تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 10 شهریور 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):صله رحم، انسان را خوش اخلاق، با سخاوت و پاكيزه جان مى‏نمايد و روزى را زياد مى‏كند...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1813326135




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سالک در گفتگوی اختصاصی : پرونده انفجار 8 شهريور بايد مجدداً بررسي شود


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

     حجت الاسلام سالك گفت: بنده معتقد هستم بايد پرونده بمب‌گذاري دفتر نخست وزيري مجدداً مورد بررسي و ارزيابي قرار بگيرد چون اين يک مطالبه مردمي است و اين به تصميم رياست محترم قوه قضائيه برمي‌گردد. اگر آن پرونده به جريان بيفتد خيلي ها بايد مجدداً مورد بازپرسي قرار بگيرند.   حجت‌الاسلام احمد سالک، سخنگوي جامعه روحانيت مبارز همان شخصي است که بهزاد نبودي يکي از چهره‌هاي شاخص اصلاح‌طلبان و از دستگيرشدگان حوادث پس از انتخابات را با توجه به اسناد و مدارک موجود يکي از عوامل انفجار دفتر نخست وزيري سال 60 مي‌‌داند. ايشان که در سال 60 به عنوان مسؤول بسيج کل کشور و يکي از مشاوران شهيد رجايي بوده است، خاطراتي بس گرانبها در اين رابطه دارد. علل حضور کمرنگ و انگشت‌شمار فتنه‌گران و آشوب‌طلبان در روز 13 آبان و 16 آذر هم يکي ديگر از محورهاي گفت‌وگوي ما با معاون فرهنگي مجمع جهاني اهل بيت (ع) است.  با نظر به اينکه اصلاح‌طلبان تبليغات گسترده‌اي براي 16 آذر ماه، روز دانشجو صورت داده بودند و با حضور بسيار کمرنگ طرفداران خود مواجه شدند، اين گروه سياسي پس از اين چه رويه و روشي را در پيش خواهند گرفت؟  براي پاسخ به اين سؤال چند نکته را بايد ذکر کرد، اول آنکه درباره اصلاح‌طلبان بايد تجزيه و تحليل تاريخي صورت بگيرد و اينکه بررسي شود که منشأ چنين جرياني در جامعه اسلامي ما از کجا بوده و چرا اين اتفاق افتاد. دوم اينکه اهداف اصلاح‌طلبان چه هست، آيا حرکاتشان بر اساس رعايت خطوط قرمز نظام بود يا اينکه قصد شکستن خطوط قرمز نظام از جمله امام (ره)، رهبري و انقلاب را داشته‌اند و در نهايت بايد عملکرد آنها در ساليان اخير (که در داخل کشور از طرق مختلف افکار و عقايد خودشان را به نمايش گذاشتند) مورد بررسي و رسيدگي قرار بگيرد. جمع‌بندي بنده در اين چند جمله اين است که اصلاح‌طلبان نتوانستند در طول مدت حضورشان در صحنه به اصول، مباني و ارزش‌هايي که حضرت امام (ره) تعقيب مي‌فرمودند، خودشان را تطبيق بدهند. ما قرائن و شواهدي داريم که نشان‌دهنده اين انحراف است، به خصوص پس از انتخابات رياست جمهوري، اصلاح‌طلبان دقيقاً نشان دادند که حلقه دروني فتنه و آشوب پس از انتخابات را برعهده داشتند و حلقه بيروني آن آمريکا و 17 اپوزيسيون در خارج از کشور است و اين حلقه دروني عناصري از کارگزاران و ديگر جريانات اصلاح‌طلب بود که ماجراي فتنه پس از انتخابات را به وجود آوردند. اصلاح‌طلبان بايد از ملت عذرخواهي کنند به خاطر حرکاتي که پس از انتخابات نشان دادند به خصوص سران آنها و در مقابل قانونگريزي و مقولاتي که در اين زمينه انجام دادند بايد تحمل کيفر قضايي را داشته باشند و اين مسأله، مسأله مهمي است و نبايد ساده از آن گذشت. مطالبه مردم اين است که مي‌گويند جوانان ما را دستگير مي‌کنند؛ جواناني که به هدايت سران آشوب به خيابان‌ها آمده‌اند ولي سران فتنه و آشوب آزاد هستند، اين چه نوع عدالتي است که سرکردگان اصلي جريان فتنه آزاد هستند ولي عده‌اي که فريب خورده‌اند گرفتار دستگاه قضايي هستند. نکته بعد اين است که اصلاح‌طلبان نمي‌توانند با تغيير تاکتيک رنج و مشقتي که پس از انتخابات به مردم تحميل کردند را ناديده بگيرند، چون ما در بيانيه‌ها و اظهاراتشان شاهد تغيير موضع آنها هستيم و اين نکته قابل توجهي است که آيا اين تغيير موضع واقعيت دارد يا نه، اين هم يک نوع ظاهرسازي است، مثل اعترافاتي که آقاي عطريانفر، ابطحي يا حجاريان انجام دادند، البته در آن اعترافات جاي سؤال زياد است. آيا واقعاً آقايان آنطور که گفته‌اند تغيير کرده‌اند، اين هنوز براي ما روشن نيست و آينده اين را روشن مي‌‌کند. بعد از تحمل حکم قضايي، همانطور که شما هم اشاره کرديد جاي سؤال دارد که اين گروه در آينده خطوط قرمز نظام را رعايت خواهند کرد و بازهم مقابل نظام و رهبري مي‌ايستند يا نه. اين مسائل هنوز در هاله‌اي از ابهام است.  حمايت‌هاي افرادي مانند مخملباف، شيرين عبادي و عبدالکريم سروش که به دليل مخالفت با نظام و انقلاب زبانزد هستند در کنار آمريکا و انگليس را از موسوي، کروبي و خاتمي چگونه مي‌بينيد؟  ما در اين فتنه شاهد بوديم که کشورهاي غربي از جمله آمريکا، انگليس و حتي رژيم صهيونيستي حمايت بسيار سنگين و سرسختي از اين جريان در داخل کشور انجام دادند اگر قرار است تغييري در رويکرد آنها صورت بگيرد، ضرورتاً بايد به صورت عملي آمريکا، انگليس و اسرائيل را مأيوس کنند. در اين رابطه اصلاح‌طلبان چقدر پايبند هستند در حالي که آقاي مخملباف در هفته‌هاي گذشته از آمريکا درخواست کرده است که جريان سبز را در داخل کشور مورد حمايت قرار بدهند يعني هنوز هم ما شاهد هستيم که عکس‌العملي در مقابل استکبار جهاني نشان نداده‌اند براي آنکه دستشان به سوي آنها دراز است.   سؤال ديگري که در اين موضوع به ذهن خطور مي‌کند اين است که آيا آنها مي‌خواهند به آغوش ملت برگردند؟ سازوکار برگشتن به آغوش ملت را چگونه مي‌بينيد؟ آيا بر اساس معيارهاي اسلامي و انقلابي مي‌خواهند عمل کنند که البته لازمه آن تبعيت از قانون و اعتراف به گناه و تطبيق با ارزش‌هاي اسلامي و ايراني است. مجموع اين مسائل را اگر با هم در نظر بگيريم شايد بتوانيم آينده‌اي را براي آنها در نظر بگيريم اگر چه بايد منتظر زمان بمانيم و ببينيم که اصلاح‌طلبان چه رويکردي را پيش خواهند گرفت.  آقايان حجاريان، عطريانفر و ابطحي که در هفته‌هاي اخير آزاد شده‌اند پس از اين چه روشي را براي ادامه حيات سياسي خود در پيش خواهند گرفت؟  بحث‌ اعتقادات، انديشه و نوع تفکر و خط مشي هر فرد نشان‌دهنده هويت شخصيت اثباتي و ثبوتي است. اگر کسي به مارکسيست اعتقاد دارد و به انديشه مارکس معتقد است و در حوادثي گرفتار مي‌شود و سخناني را طبق همان گرفتاري به زبان مي‌آورد دليل بر اين نيست که از اعتقادات گذشته خود دست برداشته است يا اگر کسي اعتقاد به اسلام راستين دارد در شرايط سختي مثل زمان شاه گرفتار ساواک بشود و طبق شرايط، تاکتيکي را اتخاذ کند دليل بر اين نيست که از اعتقاداتش دست بردارد اما در يک صورت اين موضوع قابل پذيرش است و آن اينکه آن فرد توبه کرده باشد يعني خودش به اين نتيجه رسيده باشد که افکار گذشته او خطا بوده و بايد مسير حرکت خود را در انديشه عوض کند. آقايان اعتراف کردند که ما طرفدار «ماکس وبر» بوديم و افکار دموکراسي ليبراليسم را در اينجا تدريس کرديم و از آموزه‌هاي آنها براي تعليم استفاده کرديم و مقاله نوشتيم. پس آنها به افکار ماکس‌وبر اعتقاد داشتند، سؤال اينجاست که مدتي که اين افراد در ندامتگاه قرار گرفتند و به خودشان آمدند افکار و عقايدشان واقعاً عوض شده است يا نه. اگر توبه آنها واقعي است و از نوع انتشار افکار «ماکس وبر» و امثال او پشيمان هستند، اين ارزشمند است و رويکرد خوبي است و بايد از آن استقبال کرد ولي اگر تغيير تاکتيک باشد براي نجات اين قابل تأمل است البته زود است قضاوت کردن اينکه آينده آنهاچه خواهد بود با اينکه اين افراد آزاد شده‌اند، بايد ببينيم آزادشدگان با اين احکام تعليقي در روزهاي آينده به لحاظ انديشه به مسير انديشه‌هاي ناب اسلامي گرايش پيدا مي‌کنند يا نه همان انديشه‌‌هاي «ماکس وبر» را با رنگ و لعاب اسلامي به خورد مردم و جامعه مي‌دهند و اين جاي تأمل دارد. ما اميدواريم که اين افراد تغيير ماهوي پيدا کرده باشند.  سعه صدر و مداراي نظام را تا چه حدي در از دست رفتن پايگاه اجتماعي اصلاح‌طلبان که نمود آن را در 16 آذر ديديم مؤثر مي‌‌دانيد؟  دو تا موضوع در اين رابطه قابل توجه است؛ يکي اينکه سعه صدر و رحمت واسعه جمهوري اسلامي ايران آنقدر زياد و عجيب است که ما شاهد سوء‌استفاده زيادي از اين صبر و بردباري مسؤولان نظام در گذشته و الان که صورت گرفته است، هستيم. هم در زمان امام‌(ره) نسبت به نهضت آزادي و موضوعات مرتبط با آن و تحمل بني‌صدر و امثالهم و چه در زمان حال و قضاياي پس از انتخابات. رحمت واسعه جمهوري اسلامي ايران نشأت گرفته از رحمت واسعه مکتب اسلام است. اسلام همه را به‌خوبي نگاه مي‌کند و به همه ميدان مي‌دهد ولي در همين ميدان عده‌اي از اين رحمت سوءاستفاده مي‌کنند، اگر اين نوع حرکات که پس از انتخابات به‌وجود آمده در کشور ديگري رخ مي‌داد مطمئناً به اين راحتي از افراد آشوبگر و سران آن نمي‌گذشتند بلکه با سران آن برخورد قاطع حذفي مي‌کردند و ما در شوروي فروپاشيده گذشته شاهد اين موضوع بوده‌ايم.  در کشورهاي ديگر اين طور نيست که به رسانه‌هاي گروهي مثل روزنامه‌هاي زنجيره‌اي فرصت بدهند تمام مقدسات را زير سؤال ببرند و هر مطلبي که دوست دارند بنويسند. هشت سال آقايان درباره جدايي دين از سياست در جاهاي مختلف مطلب‌ نوشتند. آنها هر چه دوست داشته‌اند در طول اين سال‌ها نوشته‌اند اگر چه مدعي هستند که آزادي بيان و قلم نيست، آنها حرفشان را مي‌زنند و فعاليت‌هاي مختلف، سخنراني و جلساتي دارند بعد هم مي‌گويند آزادي نيست. به عقيده من آقايان سوء‌استفاده از سعه‌صدر نظام و رحمت واسعه جمهوري اسلامي ايران کرده‌اند.  نقش مقام معظم رهبري را در اين رابطه چگونه ارزيابي مي‌کنيد؟  نقش مقام معظم رهبري، نقش ماهيت ولايت مطلقه فقيه است. به تعبير حضرت امام (ره) همان مسؤوليت پيغمبر و ائمه اطهار در اين جهت بر دوش ولي فقيه است البته در يک نازل منزله‌ پايين‌تر، بي‌ترديد نقش مقام معظم رهبري، نقش رهبري و پدري بوده است يعني هم در جايگاه رهبري بر اساس قوانين و مقررات قابل مشاهده است و هم نقش پدري که مقام معظم رهبري در اين فتنه، به سران معترض (موسوي و کروبي) تذکر خصوصي داده است، تذکر عمومي داده، مسؤولان ستادهاي اين افراد را پذيرفته است و آقايان در آن جلسه هر چه خواسته‌اند به زبان آورده‌اند و در کل مقام معظم رهبري با بزرگي و پدري به اين موضوعات نگاه کرده‌‌اند و به هر حال مقام معظم رهبري با مهر و عطوفت و مهرباني با مسائل برخورد کرده است و در جايگاه خودش قاطعيت و جسارت رهبري را مشاهده مي‌کنيم که از جمله آن سخنراني تاريخي ايشان در نماز جمعه 29خرداد ماه امسال است. ايشان در يکي از فرمايشاتش مي‌فرمايند: «انقلابيون فرسوده و پشيمان از مبارزه» که سخني بسيار سنگين براي کساني بود که قبل از انقلاب مبارزه کردند و بعد از انقلاب در صحنه بودند که نشان‌دهنده قاطعيت و بصيرت نگاه در بعد رهبري است. رهبري در قضاياي اخير در جاهايي که نبايد کوتاه بيايند، کوتاه نيامدند و در بسياري از جاها نگاه وحدت‌بخش و انسجام درون‌تشکيلاتي داشتند.  روح سرد و نااميدي که مخصوصاً پس از 16 آذر در جناح اصلاح‌طلبان دميده شده است ناشي از چه عواملي مي‌‌تواند باشد؟  اين ريشه در دو موضوع دارد و آن دو موضوع را استکبار از اول انقلاب تا به امروز به دنبالش بوده است و آن عبارت است از زدودن اسلام ناب و دوم تضعيف يا تخريب ستون خيمه نظام و محور حاکميت ديني در خط طولي نبوت، امامت و ولايت يعني شخص امام (ره) در ديروز و مقام معظم رهبري در امروز. در گذشته کارتر عمليات طبس را انجام مي‌دهد براي زدن يا ربودن شخص امام (ره)، امروز استکبار جهاني نوک پيکان حمله‌ا‌ش را به سمت مقام ولايت و اسلام آورده است. دلايل آن هم فراوان است از جمله آنکه اوباما سه‌شنبه بعد از 22 خرداد سخنراني کرد و گفت، ما کاري به موسوي و احمدي‌نژاد نداريم، ما با اساس اسلام کار داريم و اساس اسلام و انقلاب است که بايد براندازي بشود و آنها در بيان اهدافشان رودربايستي هم نمي‌کنند. راه‌هاي برخورد با اين دو هدف متفاوت است؛ گاهي برخورد آنها با ما نظامي و سخت‌افزاري است مانند جنگ تحميلي هشت ساله و گاهي برخورد آنها تحميل فشارهاي اقتصادي و معيشتي بر ملت است و گاهي هم برخورد آنها در حيطه‌ نرم‌افزاري و رواني است که ما شاهد شاخصه‌هاي آن در وقايع پس از انتخابات هستيم. مقام معظم رهبري در چند سال گذشته بحث تهاجم ابتذال فرهنگي غرب را مطرح فرمودند و بعد از آن شبيخون فرهنگي، قتل فرهنگي، غارت فرهنگي و در آخر ناتوي فرهنگي را مطرح فرمودند. ايشان مي‌فرمايند در مقابل اين جبهه عظيم استکبار بايد جبهه داخلي درست بشود و بايستد. در جريان جنگ نرم از اهداف رواني دشمن اين است که روحيه مردم را تضعيف کرده و روي احساسات آنان کار کنند و ذهن مردم را به سمت خاصي سوق بدهند.  وقتي روحيه مردم ضعيف و ذهن آنها مخدوش شد با اين حمله نظامي مي‌توانند کار را تمام کنند. يکي از راه‌هاي اين کار ايجاد يأس و نااميدي در مردم است يعني بزرگ نماياندن نقاط ضعف داخلي و کوچک شمردن نقاط قوت و دستاوردهاي انقلاب، البته مقام معظم رهبري در مديريت جنگ نرم بسيار خوب عمل کردند و در مقابل تحرکات دشمن دائماً اميد مي‌دهند و در کلمات ايشان يأس و نااميدي جايي ندارد چرا که اميد داشتن روحيه را قوي مي‌کند، ذهن را فعال و پرتوان مي‌کند، يأس مردم را به انزوا مي‌کشاند. دشمنان مي‌خواهند مردم را از ولايت دور کرده و کشور را به خيال خودشان منزوي کنند بنابر اين با تلقين‌ها و شايعات مختلف در خط جنگ نرم کار مي‌کنند.  ما در جامعه بين‌الملل و عرصه خارجي چه کارهايي براي مقابله با جنگ نرم دشمن مي‌توانيم انجام دهيم؟  بنده معتقد هستم عکس‌العمل آمريکا، شوروي فروپاشيده، اسرائيل و اروپا چه در صحنه 1+5 و گروه 8 و چه در جاهاي مختلف که عليه جمهوري اسلامي ايران کار مي‌کنند و از جمله آن فعاليت 25 هزار سايت وهابيت و بهائيت است، نشان دهنده اين است که ابتکار عمل امروز در جهان در اختيار اسلام و جمهوري اسلامي و محور جمهوري اسلامي ايران مقام معظم رهبري است. ما عمل مي‌‌کنيم و کشورهاي غربي را وادار به عکس‌العمل مي‌کنيم، عمل ما صحيح است؛ بيداري ملت‌ها، معرفي فرهنگ اهل بيت و قرآن به جهان، آوردن آرامش براي پيشرفت در سايه‌ اخلاق است و هر کدام از اينها بمب‌‌هاي اتمي است که حاکمان فاسد را زيرورو مي‌کند، اينها ابتکار عمل انقلاب و مقام معظم رهبري است، مرگ بر آمريکا و مرگ بر اسرائيل در کنار برائت از مشرکين بسيار قيمت دارد. نکته ديگر اين است که ماهيت اسلام ناب محمدي (ص) و عمل به شريعت اسلام در دنيا دشمن‌تراشي مي‌‌کند.  روحيه نااميدي و دلسردي اصلاح‌طلبان از آينده سياسي خود نشأت پذيرفته از چه عواملي است؟  چون اصلاح‌طلبان مأيوس هستند از اينکه دستي بر قدرت و سرپرستي ملت ندارند روح يأس و نااميدي را در جامعه مي‌دمند، آنها خودشان مأيوس هستند و آن را هم مي‌خواهند به جامعه القا کنند.  شما در گذشته درباره نقش بهزاد نبوي در جريان انفجار دفتر نخست وزيري سال 60 مطالبي را مطرح کرده بوديد، آيا باز هم خواهان رسيدگي دوباره به پرونده انفجار دفتر نخست وزيري از سوي قوه قضائيه هستيد؟  بنده معتقد هستم بايد پرونده بمب‌گذاري دفتر نخست وزيري مجدداً مورد بررسي و ارزيابي قرار بگيرد چون اين يک مطالبه مردمي است و اين به تصميم رياست محترم قوه قضائيه برمي‌گردد. اگر آن پرونده به جريان بيفتد خيلي از کساني که آن زمان در زندان بودند بايد مجدداً مورد بازپرسي قرار بگيرند.  شما زماني که صداي انفجار دفتر نخست وزيري را شنيديد در کجا حضور داشتيد و چطور به مکان بمب‌گذاري رسيديد؟  من مسؤول بسيج کل کشور بودم و دفتر ما در خيابان فلسطين ساختمان 11 طبقه‌اي بود که فاصله اين دفتر با دفتر نخست وزيري بسيار کم بود. يک روز که در دفتر کارم بودم صداي انفجار مهيبي را شنيدم و در کمتر از چند دقيقه خودم را به دفتر نخست وزيري رساندم. زماني که از پله‌هاي دفتر نخست وزيري بالا مي‌رفتم و طبقه اول را رد کرده بودم در آن گرد و خاک و فضاي وحشت‌آور آقاي بهزاد نبوي را ديدم که از پله‌ها به پايين مي‌رود. بنده سريعاً يقه ‌‌ايشان را گرفتم و به ايشان گفتم شما در داخل اتاق بوديد، چه اتفاقي افتاده است. ايشان چند جمله گفتند مبني بر اينکه، کشميري سوخت. من سراغ شهيد رجايي، باهنر و دستجردي را مي‌گرفتم اما آقاي نبوي اسم کشميري را بر زبان مي‌آورد. اين را هم بايد بگويم که شهيد رجايي کميته مشاوره داشت که با افراد خاصي مشاوره مي‌کرد و بنده هم يکي از اعضاي اين کميته بودم. ما حداقل هفته‌اي يک روز را در يکي از اتاق‌هاي ساختمان نخست وزيري با ايشان جلسه داشتيم، از اعضاي ديگر اين کميته شهيد صياد شيرازي و آقاي پرورش بودند، حتي روزي که بني‌صدر فرار کرد شهيد رجايي ما را دور هم جمع کردند و راهکار خواستند، اولين برخورد ما در رابطه با آن حادثه با بهزاد نبوي اينگونه صورت گرفت و در سال‌هاي بعد حضرت امام (ره) هيأتي را تشکيل دادند به محوريت شهيد محلاتي که بنده هم جزو آن هيأت بودم و اين هيأت براي بررسي زندان‌ها شکل گرفت. يکي از زندان‌هايي که ما رفتيم زندان اوين بود و در يکي از بندهاي آن زندان غضنفرپور و خانم سودابه سديقيه بود و در يک طرف مظنونين حادثه دفتر نخست وزيري بودند و از جمله آنها آقاي کامران نماينده کنوني مجلس، مسؤول حراست دفتر نخست وزيري بود. ايشان اجازه ورود امثال کشميري را به دفتر نخست وزيري صادر مي‌کردند. آقاي محمدي هم از اين افراد بودند که بعداً خودکشي کردند البته مصلحت نظام به همه موضوعات ارجحيت دارد چرا که دست امثال آقاي موسوي‌خوئيني‌ها دادستان وقت هم در اين پرونده ديده مي‌شود البته امثال اين آقايان مطلبي را مطرح مي‌کنند و آن اين است که ما رفتيم پيش امام (ره) و ايشان پرونده دفتر نخست‌وزيري را مختومه دانسته. البته اما شواهدي داريم که اين پرونده از سوي امام (ره) مختومه نشده است.  به نظر شما با توجه به دستگيري بهزاد نبوي در ماه‌هاي گذشته به عنوان يکي از عوامل پشت پرده آشوب‌هاي اخير بهترين زمان براي رسيدگي به نقش وي در دفتر رياست جمهوري سال 60 فراهم نشده بود؟  مسأله انتخابات و فتنه پس از آن يک جريان است و آن را بايد در جاي خودش مورد بررسي قرار دهند و در اين موضوع ريشه‌يابي از سوي دستگاه قضايي و نيروهاي امنيتي بايد مورد لحاظ قرار گيرد. فتنه پس از انتخابات را نبايد مسأله ساده قلمداد کرده و به آن سطحي نگاه کرد. بنده معتقدم براي فتنه و آشوب‌هاي پس از انتخابات امسال 15 سال کار شده است. ما بعد از پيروزي انقلاب سه فتنه بزرگ را پشت سرگذاشته‌ايم؛ فتنه اول، فتنه دولت موقت، بني‌صدر، نهضت آزادي، منافقين و کودتاي نوژه و جرياناتي از اين قبيل است. فتنه دوم 17 و 18 تير سال 1378 کليد خورده است و آثاري که اين فتنه به دنبال داشت و فتنه سوم که امسال و پس از انتخابات به وجود آمد را شامل مي‌شود.  ما در حقيقت يک 30 سال و يک 15 سال بايد در اين زمينه مطالعه کنيم و اگر با اين نگاه ريشه‌يابي کرديم موضوع را خوب متوجه مي‌شويم و اين نکته نکته مهمي است. پرونده نخست وزيري يک سوژه ديگر است که بايد به آن به صورت جداگانه پرداخت چون افراد ديگري در اين قضيه دست داشته‌اند گرچه در تحليل کل قضيه اين نوع انفجار‌ها بي‌ربط به اين فتنه‌ها هم نمي‌تواند باشد و البته جزو ريشه‌هاي آن است. آقاياني که در اين ماجراها و اتفاقات دست داشته‌اند امروز خود را تئوريسين و تئوري‌پرداز مسائل نظام مي‌دانند و در مقابل ولايت مي‌ايستند. امثال آقاي بهزاد نبوي بعيد مي‌دانم ولايت را قبول داشته باشند.  در مورد مجموعه‌اي که درباره فتنه گرد آورده‌ايد توضيح بفرماييد؟  ما آمده‌ايم در مجموعه‌اي فتنه را از نظر قرآن از نظر لغت، معنا و آيات و روايات مورد بررسي قرار داده‌ايم و بعد فتنه را در کلام مقام معظم رهبري آورده‌ايم.  در اين مجموعه فتنه‌هاي 30 ‌سال انقلاب اسلامي را مورد بررسي قرار داده‌ايم و دلايل شکل‌گيري و جريان‌ها را توضيح داده‌ايم ما در اين مجموعه 14 هدف را براي فتنه هدف‌گذاري کرده‌ايم و يکي از اين 14 هدف تلاش براي زدن کل حاکميت جمهوري اسلامي ايران با به چالش کشيدن اصل مترقي ولايت فقيه و جايگاه رفيع ولي فقيه و حمله روي آن و تحويل رهبري به آمريکاي جنايتکار است که البته بحث تحويل رهبري به آمريکا در جلسه اعضاي حزب مشارکت در اصفهان محور گفت‌وگو بوده است که پشت اين هدف حمله به ارکان و پشتيبانان نظام از جمله سپاه و بسيج طراحي شده است. آقاي مخملباف در هفته‌هاي گذشته گفته است به آمريکا پيشنهاد مي‌دهم براي سرنگوني نظام جمهوري اسلامي ايران سپاه را از بين ببرد. آقاي موسوي در بيانيه‌هاي خود راجع به بسيج حرف‌هايي زده است که مطابق ميل دول غربي است. همين موسوي در زمان امام (ره) مي‌گفت، بسيج مدرسه عشق است، حالا چه شده که آقاي موسوي با آن افکار و گفته‌ها در مورد بسيج تبديل مي‌شود به عنصري که مي‌‌گويد بسيج جيره‌خوار است. ما در اين مجموعه به اعترافات متهمان فتنه پس از انتخابات و اتهامات قضايي دستگاه قهريه که در يکي از بندهاي آن، اقدام بر ضد امنيت ملي قيد شده است، پرداخته‌ايم. در زمان شاه بسياري از جوانان ما را با همين عنوان«اقدام عليه امنيت ملي» دستگير و اعدام کردند. کساني که عليه نظام مقدس جمهوري اسلامي تبليغ کرده‌اند، در آسايش و آرامش عمومي خلل ايجاد کرده‌اند، تحريق اموال عمومي، محاربه و فساد را به وجود آورده‌اند، بايد شش سال زندان تعليقي به خاطر اين اتهامات به متهمان اصلي تعلق بگيرد؟ واقعاً جاي تعجب و شگفتي است!  بنابه چه دلايلي امثال نبوي از جنس انقلاب و مردم نمي‌توانند باشند؟  حداقل موضوع اين است که امثال آقاي بهزاد نبوي مشکوک هستند. من اين حرف را در پيشگاه خدا هم شهادت مي‌دهم. دلايل اين مشکوک بودن حرف‌هايي است که اين افراد مي‌زنند، سوابق و عملکرد آقايان در طول اين سال‌هاست. اگر سابقه تفکري ايشان و پدرشان را مورد بررسي قرار دهيم بسياري از مسائل روشن مي‌شود. کنفرانس برلين در آلمان تشکيل مي‌شود و آقاي عزت‌الله سحابي در اين کنفرانس به صراحت مي‌گويد، ما ولايت فقيه را قبول نداريم. اين آقايان به لحاظ انديشه در مورد ولايت فقيه حرف براي گفتن دارند. اين افراد ظاهر اسلام را چسبيده‌اند و کساني که آمدند کربلا و امام حسين (ع) را به شهادت رساندند هم پيشاني‌هايشان از سجده کردن پينه بسته بود و بسياري از آنها حافظ قرآن بودند و امام حسين(ع) را هم مي‌شناختند که پسر حضرت فاطمه (س) و اميرالمؤمنين‌(ع) است. ظاهر آن افراد اسلام بود و باطن اسلام که ولايت امام حسين (ع) بود را قبول نداشتند، آقايان در جريان فتنه اخير همين مسأله را دنبال کردند. اعضاي کميته ايکس که مرکز فکري آشوب و اغتشاش بود امثال حجاريان، نبوي، عطريانفر و رمضان‌زاده و ديگر همفکران آنها بوده‌اند و اين افراد با سرنوشت يک ملت بازي کرده‌اند. اين افراد عامل کشته شدن جوانان و عامل تخريب و تحريق اموال عمومي هستند.  در مورد احکامي که قوه قضائيه براي سرکردگان فتنه صادر کرده است نظر خودتان را بفرماييد؟  در اسلام و در نظام جمهوري اسلامي ايران تصميم را در دادگاه‌ها رئيس دادگاه مي‌گيرد و تصميم وي براي ما محترم است ولو به شمر ذي‌ا‌لجوشن يک سال حبس تعليقي بدهد. ما خودمان را اينگونه قانع مي‌کنيم اگر چه قانع نمي‌شويم که رئيس قوه قضائيه و رئيس دادگاه پرونده‌هاي آقايان را بررسي کرده‌اند و اسناد و مدارک را رسيدگي کرده‌اند و به نتيجه رسيده‌اند که مثلاً شش سال زندان تعليقي بدهند و با يک وثيقه آزاد بشوند ولي آيا در نگاه مطالبات مردمي اين صحيح به نظر مي‌آيد که بعضي‌ها به کشورهاي خارج فرار کنند و بر ضد نظام تبليغ و فعاليت کنند. چه اطميناني وجود دارد که آقايان با گذاشتن وثيقه به کشورهاي غربي فرار نکنند مثل مهاجراني، مخملباف، محسن سازگارا و بسياري ديگر. قوه قضائيه بايد قاطع، باسرعت و با قوه عادله قضائيه بر اساس اصول اسلامي عمل کند و اين توقع همه جامعه است. عجيب اينجاست که آقايان در اعترافات خود عليه هاشمي، خاتمي و ديگران حرف مي‌زنند اما همين که آزاد شدند با امثال خاتمي ملاقات‌هاي صميمي دارند. ما بعيد مي‌دانيم که توقع و مطالبه مردم با اين نوع رسيدگي و برخورد پاسخ داده بشود. کمترين حکم را براي آقايان بريده‌‌اند اما آقايان اين طور سوء‌استفاده مي‌کنند.    منبع : سایت خدمت       /1001/ /div>





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 315]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن