واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در همین ورزشگاه پنالتی گرفته بودم
خبر ماندگاری احمدرضا عابدزاده و خانواده اش در امارات انعكاس جالبی در كشورمان داشت. فوتبال ایران كه روزی شاهد درخشش و افتخار آفرینی این مرد با انگیزه و جسور بود، برای او جایی نداشت تا گلرشماره یك تیم ملی در سالهای اخیر راهی امارات شود و زندگی جدید و بی دغدغه ای در این كشور آغاز كند.در روز گاری كه دیگر كشورها مجسمه ورزشكاران محبوب خود را در میدانهای اصلی شهرشان نصب می كنند، به هیچ قیمتی حاضر به از دست دادن ستاره های ورزشی خود نیستند و در پایان دوران بازیگری آنها برنامه منسجمی را برای استفاده صحیح از این نفرات دارند در ایران علیرغم اعلام آمادگی ستاره یی جاگزین تیم ملی حداقل در سالهای اخیر از عابدزاده نه در تیم ملی استفاده شد و نه در پرسپولیس تا وی برای خدمت كردن و فعالیت در رشته محبوبش راهی امارات شود. عصر روز چهارشنبه بود كه با عابدزاده تماس گرفتیم.بازی را دیدی؟ چرا تیم ملی به چین باخت؟دیدم. هوا خیلی گرم بود و روی كار بچه ها تاثیرگذاشته بود. داوری هم كه مورد دار بود و خیلی به تیم لطمه زد. البته احتیاط در كار بچه ها دیده می شود كه این مساله بعد از اخراج ستار زارع (ده نفره شدن تیم ملی) بیشتر به چشم آمد. قبل از تیم ما، ژاپن با ده نفر بحرین را شكست داد چون آنها حرفه ای بودند. اصلاً در كار ژاپنی ها عجله دیده نمی شد و با صبر و حوصله زیاد در نهایت به نتیجه دلخواه رسیدند. آنها با تاكتیك، موذیانه خود حریف را در آن هوای شرجی و گرم خسته كردند، برعكس تیم ما كه فقط خودش را خیلی زود خسته می كند و این یكی از ضعفهای بزرگ فوتبال ماست.
فكر می كنی پس از برد قدرتمندانه مقابل كره، چرا بچه ها اینطور مقابل چین ظاهر شدند؟همه چیز از دیدار با عمان آغاز شد. درگیری بچه ها با هم تاثیر خیلی بدی در تیم داشت. البته اتفاقات آن بازی باعث شد كه بچه ها به خودشان بیاینند و بازی را جبران كنند. البته من بابت آن درگیری خیلی ناراحتم اینجا هنوز هم هر روز در شبكه های ماهواره ای صحنه درگیری بازیكنان ما را نشان می دهند و مسخره می كنند. در مورد پنالتی یحیی هم باید بگویم اصلاً باورم نمی شد اینطوری پنالتی اش را بزند. ولی باید قبول كرد كه او حالا از همه بیشتر ناراحت است و باید همه دركش كنیم. باید به یحیی روحیه داد تا مشكلات این بازی را فراموش كند.كدام بازیكن را در این دور از مسابقات بهتر دیدی؟همه خوب بودند، ولی مهدی مهدوی كیا و علی كریمی حضور چشمگیری داشتند. اگر این دو نفر را نداشتیم خیلی دچار مشكل می شدیم. البته نمی دانم چرا به مبعلی زیاد بازی نمی دادند. او در زمان حضورش در میدان خیلی خوب كار می كرد.وقتی بازی با چین به پنالتی كشید، در مورد نتیجه چه فكر می كردی؟هیچ چیز قابل پیش بینی نبود. مربیان در انتخاب پنالتی زن ها خیلی اشتباه كردند. مبعلی تازه به میدان آمده بود و آمادگی پنالتی زدن نداشت. درجام ملت های96 هم محمد مایلی كهن در شرایطی به داریوش یزدانی ضربه پنالتی داد كه هنوز با فضای بازی آشنا نشده بود و چند دقیقه بیشتر از حضورش در زمین نمی گذشت. برانكو اگر می خواست از مبعلی در ضربات پنالتی استفاده كند باید او را حداقل 30 دقیقه آخر به زمین می آورند نه 3 دقیقه مانده به پایان بازی، ما باید از اشتباه مایلی كهن درسها می گرفتیم ولی متاسفانه همان اتفاق آزار دهنده یكبار دیگرتكرار شد. به نظر من تیم ملی اصلاً تمرین پنالتی نداشت. تیم ملی ما در مسابقات جام ملت های آسیا سال 88 هر جلسه تمرین پنالتی انجام می داد، ولی وقتی به مرحله نیمه نهایی رسید به تمرینات پنالتی اش افزود تا بچه ها از لحاظ ذهنی برای پنالتی زدن آماده باشند.میرزاپور را چطور دیدید؟خوب كار كرد. او پیشرفت خوبی تاكنون داشته و نسبت به گذشته خیلی بهتر شده است. اگر او ضعف های امروزش را هم بر طرف كند می تواند خیلی بهتر از این در مسابقات ظاهر شود. البته اگر میرزاپور فكر كند خیلی خوب شده حتماً افت خواهد كرد. او باید بر تلاشش بیافزاید.
میرزاپور در مهار ضربات پنالتی ناكام ماند، همه یاد عابدزاده در مسابقات آسیایی 90 پكن افتادند.اتفاقاً آن بازی هم در همین ورزشگاه برگزار شد. من در همین ورزشگاهی كه تیم ملی در آن مغلوب چین شد پنالتی های دو تیم كره جنوبی و كره شمالی را گرفتم. از اول دیدار ایران و چین، در فكر مسابقات 90 پكن بودم و وقتی بازی به پنالتی كشید دوست داشتم اتفاق 14 سال قبل تكرار می شد و ما دوباره قهرمان می شدیم ولی انگار قسمت نبود چنین اتفاقی بیفتد.اگر همراه تیم ملی به چین می رفتی، می توانستی در موقع ضربات پنالتی از لحاظ روحی میرزاپور را شارژ كنی و او را تاحدودی هدایت كنی؟خیلی دوست داشتم تیم ملی را در این سفر همراهی كنم. در فكر خرید دوربین هم بودم تا این مسابقات را برای خودم فیلمبرداری كنم. حتی رفتم دوربین قیمت كردم ولی بعضی ها گفتند عابدزاده می خواهد دو هزار تا دوربین از دوبی به چین بفرستد. وقتی دیدم باید با 35 خبرنگار در یك هتل باشم و از صبح تا شب با آنها حرف بزنم ترجیح دادم كه به چین نروم چون ممكن بود برایم مشكلات پیش می آمد. خیلی بی سر و صدا رفتم امارات و خانه ای اجاره كردم. بچه ها را در مدرسه ثبت نام كردم. نگار سوم راهنمایی و امیر اول راهنمایی، اتفاقاً اینجا مدرسه ایرانی هم دارد ولی من بچه ها را بردم در یك مدرسه انگلیسی ثبت نام كردم تا زودتر با شرایط جدید وفق بگیرند. نگار و امیر باید از 8 صبح تا 5 بعد از ظهر در مدرسه باشند. انشاء ا... اینجا زندگی راحتی خواهیم داشت. تا الان كه هیچ مشكلی نداشتیم، هم بچه ها راحتند و هم خودم.حتماً از این همه بی تفاوتی و بی توجهی به ستوه آمدی؟من آدمی نیستم كه به كسی التماس كنم و برای گرفت پست و مقام پیش این و آن بروم. دوست نداشتم برای پست گرفتن در تیم ملی و یا پرسپولیس صبح تا شب دنبال این و آن باشم. من از این كارها بلد نیستم. البته در این مدت خیلی دوست داشتم كه به نوعی به فوتبال باز گردم و در خدمت فوتبال باشم ولی خیلی ها نمی خواستند اینطور شود. من هم تصمیم گرفتم برای دور كردن از حاشیه های فوتبال كثیف ایران به امارات بروم. درحالی كه باید بگویم من به ایران تعلق دارم و به هیچ وجه نمی توانم محبتهای مردم كشورم را فراموش كنم. من همیشه شرمنده آنها هستم و قطعاً حضورم در امارات به معنای عدم حضور دائمی در ایران نخواهد بود. حالا شرایط دوبی و تهران طوری است كه آدم طولانی بودن مسافت را حس نخواهد كرد. زود زود به ایران بر می گردم و حتماً با مردم دیدار خواهم كرد.از اینكه در تیم ملی و پرسپولیس از تو استفاده شد چقدر برایت سخت و دشوار است؟من به این مسائل عادت دارم. همیشه هم یك سری حرف و حدیث مرا آزار می داد. الان در كادر فنی تیم ملی امارات دو تا از هم دوره های من حضور دارند. قطعاً در همه كشورها همین شرایط وجود دارد ولی در ایران اصلاً به این مسائل توجهی نمی شود.
مثل اینكه با رییس فدراسیون فوتبال امارات ملاقات داشتی؟یكی دوبار با او صحبت كردم. به هر حال برنامه هایی دارم كه به وقتش آنها را اعلام می كنم.شنیدیم قرار است 30 شاگرد زیر دست تو كار كنند و به اصطلاح یك آكادمی فوتبال را در امارات راه اندازی كنی؟گفتم یك صحبتهایی شده ولی تا قطعی نشود آنها را اعلام نمی كنم.در امارات احساس غربت نمی كنی؟نه، دوبی مثل شهرهای ایران است و پر از ایرانی. مشكلی به آن شكل وجود ندارد. در ضمن من هم در رفت و آمد خواهم بود و این طور نیست كه دیگر پایم را به ایران نگذارم. مگر می توانم لطف مردم را فراموش كنم؟جریان بازی ات در استقلال چیست؟(باخنده) تیم بانك صادرات با استقلال دهه 90 بازی داشت. بهتاش فریبا، مجید نامجو مطلق، چنگیز و یك سری پیشكسوتان دیگر نیز در این تیم حضور داشتند. من از این بازی خبر نداشتم ولی به هر حال شرایطی پیش آمد كه برای استقلال دهه نود بازی كردم و یك پاس گل هم دادم. آنها یك بازی دیگر هم داشتند كه من دیگر در این دیدار حضور پیدا نكردم.تمرین می كنی؟هر روز، در سالن بدنسازی روزی دو، سه ساعت تمرین كنم. سالن های اینجا امكانات خیلی خوبی دارند. واقعاً دلم می سوزد و افسوس می خورم كه می بینم ما چه امكاناتی داریم و مثلاً باشگاه النصر11 تا زمین چمن دارد. البته وقتی در تلویزیون دیدم كه در مشهد قرار است استادیوم ساخته شود خیلی خوشحال شدم. به همه آنهایی كه برای ورزش مملكت زحمت می كشند هم خسته نباشید می گویم. همچنین وقتی در خبری خواندم در یكی از شهرهای شمال ، زمینی تهیه شده برای احداث ورزشگاه واقعاً از صمیم قلب خوشحال شدم. باور كنید این خبرها مرا بیشتر از پیروزی های تیم ملی خوشحال می كند.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 1988]