واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: مثل يك قاچ هندوانه شيرين
نيما ناصرىتابستان، براى هر كس، هر بو و مزه اى داشته باشد، براى من حكم يك هندوانه شيرين را دارد.تابستان سال گذشته، وقتى هورا كشيدنم براى شروع تعطيلات تمام شد و دو - سه روز حسابى خوردم و خوابيدم، فكر كردم حالا چه كار كنم راستش بعد از دو - سه روز حوصله ام سر رفته بود. پدر و مادرم هر دو كارمندند و من اغلب توى خانه تنها بودم. كلاس شنا و زبان ثبت نام كرده بودم اما اين دو تا كلاس فقط چند ساعت از وقت من را پر مى كرد. دوستم حميد ولى برنامه بهترى داشت؛ او پيش پدرش كار مى كرد. از روزى كه فهميدم حميد پيش پدرش در كارگاهشان كار مى كند، جفت پايم را كردم توى يك كفش كه من هم مى خواهم همه تابستان را كار كنم. مادرم مخالفت مى كرد اما پدرم انگار كه دلش راضى بود. يك روز هم شنيدم كه به مادرم مى گفت اين طورى هم با جامعه آشنا مى شود و از رفتار با مردم چيزهايى دستگيرش مى شود و هم فوت و فن كارى را ياد مى گيرد. خلاصه آنقدر اصرار كردم كه بالاخره پدر و مادرم قبول كردند در مغازه عكاسى دوست پدرم مشغول به كار شوم. آنقدر ذوق زده بودم كه شب قبل از روز اول كار، خوابم نمى برد. كار در عكاسى برايم جالب بود و از اين حرفه خوشم آمده بود. يك ماه بعد، وقتى اولين حقوقم را گرفتم، پدرم درباره پس انداز حرف زد و مادرم درباره آينده نگرى، من به همه چيز فكر مى كردم؛ از انواع خوراكى گرفته تا انواع كامپيوتر و حتى ماشين و خانه ! ولى براى اين همه، بايد پولم را پس انداز مى كردم! روز بعد، نزديك در كه رسيدم ديدم پدربزرگ و مادربزرگ و خاله، دم درخانه نشسته اند. از شهرستان آمده بودند مهمانى ولى چون به ما اطلاع نداده بودند، كسى توى خانه نمانده بود كه از آنان استقبال كند. از ديدنشان خيلى خوشحال شدم. مادربزرگ گفت چقدر دلم يك هندوانه خنك مى خواهد. هندوانه نداشتيم. دست روى جيبم گذاشتم، قسمتى از حقوقم آنجا بود. پريدم سر كوچه و با آن يك هندوانه درشت خريدم. هندوانه، سرخ و شيرين از آب درآمد. مى خورديم و مادربزرگ مدام دعا مى كرد. شب، مادر به همه گفت هندوانه به خاطر اين آنقدر شيرين و خوشمزه بود كه نيما آن را با اولين حقوقش خريده است. آن هندوانه واقعاً شيرين و خوشمزه بود، اما شيرين تر از آن لحظه خوشحالى مادربزرگ بود وقتى داشت هندوانه اى را كه با دسترنج خودم خريده بودم قاچ مى زد.
سه شنبه 28 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: همشهری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 114]