واضح آرشیو وب فارسی:رسالت: رفتيد بىصدا و سبك مثل ابرهاگزارشى از نمايشگاه پوستر و عكس ايثار و مقاومت آذر احمدىلر
آذر احمدىلر
به مناسبت گراميداشت حماسه سوم خرداد، نمايشگاه پوستر و عكس ايثار و مقاومت در موزه امام على عليهالسلام بر پا شد. اين نمايشگاه به همت بنياد شهيد و امور ايثارگران برپا شد كه در آن بالغ بر 55 اثر گرافيكى (پوستر) و 220 عكس از قبل، حين و پس از بروز جنگ در خرمشهر به نمايش گذاشته شد. نمايشگاه تا 25 خرداد ادامه داشت و موزه هنرهاى دينى امام على عليهالسلام محل برپايى اين نمايشگاه بود. وارد نمايشگاه كه مىشويد راهروى تقريبا باريكى را رو در روى خود مىبيني. از همان جا مىتوانى عكسهاى قاب شده را ببينى و نشان از خرمشهر بگيري.
وارد نمايشگاه شدم بيش از هر چيزى در وسط راهروى نمايشگاه پلههاى كوچك و سفيد رنگى توجهم را جلب مىكنند. پلههايى كه شايد نمادى باشند براى رسيدن به خدا. نگاهى به ديگر پلهها مىاندازم نه سادهاند و نه گچي. نه حتى سفيد رنگ. بيشتر دوست دارم از اين پلههاى كوچك و نمادين بالا بروم سرم را بالا مىگيرم، مىخواهم انتهاى پله را تماشا كنم. فراموش كردهام براى چه به اينجا آمدهام. نمايشگاه سه طبقه است و سقف آن بلند. سرم گيج مىرود و نمىتوانم به انتهاى پلهها نگاه كنم. به عكسها نگاه كنم. عكسهايى كه همگى سياه و سفيدند و تك و توك عكس رنگى هم بينشان پيدا مىشود به تاريخ عكسهاى رنگى نگاه مىكنم قدمت چندانى ندارند و همگى يكسالهاند. اما عكسهاى سياه و سفيد قديمىاند خيلى قديمى هم سالهاى پس از جنگ را به تصوير كشيدهاند و هم سالهاى جنگ را نخلهاى بى سر، مزرعه نخلهاى سوخته، خانههايى كه بيشتر به خانههاى نيم ساخته مىمانند، بازارهاى ويران شده، نماهايى از كوت شيخ عبدالله، خيابان ساحلى و ... كه همگى ويران و نابود شده و جنگ را آن چنان كه بود، به تصوير كشيده بودند. اما عكسهاى رنگى حكايت ديگرى داشتند و داستان تازهاى را نقل مىكردند. خرمشهر پس از جنگ جوانانى كه در كنار همان ويرانههاى جنگ بساط كرده بودند و ميوه مىفروختند. كودكان شاد و خندان، هرچند در اين عكسها آدمها شاد بودند و به كارهاى روزمرهشان مىپرداختند اما هنوز همان ديوارهاى ويرانه و همان كوچهها مامن آنها بود.
انگار نه انگار كه 26 سال از آزادى خرمشهر و 20 سال از پايان جنگ مىگذرد. پلهها را يكى يكى بالا مىروم تابلويى روبرويم نصب شده كه جمله “به خرمشهر خوش آمديد، جمعيت 70 ميليون نفر” به صورت مورب روى آن خود نمايى مىكند. اولين اثر مربوط به ابراهيم حقيقى است. سرو سرخ رنگى كه روى آن اين بيت نوشته شده است؛
حريم عشق را درگه بسى بالاتر از عقل است
كسى آن آستان كوبد كه جان در آستين دارد
بگذاريد اين توضيح را در مورد نمايشگاه بدهم. بعد بر حسب حوصله خوانندگان تصوير چند اثر ارائه شده را برايتان شرح خواهم داد. هيئت داوران جشنواره پوستر مقاومت متشكل از آقايان حبيبالله صادقي، ساعد مشكي، فرزاد اديبى و بهرام كلهرنياست كه قرار بوده با در نظر گرفتن معيارهايى چون برخورد نوآورانه، زاويه ديدى اختصاصي، ادراك اجتماعي، منطقى و انساني، پرهيز از شعاردهى و ... از ميان 568 اثرى كه با موضوعاتى مثل ايثار، شهادت، آزادسازى خرمشهر و نگاه آزاد در ابعاد 100x70 و 120x84 به دبيرخانه جشنواره ارسال شده است، 55 اثر را به عنوان آثار برتر برگزيده و در معرض ديدگان بازديد كنندگان قرار دهند.
دوباره پلهها نظرم را جلب مىكنند. اين بار مىتوانم انتهايش را ببينم كه به نورگير موزه منتهى مىشود. اما در مورد پوسترها حسين يوزباشى چهره شهيدى را با چشمانى نافذ كه بىشباهت به محمد ابراهيم همت نيست به تصوير كشيده است و نام اثرش را “اين ابتداى نبرد او بود” گذاشته است. مهدى ميرباقرى با استفاده از جمله “ما تا آخر ايستادها يم” دو پا را به تصوير كشيده است كه يكى مصنوعى است. ماندانا منوچهرى جمله “دوباره مىسازمت وطن” را روى پاره آجرى حك كرده است. ناصر حسنى نامه كودكى به خدا را موضوع پوسترش قرار داده است با اين مضمون؛ “سلام، خداى مهربون خيلى ازت ممنونم كه شهرمو آزاد كردي. اما خدايا هرچى منتظر بابايى موندم نيومد. تو مىدونى اون كجاست؟ اگه مىدونى حتما به من خبر بده. من منتظرم.” و امضاى كج و كولهاى كه تنها تكهاى از آن پيداست. محمد صمدى آسمان را كشيد و چند انگشتر. رفتيد بىصدا و سبك مثل ابرها ما ماندها يم و ياد شما، يادتان بخير ...!
او همچنين عكس پدر و مادرى را كشيده است كه چندين پرنده در حال پرواز را قاب گرفته و تكيه به عصايشان دادهاند. نام اثرش راوقتى رسيد داغ پسر ... گذاشته و بيت
وقتى رسيد داغ پسرها يكى يكي
خم گشت سر و قد پدرها دوتا دوتا
را زير آن نوشته است.
رضا منجزى عكس پرسنلى 340 سرباز را در كنار يكديگر قرار داده و نوشته است تا آخر ايستادهايم. فتحالله مرزبان به ياد شهداى گمنام دفاع خرمشهر تصوير نخلها را قاب گرفته ا ست. محمد حاج هاشمى از عكس سرداران شهيد استفاده كرده است؛ كجاييد اى ...
اما مازيار على يارى و آذين فرمندي، مين خوشهاى را كشيدهاند و روى هر يك از خوشهها تصوير گلى را نقاشى كرده و با دست خط كودكانهاى نوشتهاند؛ “من بابامو خيلى دوست دارم. بابام دست نداره. دستش با يكى از گلا رفته پيش خدا.”
روى نيمكتى مىنشينم، شهيدى كه حسن يوزباشى به تصوير كشيده به صورتم زل زده است. چشمهايم را مىبندم. صداى صفير گلوله و شنى تانك سرم را پر مىكند كمى درد مىگيرد و گيج مىرود سرم را مىگويم چشمهايم را باز مىكنم، هنوز هم همان شهيد نگاهم مىكند. جملهاى كه زير پوستر نوشته شده است، تازه توجهم را جلب مىكند بلند مىشوم و بار ديگر نگاهى به پوسترها مىاندازم. دلم نمىآيد در مورد پوسترى كه مهدى مختار جعفرى كشيده است چيزى نگويم تخته سياهى كه تاريخ 59/8/4 بيانگر روز اشغال خرمشهر را از روى آن پاك كردهاندو 61/3/3 را پررنگ و برجسته نوشتهاند. به طبقه بالا مىروم اين جا هم عكس هست. عكسهايى كه ظاهرا به ترتيب تاريخى دارند و يادآور روزهاى پيش از انقلاب، روزهاى تظاهرات مردمي، تحرك ضد انقلاب، آخرين تلاشها براى حفظ خرمشهر، سقوط، درگيرى براى آزادى خرمشهر، آخرين تلاشها، آزادي، جشن پيروزى و ... هستند. عكسهايى از شادى مردم، نماز شكر خواندن مبارزان و ...
به طبقه همكف مىآيم حالا ديگر با سكوت موزه انس گرفتهام سعى مىكنم از فضاى جنگ دور شوم به سراغ خانم رضايى روابط عمومى موزه مىروم و سراغ آقاى بهرام كلهرنيا دبير نمايشگاه را مىگيرم نيامده است. با رئيس موزه صحبت مىكند تا وقتش را در اختيار ما قرار دهد. مىپذيرد.
مجتبى آقايى رئيس موزه است و سالها در كنار شهيدانى چون سعيد جان بزرگى دوشادوش رزمندهها و در جبهه فرهنگى فعاليت كرده است. از چگونگى برگزارى اين نمايشگاه مىپرسم. مىگويد: وظيفه اصلى موزه هنرهاى دينى امام على عليهالسلام، حمايت ترويج هنرهاى تجسمى برگرفته از آموزههاى دينى و فرهنگ پايدارى است.
قرار بود كه معاونت پژوهشى و ارتباطات بنياد شهيد به مناسبت سوم خرداد، نمايشگاه پوستر هنر مقاومت را برگزار كند كه از موزه طلب كمك كرد چون موضوع و محتواى نمايشگاه هماهنگ با هدف موزه بود، نمايشگاه را در اختيار آنها قرار داديم و در كنار پوسترها نمايشگاه عكس شامل عكسهايى از يك دوره 50 ساله خرمشهر از سال 1336 تا 1366 و در مقاطع قبل از جنگ، جنگ و بعد ازجنگ را برگزار كرديم. اين عكسها به لحاظ حرفهاي، تخصصى و زيبا شناسى عكاسانه بويژه از منظر سندهاى تاريخ معاصر منحصر به فرد است. از ديگر اتفاقاتى كه در اين موزه افتاده است چاپ كتاب خرمشهر، حماسه مقاومت است كه روز سوم خرداد با حضور رئيس جمهور رونمايى شده اين موضوع براى اولين بار در عرصه هنرهاى تجسمى و عكاسى به وقوع مىپيوندد و داراى ارزشهاى چندوجهى است اول اينكه مستند است و سند تاريخى به شمار مىآيد ديگر اينكه دوره زمانى طولانىاى را شامل مىشود. باوجود گذشت 27 سال از فتح خرمشهر متاسفانه مجموعه جامعى در اين مورد نداشتيم و اگر آثارى منتشر شده يا غير هنرى بودهاند و يا پراكنده و غير مجموع. از ديگر ويژگىهاى اين كتاب، اين است كه به سه زبان فارسي، انگليسى و عربى نگارش شده است كه بيست و دوم خردادماه با حضور آقاى نوريان رئيس سازمان فرهنگى - هنرى شهردارى تهران، دكتر ايمانى معاونت هنرى وزير ارشاد و دكتر خامهيار معاونت پژوهشى فرهنگى بنياد شهيد براى بار دوم رونمايى و به هنرمندان و عكاسان اين كتاب اهدا شد، البته 2 كتاب ديگر هم در اين راستا به چاپ رسيده است؛ كتاب روزنهاى به باغ بهشت كه مجموعه آثار نقاشان معاصر با موضوع شهد است و كتاب هنر جديد آثارى است كه به سبك مدرن خلق شدهاند.
در مورد نمايشگاه عكس توضيح بدهيد؛
در اين نمايشگاه 220 عكس از ميان 6000 اثر رسيده انتخاب شدهاند. در مجموع اين آثار توسط 47 عكاس خلق شدهاند. بيش از 90 درصد عكسها سياه و سفيد و مربوط به دورههاى پيش از جنگ است وعكسهاى رنگى مربوط مىشود به آثارى كه از تور عكاسى مركب از عكاسان دوران دفاع مقدس و عكاسان جوان در سال 1386 به دست آمده است.
استقبال مردم از نمايشگاه را چطور ديديد؟
اگر بنا باشد اين سوال را در قياس با ميزان استقبال مردم از جامعه هنرى پاسخ بدهم مىگويم كه استقبال بد نبوده است. چرا كه با مناسبتهاى خردادماه و تعطيلىهاى طولانى چند روز اخير تقارن پيدا كرد. همچنين متاسفانه آن طور كه در شان نمايشگاه بود، اطلاعرسانى درستى نشد كه اين موضوع در درجه اول به بنياد شهيد بر مىگردد اما به طور كلى استقبال حضورى مردم از نمايشگاه كمتر از حد انتظارمان بود. اما استقبال غيرحضورى از طريق سايت موزه را خوب ارزيابى مىكنم. تمامى آثار اين نمايشگاه روى سايت www.Iaram.ir وجود دارد كه بازديدكنندگان استقبال خوبى از آن كردهاند.
چه تدابيرى بايد انديشيده شود تا مردم با شوق بيشترى به اين هنرها روى آورند؟
به نظر من مناسبتترين كار در چند سال اخير انجام شده است كه همان رو آوردن به توليد آثار فاخر و ماندگار است. برخورد مناسبتى با اين آثار خيلى ريشهاى و اصيل نيست. ماندگارىاش هم كوتاه است. در چند سال اخير بنياد شهيد گرايش خوبى به رويكرد تخصصى هنر ايثار و مقاومت نشان داده است. برپايى اين نمايشگاه، توليد كتاب، دايرهالمعارف عكاسان، تهيه سمفونى ايثار، فيلم روز سوم و .. از مصاديقى است كه مىتواند مويد اين مطلب باشد. اين نگاه و رويكرد بنياد شهيد مىتواند به ماندگارى اثر و مضمونش كمك شايانى كند. از صحبتهاى مسئولان بر مىآيد كه چنين رويكردى را اتخاذ كردهاند، رويكرى كه بسيار صحيح است و در هر جايى كه چنين رويكردى ايجاد شود، مىتوان انتظار بهرهورى بيشترى داشت. اين انتظار زياد نيست. بلكه به حق است سى سال از انقلاب مىگذرد. فعاليتها بايد از خطا بگذرد و به توليد اثر فاخر منجر شود. ما چيزى براى توليد آثار فاخر كم نداريم. آموزههاى دينى ما مملو از دستمايههاى اصيل و پرمغز است. ما ايرانيان از سبكها و قالبهاى هنرى خوبى استفاده مىكنيم. هنرمندان فاخر، سازمانهاى حمايت كننده خوب، هنر متعالى و .. ما همه اسباب توليد آثار فاخر را داريم. بايد در مديريتمان نگاه جدى و باورمندى را ترويج دهيم و افق ديدمان را بخصوص در حوزه مديريت هنرى گسترش دهيم. هنرى كه در خور و شايسته فرهنگ پايدارى است. بايد همان را در كشور و حتى جهان گسترش دهيم.
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: رسالت]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 420]