واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
تبديل ماشين سازماني از پژو 405 به پرشيا بنا بر اصرار و درخواست خود ايشان وصرف هزينه هاي سنگين براي بازسازي دفترخود وتمام چوب نمودن اطاق كار و دهها قلم تخلفات ريز و درشت كه توضيح همه آنها در اين اين مجال نميگنجد كه در ادامه به توضيح تكتك آنها با اسناد و مدارك پرداخته ميشود. یکی از افرادی که داعیه وزارت نفت را داشت و بارها در مکان های مختلف درباره شایستگی های خود سخن به میان می آورد، بررسی های خبرنگار بولتن از نا کار آمدی و همچنین تخافات وی در دوران تصدی یک بخش کوچک نفتی حکایت دارد. دکتر ح.ا در ابتدای شکل گیری دولت نهم با انحای مختلف سعی در چسباندن خود به نیروهای خدوم دولت مردمی دکتر احمدی نژاد را داشت که توانست با جلوه دادن خود بعنوان فردی اصولگرا، بتواند بخشی کوچک از وزارت نفت را تصدی کند، اما وی در همین مدت تصدی ریاست شركت پژوهش و فناوري پتروشيمي ضررهای بسیاری را بر پیکره وزارت نفت وارد کرد. بنابر این گزارش، وی پس از انتصاب به عنوان مديرعامل شركت پژوهش و فناوري پتروشيمي كه آن هم داستان جالب و حاوي نكات مهمي است كه بعد ها به آن نیز اشاره خواهد شد، مواضع او به يكباره در قبال دوستان سابقش عوض شد و نعمتزاده كه از مديران همراه با دولت نبود به يكباره مغضوب ايشان ميشود و هرآنچه كه ميتواند در تخريب وی و عملكردش در پتروشيمي بكار ميگيرد که البته این مسئله به دلیل این بود که ايشان موافق و مدافع دولت و مخالف مديران سابق نفت باشد كه وي آنها را جزو مافياي نفت ميدانست. در اندك مدتي مديرعامل تازهكار شركت ملي صنايع پتروشيمي به نيّات ح.ا پي برده و كمكم زمزمه رفتن وی مطرح می گردد كه به يكبار در اقدامي جالب مدیرعامل شرکت ملی صنایع پتروشیمی به توطئه ای برکنار شد. بر پایه این گزارش ح.ا با همكاري تني چند از عوامل خودسر اقدام به پروندهسازي عليه آقاي ابراهيمي اصل نمودند با اين نيّت كه صندلي مديرعاملي پتروشيمي نصيب ايشان گردد كه خوشبختانه برنامه آنطور پيش نميرود كه ايشان برنامهريزي كرده بود البته آقاي ابراهيمي اصل با پرونده سنگيني از پتروشيمي رفت ولی با این حال بازهم صندلی مدیریت پتروشیمی نصیب ح.ا نشد. گذشته از همه این مسائل عملكرد مديريتي ايشان كه تقريباً ميتوان گفت مديريت نبوده فقط شركت پژوهش و فناوري پتروشيمي به محلي تبديل شده بود براي برگزاري ميتينگهاي تبليغاتي ايشان و لابي براي رسيدن به قدرت و كه بخشي از اين اعمال را ارائه مينمايند: الف) كليه پايلوتها كه در ابتداي حضور ايشان به همّت مديران دلسوز دوباره در حال فعّالسازي و به اتمام رسيدن بودند در ركود كامل فرو رفتند و با دوباره و سه باره كاري عملاً ادامه مسير ساخت و بهرهبرداري پايلوتها در مسير رسيدن ايشان به اهدافشان برنامهريزي شد به طوري كه در يك اقدام بيسابقه عليرغم برگزاري مناقصه عام براي ساخت بقيه پايلوتها ايشان سه شركت را براي ساخت پايلوتها انتخاب و بزور يكي از آنها را كه هيچگونه سابقه EPC نداشته و نه تنها در مناقصه شركت نكرده بود بلكه بعد از انتخاب از نظر فني از طرف واحد متقاضي نيز رد شده بود با ترك تشريفات مناقصه انتخاب مينمايد و با رقمي حدود 57 ميليارد تومان اقدام به انعقاد قرارداد با اين شركت مينمايد (شركت جنديشاپور) اين شركت بعد از گرفتن پيشپرداخت ميلياردي فقط چند درصد ناچيز پيشرفت فيزيكي داشته و تقريباً پروژه متوقف ميباشد. ب) طي قراردادي با شركت LURGI شركت ملي صنايع پتروشيمي در طراحي مهندسي و ساخت واحدهاي MTP با آن شركت مشاركت مينمايد به شرطي كه واحد پايلوت MTP طي مدت يكسال راهاندازي و از نتايج توليدات آن براي واحدهاي تجاري از جمله يك واحد توليدي در حين ساخت بهره برداري شود و در ضمن جمهوري اسلامي ايران براي اولين بار در دانش فني صاحب ليسانس مشترك باشد قابل ذكر است كه نه تنها اين پروژه بعد از گذشت سالها و صرف هزينههاي فراوان به بهرهبرداري نرسيده است بلكه عاقبت مشاركت ايران در پروژه MTP با شركت LURGI نيز پيگيري نشد و به دست فراموشي سپرده شد. ج- برگزاري مناقصههاي مشکوک به طوري كه در بعضي موارد حتي با چند برابر قيمت سال قبل و با ترك تشريفات اقدام به امضاي قرارداد با يك شركت خاص ميشود. د) استخدام و بكارگيري بخش عظيمي از اقوام، فاميل و دوستان در شركت به طوري كه اين امر بارهامورد اعتراض سازمانهاي نظارتي قرار گرفت. هـ) استخدام تني چند از دانشجويان خود از دانشگاه اميركبير با حقوقهاي چند ميليوني كه تنها وظيفهشان تهيه مقاله و كتاب و به چاپ رساندن آنها بوده است که این مقاله ها با نام وی چاپ شده به نحوی که در يكسال 50 كتاب و مقاله به نام ايشان به چاپ رسيده است. ش(دريكي ديگراز پروژه هاي شركت علي رغم اثبات كم كاري وكوتاهي پيمانكار ووارد شدن ضرر و زيان به شركت نه تنها جبران ضرر و زيان نميشود بلكه چند ميليارد ديگرهم به پيمانكار پرداخت ومواداوليه خريداري شده باهزينه پتروشيمي بفروش ميرسد جالب اينكه اين اجناس كه متعلق به پتروشيمي ميباشند به چندبرابر قيمت (حدود ده ميليارد تومان) توسط يكي ازدوستان ايشان بفروش ميرسد وتمامي اين پول به جيب پيمانكار می رود. ز) تبديل ماشين سازماني از پژو 405 به پرشيا بنا بر اصرار و درخواست خود ايشان وصرف هزينه هاي سنگين براي بازسازي دفترخود وتمام چوب نمودن اطاق كار و دهها قلم تخلفات ريز و درشت كه توضيح همه آنها در اين اين مجال نميگنجد كه در ادامه به توضيح تكتك آنها با اسناد و مدارك پرداخته ميشود. /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]