واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
مشی، نگرش، برآورد و تحلیل موسوی از حوادث پس از انتخابات آنقدر سطحی و غیرحرفهای است که بسیاری از جوانان نسل امروز، میپرسند: ایشان چگونه هشت سال کشور را اداره کرده است؟ برآورد از شرایط موجود و استنتاج ایشان از نتیجه رفتارهای طرفداران، برجستهترین شاخصه قضاوت دوباره استمرار روحیه توهم در ایشان است. از جمله این توهمات: 1- اظهارنظر مستقیم ایشان درباره حرکتهای خیابانی است. وی روز 21 خرداد به خبرنگار تایمز میگوید: حرکتهای چشمگیر خیابانی هفتههای گذشته موجب تغییرات جدی خواهد شد و در ادامه، این تغییرات را در حوزه فشار بر رهبری میداند و معتقد است این فشار موجب عقبنشینی خواهد شد. 2- توهم دیگر ایشان این بود که از فردای انتخابات مردم را به خیابانها میکشاند و گمان میکرد رهبری ذیل اصل «مصلحت نظام» قرار میگیرد و دیکتاتوری اقلیت را میپذیرد. 3- توهم دیگر ایشان این بود که گمان میکرد کسانی که روز قدس با نماد سبز به خیابان آمده بودند عاشق چشم و ابروی ایشان هستند، لذا این سرلشکر بدون لشکر خود را به زور به آنان میچسباند. این توهم دلیل دیگری نیز دارد. موسوی در نطق انتخاباتی خود در تلویزیون اعلام کرد: «من معتقدم کسانی که در این کشور خائن هستند به تعداد انگشتان دست هم نیستند» اگرچه قاطبه ملت ما اینگونهاند و رأی 98 درصدی به قانون اساسی و 85 درصدی امسال گواه این مدعاست، اما این توهم نیست که وابستگان به حکومت پهلوی، آسیبدیدگان از انقلاب اسلامی، خانواده محرومین، وابستگان به بیگانه و منافقین و... را به تعداد انگشتان دست حساب کنیم؟ کسانی که به جای جمهوری اسلامی «جمهوری ایرانی» میخواستند جزو همین انگشتان دست مدنظر موسوی هستند؟ خوشبینی به ضدانقلاب یکی دیگر از موارد توهمی موسوی است. 4 – سالهایی که موسوی با فوق لیسانس معماری در گروه علوم سیاسی دانشگاه تربیت مدرس تدریس میکرد بالاخره درباره تئوری انقلابها و جنبشهای اجتماعی چیزهایی شنیده یا خوانده است و میداند که اولین شرط بسیج تودهها در انقلاب، رهبری و ایدئولوژیهاست بنابراین باز متوهم شده و گزینه مربوطه را مطرود امام(ره) انتخاب میکند. امام(ره) به منتظری میفرمود: «شما عدالت ندارید، شما میخواهید بعد از من منافقین و لیبرالها را سر کار بیاورید»، «سادهلوح هستید»، «در سیاست دخالت نکنید» ... اما موسوی از کسی که امام(ره) او را از ورود به سیاست منع کرد مشاوره سیاسی میگیرد و از او برای ایجاد شبکه ضدنظام نظرخواهی میکند. اما یکی از تحلیلها و تدابیر موسوی هوشمندانه و بدون توهم بود. در دوران تبلیغات انتخاباتی ایشان، نکتهای همیشه مغفول ماند، متعجب بودیم که چرا این مدعی انحصاری امام(ره) مانند امام(ره) در مقابل آمریکا موضع نمیگیرد. در هیچ جای شعارها، راهبردها و اهداف و آرمانهای موسوی جایی برای مخالفت با آمریکا نمیبینیم. این در حالی است که امام(ره) همه بدبختیهای ما را از آمریکا میدانست، چنگ و دندان او را نشانه میرفت و میفرمود ما درصدد خشکانیدن ریشههای فاسد سرمایهداری و کمونیسم در جهان هستیم و نهایتاً نتیجه میگرفت:«مگر غیر از این است که ظاهراً از جهانخواران شکست میخوریم و نابود میشویم. مگر غیر از این است که فرزندان عزیز اسلام در سراسر جهان بر چوبههای دار میروند و... بگذار دنیای پست مادیت با ما چنین کند ولی ما به وظیفه خود عمل کرده باشیم» چرا موسوی با این مشی نسبت به آمریکا وارد انتخابات شد؟ به نظر میرسد سکوت دیروز او پشتیبانی امروز غرب را به ارمغان آورد حتی آنجا که غربیان از جمله اوباما، اسم ایشان را نیز به زبان آوردند، موسوی هیچ سخنی نگفت. بنابراین میتوان گفت در این مورد نتیجه گرفت. اگرچه در این مورد نیز توهم وجود دارد زیرا برای آمریکا، موسوی و احمدینژاد، اگر مدعی نظام باشند فرقی نمیکند اما این حمایت ناشی از تفاوت در دیدگاه است. 5- اولین توهم ایشان مسأله تقلب و یقین به پیروزی بود که مجدداً از تفسیر آن خودداری میکنیم. 6- اما بدترین توهم موسوی تصور از جایگاه اجتماعی خویش، خاتمی و هاشمی بود. این اسطوره؟! بهرغم اینکه هیچ موقع در محک انتخاب شدن قرار نگرفته بود، اما خود را معشوق همه ایرانیان میدانست تا جایی که در بدو ورود به صحنه، از مردم خواست حتی عکس وی را هم چاپ نکنند اما سرجمع همه رفتارهای متوهمانه موسوی این است که با مانور مخالفان نظام در خیابانها از آنها امتیاز بگیرد؛ این بزرگترین سادهاندیشی موسوی است. اینقدر که موسوی در مقابل غرب حیا به خرج میدهد در مقابل ملت و رهبری حیا به خرج نمیدهد. وی در بیانیه شماره 13 خود خجالت میکشد از دولتهای غربی نخواهد به تحریمهای ظالمانه خود ادامه ندهند بنابراین از «ملتها» میخواهد که ملت ایران را تحریم نکنند. موسوی در بیانیه 13 خود انحراف در مسیر راهپیمایی روز قدس را به مثابه پیروزی دیگری برای خود قلمداد میکند و بهرغم اینکه میدید جمعیت میلیونی روز قدس وقعی به وی نگذاشتند باز هم به اسم مردم سخن میگوید. در مقابل شعارهای انحرافی کسانی که به نام موسوی و به کام دشمن شعار میدادند شعار زیبایی مطرح شد که ریشه در دموکراسی و حاکمیت اکثریت دارد؛ تقدیم این شعار به موسوی شاید بخشی از توهمات وی را بکاهد شعار این بود: «شمیران تهران نیست» و «تهران همه ایران نیست»؛ شاید این متوهم بفهمد که از هفت مسیر راهپیمایی روز قدس فقط غائلهآفرینان از دو مسیر شمالی آمدند. بنابراین به این باور مستضعفین!!؟ باید گفت رهبری طبقه اشراف در نبرد نرم بین فقر و غنا بر شما مبارک باد. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 150]