ايران اسلامى نياز به آرامش داشت و عده اى برخلاف اين مسير طبيعى حركت مى كردند. طبعاً نيروهاى اصيل انقلاب خدشه به نظام را نمى پذيرفتند و لذا رفته رفته طرح عدم كفايت سياسى وى در مجلس شوراى اسلامى مطرح گرديد.با سلب كفايت سياسى از بنى صدر و عزل او، بحران به اوج رسيد. شورش وسيع مسلحانه ۳۰ خرداد توسط سازمان مجاهدين خلق (منافقين)، ترور حضرت آيت الله خامنه اى، فاجعه هفتم تير و شهادت هفتاد و دوتن از مسئولان و ياران انقلاب و در رأس آنها آيت الله بهشتى رئيس ديوان عالى كشور، ترورهاى گسترده جمعى از نيروهاى مؤثر انقلاب و بيمارى حضرت امام، همگى سبب مشكلات در پيشبرد اموركشور شده بود.با وجود تذكرات حضرت امام كه بخصوص در پيام نوروزى ۱۲ فروردين ۱۳۶۰ مورد تأكيد قرار گرفته بود و در آن، گروه ها و احزاب و سازمان ها به تحويل سلاح و ايجاد آرامش، حفظ وحدت و پرهيز از اختلاف دعوت شده بودند، روزنامه هاى آرمان ملت، جبهه ملى، ميزان نهضت آزادى و انقلاب اسلامى بنى صدر، همچنان به جو التهاب كشور دامن مى زدند و با نشر مطالب تشنج زا و مخل به مبانى اسلام و حقوق عمومى، بالاخص در زمان جنگ با ايجاد جو مسموم و اختلاف انگيز موجب اعتراض و شكايت اقشار مختلف مردم شدند.بنى صدر در روزنامه خود، مخالفان را به چماق دار و بى اعتنا بودن به قانون اساسى متهم مى ساخت و حتى رهبرى را مورد تعرض قرار مى داد. در عين حال وى در اعلاميه اى، توقيف روزنامه ها را حركتى در جهت تلاش براى حذف رئيس جمهور قلمداد كرد و خطاب به مردم اعلام كرد رئيس جمهور شما همچنان استوار ايستاده است و به دعوت شما كه هر روز او را به مقاومت استقامت مى خوانيد، صميمانه لبيك مى گويد.در چنين شرايطى بود كه رهبرى انقلاب درصدد تغييراتى اساسى در امر فرماندهى ارتش برآمد. حضرت آيت الله خامنه اى كه در آن زمان در جبهه جنوب به سر مى بردند به تهران بازگشتند تا ارائه طريق دهند. از طرف ديگر، با مجموعه عملكردهاى ضعيف و انحرافى بنى صدر، نظر امام به عزل وى قرار گرفت. ابتدا امام تصميم گرفتند كه مسئوليت فرماندهى كل قوا را خود برعهده گيرند. در همين حال حزب كمونيست، رنجبران، منافقين و ... در حمايت از بنى صدر دعوت به راهپيمايى كردند كه البته مورد استقبال قرار نگرفت.در پى ادامه لجاجت هاى بنى صدر، موضوع عدم صلاحيت و كفايت وى در جلسه غيررسمى مجلس توسط يكصد و هفت نفر از نمايندگان با قيد دو فوريت مطرح گرديد. حركت هاى خودجوش و گسترده مردمى نيز كه خواستار عزل بنى صدر از رياست جمهورى بودند، در حمايت از ارزش هاى انقلاب و عليه به اصطلاح ملى گراها و بنى صدر در خيابان ها به راه افتاد.در همين زمان، جريانات ديگرى نيز در راه براندازى نظام فعال بودند. برحسب بعضى گزارشات شاپور بختيار، اشرف، رضا و فرح پهلوى، حسن نزيه، اويسى و پزشكپور درصدد بودند تا با هدايت امريكا هماهنگى هايى را در اين راستا به عمل آورند.(۱) بعدها اطلاعات بيشتر و موثقى از وابستگى هاى بنى صدر به دست آمد. با نگاه به بعضى حوادث، شخصيت ضدانقلابى و چهره منافقانه بنى صدر، روشن تر مى شود.همزمان با بازداشت عوامل جاسوسى امريكا در محل به اصطلاح سفارتخانه تهران، بنى صدر در پست سرپرست وزارت خارجه جمهورى اسلامى دست به اقدامى زد كه ابعاد ضد امنيت ملى آن، بعداً مشخص گرديد. ۱۲ آذرماه ۱۳۵۸ روزنامه «كيهان» نوشت:«نخستين عكس العمل بنى صدر در زمان به دست گرفتن صدارت و در رابطه با گروگانگيرى (دستگيرى جاسوسان امريكايى) اعلام عدم پرداخت ديون ايران به بانك ها و شركت هاى خارجى بود. اين بيانيه كه از طرف يك مقام مسئول و يك اقتصاددان كه همه انظار جهت پياده كردن يك اقتصاد توحيدى بدو دوخته شده بود، صورت مى گرفت آنچنان دست اندركاران سياست خارجى و داخلى را جبران نمود و نتيجه آن توقيف تمامى سپرده هاى ايران در بانك هاى خارجى بود. انگيزه اين مصاحبه و اعلام ضبط سپرده ها هنوز براى هيچكس روشن نيست. زيرا وزير امورخارجه قبلى هم در هيچ يك از گزارشات خود سعى ننمود كه اين ابهام را براى مردم روشن كند...»در همين زمينه جيمز بيل در كتاب «عقاب و شير» مى نويسد: وزارت خزانه دارى (امريكا) قبلاً در همان روز كسب اطلاع كرده بود كه ابوالحسن بنى صدر كفيل وزير خارجه ايران، در يك كنفرانس مطبوعاتى در تهران تهديد كرده سرمايه هاى ايران را از بانك هاى امريكا خارج مى سازد. اين واقعه اى بود كه دولت كارتر از آن براى توجيه اقدام خود در ضبط دارايى هاى ايران در چند ساعت بعد استفاده كرد.(۲)حادثه طبس نيز ازجمله رويدادهاى پررمز و راز تاريخ انقلاب اسلامى است. اين حادثه هرچند به ظاهر تلاشى براى رهايى جاسوسان امريكا در تهران كه پيشتر از آن تحت عنوان ديپلمات، در محل سفارت اين كشور در تهران به امر جاسوسى مشغول بودند و توسط تعدادى از دانشجويان مسلمان و در اعتراض به اقدامات مداخله جويانه بى حد و حصر ايالات متحده در ايران دستگير و بازداشت شده بودند، صورت پذيرفت. ليكن آن طور كه يكى از دست اندركاران سابق دستگاه اطلاعاتى امريكا مى گويد هدف از تهاجم طبس، تنها آزادى گروگانها نبود، بلكه كودتا براى سرنگونى رژيم ايران، هدف اصلى اين عمليات بوده است.(۳)در همين زمينه در كتاب امريكا و براندازى جمهورى اسلامى ايران (تأليف كامران غضنفرى) صفحه ۱۷۷ مى خوانيم:در عمليات طبس، عده اى از مزدوران داخلى امريكا نيز با امريكايى ها همكارى مى كردند. «باب وودوارد» اظهار مى دارد كه سازمان «سيا» براى انجام مأموريت نجات گروگان ها، از كمك نيم دو جين عامل نفوذى در ايران استفاده مى كرد.»اسنادى كه بعداً فاش شد، نقش بنى صدر را در رأس اين نيروها روشن ساخت.چند روز پيش از تجاوز طبس، از سوى فرماندهان نظامى كه بنى صدر آنها را به كار گماشته بود يعنى تيمسار «شادمهر» رئيس وقت ستاد مشترك و تيمسار «باقرى» فرمانده وقت نيروى هوايى، به پايگاه يكم شكارى دستور داده شد كه سريعاً توپ هاى ضدهوايى ۲۳ ميليمترى كه حريم حفاظتى فرودگاه مهرآباد و نيز خود پايگاه را تأمين مى كرد، جمع آورى شوند. نظير اين اقدام در پايگاه هاى ديگر مانند شيراز، ايستگاه رادار مشهد و... نيز انجام گرفت.پس از شكست تجاوز طبس، بلافاصله «كارتر» طى بيانيه اى كه از طريق راديو امريكا در سراسر جهان پخش گرديد، ضمن اعلام عدم موفقيت اين طرح، اعلام داشت كه اسناد طبقه بندى شده (سرى) در صحنه عمليات در هلى كوپترها به جاى مانده است.در واقع «كارتر» با اين كار هشدار داده بود كه اسنادى كه ارتباط با اين طرح را برملا مى سازد، در صحنه عمليات برجاى مانده و بايد هرچه سريعتر فكرى به حال آنها كرد.چند ساعت پس از اين پيام كارتر به دستور مستقيم بنى صدر كه در آن زمان فرماندهى كل قوا را نيز برعهده داشت، بمب افكن هاى ايران، بالگردهاى در شن مانده را بمباران كردند و به اين ترتيب اسناد و مدارك به جاى مانده نابود شدند.يكى ديگر از رخدادهاى بزرگ سال نخست انقلاب، موضوع كودتاى نوژه مى باشد. حسب يك طرح از پيش تعيين شده قرار بود در يك تعامل و هماهنگى ميان عناصر ضد انقلاب داخلى و عوامل خارجى با بمباران وسيع مقرهاى مربوط به انقلاب، به خيال خام خود نظام جمهورى اسلامى را ساقط نمايند. در كتاب كودتاى نوژه «صفحه۶۱» جزئيات ماجرا شرح داده شده است. بخشى از اين كتاب كه درمورد ابوالحسن بنى صدر است را با هم مرور مى كنيم: «عمال داخلى امريكا، كه در اين عمليات مشاركت داشتند، كه بودند اسنادى كه بعداً فاش شد، نقش صادق قطب زاده و بنى صدر را در رأس اين نيروها روشن ساخت.ابوالحسن بنى صدر پيش از انقلاب مدتى كارمند «مؤسسه تحقيقات اجتماعى» زير نظر دكتر احسان نراقى و دكتر هوشنگ نهاوندى بود و در كنگره سازمان جهانى جوانان در حيفاى اسرائيل شركت جسته بود. او قبل از انقلاب با حقوق ماهيانه ۱۰۰۰ دلار و با نام مستعار «اس.دى. لور- ا» با سازمان «سيا» همكارى مى كرد. در همين زمينه يك مأمور «سيا» مى نويسد: «به من گفته شده بود كه دولت امريكا به طور اعم و «سيا » به طور اخص درنظر دارند كه اگر امكاناتى موجود باشد، با افرادى كه مى توانند در انقلاب ايران نقشى داشته باشند، تماس برقرار شود. لذا زمانى كه امام در فرانسه بود، يك افسر بازنشسته «سيا» مأمور شد كه به فرانسه رفته و با آقاى بنى صدر تماس برقرار نمايد... زمان اين ملاقات اوليه كمى قبل از مراجعت امام به تهران است كه در فرانسه برقرار شده بود... هدف نهايى ما به استخدام درآوردن بنى صدر بود... در آخرين جلسه بنى صدر موافقت نمود كه به عنوان مشاور اقتصادى قابل اطمينان اين كمپانى فعاليت نمايد و پيشنهاد حقوق ماهيانه ۱۰۰۰ دلار را پذيرفت.»در يك سند سرى سفارت امريكا به تاريخ ۱۳ شهريور ،۵۸ يكى از مأموران سيا با نام «راترفورد» گزارش ملاقات خود با بنى صدر در روز قبل را كه دومين ملاقات وى بوده است را مى دهد. بنى صدر كه از جلسه پيش نويس قانون اساسى (مجلس خبرگان) بيرون آمده، به مدت دوساعت با راترفورد به گفت وگو مى پردازد. وى دراين ملاقات مطالبى پيرامون دولت بازرگان، شوراى انقلاب، دادستان انقلاب و كميته ها را در اختيار راترفورد قرار مى دهد.«گاى راترفورد، همچنين به ويليام فوستر نيز معروف بود. نام واقعى او ورنون گاسين بود و در واقع براى سازمان سيا كار مى كرد. گاسين در ارزيابى نهايى خود در ۷ سپتامبر ۱۹۷۹ نوشت: بنى صدر رابط باارزشى است و بايد تلاش براى جلب همكارى او ادامه يابد.(۴)بررسى هاى بعدى همگى حاكى از ارتباطات و مراودات مشكوك بنى صدر مى باشد. روابط زياد سران گروه هاى ضداسلام و منافقين از قبيل موسى خيابانى معدوم با رياست جمهورى و ارتباط پنهانى با عزالدين حسينى از سران ضدانقلاب و مسلح كردن گروهك ها، تنها نمونه هاى كوچكى به شمار مى آيند. بى جهت نبود كه پس از عزل وى، حسب اظهارات اطرافيان نزديك رئيس جمهور در جريان بازجويى ها و تحقيقات، اين اشخاص اعتراف مى كنند كه وى در پيامى به مسعود رجوى سركرده منافقين مى گويد: «بايد شروع به زدن رأس آنها نمود، چاره ديگرى نيست.» لذا ترورها و انفجارهاى گسترده از جمله در نمازجمعه ها صورت گرفت. درهرصورت، طرح عدم كفايت سياسى بنى صدر در دستور كار مجلس قرار گرفت. گروهك هاى منافقين، پيكار، رنجبران، اقليت فدايى و ... براى ايجاد آشوب و جلوگيرى از كار مجلس تدارك وسيعى ديده و در واقع اعلام مبارزه مسلحانه كردند؛ به طورى كه به خيابانها ريختند و به تخريب ، قتل و غارت و آشوب در تهران و بعضى شهرستانها پرداختند. جمعيت زيادى از مردم نيز در بيرون مجلس تجمع نموده و خواستار عزل بنى صدر بودند. دراين حال، تعدادى از جوانان و مردم متدين و انقلابى، نيروهاى سپاه پاسداران و كميته هاى انقلاب اقدام به مقابله با آشوبگران كردند.بالاخره در روز ۱۳۶۰‎/۳‎/۳۱ پس از بحث هاى مربوطه، از نمايندگان رأى گيرى به عمل آمد كه در ميان ۱۹۰ نفر حضار در مجلس، ۱۷۷ نفر به عدم كفايت سياسى بنى صدر رأى دادند (۱۲ نفر ممتنع و ۱ نفر مخالف). اين رأى طبق اصل ۱۰ قانون اساسى در تاريخ اول تيرماه سال ۱۳۶۰ به تأييد حضرت امام رسيد و وى از رياست جمهورى عزل گرديد.باتوجه به قاطعيت دادگاه انقلاب و حضور مردم در صحنه، گروه ها و آشوبگران با وجود تهديدات فراوان موفق به اقدام خاصى نشدند.قبل از آن، سپاه پاسداران به عنوان يك نيروى ارزشى و حافظ دستاوردهاى انقلاب، آنگاه كه پى برد نظر حضرت امام (ره) به عنوان ولى فقيه ، رهبر و بنيانگذار جمهورى اسلامى مبتنى بر تأييد رئيس جمهور نمى باشد، دلنگرانى هاى خود را نسبت به رويارويى بنى صدر با اركان نظام آشكار ساخت. همان زمان، سخنگوى وقت سپاه، طى مصاحبه اى تلويزيونى به نحوى اين ناخشنودى سپاه را اعلام داشت.مردى كه در ذهن بيمار خود تصور مى كرد آراى ۱۱ميليونى مردم براى هميشه پشتوانه اوست و وعده هاى حمايت هاى گروهك ها را جدى انگاشته بود، سرانجام در مدت نسبتاً كوتاهى پس از روى كار آمدن ، با عدم كفايت سياسى مواجه گرديد. درهمين زمينه حضرت امام خمينى (ره) طى بياناتى فرمودند:آنها ملت را نشناخته اند. آنها نمى دانند كه ملت ايران يكپارچه مجاهد است. توطئه ها را يكى پس از ديگرى خنثى مى كنند. ملت ايران امروز يكپارچه درصحنه است و مراقب. به مجرد اين كه احساس كند گروهى و يا اشخاصى برخلاف آن مسيرى كه ملت دارد، به مجرد احساس مخالفت اشخاص و گروه ها با اين راه، خود ملت مجهز است و خودشان جوابگوى همه چيزهايى كه بر ضد اين انقلاب مى خواهد شكل بگيرد، هستند. من الآن هم نصيحت مى كنم آقاى بنى صدر را به اين كه مبادا در دام اين گرگ هايى كه در خارج از كشور نشسته و كمين كرده اند بيفتد و اين آبرويى كه از دست داديد بدتر بشود و...تا اين مقطع، انقلاب توانست دو خطر بزرگ داخلى را از خود دور كند؛ خطر به انحراف كشاندن انقلاب توسط ملى گراها و دار و دسته نهضت آزادى و خطر بنى صدر و اطرافيانش، اعم از ملى مذهبى ها، منافقين، كمونيست ها و ...خطر دوم بخصوص از اين جهت حائز اهميت بود كه دشمن خارجى با همه توان نظامى خود به قصد تجزيه كشور و براندازى نظام تعرض گسترده اى را آغاز كرده بود و بيم آن مى رفت همچون گذشته تأسفبار ايران، اين بار نيز بخش هايى از خاك كشور از اين سرزمين جدا و به اشغال دائمى دشمن درآيد. ماهيت بنى صدر بخصوص زمانى مشخص تر شد كه تلويزيون هاى دنيا وى را در حالى كه با لباس و آرايش زنانه و به همراه مسعود رجوى عامل اصلى دهها اقدام تروريستى و ضدانقلابى از كشور گريخته بود، در خاك فرانسه به نمايش درآوردند. از آن به بعد، بنى صدر تا مدتى در كسوت يك ضدانقلاب واقعى كه گاه فرمان ترور و آدمكشى نيز صادر مى كرد، به خوش خدمتى در سرويس هاى امنيتى و جاسوسى بيگانه پرداخت.در ششم تيرماه همين سال، حضرت آيت الله خامنه اى توسط بمبى كه در يك ضبط صوت كار گذاشته شده بود، مورد سوءقصد قرار گرفته و بشدت مجروح شدند. روز بعد از آن، حادثه دردناكى اتفاق افتاد و با انفجار بمبى كه توسط عوامل منافقين در ساختمان حزب جمهورى اسلامى كار گذاشته شده بود، دهها نفر از مسئولان طراز اول، به شهادت رسيدند.همه اين ها در شرايطى اتفاق افتاد كه كشور درگير يك جنگ خارجى تمام عيار بود. در آن وضعيت كه انتظار عمومى آن بود كه گروه ها، سازمان ها و احزاب، قبل از هر چيز به فكر حفظ تماميت ارضى مملكت باشند، متأسفانه عملكرد تعدادى از گروه هاى سياسى برخلاف اين خواسته بديهى قرار گرفت.آغاز تحول در روند جنگ، با عمليات ثامن الائمه و شكستن محاصره آبادان در مهرماه سال۱۳۶۰ و تنها سه ماه پس از فرار بنى صدر صورت گرفت و با عمليات طريق القدس كه در آذر ماه همان سال انجام پذيرفت و منجر به رسيدن نيروها به مرزهاى بين المللى شد، ادامه يافت.حد فاصل پيروزى انقلاب اسلامى در بهمن۵۸ تا تيرماه ۱۳۶۰ پايان دوره ليبرال ها و بنى صدر، هر چند دوره اى كوتاه بود، ليكن به لحاظ خطاها و خيانت هايى كه نسبت به اصول و ارزش هاى نظام انجام گرفت، در نوع خود بى نظير مى باشد. در عين حال «نه»ى هوشمندانه ملت بزرگ ايران به امثال بنى صدر و خائنين به عنوان عبرتى ماندگار براى هميشه در تاريخ ايران اسلامى جلوه مى نمايد.* معاون فرهنگى و تبليغات دفاعى ستاد كل نيروهاى مسلحپى نوشت ها: ۱ـ هاشمى رفسنجانى ـ كارنامه و خاطرات ۱۳۶۰ ـ عبور از بحران ـ دفتر نشر معارف انقلاب ـ تهران ـ ۱۳۸۷ ـ ص ۱۶۱.۲- كتاب عقاب و شير - جيمز بيل - مترجم مهوش غلامى - نشر كوبه ۱۳۷۱۳- جوليتو كيه زا - هدف، تهران (تهاجم كارتر و وقايع پشت پرده) ترجمه هادى سهرابى - تهران - نشر ۱۳۶۲ ص ۱۲۶۴- عقاب و شير - جيمز بيل - مترجم مهوش غلامى - نشر كوبه - ص ۴۶۰ (اسناد لانه جاسوسى امريكا جلد نهم)
 پنجشنبه 30 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[مشاهده در: www.iran-varzeshi.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 133]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن