واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
واقعیت این است که تاکنون جواب قاطعی به این سوال داده نشده است و علاقه مندان به فوتبال هر کدام معیاری برای شناخت فوتبالیست محبوبشان دارند. جذابیت این موضوع باعث شد تا عادل فردوسی پور نیز در برنامه نود و در یکی از نظر سنجی های جنجالی اش به فکر معرفی معرفی چهره های محبوب فوتال ایران بیفتد. در این نظر سنجی که با حاشیه های فراوانی روبرو بود، بسیاری از ستاره های فوتبال به نتیجه به دست آمده معترض بودند زیرا آن ها معتقد بودند که عنوان فوتبالیست محبوب باید در بست در اختیار آن ها باشد و نه کس دیگری. از جمله کسانی که بیشترین اعتراض را به این نظرسنجی داشتند، به علی پروین و ناصر حجازی بودند که هنوز نعره های هواداران سینه چاکشان در امجدیه را از یاد نبرده بودند و توقع داشتند جوانان امروزی هم که تنها خاطره افتخار آفرینی های آن ها را شنیده بودند، نیز به آن ها رای بدهند. اما به راستی همیشه این سوال وجود دارد که بالاخره کدام یک از ستاره های فوتبالی ایران از بقیه محبب تر هستند و هواداران بیشتری برایشان سر و دست می شکنند . در این گزارش نگاهی خواهیم داشت به بازیکنان و مربیانی که هر یک در زمان خود، دردل هواداران رسوخ کردند و نام و آوازه ای به هم زدند.( در این گزارش بازکنان محبوب تنها به صرف تقدم و تاخر حروف الفبا چینش شده و شما مختار خواهید بود هر کدام را که بیشتر دوست دارید در صدر بگذارید و احیانا اگر هم ازکسی خوشتان نیامد نام اوارازاین لیست حذف کنید.) کریم باقری با وجود اینکه حدود 20 سال از اولین حضور کریم در فوتبال ایران می گذرد اما قابلیتهای سرزنی و شوتزنی، توانایی بازیخوانی و هوش بالا کریم باقری را به فوتبالیستی ممتاز تبدیل کرده است. نگاهی به کارنامه ورزشی و کیفیت بازی او، باقری را یکی از با استعدادترین بازیکنان تاریخ فوتبال ایران معرفی می کند. بازیکنی که در صورتی که روح چالشگری و جاه طلبی را چاشنی شخصیت فوتبالی خود می کرد می توانست به موفقیتهای بیشتری دست یابد. خداحافظی عجیب کریم در 29 سالگی از تیم ملی ایران را که به بهانه میدان دادن به جوانان انجام شد، را می توان اشتباهی دانست که هم خود او و هم فوتبال ملی ایران را متضرر کرد، جایگزینهای باقری به استثنای تا حدودی نکونام ، حتی سایه ای از او را هم نشان نداند. فارغ از نگاه فنی، شخصیت خاص او را می توان دلیل اصلی برای محبوبیت آقا کریم (اسمی که بازیکنان پرسپولیس باقری را با آن صدا می زنند) دانست، باقری در طول دوران بازیگری خود درگیر زد و بندها نشده و البته سالم و صادق زندگی کرده است. نتیجه رفتار سنجیده این بازیکن احترام و محبوبیتی است که در بین تمام اقشار فوتبالدوست ایرانی دارد. سوپر گل کریم در بی 68 که بعد از چند سال طلسم تساوی های روح خراش دربی را باطل کرد، باعث شد تا در آخرین سال های بازگری وی، محبوبیتش به طرز تصاعدی بالا برود. علی پروین افتخارات پرتعداد علی پروین در عرصه بازیگری و مربی گری او را به عنوان پرافتخارترین مربی فوتبال ایران معرفی می کند. علی پروین در فواصل دهه های 50 تا 70 پله های ترقی و موفقیت را با سرعت تمام طی کرده و عناوین بسیاری را از آن خود ساخت اما سرانجام صخره محکم فوتبال نوگرای ایرانی بود که در نهایت منجر به حذف این چهره از فوتبال ایران شد. پروین چهره ای خاص در فوتبال ایران است که سالها نامش بر روی سکوها فریاد زده شده است. حتی درگیری با چهره های مهم فوتبال ایران مانند علی دایی و احمدرضا عابدزاده هم خدشه ای بر محبوبیت او وارد نیاورده است. سلطان فوتبال ایران (لقبی که پس از چاپ تصویرش با شنل بر روی مجله دنیای ورزش به او داده شده است) فقط زمانی از فوتبال کنار رفت که خودش خواست. علی پروین اکنون در ویلای لواسان خود در آرامش تمام و دور از فوتبال زندگی می کند ولی همچنان چهره ای محبوب و معتبر در فوتبال ایران به شمار می رود. پروین با اینکه دو سه سالی است از مستطیل سبز دور شده اما هنوز هم در بین اهالی فوتبال شخصیتی کاریزماتیک است، مدرک این مدعا هم خبر گاه و بیگاه مدیر عاملی وی در باشگاه پرسپولیس و این اواخر هم تراکتورسازی. ناصرحجازی در ذهن هواداران حجازی دو تصویر اصلی از او وجود دارد، حجازی دروازه بان، که با رفلکسهای بی نظیر و خروجهای کم نقص به خاطر آورده می شود و حجازی مربی که در ماشین سازی، سپاهان، استقلال اهواز و تهران و ... تیمهایی هجومی را به مصاف حریفان می فرستاد. سالهای 75 تا 78 به نوعی سالهای موفق حجازی در لیگ ایران محسوب می شوند، دوران طلایی که زوج فتح الله زاده و حجازی استقلالی قدرتمند را سازمندهی کردند که موفق به کسب یک مقام قهرمانی و یک نایب قهرمانی در لیگ ایران شد. محبوبیت ناصر حجازی دلایل ساده ای دارد، او مثال بارزی از شخصی است که موفقیت کنونی اش را مدیون حضور در هیچ باندی نیست، بر خلاف خیلی ها ریاکاری نکرده و بله قربان گو نبوده است. حجازی برخلاف قاعده مرسوم که مربیان به اصطلاح دربی باز محبوب هواداران هستند، کارنامه خوبی در دربی نداشته است اما هوادران وی هیچ گاه این نقیصه را به حساب نمی آورند. بیماری مهلک حجازی در نیمه های پایانی سال گذشته نموداری برای بیان محبوبیت حجازی در بین فوتبالدوستان ایرانی بود. غلامحسین پیروانی شاید حضور غلامحسین پیروانی در این سیاهه عجیب باشد اما واقعیت آن است که وقتی عادل فردوسی پور در پر بیننده ترین برنامه ورزشی تلویزیون بارها و بارها او را با نام مربی دوست داشتنی معرفی می کند و با مخالفتی روبرو نمی شود، ینی اینکه شاغلام فوتبال ایران هم شخصیتی محبوب و دوست داشتنی در میان اهالی فوتبال دارد. مربی متمول شیرازی ژانر متفاوتی از بیان را به فوتبال ایران معرفی کرده است، در حالی که اتمسفر منفی ای به نام فضای چاپلوسی و تملق به نام روابط عمومی داشتن معرفی می شود و اهالی فوتبال ایران هزاران رنگ و لعاب دروغین به اظهارات خود می زنند غلامحسین پیروانی از ادبیاتی خاص برای بیان نظراتش استفاده می کند، طوری که مخاطب با شنیدن حرفهایش حس ناراحت کننده توهین به شعورش را پیدا نمی کند. معرفی ستاره هایی مثل رحمتی، اکبرپور، رجب زاده، معدنچی، روانخواه و ارئه بازیهای تحسین برانگیز به همراه فجر سپاسی کم امکانات، پیروانی را به یک مربی موفق در فوتبال ایران تبدیل کرده است. پیروانی با پذیرفتن پست مربی گری تیم ملی امید چالشی جدید را تجربه می کند، چالشی که در صورت موفقیت در آن محبوبیت بیشتری در فوتبال ایران دست خواهد یافت. لهجه غلیظ شیرازی پیروانی که به نوعی اصالت وی را می رساند خود دلیل دیگری است تا اینکه نه تنها ما جماعت روزنامه نگار و بلکه عامه مخاطبان از مصاحبت وی لذت ببرند. علی دایی دایی از آن دسته بازیکنانی است که تماشاگر فوتبال تکلیف خود با آن ها را نمی داند، گاه آن قدر محبوب است که تمام سکوهای ورزشگاه یک صدا نام او را بر زبان می آورند و گاه آنقدر منفور می شود که تماشاگر چاره ای ندارد که شعا ر معروف" حیاکن و رها کن " را سربدهد.اما در مقابل دایی شخصیت ثابتی دارد. نه مقابل تعریف و تمجید از خود بی خود می شود و نه در مقابل شعار پایش می لرزد. او همیشه علی دایی است ، فوتبالیستی که به واسطه پشتکار زیاد و نترسیدن از شکست به "جان سخت" فوتبال ایران معروف شده است. دایی در زمان بازیگری تمام رکوردهایی که یک فوتبالیست آسیایی امکان دست یابی به آن ها را دارد را درنوردید . او اولین لژیونر فوتبال آسیاست که توانست در لیگ معتبری مانند بوندس لیگا نامی برای خود دست و پا کند . گل زنی به تیم های مانند چلسی و آث میلان نیز از دیگر رکوردهایی است که تنها دایی توان جا به جا کردن آن ها را دارد. دایی در دوران مربیگری هنوز نتوانسته شمه ای از دایی مهاجم را به نمایش بذارد و طبیعی هم هست که در میان مربیان معروف جایی نداشته باش اما برد د ربی می تواند سرآغازی برای محبوبیت دایی مربی نیز باشد. احمدرضا عابدزاده مهار سه پنالتی در فینال بازیهای آسیایی 90 پکن و در برابر کره شمالی که ایران را به قهرمانی رساند تصویر ویژه ای است که از عابدزاده جوان در اذهان فوتبالدوستان نقش بسته است.تغییرات اجتماعی در اوایل دهه 70 بستر لازم برای آغاز ستاره ای همچون عابدزاده را فراهم ساخت. عابدزاده که در معرفی وی می توان گفت: دروازه بانی با موهای ژل زده که آدامس می جوید و لبخند می زد و البته رفلکسهای بی نظیر، تبدیل به یک چهره ویژه هم در عرصه باشگاهی و هم در میادین ملی شد. در عرصه باشگاهی انتقال او در فروردین 73 از استقلال به پیروزی (در حالی که مصدوم بود و هزینه های درمانی و حتی حق و حقوقش، از طرف مسولین باشگاه استقلال پرداخت نشده بود ) را می توان نقطه عطفی در زندگی این فوتبالیست دانست. اعتماد به نفس ستودنی عابدزاده در بازی منجر به صعود ایران در برابر استرالیا در ملبورن و البته درخشش در جام جهانی و در برابر امریکا سکانسهای دیگری از داستان محبوبیت این ستاره هستند. عابدزاده در دوران بازیگری از نظر فنی فوتبالیستی ممتاز به شمار می رفت و البته اکثر المانهای لازم ظاهری از قبیل چهره فتوژنیک و فیزیک مناسب برای تبدیل شدن به یک ستاره را دارا بود، از سویی دیگر می توان نمایشهای فوق العاده او در چند بازی فوق العاده حساس را که به بخشی از نوستالژی هواداران فوتبال ایران تبدیل شده است را دلیلی برای محبوبیت احمدرضا دانست.نکته جالب در مورد عابدزاده این است که وی در سیزده داربی تهران بدر ترکیب هر دو تیم سرخابی حضور داشته و با پیراهن هیچ تیمی بازنده نشده است. مهدی مهدوی کیا حضور 4 ساله در تیم بانک ملی و ایفای نقش به عنوان مهاجم در سالهای 74 تا 76 در تیم پرسپولیس، برای مهدوی کیا بدون پیشرفتی خارق العاده سپری شدند و مهدی در جام ملتهای 96 امارات فقط در بازی اول در برابر عراق فرصت حضور ثابت در زمین را پیدا کرد . با اینهمه حدود یکسال بعد، محرومیت ناگهانی نعیم سعداوی، بازیکن جناح راست آن زمان تیم ملی، در آستانه بازیهای مقدماتی جام جهانی مایلی کهن را به این فکر انداخت تا از مهدوی کیا در پست پیستون استفاده کند. این انتقال امکانی فوق العاده برای این بازیکن برای نشان دادن استعدادش فراهم ساخت، دو گل در بازی برابر چین در دالیان و ادامه حضور موثر در ترکیب تیم ملی او را به بازیکنی مهم تبدیل کرد. جام جهانی و درخشش در این تورنمت و مخصوصا گلزنی برابر تیم ملی آمریکا پلی برای حضور در بوندس لیگا بود، لیگی که بعدها تبدیل به جولانگاهی برای حضور دائم مهدوی کیا شد. در شرایطی که اکثر لژیونرهای ایرانی جایگاه خود را در ترکیب ثابت از دست داده بودند مهدوی کیا در ترکیب تیمش به میدان می رفت و حتی با وجود مشکلات گاه و بیگاه و گاها حاشیه ای دست از تلاش بر نمی داشت. تداوم و رفتار سنجیده را می توان به عنوان دلایل محبوبیت مهدوی کیا تحلیل کرد، شخصیتی که دست از تلاش برنمی داردو حتی در صورت از دست دادن جایگاهش در ترکیب تیم تلاش خود را دو برابر می کند. وجه دیگر شخصیت محبوب مهدوی کیا، رفتار معقولانه اوست، کمتر مصاحبه ای از او بر علیه شخص یا تیمی دیده شده است، حتی بازگشت جنجالی او به لیگ ایران و حضور او در استیل آذین هم باعث نشد که بر علیه علی دایی مربی فعلی پرسپولیس مصاحبه ای انجام دهد. این یعنی شنا کردن در مسیر منطق فوتبالی، درگیر نشو و دشمنی نداشته باش. /1029/1002
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1167]