واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: rosetanha07-04-2007, 11:40 AMسلام دوستان من اين تاپيك رو ايجاد كردم كه لحضات خوبي رو با مطالب جالبمون براي هم بوجود بياريم هر كسي طنز در مورد كامپيوتر و هر چي مرتبط به دينياي اي تي داره اينجا بنويسه اميدوارم مدير اصلي اين بخش اين تاپيك رو مهم كنه كه هميشه در صدر باشه تا همه دوستان ببينن و مطالبشون رو اينجا بزارن به اميد لحظاتي خوش rosetanha07-04-2007, 11:41 AMيكي بود يكي نبود . روزي از روزها بيل گيتس معروف افتاد و مرد . خداوند به او گفت : به خاطر خدمات تو در دنيا كه باعث شد در هر خانه اي يك كامپيوتر پيدا بشه و به خاطر ساختن ويندوز ميخواهم به تو لطفي را بكنم كه تا به حال به كسي نكرده ام . تو مختاري كه بهشت و جهنم را خودت انتخاب كني ؟ بيا بريم بهشت و جهنم را ببين بعد انتخاب كن . اول رفتند سراغ جهنم . بيل با تعجب ديد كه در جهنم ساحل درياي بسيار زيبايي هست كه مرد و زن در ساحل ان دارند اب بازي ميكنند و هوا بسيار معتدل است . بيل با ديدن جهنم گفت ديگر نيازي به ديدن بهشت نيست . خداوند گفت بيا بهشت را هم ببينيم . در بهشت بيل ديد كه در اسمان ابرهاي سفيد چاقي هست و فرشته ها دارند در بهشت بازي و ورجه ورجه ميكنند . ولي بهشت در نظر بيل به زيبايي جهنم نبود . پس بيل جهنم را اتخاب كرد . دو هفته بعد خداوند تصميم گرفت به ببيل سر بزنه . وقتي به سراغ بيل رفت ديد كه دست و پايش را به ديوار بسته اند و دارند او را شكنجه مي كنند . خداوند پرسيد بيل حالت خوبه ؟ بيل با نا اميدي گفت : اوضاع خيلي خيته . پس اون ساحل زيبا و زنان زيبا رو چه شدند ؟ خداوند جواب داد : انها اسكرين سيور بودند!!!!! :31: :27: rosetanha07-04-2007, 11:43 AMhttp://i8.tinypic.com/40cv8ck.jpg rosetanha07-04-2007, 11:49 AMدر يک کلاس مديريت پروژه هاي نرم افزاري، استاد از مدير پروژه ها پرسيد اگر در يک هواپيما سوار شويد و قبل از حرکت هواپيما متوجه شويد که نرم افزار کنترل امنيت هواپيما توسط تيم زيرنظر شما نوشته شده کدام يک از شما فورا از هواپيما پياده ميشويد؟ همه دست خود را بالا بردند جز يک نفر که با خونسردي نشسته بود. استاد از او پرسيد شما از هواپيما خارج نميشويد؟ وي پاسخ داد من تيم خود را خوب ميشناسم و مطمئنم هواپيما اصلا از روي زمين بلند نخواهد شد!!!! rosetanha07-04-2007, 11:50 AMمطالبي که مي خونيد مکالمات تلفني واقعي ضبط شده در مراکز خدمات مشاوره مايکروسافت در انگلستان هست * مرکز مشاوره : چه نوع کامپيوتري داريد؟ مشتري : يک کامپيوتر سفيد... * مشتري : سلام، من «سلين» هستم. نمي تونم ديسکتم رو دربيارم مرکز : سعي کردين دکمه رو فشار بدين؟ مشتري : آره، ولي اون واقعاً گير کرده مرکز : اين خوب نيست، من يک يادداشت آماده مي کنم... مشتري : نه ... صبر کن ... من هنوز نذاشتمش تو درايو ... هنوز روي ميزمه .. ببخشيد ... * مرکز : روي آيکن My Computer در سمت چپ صفحه کليک کن. مشتري : سمت چپ شما يا سمت چپ من؟ * مرکز : روز خوش، چه کمکي از من برمياد؟ مشتري : سلام ... من نمي تونم پرينت کنم. مرکز : ميشه لطفاً روي Start کليک کنيد و ... مشتري : گوش کن رفيق؛ براي من اصطلاحات فني نيار! من بيل گيتس نيستم، لعنتي! * مشتري : سلام، عصرتون بخير، من مارتا هستم، نمي تونم پرينت بگيرم. هر دفعه سعي مي کنم ميگه : «نمي تونم پرينتر رو پيدا کنم» من حتي پرينتر رو بلند کردم و جلوي مانيتور گذاشتم ، اما کامپيوتر هنوز ميگه نمي تونه پيداش کنه... * مشتري : من توي پرينت گرفتن با رنگ قرمز مشکل دارم... مرکز : آيا شما پرينتر رنگي داريد؟ مشتري : نه. * مرکز : الآن روي مانيتورتون چيه خانوم؟ مشتري : يه خرس Teddy که دوست پسرم از سوپرمارکت برام خريده. * مرکز : و الآن F8 رو بزنين. مشتري : کار نمي کنه. مرکز : دقيقاً چه کار کردين؟ مشتري : من کليد F رو 8 بار فشار دادم همونطور که بهم گفتيد، ولي هيچ اتفاقي نمي افته... * مشتري : کيبورد من ديگه کار نمي کنه. مرکز : مطمئنيد که به کامپيوترتون وصله؟ مشتري : نه، من نمي تونم پشت کامپيوتر برم. مرکز : کيبوردتون رو برداريد و 10 قدم به عقب بريد. مشتري : باشه. مرکز : کيبورد با شما اومد؟ مشتري : بله مرکز : اين يعني کيبورد وصل نيست. کيبورد ديگه اي اونجا نيست؟ مشتري : چرا، يکي ديگه اينجا هست. اوه ... اون يکي کار مي کنه! * مرکز : رمز عبور شما حرف کوچک a مثل apple، و حرف بزرگ V مثل Victor، و عدد 7 هست. مشتري : اون 7 هم با حروف بزرگه؟ * يک مشتري نمي تونه به اينترنت وصل بشه... مرکز : شما مطمئنيد رمز درست رو به کار برديد؟ مشتري : بله مطمئنم. من ديدم همکارم اين کار رو کرد. مرکز : ميشه به من بگيد رمز عبور چي بود؟ مشتري : پنج تا ستاره. * مرکز : چه برنامه آنتي ويروسي استفاده مي کنيد؟ مشتري : Netscape مرکز : اون برنامه آنتي ويروس نيست. مشتري : اوه، ببخشيد... Internet Explorer * مشتري : من يک مشکل بزرگ دارم. يکي از دوستام يک Screensaver روي کامپيوترم گذاشته، ولي هربار که ماوس رو حرکت ميدم، غيب ميشه! * مرکز : مرکز خدمات شرکت مايکروسافت، مي تونم کمکتون کنم؟ مشتري : عصرتون بخير! من بيش از 4 ساعت براي شما صبر کردم. ميشه لطفاً بگيد چقدر طول ميکشه قبل از اينکه بتونين کمکم کنيد؟ مرکز : آآه..؟ ببخشيد، من متوجه مشکلتون نشدم؟ مشتري : من داشتم توي Word کار مي کردم و دکمه Help رو کليک کردم بيش از 4 ساعت قبل. ميشه بگيد کي بالاخره کمکم مي کنيد؟ * مرکز : چه کمکي از من برمياد؟ مشتري : من دارم اولين ايميلم رو مي نويسم. مرکز : خوب، و چه مشکلي وجود داره؟ مشتري : خوب، من حرف a رو دارم، اما چطوري دورش دايره بذارم؟ سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 221]