واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
ديدار روز چهارشنبه شماري از نخبگان جوان کشور با رهبر معظم انقلاب اسلامي با حاشيه هايي همراه بود که سايت دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آيت الله العظمي خامنه اي آن را منتشر کرده است. صبح چهارشنبه؛ شماري از نخبگان جوان کشور مهمان رهبرانقلابهستند تا سومين همايش مليشان را بعد از اين ديدارو گفتگو آغاز کنند. مراسم با تلاوت قرآن و شعري در ستايش حضرت عليبنموسيالرضا عليهالسلام، آغاز ميشود و قرار است با سخنراني معاون رييسجمهوري و تعدادي از نخبگان ادامه يابد و به سخنان رهبري ختم شود. *** نسرين سلطانخواه معاون جدبد علمي و فناوري رئيسجمهوري اولين سخنران مراسم است و بعد از او، محمدهادي فروغمند عراقي، راضيه طبائيان، فرشيد اميري، سيدپيمان شريعتپناهي، سماء گليايي، سيداحسان آذرمسا، زهرا محمودي، نفرات ديگري هستند که به عنوان «نخبگان جوان»، ديدگاهها و مباحث مختلف خود را مطرح ميکنند. مباحثي نظير توجه به تجاريسازي ايدهها، علوم انساني، لزوم استمرار حمايت از طرحهاي تصويب شده، تقويت بيشتر فرهنگ، تعهد، مشکلگشايي اجتماعي و اصلاح و ارتقاي جامعه در ميان نخبگان، توجه به عنصر معنويت ديني در فعاليتهاي علمي پژوهشي، استفاده از هنر و ظرفيتهاي آموزش و پرورش براي ايجاد و تقويت روحيه نوآوري در جامعه و... مطرح ميشود. پس از آخرين نفري که براي مطرح کردن ديدگاههاي خود نوبت داشت، حاضران منتظر صحبتهاي رهبر انقلاب بودند که ايشان از مجري برنامه ميپرسند: "از دوستاني که قرار بوده صحبت کنند، کسي باقي ماند؟" مجري ميگويد: "اگر شما اجازه اجازه بدهيد، همهي جمع هزار نفرهاي که اينجا هستند، دوست دارند صحبت کنند... "همه ميخندند. در اين ميان چند تن از دانشجويان از ميان جمعيت، خواستار فرصتي براي بيان صحبتهايشان شدند. اين حرکت با واکنش برخي برگزارکنندگان مراسم روبرو شد که آنها را دعوت به نشستن ميکردند، اما رهبر با اشاره به يکي از همان جوانها گفتند: "آن آقايي که ايستاده بود و نشاندنشان! شما بفرمائيد..." دانشجوي جوان بلند شد و شروع کرد به حرف زدن. صدايش از آنجا به گوش رهبر نميرسيد؛ پشت تريبون آمد و پس از معرفي خود، سخنانش را آغاز کرد. حرفهايش نسبت به سخنرانهاي قبلي رنگ و بوي ديگري داشت. ابتدا از عملکرد صدا و سيما پيرامون حوادث اخير انتقاد کرد و با بيان مثالي از رهبر پرسيد: آيا صدا و سيماي ما تصوير درستي از کشور و جهان ارائه ميدهد يا تصويري غيرواقعي و کاريکاتورگونه؟ آيا صداو سيما به عقايد مختلف اجازهي دفاع از خودشان را ميدهد؟ عقايدي که بهخصوص در همين رسانه مورد نقد و يا حتي حمله قرار ميگيرد؟ آيا صدا سيماي ما نقلقولي که از افراد ميکند و يا رويدادهايي که روايت ميکند، وفادارانه و منصفانه است؟ بخش دوم سخنان وي موضوع نقد رهبري بود. «من شايد چهار-پنج سال است که به صورت جديتر روزنامه ميخوانم و مجلات را مطالعه ميکنم. اين مدت واقعاً به ياد نميآورم که مطلبي را با عنوان نقد رهبري خوانده باشم ... نقد رهبري را هم به شکل عمومي ميشود مطرح کرد و هم به صورت خاص در مجلس خبرگان. من احساس ميکنم اگر چنين نشود، اين شرايط منجر به نفاق و کينه ميشود؛ مثلاً يک چيزي که در ابتدا يک انتقاد ساده است، چون بستر مناسبي براي بيان پيدا نميکند، ممکن است جنبهي مغرضانه به خود بگيرد و کمکم بيانصافي هايي پيدا شود.» سخنانش طولاني شده بود. از آقا خواست تا باز هم ادامه دهد و پاسخ شنيد: «من موافقم که شما ادامه بدهيد. وقت از اول هم تمام شده بود، ولي شما ادامه بدهيد...» تشکر کرد و اينبار صحبتهايش را با انتقاد از چگونگي برخورد نيروي انتظامي با تجمعات پس از انتخابات ادامه داد: «اگر مقداري روشهاي اقناعيتر داشتيم و از خشونت به جز در موارد ضرورت استفاده نميکرديم، نظام ما بقاي بهتري نداشت؟ آيا مردم متحدتري نداشتيم؟ چون وحدت واقعي به نظر من بيش از اينکه با نصيحت حاصل شود نتيجهي رفتار مردم با حکومت و رفتار حکومت با مردم است و رفتار مردم با همديگر است.» پس از اتمام صحبتهاي او چند نفر به اعتراض بلند شدند تا نوبت براي حرف زدن بگيرند. يکي از آنها گفت: «همين حرفهاي ايشان نشان ميدهد فضاي نقد وجود دارد. ما هم ميخواستيم حرف بزنيم اما به ما اجازه ندادند و فرصت نشد...» آقا در جواب اعتراضات گفتند: «اين را به حساب کم بودن وقتها بگذاريد و تحمل بفرمائيد. انشاءالله خداي متعال شرح صدر خواهد داد به همهي ما که درست بفهميم، درست ببينيم و درست بيان کنيم.» حالا ديگر نوبت ميزبان بود. جمعيت، بيصبرانه منتظر سخنان و يا به عبارت بهتر، واکنش آقا بودند. رهبر انقلاب در لابهلاي سخنان خود به برخي از سؤالات و شبهههاي مطرح شده در جلسه پاسخ دادند: «بنده توى جلساتِ دانشجوئى، دانشگاهى که اينجا هستند، گاهى که ببينم حالا بعضىها روى ملاحظه، روى احترام، روى هرچه، بعضى از اين حرفها را که خيال ميکنند من خوشم نمىآيد، نميزنند؛ از نگفتنش ناراحت ميشوم؛ از گفتنش مطلقاً ناراحت نميشوم. اى کاش مجال بود تا گفته ميشد، تا آنوقت انسان ميتوانست آن برگهاى بر روى هم گذاشتهى کتاب حرف را، باز کند تا خيلى از حقائق روشن بشود. آينده، البته اين کارها خواهد شد.» آقا از صدا و سيما گفتند و گفتند که ايشان هم به بخشي از عملکرد اين دستگاه انتقاد دارند اما مثل هميشه انصاف را يکي از شروط نقد سالم عنوان کردند: «در انتقاد از بىانصافىِ يک دستگاه يا يک کس، خود ما بايد دچار بىانصافى نشويم؛ به اين توجه کنيم.» رهبر انقلاب نسبت به صدا و سيما دو انتقاد عمده را وارد دانستند و گفتند: «خيال نکنيد آن حرفهائى که صدا و سيما ميزند، اين، همهى حرفهاست؛ نه، خيلى مطلب هست. "يک سينه حرف موج زند در دهان ما". اينجور نيست که هر چه که انسان احساس ميکند، اين را گفته باشد يا بتواند بگويد. خيلى حرفهاى زيادى هست. شما جوانها الحمدللَّه باهوشيد، بااستعداديد، بهتدريج خيلى از حقائق براى شماها روشن خواهد شد.» آقا با اشاره به اين سوال که «آيا صدا و سيما وضعيت واقعى کشور را نشان ميدهد؟» پاسخ گفتند «نه، ناقص نشان ميدهد. خيلى پيشرفتهاى برجسته و بزرگ هست که صدا و سيما نشان نميدهد. دليلش هم اين است که شما مجموعهى مرتبط با حوادث گوناگون، از خيلى از حقائق کشور و پيشرفتهاى کشور مطلع نيستيد؛ نقص صدا و سيماى ماست. والّا اگر صدا و سيما ميتوانست همانجور که تلويزيون فلان کشور غربى با يک سابقه و تجربهى فراوان و با استفادههاى هنرى دروغهاى خودش را راست جلوه ميدهد، واقعيات موجود کشور را درست منعکس کند، شما بدانيد امروز اميد نسل جوان، دلبستگى نسل جوان به کشورش، به دينش، به نظام جمهورى اسلامىاش، بهمراتب بيشتر از حالا بود.» و اما انتقاد دوم که درباره انتخابات بود: «شما خيال نکنيد که حالا بنده چون رئيس صدا و سيما را انتخاب ميکنم، همهى برنامههاى صدا و سيما را مىآورند، دانهدانه بنده نگاه کنم، امضاء کنم. نخير، از خيلى از برنامههاى صدا و سيما بنده راضى هم نيستم؛ از جمله، من راضى نبودم که از ماه اسفند، بلکه زودتر از اسفند، بعضى از سفرهاى تبليغاتى و حرفهائى که زده شد و تظاهراتى که ميشد و مجادلاتى که انجام ميگرفت، از تلويزيون پخش شود، که متأسفانه تو تلويزيون پخش شد.» اواخر سخنراني انتظار کساني که ميخواستند بدانند، واکنش آقا به سخنان آن جوان دانشجو درباره «انتقاد از رهبري» چيست به سر آمد و ايشان گفتند: "ما که نگفتيم از ما کسى انتقاد نکند؛ ما که حرفى نداريم. من از انتقاد استقبال ميکنم؛ از انتقاد استقبال ميکنم. البته انتقاد هم ميکنند. ديگر حالا جاى توضيحش نيست؛ انتقاد هم هست، فراوان هست، کم هم نيست؛ بنده هم ميگيرم، دريافت ميکنم و انتقادها را ميفهمم." /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 426]