تیر خلاص موسوی

واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

مصاحبه با حسین فدایی در دفتر كارش درجمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی انجام می‌شود، به گرمی ما را می‌پذیرد و هماهنگی برای مصاحبه با او بر خلاف برخی از افراد نیازمند نامه‌نگاری و یا هماهنگی‌های اداری خاصی نیست. بیش از دو ساعت با دبیركل جمعیت ایثارگران انقلاب اسلامی در مورد هشدار قبل از انتخاباتش در مورد فتنه و تغییر رویكرد رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام هم كلام می‌شویم. به نظر شما در حال حاضر كمی صبر و تأمل بیش از حد برای محاكمه سران اغتشاشات صورت نگرفته است؟ برای پاسخ به این سؤال ابتدا باید ماهیت این ماجرا را مورد بررسی قرار دهیم و بعد به مسائل جانبی آن بپردازیم؛ ماهیت حادثه بعد از انتخابات 22 خرداد سال 88 در قبال یك دستاورد عظیمی كه كمتر از انقلاب نبود، اتفاق افتاد. در واقع 30 سال جبهه استكبار و دشمنان انقلاب اسلامی تلاش كردند كه دو ركن اصلی نظام ایران را یعنی جمهوریت و اسلامیت را مخدوش كرده و زیر سؤال ببرند و مردم را دلزده و مأیوس كنند. تمام سرمایه‌گذاری آنها در 30 سال گذشته با حضور و مشاركت مردم نقش برآب شد و بدون اغراق می‌توانیم بگوییم كه مشاركت 85 درصدی مردم، مردمی‌ترین نظام و انقلاب را در عرصه بین‌المللی به نمایش گذاشت، 30 سال سرمایه‌گذاری گسترده برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی جواب منفی داد و مردم مشت محكمی را با مشاركت خود به یاوه گویان زدند و گویی انقلابی بزرگ را رقم زدند. این حماسه بزرگ نشان داد كه ملت ایران همچنان به راه و روش امام(ره) و سیره آن پیر فرزانه پایبند هستند و نسبت به مسؤولیت‌های سیاسی و اجتماعی بصیر و در صحنه حضور دارند و مردم این حضور و مشاركت و این راه پر بركت را با بصیرت انتخاب كردند. پاسخ 30 سال سرمایه‌گذاری برای ضربه زدن به این نظام وقتی به این صورت انجام شد جبهه استكبار را با یك شوك بزرگی مواجه كرد و آنها برای انتقام گرفتن از مردم مسلمان به هر روشی روی آوردند و با عملیات روانی گسترده سعی كردند هیجانات گسترده انتخاباتی را به سمت و سوی خواسته خود بكشانند و با فریب و نیرنگ بحث تقلب را مطرح كردند و از ظرفیت شخصیت‌های داخلی و مؤثر سوء استفاده كردند؛ البته همراهی برخی از این افراد مؤثر داخلی توانست بسترهای لازم را برای دشمنان فراهم كند. اگر ما عظمت حضور و مشاركت مردم را خوب متوجه شویم و میزان سرمایه‌گذاری استكبار را هم خوب تحلیل كنیم و ابعاد آن، روشن به مردم اعلام شود نقش بازیگران سیاسی و عناصر برجسته در درون نظام خود به خود روشن خواهد شد. به همین جهت از افرادی كه می‌گویند نظام، امام (ره) و شهدا را قبول داریم سؤال اساسی می‌كنیم كه چرا با اقدامات خود دشمنان امام(ره) را خوشحال كردید و یاران همیشگی امام(ره) و شهدا و ملت ایران را ناراحت و دلسرد كردید؟ از طرف دیگر افرادی كه با مواضع مختلف خود مقدمات تحریك عده‌ای برای به خیابان آمدن را فراهم كردند و در سایه این اقدامات ساختار شكنانه دست به آشوب و ناامنی زدند، باید پاسخگوی این وضعیت باشند. خون‌هایی كه ریخته شده، اموالی كه تخریب شده و بالاتر از آن آبروی آسیب دیده نظام در صحنه بین‌الملل مواردی است كه این افراد باید در رابطه با آنها پاسخگو باشند. اما علاوه بر اینكه پاسخگو نبودند در یك رفتارغیرمنصفانه و ناجوانمردانه ابهامات را بیشتر كردند و نسبت‌ها و تهمت‌هایی را به نظام وارد كردند كه به هیچ وجه قابل بخشش نیست و تنها راه جبران این است كه خودشان این آبروی آسیب دیده نظام را جبران كنند. جای تأسف دارد یك فردی كه دارای جایگاه‌ها و مسؤولیت‌های مختلفی در این نظام بوده فقط به خاطر نفرت از رقیب و یا كسب قدرت، اینگونه با آبروی نظام مقدس جمهوری اسلامی بازی كند. بیش از اینكه موضوع جنبه رسیدگی قضایی و امنیتی داشته باشد بیشتر جنبه افكار عمومی و روشنگری دارد و رسالت رسانه‌ها و روشنفكران و دانشگاهیان است كه این رفتار قانون گریز و ساختار‌شكنانه را تبیین كنند و برای آگاهی افكار عمومی اقدامات مؤثری انجام دهند. قبل از اینكه عوامل دخیل در این ماجرا در محاكم قضایی محاكمه شوند باید دربین افكار عمومی و روشنفكران جامعه محاكمه شوند؛ چرا كه در ماجراهایی كه منجر به فتنه در یك نظام می‌شود قبل از اقدامات قضایی باید در صدد روشنگری افكار عمومی باشیم. به نظر شما صبر و تحمل زیاد در برابر سران اغتشاشات باعث سوءاستفاده این افراد نمی‌شود؟ قوه قضائیه برخورد خود را با برخی از اغتشاشگران انجام داده است و بدون شك در روزهای آینده هم، تعدادی از این عوامل به محكمه احضار می‌شوند، البته به طور قطعی در رأس این افراد آقای موسوی و كروبی و برخی مؤثرین هستند كه باید پاسخگوی رفتارهای خود باشند. اگر جمعی از كارشناسان و حقوقدانان فقط مواضع مكتوب این آقایان را مورد مطالعه قرار دهند متوجه خواهند شد كه این مواضع از ابتدا پایه قانونی و عقلانی نداشته است. در اینجا این سؤال به وجود می‌آید كه چگونه این افراد كه از ابتدا مواضعشان پایه قانونی نداشته و حداقل‌های مسائل حقوقی در آنها رعایت نشده حاضر شدند دستاورد بزرگ ملت ایران را به چالش بكشانند. با توجه به اثبات بسیاری از ادعاهای دروغین، ارزیابی شما از بیان این نوع ادعاها در نظام و تبعات آن در جامعه چگونه است؟ در مورد ادعاهای دروغینی كه نسبت به نظام داده شده است مطالب زیادی گفته شد و متأسفانه مستندات جبهه استكبار هم همین ادعاها شد كه فتنه استكبار جهانی با این ادعاها با شدت بیشتری، جنبه عملیاتی پیدا كرد. ادعاهای دروغینی كه از درون نظام، افرادی كه مسؤولیت داشتند و یا نامزد انتخابات بودند مطرح كردند و نظام سلطه این مطالب را مورد استناد قرارداد، البته در جنگ نرم این سناریوها توسط نظام سلطه طراحی ولی از زبان افراد درود نظام بیان می‌شود كه این از ویژگی‌های یك جنگ نرم تمام عیار است. اما متأسفانه این افراد بدون توجه، تحقیق و دقت به این موضوعات دامن زدند و مطالبی كه به هیچ وجه واقعیت نداشت را مطرح كردند. مطالبی مطرح شد كه این نظام، 30 سال با آن مبارزه می‌كند، 30 سال است كه نظام برای آزادی، استقلال و امنیت مبارزه كرده و در حقیقت وجه تمایز جمهوری اسلامی با نظام‌های دیگر هم همین موارد است. البته جمهوری اسلامی هرگز زیر بار این مسائل واهی و بی‌اساس نخواهد رفت چون با اساس و هویت خودش در تعارض است، البته این بدان معنی نیست كه تخلفی هم صورت نگرفته است اما اصل نظام با اینگونه مسائل مبارزه كرده و هویت خود را در مبارزه با بی‌عدالتی و مبارزه با ظلم و تحقق آزادی و نفی دیكتاتوری شكل داده است. حال چگونه ما حاضر می‌شویم یك موجود زنده‌ای را كه با این ویژگی‌ها شكل گرفته ذبح كنیم و به افتضاح بكشانیم و هویتش را نابود كنیم. اگر كمی دقت كنیم متوجه می‌شویم كه در ابتدا این موضوعات و ادعاها از طریق نظام سلطه مطرح شده و بعد‌ها به صورت گسترده توسط عناصر داخلی مطرح و مجدداً در یك سیكل مشخصی به آن دامن زده شده است و سعی كردند یك چهره ظالمی را از نظام جمهوری اسلامی نشان دهند. مرور زمان نشان داد كه این ادعاها ساخته و پرداخته دشمنان قسم خورده این نظام است و عده‌ای كه مدعی وفاداری به این نظام هستند با ساده لوحی خودشان همراه و همسو با دشمنان نظام شدند. شما قبل از انتخابات نسبت به توطئه و نقشه جریان فتنه هشدار داده بودید. از دیدگاه شما نحوه برخورد با فتنه‌گران كه دنبال آتش افروزی بودند چگونه بود؟ در جریانات بعد از انتخابات 22 خرداد باید مسائل حادث شده و رسیدگی به‌ آنها را با اولویت‌بندی مراتب انجام دهیم، مثلاً اگر خانواده‌ای همزمان دچار چند مشكل شود برای مثال بدهی و بیمار صعب‌العلاج داشته باشد، دزدی به خانه‌اش بزند، یكی از فرزندان خانواده كار خلافی را انجام داده باشد و یك مرتبه خانه این خانواده دچار آتش سوزی شود كه در اینجا چگونگی رسیدگی به همه این مشكلات مورد سؤال قرار می‌گیرد كه باید اول كدام یك از این مشكلات پیش آمده را حل كرد. این یك بحث عقلانی است كه همه مردم به خوبی آن را می‌فهمند كه ابتدا باید آتش را خاموش كنیم. پس از انتخابات 22خرداد عده‌ای می‌خواستند آتش‌افروزی كنند و از همین‌رو همه ما باید بسیج شویم و این فتنه را كنترل و مهار كنیم و آن آتش را خاموش كنیم. هیچ كس نمی‌گوید به آن اشكالات دیگر نپردازیم بلكه به اشكالات دیگر حتماً باید پرداخته شود ولی بموقع‌اش. اگر شما موقع خاموش كردن آتش سوزی بخواهید به مسأله دزدی، درمان فرد مصدوم و دنبال خلاف‌كاری فرزندتان بروید مطمئناً اصل آتش هم خاموش نخواهد شد و كل خانه ویران خواهد شد. در اتفاقی كه پس از انتخابات افتاد عده‌ای به دنبال آتش افروزی بودند و می‌خواستند با اصل نظام برخورد كنند از همین رو ما همه باید بسیج می‌شدیم تا آن را خاموش كنیم و در این جا باید با هر وسیله منطقی و معقولی این آتش‌افروزی را مهار می‌كردیم. اگر در لابه‌لای این حادثه یك كار خلافی صورت گرفته هیچ كس آن خلاف را نمی‌پسندد و تائید نمی‌كند بنابراین حتماً باید با آن آسیب‌ها، ضعف‌ها، خلاف‌ها و رفتارهای غیرقانونی برخورد شود و در موقع مناسب این كار صورت گیرد چنانچه الان همان كار دنبال می‌شود و همه دیدیم كه مقام معظم رهبری هیأتی را برای رسیدگی به تخلفات صورت گرفته مامور كردند و این هیأت به موضوع رسیدگی كرد و با متخلفان برخورد شد و هنوز ادامه دارد. برای نمونه‌ همان هیأتی كه قضیه بازداشتگاه كهریزك را دنبال كرد و گزارشی ارائه داد كه منجر به تعطیلی كهریزك و خلع مسؤولیت از مسؤولان امر و بعد هم محاكمه این افراد خواهد شد، نمونه‌‌ای از برخورد با تخلفات بود. از همان لحظات اول دنبال این بودیم كه در كنار برخورد با اصل ماجرا نسبت به این مسائل اشكال‌دار و جانبی رسیدگی شود، این رسیدگی را هم در رابطه با كوی دانشگاه و هم در رابطه با كهریزك داشتیم كه این را وظیفه خودمان می‌دانستیم و با قوت هم دنبال كردیم ولی نخواستیم آن را مسأله اصلی قرار دهیم در حالی كه مسأله اصلی چیز دیگری بود و اما در این خصوص از بسیاری دوستانمان انتقاد داریم؛ چراكه اگر روز اول همه بسیج می‌شدیم و مسأله اصلی را مهار می‌كردیم دیگر مسائل جانبی هم اتفاق نمی‌افتاد، بنابراین عاملان اصلی پیدایش این حادثه و آن كسانی كه عده‌ای از مردم را غیرقانونی به خیابان‌ها كشاندند و زمینه را برای یك عده آشوبگر و اغتشاشگر ایجاد كردند كه از این فرصت‌ها سوء استفاده كرده و به ساختار شكنی و قانون شكنی اقدام كنند باید در قبال این حركت خود پاسخگو باشند. به نظر شما نظام می‌تواند قبول كند كه موسوی و كروبی باز هم فعالیت سیاسی در جامعه داشته باشند؟ در مسائل انسانی و فنی یك «نظام نامه‌هایی» داریم؛ به طور مثال در حوزه پزشكی سازمان نظام پزشكی وجود دارد كه در این سازمان‌ها ضوابط و استانداردهایی برای افراد تعیین می‌شود و چنانچه فردی این ضوابط و استانداردها را نداشته باشد به طور طبیعی فاقد صلاحیت لازم خواهد شد. در حوزه سیاسی هم ضوابط و معیارهایی از نظر قانونی و افكارعمومی وجود دارد؛ زمانی كه یك فرد یا جریان سیاسی برای ادامه حیات خود حاضر می‌شود دست به دیكتاتوری بزند و وحدت ملی را نادیده بگیرد و برای رسیدن به اهداف خود ملت را در مقابل همدیگر قرار دهد، امنیت ملی را مخدوش می‌كند؛ آیا این جریان یا عنصر سیاسی دیگر می‌تواند مدعی حیات سیاسی باشد. در واقع این جریانات و افراد با این اقدامات تیرخلاص را به خودش زده و دست به یك خود‌كشی سیاسی زده‌اند. با توجه به سخنان و بیانیه‌هایی كه در رسانه‌های مختلف از آقای‌هاشمی منتشر می‌شود تعدادی از كارشناسان معتقدندكه رویكرد رئیس مجمع تشخیص مصلت نظام روز به روز در حال تغییر است. ارزیابی شما از سخنان آقای ‌هاشمی در اجلاس خبرگان و بیانیه‌های اخیر وی چیست؟ انتظارعمومی درجامعه این بود كه همه نخبگان و همه افرادی كه در وقایع پس از انتخابات اشتباه كردند به این اشتباهات پی برده و جبران مافات كنند و این انتظار بحقی است و ما از هر موضع و رفتار وعملكردی كه باعث شود خطاكاران به مسیر انقلاب و مردم برگردند استقبال می‌كنیم و درمورد آقای‌هاشمی هم علائم و ویژگی‌هایی در روزهای گذشته مشاهده شده است كه جای امیدواری دارد و این موضوع را به فال نیك می‌گیریم. اما باید توجه داشت كه آسیب‌های گسترده‌ای كه به مردم وارد شده است باید جبران شود و اگر جبران نشود مردم به آسانی قانع نخواهند شد. البته ما حساب فرزندان و اطرافیان آقای‌هاشمی را از خودش جدا می‌دانیم. یكی از كارهای پسندیده‌ای كه در زمان حضرت امام(ره) در بین مسؤولان كشور وجود داشت و قابل دفاع و حمایت ملت بود نحوه نگاه و برخورد امام(ره) با اطرافیان بود. حضرت امام (ره)چنانچه خطا و اشتباهی در اطرافیان و نزدیكانشان مشاهده می‌كردند حاضر نمی‌شدند كه به خاطر آسیب دیدن نظام از آنها حمایت كنند و خودشان آنها را به دست عدالت می‌سپردند. پیشتاز این موضوع خود ایشان بودند كه رفتارشان نسبت به سید حسین فرزند آقا مصطفی و برخورد امام(ره) با او نمونه این موضوع است و حضرت امام(ره) حاضر نشدند اشكالات و اشتباهاتش را متوجه نظام كنند. یكی از نعمت‌هایی كه خداوند به مردم در نظام عطا كرده همین موضوع است كه از نعمت یك رهبر اسلامی و الهی و انقلابی برخوردار هستند و این ویژگی است كه امكانات مالی و نزدیكان و بستگان نمی‌تواند بازدارنده از مسیر حق شود. اگر به ماهیت و موقعیت رهبری در اسلام توجه داشته باشیم یكی از ویژگی‌ها و شاخصه‌های اصلی رهبری، تقوا و نادیده گرفتن هوای نفس است كه این از ویژگی‌های ممتاز و انحصاری رهبر انقلاب اسلامی است. این نوع رفتار‌ها در سطوح پایین‌تری از مسؤولان رده‌های مختلف هم مطرح بوده و انتظار عمومی هم در همین راستا است كه رفتار و مواضع مسؤولان مختلف به رهبری نزدیكتر شود. این رویكرد انتظارعمومی ملت است هر چند كه زمان گذشته است اما به اعتقاد من مسؤولانی كه فرزندانشان در وقایع بعد از انتخابات خطاهایی انجام داده‌اند خودشان داوطلبان پیشتاز شوند و از دستگاه قضایی بخواهند كه به رفتار آنها رسیدگی شود. از طرف دیگر دستگاه قضایی باید با عدالت و براساس ضوابط قانونی به رفتارهای گذشته و حال آن‌ها در نظام و عملكرد آنها نظارت كند كه این زیبنده نظام مقدسی همچون جمهوری اسلامی است و با این كار بسیاری از معضلات اخلاقی مثل دروغ، تهمت و افترا از جامعه ریشه‌كن خواهد شد. امیدواریم همه مسؤولان به ویژه آقای‌هاشمی هم همین رویكرد را داشته باشند. با توجه به این نوع رویكرد در نظام اسلامی، فكر می‌كنید آقای‌هاشمی فرزندان خود را به دستگاه قضایی معرفی كند؟ من امیدوارم كه این موضوع اتفاق بیفتد؛ البته ما نمی‌خواهیم كه بگوییم تهمتی ثابت شده است اما به این جهت كه ابهامات زیادی در جامعه است همه باید كمك كنیم تا ابهام‌‌زدایی شود و صحنه شفاف گردد و اگر كسی بی‌گناه و بی‌اشكال است برای افكار عمومی مشخص‌ گردد و اگر كسی هم خطا كار است محاكمه شود. رهبر انقلاب در چند سخنرانی اخیر به سكوت برخی از نخبگان در فتنه‌ها اشاره داشتند؛ به نظر شما منظور مقام معظم رهبری از بیان این صحبت چه افرادی هستند؟ فضای فتنه یعنی یك فضای غبارآلود و درهم ریختن مرزها و غیرشفاف شدن حق و باطل و وقتی كه فضای جامعه به گونه‌ای باشد كه امكان تشخیص بین حق و باطل مشكل شود افرادی می‌توانند این فضا را تغییر دهند و درجهت روشنگری افكار عمومی اقدامات مؤثری انجام دهند كه دارای وجاهت و موقعیت مشخصی برای این كار هستند. چنانچه این افراد با سكوت و یا با علامت‌هایی كه موجب تردید بیشتر در جامعه شود اقدام كنند در واقع به یك معنا با مواضع غیر شفاف منجر به ادامه فتنه می‌شوند. در حوادث بعد از انتخابات هم شاهد بودیم كه افرادی با سكوت و مواضع «تردید آمیز» خود به ادامه این حوادث و فتنه‌ها كمك كردند. انتظار بحق ملت و امام و شهدا این است كه در زمان فتنه نیروهایی كه اعتباری دارند اعتبار خود را فدای انقلاب و نظام كنند و اگر چنین نشود پس در چه زمانی باید اعتبار خود را برای نظام بگذاریم؛ شهدا جان خود را برای این نظام و جانبازان سلامتی خود را برای دفاع از این نظام گذاشته‌اند حال چه دلیل منطقی وجود دارد كه من برای این نظام سرمایه‌گذاری و از آبروی خودم برای حفظ آبروی نظام گذشت نكنم؟ چندی پیش مقام معظم رهبری در رابطه با وقوع جنگ نرم در جامعه هشدار داده بودند؛ به نظر شما دراین شرایط با توجه به این هشدار وظیفه نمایندگان و اقشار مختلف جامعه چیست؟ قبل از پرداختن به این بحث باید به چند نكته توجه داشت؛ اول اینكه عملیات روانی و جنگ نرم پدیده جدیدی در كشور ما نیست و در تاریخ و فرهنگ كشور ما هم یك موضوع نوظهور نیست. در تاریخ صدر اسلام هم سوابق قابل توجهی در این زمینه داریم؛ رفتارهای معاویه و عمرو عاص براساس جنگ نرم بوده است. در آن زمان كار به جایی رسید كه وقتی حضرت علی(علیه السلام) به شهادت رسید بسیاری سؤال می‌كردند كه حضرت علی(ع) نماز هم می‌خوانده، این نشان‌دهنده این موضوع است كه در آن زمان هم عملیات و جنگ روانی و فضای تبلیغاتی توانسته بود بر ذهن و فكر مردم تأثیر داشته باشد. شیوه‌ها و تاكتیك‌هایی كه معاویه و یارانش انجام دادند بسیار زیاد است البته در طول تاریخ هم این نوع مسائل بود اما در سال‌های گذشته این موضوع ساماندهی شده و مورد آموزش قرار می‌گیرد. پس این موضوع را می‌توان در دو بعد مورد بررسی قرار داد؛ یك تاریخچه جنگ‌های روانی و دیگر شیوه‌ها و الگوهای براندازی و تغییر است. در حال حاضر جبهه استكبار به علت شكست‌هایی كه در جنگ سخت داشته مدل‌های تغییر را از روش سخت و فیزیكی به روش نرم و عملیات روانی تغییر داده است. یك نكته دیگر، پیچیدگی این نوع روش است چنانچه یك جریانی رفتار فیزیكی داشته باشد و یا دست به كودتای نظامی بزند برای اكثر مردم مشخص می‌شود كه عده‌ای با توپ و تانك و ابزار فیزیكی برای براندازی نظام وارد میدان شده‌اند و این موضوع به لحاظ عرف عمومی پذیرفته شده است كه این افراد باید به اشد مجازات برسند. اما زمانی كه موضوع جنگ نرم مطرح می‌شود وضعیت بسیار تغییر می‌كند؛ چرا كه در این نوع جنگ با انگیزه‌ها و اعتقادات افراد و تحلیل‌ها و جهت‌گیری‌ها و راهبردها مواجه هستیم. جبهه نبرد در این موضع صف‌بندی نیست كه دوست و دشمن از هم جدا شوند گاهی در درون یك خانواده این بحث مطرح می‌شود. در نتیجه برخورد با مسأله جنگ نرم نیازمند به یك كار عمیق و ریشه‌ای فرهنگی، اعتقادی و سیاسی دارد و نیاز به ایجاد بصیرت در بین روشنفكران دارد. باید توجه داشت كه همانطور كه در جنگ سخت نقش یگان‌های نظامی مؤثر است در عرصه جنگ نرم حضور نخبگان و افرادی كه با فكر و ‌اندیشه جامعه سر و كار دارند مانند معلمان، اساتید دانشجویان، نقش عمده و مؤثری است، از این جهت باید ساز و كارلازم را برای مقابله با این جبهه جدید را فراهم كنیم. به بركت فرهنگ غنی اسلامی و رهنمودهای حضرت امام(ره) و نعمت پرفیض ولایت فقیه، توانستیم از این توطئه بزرگ بعد از انتخابات عبور كنیم اما باید ساز و كارهای لازم را برای بیمه كردن انقلاب فراهم كنیم. این یك عرصه جدید است كه صدها شبكه ماهواره‌ای و اینترنتی وngoهای ساخته دست آمریكا و استعمار فعال بودند و بر روی آن‌ها سرمایه‌گذاری‌ها شده بود و كار به جایی رسید كه فرماندهی لحظه‌ای و میدانی صحنه توسط خبرگزاری‌ها و شبكه‌های وابسته به امپراتوری خبری صهیونیستی اداره می‌شد و این معنا و مفهوم ظرفیت سازی بزرگ اجتماعی و سرمایه‌گذاری لازم را برای مقابله با این عرصه هشدار می‌دهد. رهبر انقلاب در زمینه جنگ نرم نگاه ویژه‌ای به دانشگاه و دانشجویان داشته‌اند، به نظر شما از همین روزهای اول بازگشایی مراكز آموزش عالی چه تدابیری برای مقابله با جنگ نرم باید ‌اندیشیده شود و خود دانشجویان و جوانان در محیط دانشگاه نسبت به این تهدید چه وظایفی دارند؟ ما معتقدیم انقلاب اسلامی معادلات سیاسی حاكم در جهان را بر هم زد و نظامی كه در جهان تحت عنوان یك نظام دو قطبی بیش از صد سال شكل گرفته بود را بر هم زد و به ملت‌ها پیام داد كه راه نجات انسان‌ها خروج از نظام سلطه و تن دادن به فرامین الهی و دستورات پیامبران است. این پیام برای بسیاری از قدرت‌هایی كه به دنبال استعمار و چپاول ثروت‌های مردم جهان هستند قابل قبول نیست و برای اینكه این موضوع به نسل‌های مختلف به ویژه جوانان و دانشجویان منتقل نشود سرمایه‌گذاری‌های كلانی انجام داده‌اند. چنانچه ما بتوانیم ماهیت‌اندیشه اسلامی را كه نجات بخش برای انسان‌ها و جوامع مختلف است و ماهیت نظام سلطه را خوب برای جوانان و مراكز علمی و دانشگاهی تبیین كنیم به صورت قطعی هیچ استاد و یا دانشجویی حاضر نخواهد بود كه در صف نظام سلطه قرار بگیرد؛ مرز بندی كه در نهایت موجب خواهد شد تا با بصیرت بیشتری حركت انقلاب رو به جلو رود. تمام تلاش دشمنان، جنگ نرم و عملیات روانی این است كه نگذارند ماهیت این جریان به خوبی تبیین شود؛ چرا كه اگر این ماهیت برای جوانان به روشنی تبیین و آگاه‌سازی شود بین جبهه حق و جبهه باطل، مرز بندی شفایی صورت می‌گیرد. پس رسالت خواص و روشنفكران و نخبگان و اساتید این است كه ماهیت جریان حق را خوب تبیین كنند و فصل تمایز آن را با جبهه ناحق و باطل مشخص كنند و اگر چنین شود هیچ مشكلی وجود ندارد. و اگر مشاهده می‌كنیم كه افرادی برای دانشگاه‌ها و مراكز علمی ما خط و نشان می‌كشند به این خاطر است كه فكر می‌كنند با به‌كار‌گیری جنگ روانی می‌توانند بر روی افكار جوانان تأثیر بگذارند و البته این یك خیال واهی است. ما در سال‌های اول انقلاب هم با این مشكل مواجه بودیم؛ روزهای اول، گروه‌های سیاسی تحت عنوان دفاع از حقوق بشر، دفاع از حقوق زنان و خلق به صحنه آمدند و تلاش‌های مذبوحانه گسترده‌ای را انجام دادند كه ثابت كنند خط امام(ره) و انقلاب اسلامی حقوق افراد مختلف و اقشار اجتماع را زیر پا می‌گذارد. اگر سابقه این افراد را مورد بررسی قرار دهیم متوجه می‌شویم كه این افراد همان كسانی هستند كه به نام حقوق بشر، حقوق ملت‌ها را نابود می‌كردند و به نام حقوق زن از زن به عنوان یك كالای تجاری استفاده می‌كردند و ماهیتی ضد عدالت و آزادی داشته‌اند. اگر در مقام تحلیل، تبیین و اطلاع رسانی، بتوانیم ماهیت این جریانات و افراد را برای جامعه روشن كنیم هیچ استاد یا دانشجو و نخبه‌ای زیر بار این جریان نخواهد رفت. /2759/

این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]

[مشاهده در: www.rasekhoon.net]

[تعداد بازديد از اين مطلب: 501]