تور لحظه آخری
امروز : شنبه ، 15 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع): با علما معاشرت كن تا علمت زياد، ادبت نيكو و جانت پاك شود.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای اداری

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

چاکرا

استند تسلیت

تور بالی نوروز 1404

سوالات لو رفته آیین نامه اصلی

کلینیک دندانپزشکی سعادت آباد

پی ال سی زیمنس

دکتر علی پرند فوق تخصص جراحی پلاستیک

تجهیزات و دستگاه های کلینیک زیبایی

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1849969935




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

صناعات ادبي


واضح آرشیو وب فارسی:سایت ریسک: View Full Version : صناعات ادبي Boye_Gan2m18-10-2006, 04:12 PM«صنايع بديعي» عنواني قديمي است براي بخشي از هنرمنديهاي شاعران كه خارج از قلمرو وزن و قافيه بوده و به عنوان آرايشهايي براي كلام به كار مي رفته است. ادباي قديم ما كوشيده اند هر چه از اين هنرمنديها در كار شاعران به چشم شان مي خورد، مدوّن كنند و در شاخه هايي از صنايع بديع بگنجانند و يا در صورت نياز، شاخه هاي جديدي براي آنها بتراشند. علم بديع نيز عنوان دانشي بوده كه براي دسته بندي اين صنايع و نشان دادن آنها در شعر به كار مي رفته است. شايد آنگاه كه علم بديع تدوين شد، ادبا پنداشتند كه خدمتي بزرگ انجام شده و آنان مي توانند به كمك اين دانش، شگردها و هنرمنديهاي لفظي و معنوي شعرها را قانونمند و مدوّن كنند و در اختيار شاعران قرار دهند. مثلاً وقتي شاعري گفته بود: صندوق خود و كاسه درويشان را خالي كن و پر كن كه همين مي ماند عالِم بديع مي توانست به او توضيح دهد كه در اين بيت، حداقل دو صنعت به كار رفته; نخست آوردن دو مفهوم متضاد "خالي" و "پر" در يك بيت كه "طباق" نام دارد و دوّم ترتيب خاصي كه در "صندوق و كاسه" مصراع اوّل و "خالي و پر" مصراع دوّم است؛ يعني صندوق خود را خالي كن و كاسه درويشان را پُر. اين صنعت را هم ادبا "لفّ و نشر" نام نهاده بودند. تا اين جا، مشكلي در كار نبود; شاعران هنرمندي مي كردند و ادبا، نامگذاري و دسته بندي آن هنرمنديها را بر عهده داشتند. ولي وضع به اين منوال باقي نماند. كم كم پاي كارهايي به ميان آمد كه هر چند سخت بود، ولي ارزشي نداشت و كمكي به زيبايي شعر نمي كرد. مثلاً شاعري قطعه اي مي گفت بدون حرف الف يا بدون نقطه يا مصراعي مي ساخت كه از هر دو سو يكسان خوانده مي شد يا غزلي مي ساخت كه از حروف نخستين مصراعهاي آن، اسم فلان كس يا فلان واقعه تاريخي استخراج مي شد و شاعران، يك هنرمندي فرعي و كم خاصيت را كانون توجّه خويش ساخته بودند. اصولاً اين اولويت بندي هاي واژگون، از خواص دورانهاي ركود و انحطاط است كه شاعران، سليقه هايي بيمارگونه پيدا مي كنند و شعرهايي بيمارگونه مي سرايند. ادبا نيز به جاي پرهيزدادن شاعران از اين كارهاي بيهوده، براي هر يك از اين تفنّن ها نامي تراشيدند و در داخل صنايع بديع، جايش دادند. كم كم صنعتگري و آن هم بدون توجه به تأثير هنري اين صنايع، يك ارزش تلقّي شد و بعضي تصوّر كردند كه قوّت شاعريشان، به ميزان برخورداري از اين صنايع عجيب و غريب وابسته است. از سويي ديگر، ادبا نيز چنين پنداشتند كه هر چه دامنه ي تقسيم بندي را بيشتر گسترش بدهند، به شعر كمك بيشتري كرده اند. جناس،( يعني آوردن دو كلمه اي كه در لفظ يكسان و در معني متفاوت) يكي از صنايع مهم بديع بود؛ باشند نظير "شانه" در اين بيت امير خسرو دهلوي: تار زلفت را جدا مشّاطه گر از شانه كرد دست آن مشاطه را بايد جدا از شانه كرد كه مي شد آن صنعت را عنواني گسترده گرفت براي انواع گوناگون اين تناسب، ولي قدماي ما چنين نكردند و شاخه هايي نيز در داخل جناس پديد آوردند: مثل جناس ناقص، جناس زايد، جناس مذيّل، جناس مركّب، جناس مفروق، جناس مقرون، جناس متشابه، جناس مطرّف، جناس خط، جناس لفظ و جناس مكرّر. در اين ميان مثلاً جناس خط آن بوده است كه اركان جناس در كتابت يكي و در تلفظ و نقطه گذاري متفاوت باشند مثل "درشت" و "درست" و در مقابل، جناس لفظ آن بوده است كه كلمات متجانس در تلفّظ يكسان و در كتابت متفاوت باشند مثل "خوار" و "خار". باري اين توهّم كه قوت شاعر در استفاده از صنايع نهفته است و اين پندار كه هر چه تقسيم بنديها را ريزتر كنيم، خدمت بيشتري كرده ايم، دست به دست هم دادند و باعث افزايش حيرت انگيز صنعتهاي شعري شدند به گونه اي كه طي چند قرن، تعداد صنايع كه روزي كمتر از بيست بود، به بيش از دويست رسيد و افسوس كه بيشتر اينها از سر تفنّن و بيكاري بود و نشانه ي انحطاط ذوق جامعه شعري ما. در اين ميان ما چه مي توانيم كرد؟ بايد دست به پالايش بزنيم و از ميان انبوه صنعتهايي كه در كتابها آمده، آنها را كه واقعاً به زيبايي و رسايي سخن كمك مي كنند، بيرون بكشيم و به كار ببريم. بسياري از صنايع، واقعاً بيهوده اند و باعث اتلاف وقت و توان شاعر مي شوند. مثل انواع معمّا و موشّح و ماده تاريخ و التزام به حروف يا حذف حروف. بعضي ديگر مبناي هنري دارند، ولي ارزش و حضورشان در شعر، در اين حد نيست كه برايشان اسم و عنواني داشته باشيم و در غير اين صورت، ضرر كنيم؛ مثل لف و نشر يا ردالمطلع. تعداد ديگري از صنايع، در يكديگر قابل ادغام هستند و نيازي به دسته بندي مستقل آنها نيست; مثل انواع جناس. ما در دو قالب صنايع بديع لفظي و معنوي به توضيح پيرامون صنايع بديعي مي پردازيم. و شاخه بندي ما به اين صورت است كه صنايعي كه در لفظ كلام قابل درك است در صنايع لفظي و صنايعي كه در معني كلام نهفته است، جزء صنايع معنوي دسته بندي شده اند. Boye_Gan2m18-10-2006, 04:17 PMتسجيع روش تسجيع روش تسجيع در سطح کلمه انواع سجع سجع متوازي سجع مطرف سجع متوازن موسيقي سجع سجع و زبان عربي روش تسجيع در سطح کلام انواع سجع ترصيع موازنه يا مماثله تضمين المزدوج يا (اعنات القرينه) روش تسجيع تسجيع، يکي از روش هايي است که با اعمال آن، در سطح دو يا چند کلمه (يک جمله) يا در سطح دو يا چند جمله (کلام) موسيقي و هماهنگي به وجود مي آيد و يا موسيقي کلام افزوني مي يابد. مدار بحث تسجيع، در نکته ي تساوي يا عدم تساوي هجاها و همساني يا عدم همساني آخرين واک اصلي کلمه (رَوي) است. بحث سجع، کلي تر از قافيه است. علاوه بر اين اصطلاح قافيه را فقط در مورد اواخر ابيات شعر به کار مي برند؛ حال آن که سجع در نثر و در حشو شعر هم واقع مي شود. الف – روش تسجيع در سطح کلمه حدود : حداقل دو کلمه و حداکثر چند کلمه در يک جمله. به مصاديق تسجيع در سطح کلمه، سجع مي گويند. سجع بر سه گونه است: 1) سجع متوازي 2) سجع مطرف 3) سجع متوازن سجع متوازي و آن با تغيير دادن صامت (تمام حروف به جز آ- اي- او- اَ- اِ- اُ ) نخستين در کلمات يک هجايي حاصل مي شود (بقيه ي واک هاي هجا تغيير نمي کند): مانند: بار bār کار kār و يا تغيير نخستين صامت هجاي قافيه (يعني هجايي که دربر دارنده حرف رَوي باشد) در کلمات چند هجايي است . be-rast برست / be-bast ببست / še- kast شکست نکته: تساوي هجاي کلمات سجع از نظر عدد و کميت (کوتاهي و بلندي ) اجباري است: مرفوعه Marfu?e / موضوعه Mawzu?e پس فرق سجع متوازي از نظر ساختار با قافيه اين است که در قافيه فقط صحت هجاي قافيه شرط است و تساوي هجاهاي کلمات قافيه شرط نيست؛ حال آنکه در سجع متوازي تساوي همه هجاهاي کلمات مسجع از نظر عدد و کميت نيز شرط است. مثلاً قافيه کردن شکست و ببست درست است اما اطلاق سجع متوازي به آنها صحيح نيست. تبصره1: اگر کلمه چند هجايي باشد مي توان در هجاي قافيه، صامت نخستين را تغيير نداد: پرواز / آواز. در اين صورت گاهي در هجا يا هجاهاي ماقبل هجاي قافيه، نخستين صامت را تغيير مي دهند: شمايل ša-ma-yel / قبايل a-bā-yelע تبصره2: واضح است که هجاي نخستين دو کلمه مي توانند کاملاً همسان باشند و فقط صامت نخستين ِ هجاي دوم متفاوت باشد مثل، گلنار/ گلبار. گاهي ممکن است در وسط يکي از اين کلمات يک مصوت کوتاه e (کسره اضافه) آمده باشد. در اين صورت به آن محلق ِ به سجع متوازي مي گوئيم (زيرا تساوي هجاها به هم مي خورد): اي جويبار راستي از جوي يارماستي بر سينه ها سيناستي بر جان هايي جانفزا مولانا تبصره3: همان طور که در علم قافيه گفته شده است، گاهي به ضرورت، همساني صامت ماقبل آخر (حرف قيد) در هجاي CVCC رعايت نمي شود: حسن hosn / يمن yomn ، ورد vard / کند kand، درست do-rost / درشت do-rošt همچون اسکندري به يمن لقا همچون پيغمبري به حسن خصال (رشيد وطواط) از زمين گويي بر آوردند گنج شايگان در چمن گويي پراکندند درّ شاهوار (امير معزي) تبصره 4: در کتب سنتي از دو مورد بديعي به نام هاي جناس مضارع و لاحق يادکرده اند که از نظر ساختار، همين سجع متوازي است. در اين کتاب ها بين خالي و حالي يا سراب و شراب جناس مضارع است، زيرا صامت هاي آغازين آنها که از نظر نقطه با يکديگر فرق دارند قريب المخرجند (يعني محل توليد صداي آنها در داخل دهان، دو جاي مختلف است). مثلاً بين زحمت و رحمت جناس لاحق است، زيرا صامت نخستين آنها که از نظر نقطه با هم فرق دارند بعيد المخرجند. و ز آنجا رخت بربستند حالي زگل ها سبزه را کردند خالي (خسرو و شيرين نظامي) پيداست که ذهن به اختلاف نقطه توجه نخواهد کرد؛ بلکه آن چه توجه را جلب مي کند هماهنگي بين اين کلمات است. باري بديع نيز مانند عروض و قافيه از علوم مسموعات و موسيقي است نه مکتوبات و نقاشي. در بحث جناس مضارع و لاحق تکيه بر قريب المخرج بودن يا نبودن صامت هاي نخستين است، اما اين بحث غالباً با بحث نقطه دار بودن حروف در هم مي آميزد. در کتب سنتي گفته اند که اگر بين دو کلمه فقط اختلاف نقطه باشد مثل : خط/ حظ، بساط/ نشاط، پيکر/ بتگر (اختلاف نقطه در حروف اول و دوم) يا: بتاختم/ بباختم (حرف دوم)، يا: بار/ باز (حرف آخر) يا: درست / درشت (حرف سوم ) به آنها جناس خط يا جناس تصحيف و مصحّف گويند. اين موارد هم که در آنها اختلاف در هيئت املايي ديده مي شود غالباً جزو سجع متوازي هستند، يعني ارزش هنري آنها در هماهنگ بودن آنهاست(حوزه مسموعات) نه در اختلاف نقطه (مکتوبات). هنگامي که سعدي مي گويد: مرا بوسه جانا به تصحيف ده که درويش را بوسه از توشه به خود به اختلاف نقطه در بين بوسه و توشه راهنمائي کرده است و گرنه ذهن فقط هماهنگي بين بوسه و توشه را درمي يابد. اين گونه مسائل از آنجا پيدا شده که در رسم الخط قديم بسياري از حروف از قبيل ب، پ، ج، چ، س، ش ... را از نظر نقطه يکسان مي نوشتند و خواننده از روي قرائن، حروف بي نقطه يا کم نقطه را باز مي خواند. امروزه که مساله تصحيف منتفي است و اشتباه در همجنس پنداري حروف و کلمات از نظر نقطه پيش نمي آيد، اين اسم هاي متعدد نيز بي مورد به نظر مي رسد و بهتر است اين مثال ها را سجع متوازي و سجع متوازن بخوانيم. تبصره 5: اگر دو سجع متوازي در جمله اي در کنار هم قرار گيرند صنعت ازدواج به وجود مي آيد: اگر رفيق ِ شفيقي درست پيمان باش (حافظ) به جفايي و قفايي نرود عاشق صادق (سعدي) شبي و شمعي و جمعي چه خوش بود تا روز نظر به روي تو کوري چشم اعدا را (سعدي) سجع مطرّف (يعني طرف دار: طرف اول يکي از کلمات از طرف اول کلمه ديگر سنگين تر است.) در آن اتحاد رَوي شرط است و حداقل يکي از طرفين سجع بايد بيش از يک هجا داشته باشد. سجع مطرف بر دو نوع است: الف: دو کلمه در تعداد هجا متفاوت اند و صامت آغازين هجاي قافيه متغير است : دست dast/ شکست še-kast / راز rāz / نواز na-vāz/ دانشمند / پند ز بس گل که در باغ مأوي گرفت چمن رنگ ارتنگ ماني گرفت (رابعه) کلمات سجع از نظر تعداد هجا مساوي باشند اما هجاهاي غير قافيه از نظر کميت يعني کوتاهي و بلندي يکسان نباشند: ko-Jā /کجا dar/yā دريا / va-עar? / وقار at-vārاطوار در اين مثالat ? و dar هجاي بلند و va و ko هجاي کوتاه هستند. نه باغبان و نه بستان که سرو قامت تو برست و ولوله در باغ و بوستان انداخت (سعدي) در باغبان bān- עbā و بستان bos-tān ، هجاي עbā مانند bos سه واک دارد، اما از آن کشيده تر است (هجاي کشيده). در شعر که پيرو قواعد عروضي است باغبان با بستان تساوي هجايي ندارد. از اين رو قسمت «ب» سجع مطرف هيچگاه نمي تواند قافيه باشد. سجع متوازن کلمات از نظر هجا، عدداً و کماً (کوتاهي و بلندي) مساويند؛ اما در واک رَوي مشترک نيستند. صامت نخستين هجاي قافيه مي تواند متغير باشد يا نباشد: کام Kām / کار kār / بام / کار ، مستبين mos-ta-bin/ مستقيم imעmos-ta-، ستاننده sa-tā-nan-de / گشاينده go-šā-yan-de / مواج mav-vāj / نقادādע-עna تبصره1: هر چه واک هاي مشترک بيشتر باشند، سجع متوازن موسيقيايي تر است و اوج آن وقتي است که اختلاف واک فقط در واک رَوي باشد: عامل/ عامد اين موارد را مي توان از ديدگاه تجنيس (تجنيس مطرف) نيز مورد بررسي قرار داد. تبصره2: اگر اختلاف رَوي فقط در نقطه باشد مثل سوز/سور، شور/ سوز، در نزد برخي از قدما جناس خط يا تصحيف محسوب مي شد. اين موارد از نظر ما همان سجع متوازن است. تبصره3: فرق سجع متوازن با هم هجائي اين است که در سجع متوازن علاوه بر رعايت تساوي عددي هجاها، تساوي کمي هجاها هم شرط است: بي نظم/ پرواز، اما در کلمات هم هجا فقط تساوي عددي هجاها مطرح است: خدا xo-da/ کيسه ki-se / نقاشيa-ši ע-עna / شکستم še-kas-tam تبصره4: اگر اسجاع متوازن در جمله، کنار هم قرار گيرند (اي صراف نقاد) موسيقي کلام، افزوني بيشتري خواهد يافت. فرمول هاي سه گانه پس به طور کلي مي توان فرمول هاي زير را براي سه نوع سجع ارائه داد: وزن و رَوي يکي = سجع متوازي (مراد از وزن، تساوي عددي و کمي(امتداد) هجاهاي کلمات است. وزن يکي و رَوي مختلف = سجع متوازن وزن مختلف و رَوي يکي = سجع مطرّف و اگر وزن، مختلف و رَوي نيز مختلف باشد، کلمه از ديدگاه بديع لفظي، فاقد ارزش موسيقيايي است و کلمه عادي محسوب مي شود. موسيقي سجع از ديدگاه موسيقي، قوي ترين اسجاع، متوازي و ضعيف ترين آن، متوازن است. خود سجع متوازن هم مراتبي دارد. ضعيف ترين آن اين است که کلمات فقط در وزن، متحد باشند: مثل نيل/ صاف که حتي هيچ واک مشترکي هم ندارند. در کلماتي از قبيل حساب/شمار يا کرم / هنر، قطع نظر از تساوي هجاها فقط يک مصوت مشترک وجود دارد. قوي ترين سجع متوازن آن است که اختلاف دو کلمه فقط در يکي از دو واک باشد و حروف رَوي هم قريب المخرج باشند مثل مستبين / مستقيم . در آيه ي قرآني: وَ آتَينا هُما الکتابَ المُستَبينَ و هَدَيناهُما الصِّراطَ المُستَـقيم. و چنان که گفتيم برخي به سجع هاي متوازني که فقط در رَوي فرق دارند جناس مطرف نام نهاده اند. سجع و زبان عربي سجع اساس نثر فني و مقامه نويسي است و در قرآن مجيد نيز نقش برجسته اي دارد. بايد توجه داشت که هيچ زباني مانند زبان عربي براي سجع مناسب نيست؛ زيرا زبان عربي زبان قالبي است و تمام کلماتي که در يک قالب باشند (مثلاً قالب فاعل يا مفعول) نسبت به هم يا سجع متوازنند يا سجع متوازي. نوعي سجع هم بوده است که در گفتار صوفيان قديم و نيز در مناجات نامه خواجه عبدالله انصاري به چشم مي خورد و ظاهراً منشاء آن را در ادبيات ايران پيش از اسلام بوده است و مأخوذ از ادب عرب نيست. روش تسجيع در سطح کلام گاهي به جاي دو کلمه، دو جمله با هم هماهنگ اند. يعني تقابل اسجاع دو جمله را هماهنگ مي سازد. مصاديق اين روش عبارت اند از: ترصيع، موازنه، تضمين المزدوج يا اعنات القرينه و مزدوج يا قرينه. ترصيع حداقل در دو جمله (و يا به قول قدما فقره) اسجاع متوازي در مقابل يکديگر قرار گيرند. زبانش توان ستايش نداشت روانش گمان نيـايش نداشت (فردوسي ) اي منــور به تــو نجـوم جمـال اي مــقرر به تــو رسـوم کمـال بوستاني است صدر تو ز نعيم آسماني است قــدر تو ز جلال (رشيد و طواط) به کلام آراسته به ترصيع، مرصع گويند. ترصيع از نظر موسيقيايي کلام را بسيار قوي مي کند واز اين رو در قرآن مجيد فراوان است: اِن الابرارَ لفي نعيمٍ و ان الفُجّارَ لفي جَحيم. ان اِلَينا اِيابَهُم ثم اِن علينا حسابَهم . چون در اين گونه جملات معمولاً تعداد هجاها مساوي و رَوي کلمات يکسان است، کلام موزون و مقفي مي شود. از اين رو ترصيع از مختصات فني است که مي خواهد تشبه به شعر کند. يعني در واقع دو جمله يا دو فقره نثر، حکم دو مصراع را پيدا مي کند و از نظر تساوي هجائي و رَوي و سکوت بين دو پاره، شعر گونه مي شود. تبصره1: گاهي به مناسبت قافيه، جايز است که در کلمات آخر دو مصراع شعر، به جاي سجع متوازي از سجع متوازن استفاده شود: گه خسته ي آفت لهاوورم گه بسته تهمت خراسانم (مسعود سعد سلمان) تبصره2: اگر اسجاع متوازي در اواخر قرينه هاي (پاره) شعر بيايند، مي گويند که شعر داراي قافيه دروني است: آمد موج الست، کشتي قالب ببست بازچو کشتي شکست، نوبت وصل و لقاست (مولانا) به اين گونه اشعار در قديم، مسمط (مسمط قديم) يا چهارخانه يا شعر مسجع مي گفتند. موازنه يا مماثله هماهنگ کردن دو (يا چند) جمله به وسيله تقابل اسجاع متوازن است: گردون چه خواهد از من بيچاره ي ضعيف گيتي چه خواهد از من در مانده گداي (مسعود سعد سلمان ) زشـت بايــد ديـد و انـگـاريـد خـوب زهـر بـايد خـورد و انـگـاريـد قـند (رابعه) جايزاست که علاوه بر اسجاع متوازن، از تقابل اسجاع متوازي و مطرف هم استفاده مي شود: ستـــاننــده شـــــهر مازنــدران گشــاينــده ي بنـــد هـامـاوران (فردوسي) بري ذاتش از تهمت ضد و جنس غني ملکش از طاعت جن و انس (بوستان سعدي) قدمي در راه خدا ننهند و درمي بي مَنّ و اَذي ندهند (گلستان سعدي) تبصره1: مي توان جهت دقيق تر کردن اسامي و اصطلاحات به جملاتي که فقط مرکب از سجع متوازن اند (و مثال آن کم است) مماثله و به نوع مخلوط دوم موازنه گفت. تبصره2: گاهي موازنه کامل نيست: راي بي قوت مکر و فسون است و قوت بي راي جهل و جنون (گلستان سعدي) تبصره3: استفاده از موازنه از مختصات سبک شخصي مسعود سعد سلمان است و او در اکثر قصايد خود از اين صنعت استفاده کرده است: نظمي به کامم اندر چون باده ي لطيف خطي به دستم اندر چون زلف دلرباي از رنج تن تمام نيارم نهاد پي وز درد دل بلند نيارم کشيد واي گردون چه خواهد از من بي چاره ضعيف گيتي چه خواهد از من درمانده گداي گر شير شرزه نيستي اي فضل کم شکر ور مار گرزه نيستي اي عقل کم گزاي اي محنت ار نه کوه شدي ساعتي برو وي دولت ار نه باد شدي لحظه اي بپاي اي بي هنر زمانه مرا پاک در نورد وي کوردل سپهر مرا نيک برگراي از بهر زخم گاه چون سيمم فرو گداز وز بهر حبس گاه چو مارم همي فساي اي اژدهاي چرخ دلم بيشتر بخور وي آسياي چرخ تنم تنگ تر بساي (مسعود سعد سلمان) تبصره4: اگر موازنه مبتني بر کلمات متضاد باشد به آن مقابله گويند. از مقابله در بخش صنايع بديع معنوي سخن خواهيم گفت. تبصره5: به اين که تقابل دو جمله، مبتني بر اسجاع مطرف باشد نامي ننهاده اند. تضمين المزدوج يا اعنات القرينه و آن هماهنگ کردن دو (يا چند) جمله، به وسيله رعايت قافيه در فعل آخر دو جمله و تقابل انواع سجع در حشو هر جمله است. سجع باعث مي شود که در هر جمله پاره هاي قرينه هم به وجود آيد: فلان به سيرت گزيده و عادت پسنديده، معروف است و به خدمتکاري دولت و طاعت داري حضرت موصوف است. (مدارج البلاغ) رابطه ي موسيقيايي دو جمله و اساس آهنگ آن مبتني بر دو سجع متوازي «معروف» و «موصوف» است. اما در حشو هر جمله نيز اسجاعي آمده است. در جمله اول بين سيرت/ عادت سجع متوازي و بين گزيده / پسنديده سجع مطرف است. درجمله دوم بين خدمتکاري/ دولت داري و بين دولت / حضرت، سجع متوازي است. (در اين مثال بين سيرت و عادت جمله اول و دولت و حضرت جمله دوم سجع متوازي است. اما چنين رابطه اي لازم نيست، زيرا در آن صورت يکي از دو وجه ترصيع يا موازنه پيش خواهد آمد.) در ضمن سجع باعث شده است که هر جمله به قرينه هائي تقسيم شود: سيرت گزيده/ عادت پسنديده، خدمتکاري دولت/ طاعت داري حضرت، معروف است/ موصوف است. چون اوقات محسوب به اجل مضروب رسيد و ايام معدود به شب موعود کشيد . مقامات حميدي 26 (ص 187) سجع اصلي يا پيوند، رسيد و کشيد است. اما در جمله اول بين محسوب و مضروب و در جمله دوم بين معدوم و موعود سجع متوازي است. توجه به اين که کلمات قرينه اول با کلمات قرينه دوم سجع متوازن هستند ضرورتي ندارد) و در ضمن سجع باعث شده است که اوقات محسوب / اجل مضروب، ايام معدود/ شب موعود قرينه يکديگر باشند. تبصره1 : لازم نيست که دو پاره قرينه مساوي باشند: وقتي در اقبال شباب، در اثناي اغتراب به نيشابور رسيدم و آن خطه آراسته پرخواسته ديدم. مقامات حميدي (ص 193) تبصره2: هر چند در کتب قدما، کلمات حشو را به سجع محدود کرده اند، اما ممکن است کلمات حشو جناس باشند: ابکار افکار هر يک ار باز جويد و بخور و بخار هر يک را ببويد. مقامات حميدي (ص 187) بين بخور / بخار، جناس اختلاف مصوت بلند (اشتقاق) است. تبصره3: گاهي به جاي قافيه ، رديف (فعل يا اسمي که تکرار مي شود) دو جمله را به هم پيوند مي دهد: اين چه اطناب است و اسهاب و اين چه تطويل است و تهويل مقامات حميدي (ص 71) تبصره4: فرق تضمين المزدوج با ترصيع و موازنه در اين است که در تضمين المزدوج، کلمات مسجع و متجانس در کنار همند و رابطه آنها به هم افقي است. و فقط سجع آخر جملات در محل فعل، دو جمله را به هم مربوط مي کند و از اين رو ممکن است طول قرينه ها مساوي نباشد. اما در ترصيع و موازنه، اسجاع هر جمله در تقابل با اسجاع جمله ديگرند و رابطه عمودي دارند. و لذا جملات از نظر طول مساوي اند. تبصره4: از نظر آماري ، نمونه هاي ترصيع و تضمين المزدوج کم و نمونه هاي موازنه زياد است. مزدوج يا قرينه دو جمله يا فقره که قرينه هستند يعني تساوي نسبي هجائي دارد (با يک يا دو مورد اختلاف) با سجعي هم بپيوندند: کارها به صبر بر آيد و مستعجل به سر در آيد گلستان هر که بر زير دستان نبخشايد به جور زبردستان گرفتار آيد گلستان زر از معدن به کان کندن بدر آيد و از دست بخيل به جان کنده (بدر آيد) گلستان لذت انگور بيوه داند نه خداوند ميوه (داند) گلستان Boye_Gan2m18-10-2006, 04:20 PMسجع متوازي سجع مطرّف (يعني طرف دار: طرف اول يکي از کلمات از طرف اول کلمه ديگر سنگين تر است.) در آن اتحاد رَوي شرط است و حداقل يکي از طرفين سجع بايد بيش سایت ما را در گوگل محبوب کنید با کلیک روی دکمه ای که در سمت چپ این منو با عنوان +1 قرار داده شده شما به این سایت مهر تأیید میزنید و به دوستانتان در صفحه جستجوی گوگل دیدن این سایت را پیشنهاد میکنید که این امر خود باعث افزایش رتبه سایت در گوگل میشود




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: سایت ریسک]
[مشاهده در: www.ri3k.eu]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 3591]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن