واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گروه حوادث؛ آتش گرفتن خانه يک زوج هنگام برگزاري مراسم عروسي شان به پرونده پيچيده يي تبديل شد که کارآگاهان براي رازگشايي از آن مجبور به انجام تحقيقات ويژه شدند و در نهايت فهميدند اين حادثه از يک شکست عشقي نشات گرفته است. اين پرونده پس از آن به جريان افتاد که سازمان آتش نشاني اعلام کرد حريق در خانه عروس و داماد عمدي است. کارآگاهان در جريان تحقيقات بر سر اين دوراهي ماندند که فردي که اين آتش را به پا کرده، يک دختر شکست خورده يا پسري است که در رسيدن به خواسته عشقي خود ناموفق بوده است. وقوع آتش سوزي شامگاه 3 مردادماه وقتي عروس و دامادي جوان از جشن ازدواج خود به خانه شان در شادآباد رفتند تا زندگي مشترک شان را شروع کنند، با صحنه يي تلخ و غيرمنتظره مواجه شدند. منزل آنها که در طبقه چهارم يک ساختمان بود، آتش گرفته و امدادگران براي مهار شعله ها سخت در تکاپو بودند. به اين ترتيب نخستين ساعات زندگي مشترک عروس و داماد با دلهره و ناراحتي سپري شده و موضوع وقتي حادتر شد که آتش نشانان با مهار حريق و انجام بررسي هاي لازم اعلام کردند اين حادثه عمدي بوده و فردي از روي قصد آپارتمان را به آتش کشيده است. پس از آن پرونده يي در دادسراي ناحيه 18 تهران به جريان افتاد و کارآگاهان ويژه مبارزه با حريق هاي عمدي پليس آگاهي تهران موظف شدند فرد آتش افروز را دستگير و انگيزه او را از اين اقدام جنون آميز فاش کنند. نخستين متهم مژگان و علي-تازه عروس و داماد- که از اين واقعه شوکه شده بودند، در وهله اول نتوانستند فردي را به عنوان مظنون معرفي کنند اما بالاخره نام پسري به نام افشين وارد اين پرونده شد. افشين از خواستگاران سرسخت مژگان بود که چند بار به خواستگاري وي رفته و هر بار جواب منفي شنيده بود. طبق اظهارات تازه عروس و خانواده اش، افشين تهديد کرده بود مانع ازدواج دختر مورد علاقه اش خواهد شد. همه شواهد و مدارک عليه پسر جوان بود و به نظر مي رسيد انگيزه اين جرم نيز شکست عشقي است ولي قبل از اينکه پسر جوان بازداشت شود، يک اتفاق تازه مسير پرونده را تغيير داد. نامه دخترانه روز 7 مهرماه در حالي که تحقيقات درباره آتش سوزي عمدي همچنان ادامه داشت، نامه يي به خانه پدر مژگان ارسال شد. اين نامه را يک دختر نوشته بود و در آن مسووليت حريق را پذيرفته بود. در کنار نامه عکسي نيز از مژگان و علي وجود داشت که از منزل اين عروس و داماد سرقت شده بود. در نامه خطاب به تازه عروس نوشته شده بود من همان دختري هستم که شوهرت قبل از عروسي با تو قول ازدواج به او را داده بود اما پس از مدتي متوجه شدم بازيچه او شده ام. من کسي هستم که خانه شما را به آتش کشيدم و از کاري که کرده ام، به هيچ عنوان پشيمان نيستم. اين نامه جو خانوادگي را ملتهب کرد و پدر مژگان از دامادش در اين باره توضيح خواست اما علي مصرانه مي گفت به هيچ دختري قول ازدواج نداده بود و نمي داند چه کسي و با چه هدفي اين دروغ ها را نوشته است. بالاخره نامه به دست کارآگاهان رسيد و آنان را هم سردرگم کرد اما روي نامه ردي وجود داشت که مي توانست گره گشا باشد. فرستنده نامه براي ارسال آن شخصاً به پستخانه رفته بود و اين احتمال وجود داشت که با پرس و جو از کارمندان دفتر پستي سرنخي از مظنون به دست آيد. ورق برگشت وقتي کارآگاهان به دفتر پستي رفتند و به تفحص درباره نامه مشکوک پرداختند، بار ديگر ورق برگشت. کارمند پستخانه با ديدن پاکت نامه توانست اطلاعاتي را از حافظه اش استخراج کند. او اطمينان داشت آورنده نامه يک پسر جوان بوده. پرونده حريق در خانه عروس و داماد به معمايي پيچيده و عجيب تبديل شد و کارآگاهان را حيران کرده بود. آنها بار ديگر انگشت اتهام را به سوي افشين نشانه گرفتند و با اين اميد که بالاخره با شهادت يک شاهد مدرکي عليه اين پسر به دست خواهند آورد، عکس او را پيدا کردند و به کارمند پست نشان دادند ولي موضوع در همين جا فيصله نيافت و باز هم گرهي تازه ايجاد شد. کارمند پستخانه وقتي عکس افشين را ديد، گفت حافظه خوبي دارد و اطمينان دارد اين پسر را هرگز در زندگي اش نديده است. بازگشت به گذشته به اين ترتيب افشين از دايره اتهام خارج شد اما هنوز سوال اصلي پابرجا بود؛چه کسي خانه عروس و داماد را به آتش کشيده است؟ آيا علي واقعاً به دختري قول ازدواج داده و آن دختر نامه خود را توسط پسري ناشناس به پستخانه تحويل داده بود يا فرد انتقامجو قصد دارد با اين کارها به بازي جنون آميزش ادامه بدهد؟ براي يافتن جواب اين سوال هيچ چاره يي وجود نداشت جز اينکه مژگان و علي بيشتر همکاري کرده از گذشته خود صحبت کنند. در اين مرحله از تحقيقات سرنخ هاي تازه يي به دست آمد. ظاهراً يکي از هم دانشگاهي هاي سابق نوعروس به او علاقه داشته اما هرگز فرصت خواستگاري به دست نياورده بود. آن جوان بيژن نام داشت و هيچ بعيد نبود به خاطر شکست خود چنين سناريويي را طراحي کرده باشد. کارآگاهان اين بار عکس بيژن را به دست آوردند و به کارمند پست نشان دادند. بالاخره گره ها باز شد و شاهد اعلام کرد صاحب عکس همان ارسال کننده نامه است. به رغم اين شهادت هنوز مدارک کافي نبود. به همين خاطر کارآگاهان به تفحص هاي خود ادامه دادند تا اينکه به شواهدي رسيدند که ثابت مي کرد بيژن روز آتش سوزي حوالي خانه مژگان و علي حضور داشته است. بالاخره حدود سه ماه بعد از حادثه متهم دستگير شد اما ايجاد حريق را انکار کرد و گفت از ماجراي آتش سوزي خبر ندارد. اعتراف انکارهاي بيژن راه او را براي فرار از زير بار اتهام باز نکرد و وي بالاخره بعد از چند جلسه بازجويي مجبور شد واقعيت را بگويد. اين جوان 28 ساله در اعترافاتش گفت؛ «از مدت ها پيش علاقه زيادي به مژگان داشتم اما هر بار که مي خواستم موضوع را با او در ميان بگذارم، به خاطر نوع برخورد وي و تمايل نداشتنش به مصاحبت با افراد غريبه نمي توانستم علاقه قلبي خود را بر زبان بياورم. در نهايت تصميم گرفتم به هر شکل ممکن به خواستگاري مژگان بروم اما متوجه شدم او با جوان ديگري ازدواج کرده است. من که ضربه روحي شديدي خورده بودم، پس از اطلاع از زمان مراسم جشن ازدواج مژگان، براي انتقام تصميم گرفتم خانه او و شوهرش را به آتش بکشم. براي همين پس از شناسايي آدرس منزل داماد در منطقه يافت آباد، يک بار براي عملي کردن نيت خود به منزل آنها مراجعه کردم اما به خاطر تردد افراد خانواده داماد که در حال تدارک مراسم عروسي بودند، موفق به ورود به آپارتمان نشدم تا اينکه نهايتاً در شب عروسي از حضور تمامي اعضاي خانواده در مراسم عروسي و خالي بودن خانه استفاده کردم و با ورود به آپارتمان عکس خصوصي عروس و داماد را دزديدم و خانه را آتش زدم و براي آنکه مژگان را نسبت به شوهرش بدبين کنم، نامه جعلي براي او فرستادم.» با اعترافات بيژن حقيقت آشکار و پسر جوان روانه بازداشتگاه شد. سرهنگ سعيد ليراوي معاون مبارزه با جرائم جنايي پليس آگاهي تهران، با اعلام اين خبر به کارآگاهان گفت؛ در تحقيقات انجام شده از متهم مشخص شد وي متاهل است و چهار سال پيش ازدواج کرده است. سرهنگ سعيد ليراوي با اعلام اينکه در آتش سوزي صورت گرفته حدود 20 ميليون تومان خسارت به اموال خانه وارد شده است، عنوان کرد؛ با توجه به اعترافات متهم در خصوص ايجاد حريق عمدي در حال حاضر تحقيقات تکميلي براي بررسي مشارکت احتمالي فرد يا افراد ديگر در حادثه ادامه دارد. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 594]