تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 2 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم، تاج سوره‏هاست.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1831962824




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

121 سوال جدید بانک پرسش و پاسخ


واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:

در چه صورت مى توان صيغه را به زبان غير عربى خواند؟ اگر صيغه به زبان غير عربى خوانده شود، آيا عبارتى كه خوانده مى شود، بايد حتماً مطابق عبارت عربى باشد؟ مردى مى خواهد با زنى ازدواج موقّت نمايد، آيا مرد مى تواند تمام صيغه را خودش بخواند؟ آيا اجراى صيغه عقد دائم، يا غير دائم از طريق مكالمه تلفنى و امثال آن، توسّط مرد و زن، يا وكيل آن دو صحيح است؟ نظر شريفتان راجع به عقد معاطاتى نكاح چيست؟ منظور اين است كه معيار حلّيّت در نكاح، آيا صرفاً لفظ »انكحت« و مانند آن مى باشد، يا اين كه فقط نيّت و قصد انشا و رضايت قلبى طرفين كفايت مى كند؟ اگر ملاك روح توافق و قصد انشاى طرفين است، در اين فرض چه لزومى به اداى الفاظ مخصوص است؟ بويژه آن كه به جاى آن الفاظ مخصوص، مى توان به وسيله حركات نيز از قصد و رضايت طرفين مطّلع شد. بعضى از سردفتران ازدواج به گمان اين كه چون لفظ »انكحت و زوّجت« گاهى بنفسه و گاهى به حروف »مِن« و »باء« متعدّى مى شود، در جواب »أنكحت موكّلتى فلانة من موكلك فلان« اين طور مى خوانند »قبلت النكاح من موكلى، و يا قبلت التزويج بموكّلى« با اين كه به آنها تذكّر داده مى شود كه اين عبارت غلط است و بايد گفته شود »قبلت النكاح يا قبلت التزويج لموكّلى« باز به اشتباه خود ادامه مى دهند. خواهشمند است مرقوم فرماييد در صورت غلط بودن چنين صيغه اى، آيا عقد صحيح است؟ آيا زن مى تواند در موقع اجراى عقد نكاح با شوهر شرط كند كه امر تدريس يا درس خواندن را همچنان ادامه دهد و در جلسات مختلف شركت كند؟ آيا شرايط نكاح بايد در عقد ذكر شود، يا در خارج عقد؟ اگر زنى خواسته باشد با مردى با اين شرط ازدواج كند كه مرد او را در طلاق دادن از طرف خود وكيل كند، آيا چنين شرطى صحيح است؟ آيا اين شرط در ضمنِ عقد ازدواج هم تحقّق مى يابد؟ يا بايد در ضمن يك معامله لازم ديگرى تحقّق يابد؟ آيا زن مى تواند حقّ وكالت در طلاق دادن از طرف مرد را نه براى خود، بلكه براى يك فرد ثالث، مثلاً براى پدر خود، به شرط عقد ازدواج قرار بدهد؟ آيا در اين صورت نيز چنين شرطى در ضمن عقد ازدواج تحقّق مى يابد، يا بايد در ضمن معامله مستقلّ ديگرى تحقّق يابد؟ و آيا زن بعد از عقد ازدواج مى تواند حقّ وكالت در طلاق را براى خود، يا فرد ثالثى در ضمن معامله اى، يا مستقلاًّ از شوهرش بگيرد؟ همان طور كه امروز در ازدواجها معمول است ازدواج دوّم مرد بايد با اذن و رضايت همسر اوّل باشد، آيا اين شرط واجب العمل است؟ هرچند زن نتواند مرد خود را تأمين كند، يا از خواسته او سر باز زند، يا از او دورى گزيند. زوجين توافق مى نمايند كه اختيار طلاق مطلقاً با زوجه باشد; آيا چنين شرطى منافات با مقتضاى عقد دائم ندارد؟ آيا مرد مى تواند در ضمن عقد نكاح، حقّ ازدواج مجدّد را از خود سلب نمايد، يا تعهّد نمايد كه ازدواج مجدّد نكند؟ آيا اين شرط از شروط مخالف كتاب خدا مى باشد؟ چنانچه زوج در سند ازدواج شرط كند كه ازدواج مجدّد ننمايد و اين شرط مطلق باشد، پس از آن براى يك روز زنى را به عقد موقّت خود درآورد، آيا در اين فرض با شرط مذكور مخالفت شده است؟ آيا مرد در ازدواج دائم مى تواند شرط كند كه تأمين مخارج زن بطور دائم يا تا مدّتى بر عهده او نباشد؟ اگر زن مهريّه خود را به مردش ببخشد و بگويد: »به شرط آن كه تا وقتى كه من زنده هستم زن دوّمى نگيرى«; در اين صورت: الف( آيا اين شرط از نظر شرعى صحيح است؟ ب( آيا در طول عمل كردن مرد به اين شرط مهريّه از گردن او ساقط مى شود؟ و اگر مرد خلاف شرط عمل كند، زن اوّل و زن دوّم نسبت به مرد چه حكمى پيدا مى كنند؟ آيا زن دوّم حرام مى شود؟ شخصى جهت ازدواج از دخترى خواستگارى مى كند، خانواده عروس از اوّل با داماد شرط مى كند كه مثلاً مقدارمن برنج، چند عدد روغن بزرگ و فلان مقدار چيزهاى ديگر جهت خرج مطبخ، يا يك صد هزار تومان پول بايد بدهد، در صورتى كه داماد شرايط فوق را بپذيرد آيا عمل به آن لازم است؟ با توجّه به اين كه طبق مادّهبند كنوانسيون محو اشكال تبعيض عليه زنان، كلّيّه قراردادها و اسناد خصوصى كه در جهت محدود كردن اختيارات و اهليّت قانونى زنان است ملغى اعلام مى شود، آيا زن و مرد هنگام ازدواج مى توانند شروطى را در ضمن عقد بگنجانند كه مفاد آن محدود كردن اختيارات همسر باشد؟ اگر در نكاح منقطع باكره بالغه رشيده، بنا بر دخول نداشته باشد، يا زن شرط عدم دخول نمايد، اذن ولى شرط است؟ شخصى مايل به ازدواج با دخترى است كه خودش او را پسنديده است، امّا والدين او فرد ديگرى را در نظر دارند، اگر با او ازدواج نكند شايد و يا حتماً باعث ناراحتى پدر و مادر مى گردد. در اين صورت آيا اطاعت از آنها لازم و واجب است؟ دختر باكره اى كه عقل و شعور كافى دارد و به سنّ بلوغ رسيده، آيا مى تواند بدون اذن پدر، خود را به عقد دائم و يا موقّت مردى درآورد؟ دختر و پسرى روابط نامشروع داشته اند، كه در نتيجه منجر به حامله شدن دختر مى شود و در هفت ماهگى به وسيله پسر سقط جنين انجام مى شود، آيا ازدواج ايشان از نظر شرعى، با توجّه به اين كه پدر دختر موافق نيست، جايز است؟ مى خواهيم دخترى را به عقد موقّت درآوريم; ولى نمى دانيم پدر او راضى است يا نه؟ اگر دختر بگويد: »پدرم راضى است« حرف او قابل قبول است؟ در بعضى مواقع پسران و دختران مجرّد، كه رشيد مى باشند، به اتّفاق هم به حقير مراجعه و اعلام مى نمايند كه چندين بار خانواده پسر به خانواده دختر جهت امر مقدّس ازدواج مراجعه كرده اند، امّا پدر دختر بدون جهت با ازدواج نامبردگان مخالفت مى نمايد، كه اين امر باعث افسردگى روحى دختر و پسر، كه اغلب بالاى سنينسال مى باشند، شده و طرفين اصرار شديد جهت اجراى صيغه عقد بدون اذن ولىّ زوجه دارند و اعلام مى كنند كه در عسر و حرج خاصّى به سر مى برند، آيا در اين جا اذن پدر ساقط است؟ اگر پدرى دختر ساله خود را به عقد پسرى درآورد و دختر پس از بلوغ بگويد: »به اين ازدواج راضى نيستم« حكم شرعى چنين ازدواجى چيست؟ اجازه پدر در ازدواج دختر تا چه حدّى لازم است؟ اگر پدر مانع ازدواج دختر شود، در حالى كه دختر در اثر ترك ازدواج به گناه مى افتد، چه حكمى دارد؟ آيا پدر در امر ازدواج بر فرزند صغير ولايت دارد؟ آيا مرد مى تواند با خواهر همسر خود ازدواج كند؟ با فرض اين كه همسرش بيمارى داشته باشد و اجازه اين ازدواج را به او بدهد. در قضيّه جمع بين اختين در نكاح، در صورت حيات يكى، حرمت عقد و ازدواج با خواهر ديگر روشن است. حال اگر مردى به شكل صورى موقّتاً يكى را طلاق بدهد و در منزل نگهدارد و با خواهرش ازدواج نمايد، آيا اين كار در شرع انور جايز است؟ ضمناً بعد از طلاق سوّم در ازدواج كه محلّل لازم است، آيا بين عقد دائم و موقّت تفاوتى هست؟ آيا با دختر خوانده مى توان ازدواج كرد؟ مرد متأهّل و زن شوهردارى شديداً به يكديگر علاقه مند مى شوند و معاشرتهاى غير شرعى نيز داشته اند; براى اين كه اين علاقه مشروع باشد، زن از شوهر خود جدا و به عقد مرد مزبور در مى آيد، پس از هشت سال از اين ماجرا، متوجّه مسأله اى مى شوند كه به موجب آن عقد اين دو نفر جايز نبوده است; ولى از فرط علاقه اى كه به يكديگر دارند نمى توانند از يكديگر جدا شوند، به گونه اى كه تلاشهاى آنان براى ترك اين علاقه، به بيمارى آنها منجر شده است. لطفاً بفرماييد آيا راه حلّ شرعى يا پرداخت كفّاره اى وجود دارد كه اينها بتوانند به زندگى مشترك خود ادامه دهند؟ ازدواج كردن با زنانى كه اشتهار به زنا دارند، حرام است يا مكروه؟ اگر حرام نيست، آيا اين گونه زنان مرتد هستند؟ آيا واجب است قبل از ازدواج از اعتقادات آنها تحقيق شود؟ با توجّه به اين كه در مبحث لعان، پس از انجام تشريفات ملاعنه، رابطه نسبى بين پدر و ارحام پدرى با فرزند قطع مى شود، آيا ازدواج فرزند با عمّه سابق خود كه با لعان رابطه نسبى اش با اين فرزند قطع شده صحيح است؟ آيا خواهر، مادر و دختر لواط كننده بر لواط دهنده حرام مى باشند؟ در صورت نابالغ بودن طرفين، يا شك در دخول چه حكمى دارد؟ دادن دختر به دراويش و صوفيّه و گرفتن دختر از آنان چه حكمى دارد؟ همسر حقير هفت سال پيش فوت نمود. پس از سر و سامان دادن فرزندانم و سپرى شدن هفت سال از فقدان وى، در مشهد مقدّس تجديد فراش كردم و با خانم مؤمنه و صالحه اى ازدواج نمودم. مستدعى است بفرماييد آيا بنده نسبت به دختران و عروسى كه دارند محرم هستم؟ و فرزندان من نسبت به ايشان چطور؟ آيا زن پدر نسبت به فرزندان دختر و پسر شوهر خود كه از زن ديگرى مى باشند محرم است؟ زن و شوهرى صاحب اولاد نمى شوند، اگر بخواهند بچّه اى از شيرخوارگاه اختيار كنند براى محرم شدن با مرد و زن چه راه شرعى وجود دارد؟ كسى كه زن برادرش را به خاطر دين، ايمان، تقوا، حيا، حجاب و عفّتش دوست دارد و نگاهش به او مانند خواهرش باشد و او را مانند خواهرش دوست داشته باشد لطفاً بفرماييد: الف( آيا راهى براى محرم شدن با او وجود دارد؟ حكمش چيست؟ ب( دست دادن )مصافحه( با زن برادر مذكور چه حكمى دارد؟ زنى دو شوهر كرده و از هركدام يك دختر دارد، آيا پدرِ پدر )جدّ پدرى( هر يك از اين دخترها به دختر ديگر محرم است؟ به عبارت ديگر، آيا مرد با ربيبه فرزندش محرم است؟ تعريف »برص« كه سبب جواز فسخ نكاح مى شود چيست؟ پدر و مادرم به اجبار مرا به عقد شخصى درآوردند، بعد از مدّتى كه با او زندگى كردم متوجّه شدم كه او شيعه نيست و مانع انجام فرايض دينى ام مى گردد. او به من صريحاً دستور مى دهد: »كه بايد به مذهب من درآيى، در غير اين صورت تو را خواهم كشت« تكليف مرا روشن بفرماييد تا از اين گرفتارى نجات يابم. زوجه اى به علّت بيمارى پيسى زوج )بيمارى برص كه در هر دو پا و هر دو دست اوست( از تناول غذا با زوج و نيز در انجام وظايف زناشويى با او كراهت دارد. حال با توجّه به اين كه بيمارى زوج مسلّم و مبتنى بر گواهى پزشكى قانونى است و با عنايت به اين كه اقوام و خويشاوندان زوجه به لحاظ بيمارى زوج محدوديّت شديدى در رفت و آمد خود قائل شده اند و تقريباً قطع رابطه نموده اند، و حتّى مردان آنها حاضر به دست دادن با زوج نيستند، آيا چنين وضعيّتى براى زوجه »عسر و حرج« محسوب مى شود؟ اگر زوجه، يا بستگان زوجه در ازدواج تدليس كنند و پس از روشن شدن مسأله، نكاح فسخ شود )بعد از نزديكى(، آيا زوج بايد مهر زن را بدهد؟ اگر قبلاً پرداخت كرده باشد، مى تواند بازپس گيرد؟ زوجه اى در دوران عقد متوجّه بيمارى روحى و عصبى صعب العلاجى در همسرش مى گردد، به گونه اى كه عوارض بيمارى )شوك هاى عصبى، ضعف شديد جسمى، بى ثباتى شخصيّتى، نابينايى موقّت، غش و مانند آن( زندگى را براى وى مخاطره آميز ساخته است. حال، نظر به ترس و نگرانى زوجه از زندگى مشترك و ضرورت درمان طولانى چند ساله و نبودن عزم جدّى بر معالجه در زوج و خانواده وى، آيا زوجه در چنين شرايطى شرعاً مى تواند درخواست طلاق نمايد؟ و در صورت جدايى آيا پرداخت مهريّه و نفقه بر عهده زوج است؟ هرگاه شخصى به خواستگارى دخترى برود و بگويد: »من همسر و فرزندى ندارم« و دختر با اين شرط آماده ازدواج با او شود و بعد از عقد معلوم شود كه مرد دروغ گفته است، آيا زن حقّ فسخ دارد؟ چنانچه مردى، پس از گذشت دو سال از زندگى مشترك زناشويى، متوجّه شود كه همسرش در طول دو سال گذشته با خدعه، بيمارى هاى خويش را، كه فلج مثانه و اگزيما بوده و از كودكى مبتلا به آنها مى باشد، از شوهر پنهان كرده است، در حالى كه در خطبه عقد خود را از هر گونه بيمارى عارى معرّفى كرده است. خواهشمند است بفرماييد كه در فرض مسأله آيا مرد پس از اطّلاع از حال همسرش حقّ فسخ دارد؟ پس از ازدواج معلوم شد كه در قسمتهاى بالاى پاى زوجه آثار سوختگى قديمى بطور ضعيف به جا مانده است و از طرفى پرده بكارت از نوع گوشتى و بسيار ضخيم است كه عمل دخول بدون اقدام به عمل جرّاحى ممكن نيست; در حالى كه در خصوص سلامتى زوجه، قبل از ازدواج هيچ مذاكره اى انجام نشده است، آيا اين مورد از موارد فسخ است و زوجه مستحقّ مهريّه مى باشد؟ اگر حال شوهر بعد از عقد بر خلاف آنچه ادّعا كرده بود و عقد بر مبناى آن حال و شرايط اجرا گرديده بود، ظاهر گردد، آيا باز هم طلاق و فسخ به دست شوهر است؟ و اگر زن مهريّه را گرفته و بخواهد عقد را قبل از دخول فسخ كند، حكم مهريّه چيست؟ در صورت اختلاف زوجين در مقدار و وصف مهريّه، قول كدام يك ترجيح دارد و در صورتى كه هيچ كدام جهت اثبات ادّعاى خود دليلى نداشته باشند، قول كدام يك مقدّم است؟ آيا در صورت فوت زوجه قبل از دخول، مهريّه وى نصف مى گردد؟ لطفاً نظر مبارك خويش را در خصوص اين مسأله كه اگر زوج در هنگام ازدواج جهيزيّه زوجه را از مال خودش تهيّه نمايد. آيا در موقع طلاق زوجه حقّ مطالبه و استرداد چنين جهيزيّه اى را دارد يا خير، بيان فرماييد. اگر زنى همسرى اختيار كند و آن مرد را براى زن با صفات خوبى توصيف كرده باشند; ولى پس از عروسى مرد بگويد: »مى خواهى نماز بخوان و نمى خواهى نخوان« و خود مرد نسبت به نماز بى اعتنا و تارك الصّلاة و نسبت به قرآن و امام حسين)عليه السلام( و حضرت ابوالفضل، العياذ باللّه، هتّاكى كند، در اين صورت اگر زن بخواهد از چنين مردى جدا شود، آيا حقّ مهريّه دارد؟ اگر زوج )با توجّه به معسر بودن( به حكم دادگاه، مهريّه را به صورت قسطى بپردازد، با توجّه به اين كه امروزه مهريّه ها بالاست و پرداخت قسطى آن هم سالها طول مى كشد تا تمام شود، آيا با اين حال زن به فرض باكره بودن و عدم مواقعه، حق دارد تا پايان قسط آخر تمكين نكند؟ فقها در ازاله بكارت در اثر ارتكاب زنا، مهر المثل تعيين نموده اند، نحوه محاسبه مهرالمثل چگونه است؟ آيا نحوه پرداخت آن مانند ديه مؤجّل است يا حالّ؟ زوجه از شوهر خود تمكين نموده است، ولى زوج قدرت نزديكى با وى را، به علّت عدم قدرت جنسى، نداشته است; زوجه اكنون تمكين مجدّد خود را از شوهر، منوط به دريافت كلّ مهريّه مى نمايد. آيا به علّت عدم دخول، حقّ زوجه به قوّت خود باقى است، يا به صرف تسليم، حقّ مزبور ساقط شده است؟ در صورتى كه مهريّه حالّ باشد و زوج قدرت پرداختن كلّ مهريّه را به صورت يكجا نداشته باشد و در صورت تقسيط بتواند آن را در طول چند سال پرداخت كند، آيا دادگاه مى تواند بدون توافق زوجه با تقسيط مهريّه، با وصول اوّلين قسط )بدون رعايت حقّ عدم تمكين زوجه( وى را مجبور به تمكين از زوج نمايد؟ به علّت شكايت همسرم، مبنى بر درخواست مهريّه، دادگاه دستور توقيف اشياى مغازه ام را داده است، همچنين سند مغازه اى كه تنها منبع درآمد اين جانب مى باشد را توقيف نموده است. آيا اين كار مشروع است؟ آيا مهريّه را نمى توان به صورت اقساط پرداخت؟ مرسوم است كه عقد را به انضمام يك جلد كلام اللّه مجيد جارى مى كنند، آيا اين كار به معناى همان تعليم قرآن، كه در روايات و سنّت پيغمبر)صلى الله عليه وآله(مطرح شده، مى باشد و بر ذمّه مرد است كه قرآن را به همسرش ياد دهد؟ بطور كلّى شايستگى زنان مسلمان را به چه مهريّه اى مى دانيد؟ و براى دختران و پسران جوان و پدر و مادرهاى آنان چه توصيه اى داريد؟ آيا آميزش با زوجه در دوره نامزدى نيز موجب پرداخت مهريّه كامل، در فرض طلاق، مى گردد؟ آيا تعيين مهريّه در عقد دائم لازم است و بدون آن عقد باطل مى شود؟ حدّ و ميزان مهريّه چقدر است؟ حدّاقل و حدّاكثر آن را بيان فرماييد. عقدى بدون شرط باكره بودن، ولى مبتنى بر اين وصف منعقد شده است، شب زفاف، چه در اثر دخول و چه بدون دخول، بر اساس اقرار زوجه معلوم مى شود كه وى باكره نيست، در اين صورت اگر مرد تقاضاى فسخ نكاح نمايد، آيا بايد نصف مهر را بدهد، يا هيچ چيزى به زن تعلّق نمى گيرد؟ مهريّه خانمى حدود چهل سال قبل دو هزار تومان بوده است، اين زن اخيراً از دادگاه تقاضاى مهريّه اش را نموده است. زوج مى گويد: »مهريّه تو دو هزار تومان است و آن را مى دهم«، زوجه مى گويد: »مگر در آن زمان نگفتى مهريّه يك ساعت آب، و نصف منزل« و من نيز قبول كردم، لكن به لحاظ اين كه مشكل ثبتى داشت انجام نشد. بدين جهت مهريّه همان مبلغ دو هزار تومان واقع شد. اكنون با توجّه به وضعيّت فعلى نظامهاى اقتصادى دنيا، از جمله ايران، تكليف چيست؟ آيا زوجه غير مدخوله بعد از فوت زوج، مستحقّ تمام مهريّه است يا نصف آن؟ شخصى كه با پدرش زندگى مى كرده، از دنيا رفته و هيچ گونه مالى از خود نداشته است، آيا مهريّه زوجه چنين فردى به عهده پدرش مى باشد؟ پدر داماد قسمتى از مهريّه عروس خود را بر ذمّه مى گيرد; ولى قبل از عروسى و بعد از عقد، يعنى هنگامى كه مى خواستند مهريّه را ثبت كنند، از تعهّد خود استنكاف مىورزد و داماد مهر را به وجه نقد مصالحه و بر ذمّه خود مى گيرد و عروسى واقع مى شود، آيا عروس مى تواند مدّعى آنچه بر ذمّه پدر شوهر بوده است بشود؟ آيا در عقد موقّت اطاعت از شوهر بر زوجه، همچون همسر دائمى، لازم است؟ در مورد مسافرت و خروج از منزل و كار در بيرون منزل چطور؟ زنى به عقد موقّت مردى درآمده و بعد از دخول، شوهرش را رها كرده و رفته است، آيا بر مرد واجب است كه تمام مهريّه او را بپردازد؟ هنوز يك سال از مدّت عقد موقّت باقى مانده است، آيا جايز است براى چند سال ديگر عقد جارى گردد؟ يا بايد مدّت مذكور تمام شود و سپس عقد مجدّد خوانده شود؟ اگر مرد و زنى بخواهند ازدواج موقّت كنند، آيا لازم است به محضر ازدواج و طلاق بروند تا در آن جا صيغه خوانده شود، يا اين كه خود مرد و زن مى توانند شرايط همديگر را قبول كنند و صيغه را بخوانند؟ در صورتى كه در ازدواج موقّت با اهل كتاب، زن بدون »مهر« نيز راضى باشد، آيا باز هم دادن مهر واجب است؟ اهل كتاب و اهل سنّت، به صيغه )ازدواج موقّت( عقيده ندارند. بنابراين در صورتى كه زن از اهل كتاب يا اهل سنّت باشد صيغه اى كه خوانده مى شود، فقط لقلقه زبان است. آيا صيغه بدون اعتقاد، صحيح خواهد بود؟ مى دانيم عقد موقّت با زنى كه در »عدّه« است، باطل مى باشد. اهل كتاب اعتقاد به »عدّه« ندارند، آيا عقد موقّت با آنها، اگر در عدّه باشند، صحيح است؟ آيا قبل از عقد موقّت بايد تحقيق كرد كه زن شوهر دارد يا نه؟ قبل از عقد موقّت مرد به زن نگاه و با او صحبت مى كند، تا زمينه را براى ازدواج موقّت آماده سازد، آيا اين عمل جايز است؟ آيا مدّت ازدواج موقّت اندازه معيّن دارد؟ اگر قدر معيّنى ندارد چنانچه مدّت آن تمام عمر را در بر بگيرد، يا مدّت را بيشتر از عمر طبيعى بگذارند، بطورى كه قطعاً مى دانند آن مقدار زنده نمى مانند. آيا صحيح است؟ اگر زن و مردى مصمّم به ايجاد رابطه جنسى با يكديگر باشند و فقط به دليل گريز از عذاب وجدان )يا عذاب اخروى(، قبل از ايجاد رابطه مذكور، با وجود شرايط و نبودن موانع، صيغه عقد موقّت بخوانند، آيا عقدشان صحيح است؟ يا همچنان عملشان »فساد و فحشا« مى باشد، چون نيّتشان چيز ديگر بوده است؟ آيا ازدواج موقّت به مدّتسال يا بالاتر، با عنايت به اين كه مدّت متوسّط عمر اشخاص، كمتر از اين مقدار است و در واقع عملاً يك ازدواج دائم است، داراى احكام مربوط به ازدواج دائم مى گردد؟ اگر عقدى واقع شده باشد، امّا اكنون زن مدّعى دوام و مرد مدّعى انقطاع است، اين عقد از لحاظ شرعى چه حكمى دارد؟ زن و مردى صيغه عقد غير دائمى )موقّت( جارى مى كنند; ولى مقدار، زمان و مهر را معيّن نمى كنند. بعد از آميزش و نزديكى مى فهمند كه اين كار مشروع نبوده است. آيا اين كار در حكم زناست و آنها گناهكار شناخته مى شوند و بچّه به دنيا آمده نامشروع است؟ آيا جايز است كه پس از عقد وقت و مهر را تعيين كنند، يا اين كه بايد دوباره صيغه را به صورت صحيح جارى كنند؟ بطور كلّى نظرتان در رابطه با ازدواج موقّت چيست؟ آيا آن را راه حلّى براى جوانانى كه مشكلاتى جهت ازدواج دائم دارند و از طرف ديگر مى ترسند به فساد كشيده شوند مى دانيد؟ ازدواج موقّت با زنانى كه معمولاً معروف به فساد هستند و يا شغل آنان روسپيگرى مى باشد، چه صورتى دارد؟ در صورت ناچارى چطور؟ آيا در عقد انقطاعى، عسر و حرج براى زوجه متصوّر است؟ در صورت اثبات، آيا مى توان زوج را به بذل مدّت اجبار نمود؟ بانک پرسش وپاسخ





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 511]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن