پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان
پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا
دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک
تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
تعداد کل بازدیدها :
1850096071
گفت و گوی روزنامه جام جم با حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن رحیمیان
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
گفت و گوی روزنامه جام جم با حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن رحیمیان بيش از 2 ماه از انتخابات رياستجمهوري دهم و حوادث پس از آن ميگذرد و رئيسجمهور پس از انجام مراسم تنفيذ و تحليف، جلسات مهم راي اعتماد مجلس شوراي اسلامي به وزراي پيشنهادي را نيز پشت سر گذاشت. در چنين شرايطي كه كشور روند عادي خود را در پيش گرفته و تشنجات پس از انتخابات فروكش كرده است، بررسي منطقي ابعاد مختلف و ريشهيابي اتفاقاتي كه افتاد ميتواند به شفافسازي فضا و جلوگيري از تكرار چنين مسائلي كمك كند. در همين خصوص روزنامه جامجم با حجتالاسلام والمسلمين محمدحسن رحيميان، نماينده وليفقيه در بنياد شهيد و عضو كميته 6 نفره شوراي نگهبان براي بررسي شكايات كانديداها پس از انتخابات رياستجمهوري گفتگو كرده است. رحيميان با مروري بر اقدامات انجام شده از سوي اين كميته، شيوه برخورد برخي كانديداهاي شاكي را تشريح كرده است. وي با اشاره به اين فرمايش امام راحل مبني بر اينكه «ميزان حال فعلي افراد است» به تاريخ اسلام و چرخشهاي 180 درجهاي برخي ياران پيامبر(ص) و حضرت علي(ع) اشاره ميكند و ميگويد: رابطه حسبي، نسبي، شاگردي و انواع احكام را از امام داشتن به تنهايي نميتواند در قيامت ملاك باشد. رحيميان، با اشاره به ضرورت پيروي از ولايتفقيه و قانون، تاكيد كرد: پيروي از ولايتفقيه و قانون فقط مخصوص آنجايي نيست كه ولايت فقيه و قانون با نظر ما منطبق باشد، بلكه امتحان و آزمون هنگامي اتفاق ميافتد كه نظر ما برخلاف نظر وليفقيه باشد. هيات ويژه بازشماري آراي انتخابات رياستجمهوري براي بررسي و پيگيري شكايات نامزدهاي معترض تشكيل شده بود. براي اولين پرسش گزارشي از روند فعاليت اين هيات بدهيد. اولاً مسووليت هيات ويژه فقط مربوط به بازشماري نبود، بلكه علاوه بر مساله بازشماري، مهمتر از آن بررسي كل روند انتخابات و شبهات و ايراداتي بود كه در روند انتخابات مطرح كرده بودند. در مورد عملكرد، اجمالاً اينگونه بود كه هيات ويژه طي جلسات متعدد و مفصل با دبير محترم شوراي نگهبان و سخنگوي شورا و برخي ديگر از اعضاي شوراي نگهبان، ضمن بررسي شبهاتي كه بعضي كانديداها مطرح كرده بودند به اين جمعبندي رسيدند كه براي اعتمادسازي هر كاري ممكن است انجام گيرد. اقدامات موردنظر علاوه بر بازشماري صندوقها از10 درصد تصادفي گرفته تا هر درصدي كه اطمينان كامل حاصل شود، بررسي روند انتخابات و تمامي شبهاتي كه در اين ارتباط مطرح كرده بودند را نيز شامل ميشد و اگر بررسيها به اين نتيجه منتهي شد كه طبق قانون بايد انتخابات ابطال شود، اين كار انجام گيرد. بنابر اين راه بررسي و بازنگري در هيچ نقطهاي مسدود و محدود نبود و در چارچوب قانون تا نهايت و هر نتيجهاي كه بر آن مترتب ميشد باز بود و شوراي محترم نگهبان در اين مسير كاملاً جدي و مصمم بود و هيچگونه مقاومتي در برابر هيچ يك از بررسيها و هرگونه اقداميكه حقيقت را براي رفع هرگونه شبههاي روشن و مبرهن كند از سوي شوراي محترم نگهبان مشاهده نشد. اين يك طرف قضيه بود، اما طرف ديگر حضور و مشاركت كانديداها و نمايندگان معتمد آنها در اين اقدام بود كه عليرغم انفتاح صددرصد و آمادگي بيقيد و شرط شوراي نگهبان، متاسفانه طرف ديگر با انسداد صددرصد و برخورد منفي و عدم همكاري خود همه تلاشها و پيگيريهاي مصرانه را خنثي كرد. آقاي موسوي در پاسخ اولين دعوت براي مشاركت در اين اقدام نامهاي حدود 3 صفحه براي شوراي نگهبان فرستاد و پس از تكرار ادعاهاي قبلي به جاي همكاري براي رسيدگي به ابهامات و شكايات بر ابطال انتخابات و تشكيل هياتي زيرنظر مراجع اصرار ورزيد و همزمان سخنگوي اعتماد ملي طي مصاحبه با بيبيسي عدم همكاري آقاي كروبي را با هيات ويژه اعلام كرد آن هم به دليل اين كه برخي از اعضاي هيات ويژه بيطرف نيستند و بعد هم نامه ايشان با همين مضمون به شوراي نگهبان رسيد. بايد شاخصها و ملاكهاي اصلي و اساسي خط امام را بشناسيم و افراد را با هر شان و از هر جناح و گروهي با آن شاخصها و اصول بسنجيم و درباره آنها قضاوت كنيم در همين مرحله، يعني اولين جلسه در شوراي نگهبان اينجانب تلفني با يكي از دوستان مشترك براي جلب همكاري آقاي موسوي تماس گرفتم و آقاي ابوترابي نيز با سخنگوي اعتماد ملي تماس گرفت كه نتيجهاي حاصل نشد. با اين حال قرار شد پيگيريها متوقف نشود تا آن كه در شامگاه روز يكشنبه 7/4/88 ارتباطي با آقاي موسوي و نمايندگان ايشان برقرار شد و 4 خواسته آنها مشتمل بر: 1 - بازشماري آراء در 4 استان 2 - تطبيق سريال شناسنامهها با ته برگ تعرفهها 3 - بررسي تيراژ چاپ تعرفهها و تعرفههاي موجود 4 - بررسي دستخطهاي روي اوراق تعرفهها و اطمينان از اين كه يك خط نباشد. مطرح شد و عليرغم محدوديت فرصت باقيمانده و دشواري انجام اين خواستهها، مورد موافقت قرار گرفت. متعاقب آن نمايندگان هيات ويژه با آقاي موسوي ملاقات كردند، ولي آقاي موسوي ايشان را به آقايان محتشميو موسوي لاري ارجاع ميدهد كه پس از تلاش براي پيدا كردن آنان و مراجعه به منزل آقاي محتشميتا ساعتي بعد از نيمه شب صحبتها با پيشنهاد متني به جمعبندي ميرسد، اما در نهايت، ارائه متن نهايي به جلسهاي ديگر در روز بعد موكول ميشود. ساعت 7 صبح روز دوشنبه مجدد جلسه هيات ويژه در شوراي نگهبان تشكيل و باز هم توافق شد تاچند ساعت ديگر براي نتيجهگيري در جلسه مزبور منتظر بمانيم، اما جلسه روز دوشنبه هم عليرغم انعطاف كامل براي بررسي دقيق همه موارد مربوط به انتخابات بينتيجه ماند، چرا كه در نهايت آقاي موسوي از اعلام كتبي و رسميموارد فوقالذكر امتناع ورزيد. با اين حال آقاي ابوترابي همراه آقاي آقامحمدي در ظهر دوشنبه نزد آيتالله هاشمي رفسنجاني ميروند و ضمن ارائه گزارش اقدامات انجام يافته كه مورد تاييد و استقبال ايشان قرار ميگيرد، درخواست ميكنند با تماس با آقاي موسوي موافقت وي را جلب كند كه متاسفانه اقدام آقاي هاشمي هم به نتيجه نميرسد. گفتني است قرار بود در صورت همكاري آقايان و نياز به فرصت بيشتر بار ديگر از رهبر معظم انقلاب درخواست تمديد مجدد شود، اما با امتناع و عدم انعطاف آقايان معترض و اصرار بر ابطال بيمنطق انتخابات، شوراي نگهبان تصميم گرفت با توجه به آمادگي قبلي 10 درصد صندوقها را به طور تصادفي در سراسر كشور با حضور معتمدان سرشناس محلي از قبيل روِساي شوراي شهر، ائمهجمعه و... در مقابل دوربينهاي فيلمبرداري بازشماري كند و با پيشنهاد اينجانب قرار شد از نمايندگان كانديداها نيز مجدد براي حضور در بازشماري دعوت شود كه اين كار هم انجام شد و تعداد زيادي از اين برادران هم حضور يافتند و در پايان آن روز هم شوراي نگهبان صحت انتخابات را اعلام كرد. به هرحال آنچه براي حقير محرز شد و از نزديك شاهد بودم اين بود كه شوراي نگهبان بدون هيچگونه محدوديتي آماده پذيرش هرگونه پيشنهاد و اقدامي براي منكشف شدن واقعيت و حقيقت و رفع هرگونه شبهه و ابهامي بود، در حالي كه طرف مقابل تا آخر با ادعاي تقلب بر طبل ابطال انتخابات كوبيد. استدلال آقايان كروبي و موسوي براي همكاري نكردن با هيات ويژه چه بود؟ به نظر حقير، آقايان استدلالي جز همان ادعاهايي كه به طور مكرر از سوي ايشان مطرح شد، نداشتند. مطالعه دقيق گزارش تفصيلي شوراي نگهبان و توضيحات مستدلي كه در پاسخ ادعاهاي آقايان ارائه شده است هر انسان منصفي راقانع ميكند. بعلاوه صدها هزار نفري كه به عنوان مجري و ناظر و نمايندگان كانديداها در سطح كشور در روز انتخابات شاهد صحنه بودند و بالاتر از آن نزديك به 40 ميليون انساني كه در شعبهها حضور يافتند و راي دادند كه خواننده اين مصاحبه نيز از جمله آنهاست همه و همه شاهد سلامت اين انتخابات همچون دهها انتخابات ديگر بودند. ادعاهايي نظير خريد راي، تهديد، تطميع، ايجاد رعب و وحشت و... آن هم در مورد دهها ميليون را‡يدهنده كه منجر به راي دادن به يك نفر يا راي ندادن به فرد ديگر شود، ادعاهايي است كه اولاً توهين به شعور عموم ملت بزرگ ايران است و ثانياً شهادت ميليونها نفر انساني كه در آن روز در شعب حضور يافتند كذب آن را ثابت ميكند، البته اينجانب در شعبهاي كه حضور يافتم شاهد جوسازي طرفداران آقاي موسوي با نمايش دستبندها و شالهاي سبز و تبليغ و هياهو به نفع آقاي موسوي و بيتفاوتي و بياعتنايي حاضران به آنها بودم. ثالثاً كل چند صد شكايتي كه آقايان در ارتباط با موارد گوناگون ارائه كردند ضمن آن كه بخش عمدهاي از آنها با عبارات كلي و بدون ارائه هرگونه سند و مدرك بود، شوراي نگهبان با اغماض از نقص شكلي آنها براي رسيدگي به تمامي موارد اقدام كرد كه به تفكيك در گزارش تفصيلي شوراي نگهبان ذكر و ثبت شده است. بر فرض آن كه تمام شكايتهاي آقايان، مستند قطعي بود و تخلفات مورد ادعا به طور قطع ثابت ميشد تنها ميتوانست كمتر از يك درصد آراء را مخدوش كند و هرگز روي كليت آراء و انتخابات نميتوانست هيچگونه تأثيري بگذارد. با اين كه آقايان با هيات ويژه همكاري نكردند آيا هيات شبهات وارده درخصوص انتخابات را بررسي كرد و به چه نتيجهاي رسيد؟ ماموريت هيات ويژه اين نبود كه در غياب كانديداها و نمايندگان آنها كاري انجام دهد، با اين حال نسبت به مواردي از جلمه درخواستهاي چهارگانهاي كه آقايان مطرح كرده بودند بحث و بررسي به عمل آمد. از جمله در مورد بازشماري مقرر شد صندوقهايي كه بازشماري ميشود روي دستخط اوراق تعرفه دقت شود كه تكراري نباشد، يعني يك نفر تعدادي زيادي از آراء را ننوشته باشد كه اين امر لحاظ شد و اتفاقاً در يك موردي كه مشاهده شد مربوط به آقاي موسوي بود. مورد ديگر تيراژ تعرفههاي چاپ شده در قياس با تعرفههاي موجود اعم از تعدادي كه براي را‡يگيري مصرف شده بود و آنچه به عنوان مازاد باقيمانده بود اعلام آمادگي شد كه تمام اسناد مربوط به فرآيند خريد كاغذ و فاكتورهاي چاپخانه و... ارائه شود تا عدم امكان تقلب ميليوني در نوشتن آراء اثبات گردد. به هرحال در مجموع احراز شد كه اين انتخابات همچون تمام انتخابات ديگر و چه بسا منزهتر از انتخابات مشابه گذشته برگزار شده و هيچگونه اشكالي كه تاثيري در نتيجه انتخابات داشته باشد اتفاق نيفتاده است. نكته ديگري كه براي اينجانب بيش از پيش محرز و روشن شد، مظلوميت شوراي نگهبان بخصوص شخص آيتالله جنتي بود كه عليرغم اشكالي كه نسبت به ايشان در مورد حمايت از يكي از كانديداها داشتم، چون اعتقاد دارم شخصيتهايي در چنين جايگاه به هيچ وجه نبايد از موضع بيطرفي در سطح جامعه خارج شوند، اما بيطرفي ايشان را در مقام عمل و در جايگاه مسووليت در شوراي نگهبان به طور قطع و يقين دريافتم و بعد از اين ماجرا با اعتقاد راسختر به عدالت ايشان با آسودگي خاطر بيشتر پشت سر ايشان نماز ميخوانم. آقاي رحيميان هم اكنون بسياري از گروهها دچار اختلاف با يكديگر شدهاند و هر كدام خود را پيرو امام معرفي ميكنند. مردم چگونه طرفداران واقعي امام را از غيرواقعي تشخيص دهند؟ عدهاي براي اثبات خود با نفي رقيب به پيشينه و سابقه ارتباط يا عدم ارتباط با امام استناد ميكنند كه صرفنظر از درستي يا نادرستي ادعاي ارتباط يا عدم ارتباط با امام، خود حضرت امام فرمودند: «ميزان حال فعلي افراد است.» ممكن است كسي يك روز سيفالاسلام يا طلحهالخير باشد و روزگاري ديگر در مقابل امام به جنگ برخيزد. ممكن است كسي يك روز افسر ارتش اميرالمومنين(ع) باشد و در روزگاري ديگر در كربلا سر فرزند اميرالمومنين(ع) را از تن جدا كند. داستان بلعم باعورا، سامري و قارون و فرجامي كه براي هر يك از آنها در قرآن آمده است داستان تكرار شونده تاريخ انسان است در متن انقلاب نيز داستان شيخ علي تهراني به عنوان عاشقترين و افراطيترين شاگرد امام و تبديل او به هتاكترين دشمن امام از طريق بلندگوهاي صدام را فراموش نكردهايم به هر حال اين رشته سر دراز دارد و بحث مستقلي را ميطلبد، اما آنچه در رابطه با تشخيص پيرو واقعي امام با غيرواقعي مهم است، تمركز روي شناخت شاخصها و معيارها و اصول خط امام است. در جنگ جمل، همسر پيامبر، امالمومنين عايشه و شخصيتهايي مانند طلحه و زبير با آن پيشينه درخشان در يك سو و حضرت علي(ع) در سوي ديگر يك جنگ تمام عيار قرار گرفته بودند. عدهاي از مردم با مشاهده اين تركيب بشدت دچار حيرت شده بودند كه حق با كدام طرف است. حضرت امير(ع) طبق روايت علت حيرت آنان را در اين نكته بيان كردند كه آنان به جاي اين كه حق را معيار شناخت افراد قرار دهند، اشخاص را شاخص شناخت حق قرار دادهاند و بر اين اصل اساسي تاكيد فرمودند كه «اعرف الحق تعرف اهله» حق را بشناس تا اهل حق را بشناسي! رابطه حسبي، نسبي، شاگردي و انواع احكام را از امام داشتن به تنهايي نميتواند تا قيامت ملاك باشد. البته اين نوع سوابق مثبت و ارزشمند اگر با پايداري و مداومت در حفظ آن پيوند همراه باشد، ميتواند ملاك فضيلت و مصداق «اولئك المقربون» باشد، اما اين كه حضرت امام به طور كلي روي حال فعلي افراد تاكيد داشتند به همين دليل بود كه بايد وضعيت فعلي هم مورد توجه قرار گيرد و هيچگاه شخص نميتواند شاخص و ملاك حق و باطل و پيروي يا عدم پيروي از امام باشد. بلكه بايد شاخصها و ملاكهاي اصلي و اساسي خط امام را بشناسيم و افراد را با هر شأن و از هر جناح و گروهي با آن شاخصها و اصول بسنجيم و درباره آنها قضاوت كنيم. اصول و شاخصهاي اساسي خط امام از قبيل عدم جدايي دين از سياست، ولايتفقيه، استكبارستيزي و... در سخنان و پيامها و سيره زندگي امام كاملاً روشن است تولي و جاذبه امام در قبال اسلام و ارزشهاي اسلامي و مستضعفان و همچنين تبري و دافعه امام نسبت به كفر و نفاق، آمريكا و فرهنگ غرب، صهيونيسم و سرمايهداري ضد بشري، ليبراليسم و مليگرايي و مصاديقي همانند نهضت آزادي و جبهه ملي و كساني كه مرتبط با آنها بودند مثل روز روشن است. نقطه اوج شاخصهاي خط امام مساله ولايتفقيه و پيروي از ولي فقيه است كه ركن اصلي حدوث و بقاي انقلاب و قوام و دوام نظام است. اصلي كه ظاهراً دشمنان بيشتر از بعضي از مدعيان به اهميت و نقش سرنوشتساز آن پي بردهاند؛ نقشي كه ايران را به جاي همگون شدن با افغانستان و عراق به بزرگترين قدرت بلامنازع منطقه و تاثيرگذار در سطح جهان تبديل كرده و به همين سبب كانون همه تلاشهاي آنان براي تضعيف اين ركن و ايجاد تزلزل در همين ستون اصلي متمركز شده است. به هرحال امروز و براي هميشه تنها راه تشخيص و شناخت افراد، گروهها و احزاب در ارتباط با امام و خط امام كه جامعه را از فريب مصون ميكند در اين است كه با دقت و مراقبت روي مواضع و خط سير حركت و مشي فردي و اجتماعي و گرايشهاي افراد و گروهها و همچنين تولي و تبري، جاذبه و دافعه، دوستان و دشمنان آنان و سنجش اين ويژگيها با ويژگيهاي خط و منش و روش امام ميتوان به قضاوت و نتيجهگيري صحيح و مطمئن رسيد. پيشنهاد اينجانب اين است كه بايد جدولي از ويژگيها و اصول خط امام تهيه و با قراردادن هر فرد و گروهي در آن جدول و نمره دادن به يكايك آن ويژگيها و معدلگيري آنها به ميزان انطباق و عدم انطباق آنان با خط امام پي برد. بر يك يا چند مطلب از امام، شعارگونه تكيه كردن و با دشمنان و مطرودان امام نرد عشق باختن، اتخاذ مواضعي كه تمام دشمنان امام و اسلام يكپارچه براي آنها كف بزنند، جاي دوست و دشمن را عوض كردن و دشمني آمريكا و غرب جهانخوار را به فراموشي سپردن و رقيب را در حد شيطان بزرگ دشمن داشتن و با شعار قانونگرايي در مقابل قانون ايستادن و ديكتاتور مآبانه در مقابل رهبري كه همه را به حركت در چارچوب قانون دعوت ميكند ايستادن و... هرگز نميتواند باخط امام و ادعاي پيروي از امام انطباق داشته باشد. تحليل و نگاه كلي شما درباره آنچه در انتخابات اخير اتفاق افتاده چيست؟ از منظر قرآن فلسفه اصلي آمدن به اين دنيا و رفتن از دنيا و همه حوادثي كه در اين مسير اتفاق ميافتد مساله امتحان انسانهاست. از جمله، نهضت امام در دوران حاكميت طاغوت، پيروزي انقلاب، جنگ و دفاع مقدس، رحلت امام، دوم خرداد، سوم خرداد، 15خرداد و بالاخره 22 خرداد همه و همه كلاسها و مواد امتحاني براي جامعه ماست و البته اگر در دوره نهضت در مرحله ابتدايي بوديم در دوره پيروزي انقلاب در مرحله متوسطه و بعد از رحلت امام به دوره بالاتر رسيدهايم و هر چه جلوتر ميرويم، كلاس و مواد امتحاني سختتر و پيچيدهتر ميشود. قرآن ميفرمايد: خداوند همواره مومنان را در وضعيتي ثابت و يكنواخت قرار نميدهد تا در كوران آزمونهاي جديد افراد خبيث از انسانهاي پاك متمايز و بازشناخته شوند. در جنگ جمل، همسر پيامبر امالمومنين عايشه و شخصيتهايي مانند طلحه و زبير با آن پيشينه درخشان در يك سو و حضرت علي(ع) در سوي ديگر يك جنگ تمام عيار قرار گرفته بودند. عدهاي از مردم با مشاهده اين تركيب بشدت دچار حيرت شده بودند كه حق با كدام طرف استبديهي است كه در آزمونها عدهاي مردود و افرادي قبول از امتحان بيرون ميآيند و اصولاً ريزشها و رويشها در همين فرآيند اتفاق ميافتد. آزمون انتخابات اخير بخصوص براي عدهاي از نخبگان از بالاترين و سختترين مراحل امتحان بود. توده مردم و نزديك به 40 ميليون نفري كه در انتخابات شركت كردند، قبولشدگان اين آزمون بودند؛ چرا كه هريك از آنها در آن روز بنابر تشخيص خود به كانديداهايي راي دادند و همه آنها تا آن روز، مورد تاييد نظام بودند و همگي خود را ملتزم به قانون اساسي و مهمترين اصل آن يعني ولايتفقيه اعلام كرده بودند، اما در مرحله بعد، تسويلات شيطان و ايادي آن با توجه به زمينهسازيهايي كه از قبل به عمل آورده بودند و با بهرهگيري از زمينههايي كه در برخي از نخبگان وجود داشت و با اعلام نتيجه انتخابات تشديد شده بود به بار نشست و آتش فتنهاي را افروختند كه البته و متأسفانه خود در آن سوختند. هر چند تمهيدات اين فتنه را شياطين پديد آوردند و با مشتعل شدن آن توسط برخي نخبگان دشمنان را بار ديگر به طمع براندازي انداخت، اما تجربه 30 ساله نظام و ساز و كاري كه با تدبير امام و با بيداري ملت و تثبيت جايگاه و نقش ولايتفقيه در سايه لطف خداوند و عنايت حضرت ولي عصر(عج) در جامعه نهادينه شده، شاهد بوده و شاهد خواهيم بود كه نظام همچنان با اقتدار به عنوان امالقراي جهان اسلام به راه خود ادامه خواهد داد. البته نبايد غفلت كنيم كه اگر مثلاً شكست در انتخابات يك آزمون است براي طرف مقابل كه پيروز شده است نيز يك امتحان بزرگتر است و انتظار از جريان پيروز بسي بيشتر است. ضمناً نبايد همه عملكردهاي جناح پيروز را به حساب رهبري گذاشت. رهبري در جايگاه خود چه در فرآيند انتخابات دوم خرداد 76 كه به اصطلاح اصلاح طلبها پيروز شدند و چه در انتخاباتي كه جريان مقابل پيروز شد، به وظيفه قانوني خود عمل كرد، هر چند در هر يك از دو دوره هواداران جريان شكست خورده از حمايتها و اقدامات قانوني رهبري احساس رضايت نميكردند. پيروي از ولايت فقيه و قانون فقط مخصوص آنجايي نيست كه ولايت فقيه و قانون با نظر ما منطبق باشد. امتحان و آزمون در هنگامي اتفاق ميافتد كه نظر ما بر خلاف نظر وليفقيه باشد و در اينجاست كه عقل و شرع ايجاب ميكند طبق نظر رهبري عمل شود . «در اينجا هم چه از سوي آن جناح يا اين جناح و از سوي هر شخصيتي با هر عنواني يك نشان منفي است و آنچه را مقام معظم رهبري در خطبههاي نمازجمعه بعد از انتخابات و ديگر سخنان خود پيرامون مساله انتخابات و حواشي آن و اشخاص بيان فرمودند، مو به مو و جزء به جزء بايد مورد توجه و عمل همگان بخصوص جريان پيروز قرار گيرد. امروز آزمون بزرگ آقاي احمدينژاد در اين است كه در آينده از مقام معظم رهبري سخني درباره نقاط ضعف و عدم تاييد را نشنويم و شاهد چيزي جز نقطه قوت كه مورد تاييد امام و امت امام و رضاي خدا باشد، نباشيم. به نظر ميرسد جرياني كه عامل اغتشاشات پس از انتخابات بودند هماكنون در پي ايجاد و ادامه تنشها در سطح دانشگاهها با توجه به نزديكي فصل بازگشايي مراكز آموزشي هستند. وظيفه قشر دانشجو براي مقابله با اين تحركات چيست؟ خوشبختانه عموم ملت بيدار و هميشه در صحنه بخصوص دانشجويان كه به تعبير رهبر معظم انقلاب افسران جبهه دفاع از نظام و انقلاب اسلامي هستند بيش از هر زمان ديگري، هويت و اغراض شوم دشمنان را شناختهاند. دانشجويان عزيز ما كه همان فرزندان برومند ايران و اسلام عزيز هستند هرگز اجازه نخواهند داد دشمنان فريبكار از دانشجويان به عنوان پياده نظام و از دانشگاه به عنوان پادگان در جنگ نرم عليه جمهوري اسلامي استفاده ابزاري كنند. پيشينه خيانتبار نفوذيهاي دشمن در استفاده ابزاري از محيطهاي دانشجويي و روند بيداري و رويگرداني روزافزون دانشجويان از جريان نفاق جديد و آشكار شدن ماهيت بسياري از آنها كه هماكنون به طور رسمي در خدمت آمريكا و دشمنان قسمخورده ايران هستند، به گونهاي است كه ديگر هيچ فرد عادي تا چه رسد به دانشجويان كه گلهاي سرسبد هوشمندي و صيانت از آينده كشور خود هستند هرگز فريب توطئهها و شعارهاي منافقانه آنها را نخواهند خورد و اينجانب با اطمينان ميگويم كه دانشجويان عزيز همانگونه كه در انقلاب و دفاع مقدس با حدود 3 برابر ميانگين جامعه جانفشاني كردند، اكنون هم نه فقط در محيط دانشگاه بلكه در سطح جامعه در خط مقدم دفاع از نظام اسلامي و تقابل جانانه و تهاجمي در برابر جنگ رواني دشمنان كشور و دستنشاندگان مرموز آنها نقش خود را ايفا خواهند كرد. هماكنون در فضاي متكثر رسانهاي قرار داريم، به طوري كه افراد همواره تحت بمباران خبري و اطلاعاتي قرار دارند. براي اينكه اخبار و اطلاعات صحيح به افراد جامعه منتقل شود، چه اقدامي بايد صورت گيرد؟ بخصوص كه دشمن در اين زمينه سرمايهگذاري عظيمي كرده است. اولا مردم ما كه نسبت به همه ملتها از بالاترين درك و بصيرت سياسي برخوردار هستند در برابر چند دهه بمبارانهاي تبليغاتي و جنگ رواني دشمنان و ايادي داخلي آنان مصونيت پيدا كردهاند و اگر قرار بود اين بمبارانها تاثيرگذار باشد، امروز نبايد اثري از جمهوري اسلامي و پايداري اين ملت بزرگ برجاي مانده باشد و اتفاقا توسعه سيستمهاي اطلاعرساني و خبري دشمن، بيش از گذشته باعث لو رفتن توطئهها و خيانتهاي آنها شده است؛ چرا كه مردم با مشاهده و دريافت همصدايي فراگير دشمنان ملت ايران از قبيل صهيونيستها و آمريكاي جهانخوار و استكبار غرب بخصوص روباه پير انگليس با جريانها و گروههاي وابسته داخلي براحتي خط خيانت و انفاق را ميشناسد و حساب خود را از آنها جدا ميكنند. شوراي نگهبان بدون هيچگونه محدوديتي آماده پذيرش هرگونه پيشنهاد و اقدامي براي كشف واقعيت و حقيقت و رفع هرگونه شبهه و ابهامي بود ثانيا بخشهاي مختلف نظام بايد با دقت و مراقبت بيشتر به گونهاي عمل كنند و سخن بگويند كه بهانه و سوژه به دست دشمنان ندهند. عمل متقن و سخن سديد براي همه بخصوص دولتمردان و شخصيتهاي مطرح، حكم صريح قرآن و سخن معصومين(ع) است. گاهي يك تغيير غلط و نارسا يا يك اقدام نابجا يا بهنگام منشأ چه گرفتاريها و جوسازيها كه نميشود! از دشمن انتظاري جز دشمني نيست و به تعبير قرآن: بغض و دشمني از گفتارشان پيداست و كينهاي كه در دل نهان ميدارند بزرگتر است، اما چرا عدهاي با رفتارها و گفتارهاي نادرست و ناشيانه سوژه ميسازند و چرا عدهاي ديگر به جاي نقد سازنده همساز با دشمنان به سياهنمايي و تخريب همه چيز دست مييازند؟ نكته ضروري ديگر اطلاعرساني دقيق و سريع توسط وسايل ارتباط جمعي داخل نظام همراه با فضاي باز براي ارائه نصيحت، تذكر، پيشنهاد و نقد مشفقانه و سازنده است به گونهاي كه جامعه ما اعتماد به رسانههاي خودي و سرعت و دقت و جامعيت اطلاعات، هيچگونه نيازي را به رسانههاي بيگانه احساس نكند. و نكته ديگر اين كه بايد با دروغپردازيها و شايعهپراكنيها و سياهنماييهاي مخربي كه در داخل برخلاف مقررات شرعي و قانوني عمل ميكنند، با سرعت و قاطعيت همراه با توجيه افكار عمومي برخورد شود. اينجانب به عنوان عضو هيات منصفه مطبوعات شاهد بودهام كه رسيدگي به جرايم و تخلفات يك روزنامه بعضا تا 10 سال به طول انجاميده است و تازه بعد از محاكمه و احيانا اثبات جرم و محكوميت به دليل فرآيند طولاني كار جامعه نيز توجيه نشده است و چه بسا با جوسازي جريان نفوذي در برخي از مطبوعات محكوميت فلان روزنامه را به عنوان سوژهاي جديد براي سياهنمايي و طلبكاري از نظام تبديل كردهاند. /1001/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
-