تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 23 شهریور 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):كسى از شما حق ندارد از هيچ يك از يارانم چيزى به من بگويد؛ زيرا دوست دارم در حال...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1815271450




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

سَحَری با طعم کلمات فرزاد


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

  «پدیده جمشیدی» وقتی با میان‏برنامه‎ها جمع می‎شود، خوراک معرفتی و معنوی سحری روزه‏داران را جور می‏کند.شبکه ایران: سال‎ها پیش که هنوز تلویزیون مهمان سفره افطار خانه‎ها نبود، رادیو با دعای سحر مشهور استاد صالحی زمزمه‎ای داشت که سکوت سفره سحر را پر می‎کرد و با اهل مناجات همنوا بود. اما این سالها، تلویزیون جای رادیو را برای وقت سحری گرفته و نگاه ما به فرزاد جمشیدی و سبک متفاوت اجرایش گره می‎خورد؛ تا آنجاکه اجرای او همان اندازه نماد وقت سحر شده که اذان موذن زاده اردبیلی نشانه وقت افطار.   سبک متفاوت جمشیدی به آسانی به دست نیامده و به مرور پخته شده. او نویسنده‎یی بوده که مجری شده. خودش می‎گوید: «من اول کار نویسندگی می‌کردم. بعد از جنگ شروع به بازنویسی خاطرات رزمنده‌ها کردم که آنها مجموعه‌هایی شدند از آن جمله این شرح بی‌نهایت، آبی به رنگ خاطره و... . همزمان در صفحه جبهه و جنگ روزنامه جمهوری اسلامی قلم می‌زدم. بعد آمدم رادیو پس از مدتی از رادیو به شبکه چهارم تلویزیون آمدم و بعد ادامه ماجرا... الان 15 سال است با رادیو و تلویزیون همکاری می‌کنم.»   بعد که به تلویزیون آمد، برخلاف این برنامه مونولوگ سحرهای ماه رمضان، با یک برنامه دیالوگ چالشی به نام «نمای نزدیک» شروع کرد و در همانجا شد نمونه یک «مجری مولّف».   اجرای موفق، تجربه، تحصیل و مطالعات گسترده، آرام آرام باعث شد تا پایش به دانشکده علوم اجتماعی تهران باز شود؛ آنهم به عنوان اولین مدرس اصول و مبانی اجرای تلویزیون و صحنه. او در گفتگو با شبکه ایران گفت: «بنده رفتم 33 امتحان دادم تا توانستم از وزارت کار مدرک مربیگری گویندگی را با استانداردش تعریف کنم، سال 79 در وزارت کار برای این کار استاندارد تعریف شد، سپس گواهینامه مدیریت آموزشگاه فنی و حرفه‌ای گرفتم برای تأسیس اولین مدرسه اجرای تلویزیونی»   و بالاخره همین دو سال پیش بود که رئیس دفتر هماهنگی و سازماندهی مجریان سیما شد. به این ترتیب شاید الان تنها مجری تلویزیون است که حق دارد از همکارانش انتقاد کند و به آنها آموزش بدهد. فرزاد درباره کار مجریان معتقد است: «لحظه مرگ یک مجری لحظه‌ای است که دیگران هم بتوانند مثل او صحبت کنند، مهمترین ابزار یک مجری واژه است.» و خودش نیز البته بیش از همه به ابزار کارش وارد است.   ابزار کارش کلمه است و کارش هم اینکه چنان ادیبانه بداهه گویی کند که اهل ادبیات از آن لذت ببرند و ما مردم عادی نیز رشته کلام از دستمان نرود. او در برنامه سحرگاه فقط صحبت نمی‎کند؛ جلوی چشم ما و شما قالیچه‎ای از کلمات می‎بافد. هر روز یعنی هر سحر هم نقش تازه‎ای می‎زند. نقش‎هایی که بازی نیست.   می‎گویند مجری موفق کسی است که خوب بتواند به معنی سینمایی کلمه، «بازی» کند؛ در مورد خاص جمشیدی، جوشش واژگان از یک شاعرانگی و دانش برمی‎خیزد؛ هرچند که باز مطالعه و فن اجرا هم برای رسیدن به سبک «اجرای ویژه» او کفایت نمی‏کند.   «برای همین برنامه سحری حداقل 10 ساعت مطالعه می‎کنم»؛ مجری سحری رمضان نکته مهم در اجرای یک مجری را مطالعه می‎داند: «انبان ذهن یک مجری هم خیلی زود تمام می‌شود، اگر 50-40 تا واژه داشته باشد، زود تمام می‌شود، مگر بتواند واژه ذخیره کند.» فرزاد نمی‎تواند از مطالعه دل بکند حتی موقع غذا خوردن! این نکته را دوستش رضا رشیدپور می‎گوید.   اجرای جمشیدی، مجموعه‎ای از تدارک اندیشگی، تکنیک بیان و اجرا، خلاقیت ادبی و روحیه شاعرانه اوست که خروجی‎اش، شهرت او به صفت «مرغ سحر» است. تناقض ثقیل‏گویی با پر هیجان و پیوسته سخن گفتن از تفاوتهای اوست.   اما این «پدیده جمشیدی» وقتی با میان‏برنامه‎ها جمع می‎شود، خوراک معرفتی و معنوی سحری روزه‏داران را جور می‏کند.   در برنامه سحرگاهی «ماه خدا»، آیتم‎هایی مانند کوتاه‎گفته‎های حجت الاسلام رنجبر در جوار مسجدالحرام، شعرخوانی مهدی‎نژاد، سخنان کارشناسان و قرائت قاریان برجسته، میان‎برنامه‎هایی با صدای شهرام ناظری و حاج منصور ارضی و التماس دعای بینندگان، بخش‎هایی را تشکیل می‎دهند که میان اجرای فرزاد جمشیدی روی آنتن می‎رود.   دشواری کار مجری این برنامه، اجراهای مونولوگ چند دقیقه‎ای و سرساعت چرخاندن آیتم‏ها و میان‎برنامه‏ها است به نحوی که راس ساعت اذان با ما خداحافظی کند؛ خداحافظی و سلامی که به کلی متفاوت از همه اجراهای تلویزیونی است. مثلا فقط برای یک سلام می‎گوید: «در دنیایی که مردم قناری لطیفه‌هایشان رو تو تلفن همراه حبس می‌کنند، تو دنیایی که مردم خبر بزرگ مرگ آدم‌ها رو روی ورق‌های A4 برای هم فکس می‌کنند، من دستم را می‌گذارم روی سینه به شما می‌گویم سلام.»   فرزاد جمشیدی با تکرار و عادت، غریبه است و سحر روز بعد جور دیگری سلام می‎کند: «اگه راست باشه که بسم‌الله الرحمن الرحیم اسم اعظم خداست، اگه راست باشه که خاصیت این اسم رهاندن پلیدی‌ها از دل مخاطب‌هاست، توی یه دستم بسم‌الله الرحمن الرحیم و تو دست دیگرم سلام می‌گذارم و به شما عرض احترام می‌کنم.»   او ضمن آسیب شناسی اجرای تکراری مجریان سیما معتقد است: «ما سراغ واژه‌ها نرفته‌ایم، چون به روح واژه‌ها نزدیک نشده‌ایم.» وقتی از او می‎پرسیم منظورش دقیقا چیست و اصلا او این سبک نوشتن و گفتن را از کجا بدست آورده، می‎گوید: «در این مورد دو تا چیز را سر کلاس دانشگاه به بچه‌ها گفته‌ام، دو نکته را من یاد گرفتم از شهید آوینی و علی حاتمی، از علی حاتمی تصویرسازی و تصویری نوشتن را یاد گرفتم، از شهید آوینی آن چیزی که برای من به یادگار مانده، صراحت در لهجه و صادقانه نویسی است. شهید آوینی اصلاً به دنبال دستچین کردن جملات نبود، من فکر می‌کنم به روح واژه رسیده بود و از این جهت که روح واژه را با مخاطب در میان گذاشته بود، توانسته بود قالب تعارف‌آمیز روزمره را بشکند و بیننده و شنونده را خیلی راحت دستشان را بگذارد در دست واقعیت؛ صداقت را، آوینی مثل نفس کشیدن در دست لمس می‌کرد و می‌توانست به را حتی با ما در میان بگذارد.»   این نکته روشن است که نمی‎شود این همه کلمات فخیم را در قالب یک متن از پیش تنظیم شده حفظ کرد و آنجا جلوی آنتن زنده و چشم میلیون‎ها بیننده مثل یک ضبط صوت تحویل مخاطب داد؛ آنهم بدون تپق و سکته و اشتباه لپی!   جمشیدی یک نکته کلیدی دیگر هم برای ارزیابی مجری‏ها توسط بینندگان لو می‎دهد: «تلویزیون در شش ماه اول، «کار مجری» را به مردم نشان می‌دهد، بعد از شش ماه «درون مجری» را به مردم نشان می‌دهد؛ پررویی، بی‌سوادی، تواضع، ادب، متانت و تمام چیزهایی که در روزمره شخصی ما می‌گذرد، جلوی آنتن تلویزیون لو می‌رود و مردم خیلی راحت آن را متوجه می‌شوند. اگر گفتار ما متملقانه باشد، مطمئن باشید شنونده خیلی زود متوجه می‌شود.»   اگرچه او نمی‎خواهد پدرخوانده اجرا در ایران باشد اما «پدر اجرای ایران» عنوانی است که در میان مجریان سیما، بیش از همه برازنده سیمای اوست.     /1001/





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 184]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن