تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):هرگاه خداوند براى خانواده اى خير بخواهد آنان را در دين دانا مى كند، كوچك ترها بزرگ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826065736




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

در انديشه‌ پايان


واضح آرشیو وب فارسی:اطلاعات: در انديشه‌ پايان


ما زندگان، مسافران سرزمين آغاز و ساكنان دشت پايانيم. هستي‌ تن‌پوشي است افكنده بر اندام آدمي كه آن را از تار و پود آغاز و پايان بافته‌اند.

هر يك از ما آدميان در دوران حيات پايان‌هاي بي‌شماري را تجربه مي‌كنيم؛ پايان دوران كودكي، پايان دوران جواني، پايان دوران تحصيل، پايان دوران خدمت، پايان عمر و پايان‌هايي از اين قبيل كه هر يك آغازي متناسب با خود را دارند. چرا كه هر آغازي روي به پايان دارد و پايان، خود آغازي است رو به پايان‌ها. پايان حقيقتي‌ست بر گونه آغاز، از اين رو مي‌توان گفت پايان آبي است كه از چشمه آغاز جوشيده است و در جويبار زندگي جاري مي‌شود.

انديشيدن به پايان هر چيز تلخي و سختي آغاز را در كاممان شيرين و آسان مي‌كند و ما را از غافلگيرشدن در برابر هجمه پايان مصون مي‌دارد. آناني آغازي خوب و موفقي را تجربه مي‌كنند كه همواره چشم به افق‌هاي دور دوخته اند و تصويري ماندگار از پايان را پيوسته با خود همراه دارند.

در آغاز بودن و به پايان انديشيدن هر چند سخت است و دشوار، اما هنري است در خور و شايسته‌ آدمي. در آغاز درك پايان كردن زهره مي‌خواهد، درك و فهمي برتر نياز دارد. دريغا كه كمتر كسي به اين درك نايل مي‌آيد.

پايان حقيقتي‌ست تلخ و شيرين كه به آگاهي همگان نمي‌آيد. بهتر آنكه بگوييم پايان كعبه نهايي آدمي است، كمتر كسي است كه در آغاز، به درك اين كعبه توفيق يابد. يگانه‌ هميشه آشنايي كه از دور غريبه مي‌‌آيد، نامأنوس و ناآشنا جلوه مي‌كند؛ اما از آنچه ديده مي‌شود به ما نزديكتر است، از پيش، از پشت پنجره‌ آغاز پيداست. انس و آشنايي با آن روشنگر روح و روان آدمي است. آري پايان، كتابي‌ست شبه از انتها كه همه كس طالب خواندن آن نيست. همه كس شور و اشتياق به ديدار آن نشان نمي‌دهد.

بسياري ترجيح مي‌دهند انديشه‌اي بدان مصروف ندارند تا به وقتش چونان آغاز غافلگيرش شوند. اينان محروم از طرح پرسش‌اند. با دغدغه‌هاي اصيل بشري بيگانه‌اند. شادبودن و شادزيستن هدف غايي‌شان را تشكيل مي‌دهد. از اين رو عهدي با جاوداني نبسته‌اند، بي‌خبر از پايان مي‌زي‌اند و بيهوده عمر را امتداد مي‌دهند. حال آنكه تنها در ساحت پايان است كه پرسش‌هاي آدمي پاسخ داده مي‌شود. در اين ساحت رازها گشوده خواهد شد كه كشف آن اشتياق بخش حيات است. تنها در مقطع پايان است كه پرده برمي‌افتد و رازي كه همواره بر آدمي پوشيده بوده است، آشكار مي‌گردد. پايان رازي‌ست كه انديشيدن به آن جوهر و گوهر آگاهي آدمي است و پايان‌انديشي مرزي است بشري كه به ظهور دغدغه‌هاي وجودي مي‌انجامد. چارپايان را از موهبت پايان‌انديشي و فرجام‌نگري سهم و نشاني نيست. آنان كه به پايان نمي‌انديشند، از حيات انساني بي‌بهره‌اند، خود را ناخواسته از دغدغه‌هاي وجودي محروم داشته‌اند.

پايان نقطه‌اي كه در آن داستان زندگي آدمي آماده نمايش است. در نقطه پايان، دادگاه واقعي هر كس به قضاوت خود او شكل مي‌گيرد، در اين دادگاه درست‌ترين راي‌ها توسط خود آدميان صادر مي‌شود و حقيقي‌ترين داوري‌ها بر زبان آغازگران ديروز و پايان يافتگان امروز نقش مي‌بندد. ديگر كسي بر سبيل سرخوشي خود را نمي‌فريبد، ديگر كسي از خود صحنه نمايش‌هاي كاذب برپا نمي‌دارد، ديگر كسي در جهل خويش فرو نمي‌غلتد و هستي آغازين خود را به رخ اين و آن نمي‌كشد.هر پاياني فرصتي است استثنايي براي به نقدكشيدن آغاز و گذشته خود. آنان كه بدون تجهيز آغاز، اميد به پاياني خوش و تابناك بسته‌اند و سوداي سرفرازي و كاميابي را در سر مي‌پرورانند، در اشتباه به سر مي‌برند. از اين روست كه بيشتر آدميان به سبب بدآغازي‌ها، از پايان خود راضي نيستند و در حسرت پايان ديگران سير مي‌كنند و از سر ندامت، تكرار آغاز را به گونه‌اي ديگر تمنا مي‌كنند.صادقترين خبرها متعلق به ساخت پايان است كه با استواري بر قواي ادراكي آدمي فرود مي‌آيد و آدمي را به واقعيتي برتر و والاتر رهنمون مي‌سازد. وقتي پايان سر مي‌رسد، ترديد نمي‌كنيم كه در نقطه پايانيم، بي‌اختيار تسليم صداقتش مي‌شويم و قلم قرمز بر گذشته خود مي‌كشيم. آن كس كه خبر از پايان نمي‌گيرد و در مرحله آغاز تصويري از پايان در ذهن يادآور نمي‌شود و از كنار اين واقعيت با غفلت عبور مي‌كند، در ظلمات بي‌خبري به سر مي‌برد و در حصار تنگ جهل و تاريكي خود را محصور داشته و در تنگناي سرخوشي‌هاي بيهوده گرفتار آمده است.

درك پايان به خوديابي آدمي در مغرب عمر مي‌انجامد و پايان يعني هنگامه‌ تحويل كامل داده‌هاي آغازين كه در طول عمر، آدمي را همراه بوده است و توان گفت پايان يعني خلوتگاه آدمي در باغ ديدار و پايان نقطه تلاقي طيفي از خشنودي‌ها و ناخشنودي‌هاست كه نسبت به اعمال و افعال گذشته آدمي حاصل مي‌آيد و پايان يعني فغان و آه از نادانستگي‌ها كه گذشته‌ خود را در حجم خود فرو خورده است و بالاخره پايان يعني لحظه فرودآمدن فواره‌ غرور از آسمان تاريك نفس!

وقتي هنگامه‌ پايان فرا مي‌رسد، تنديس خاك گرفته‌ آغازهاي بدفرجام، از خجلت روِيت آن فرو مي‌نشيند و دست تمناي‌ آدمي به سمت آ‌غازي ديگر مي‌رود و بي وجه آغازي دوباره را آرزو مي‌كند. در حقيقت اين نقطه پايان سرآغاز تمناهاي محال آدمي است كه در فضاي حسرت و دريغ شكل مي‌گيرد. بالعكس آغازهاي خوب و تابناك سرافرازانه رخ از نقابِ گذشته برمي‌كشند و آواي خوش پيروزي سرمي‌دهند و لبخند شادي بر چهره‌ها مي‌نشانند. بدين‌سان آغازهاي بيدارگر و عاقبت‌انديش پايان‌هاي خجسته و مبارك را به دنبال دارند.

پايان دريچه‌اي است رو به حقايق كه اگر در آغاز با انديشيدن بدان گشوده گردد؛ جهت آدمي را تغيير مي‌دهد و آدمي را از آنچه هست، به آنچه بايد، رهنمون مي‌دارد. اگر خواسته باشيم آغاز را دريابيم و آن را جدي بينگاريم، بايد معنا و مفهوم حديث پايان را دريافت و آن را پيوسته درخاطر آورد و تصوير آن را در ذهن مرور كرد. پايان منشوري است از ناگفته‌ها كه هر وجه آن گفتني‌ها دارد. گفتني در باب غفلت‌ها، جهالت‌ها و منيت‌هاي آغازين گذشته و هر آنچه از رهگذر اراده و خواست ناآگاهانه آدمي در مرحله آغاز شكل گرفته است.

نگرش به پايان به خاطر محبوب‌بودن آن نيست، بلكه براي لزوم آن است، مگر مي‌شود بدون داشتن تصويري از خط پايان، كاري را سامان داد و ساخته‌اي را فراهم ساخت؟ آنان كه مي‌گويند سخت در اشتباهند؛ چرا كه هيچ پاياني غافلگيرانه نيست، چنان كه هيچ آغازي از سر غفلت توسط فرد آگاه شكل نمي‌گيرد.

پايان، قصه محتوم ما آدميان است كه از پي آغاز مي‌آيد. پايان از سنخ آغاز است، اگر هر يك از ما، از پيش به روِيت پايان بنشينيم؛ بر آغاز سخت مي‌گيريم؛ تن به هر آغازي نمي‌دهيم و هر طريق ممكن و ناممكني را اختيار نمي‌كنيم. آواي پايان شنيده مي‌شود اگر آغازي حساس، آگاهانه و مسؤلانه را تجربه كرده باشيم. آواي پايان به گوش مي‌رسد اگر از پيش دانسته باشيم كه هر آغازي را روزي پاياني است، از جنس و نوع خود؛ زيرا اين سنتي الهي است و تخلف‌ناپذير.

ما در برابر اين كاروان هولناك كه در پي آغازهاي دور و فراموش‌شده مي‌آيد ناگزير به تسليم هستيم و به وقت و جايش بايد سر تسليم فرود آوريم.

پس شرط عقل است كه بر حديث پايان انديشه كنيم و آغاز خوب و هدايتگري را شكل دهيم و در محيطي سرشار از دانستگي‌ طي طريق پايان‌پذير را بياغازانيم.

پايان پايان‌ها

اگر هر آغازي را پاياني است، پايان‌ها را نيز پاياني است؛ مرگ، حقيقي محتوم كه مي‌آيد و تدبيري نيست. پايان پايانها خبر از مساحت قدس مي‌دهد، آنجا كه آدميان تجسم اعمال خود مي‌شوند و پايان تقدير الهي است در غيرمنتظره‌ترين زمان ممكن. پايان هر كس در عصري‌ترين روز عمر رقم مي‌خورد، آنجا كه ارابه آدمي آخرين سينه‌كش كوه هستي را طي مي‌كند. اين لحظه‌، لحظه وداع ياران است كه در فضاي سنگين غربت شكل مي‌گيرد و نهايي‌ترين زمان كه متعلق است به تراژدي وداع.در اين معنا آدمي چه داند پايان چيست؟ فرجام كدام و سرانجام كدام، در عقل نگنجد، در ذهن نيايد الّا به تعزيت. پايان پايانها ترجمان روزگار سپري شده است. در منتهي اليه امتداد آه و حسرت. اين هنگامه، لحظه وداع با صحنه‌هاي به هم فشرده تاريخ است كه آدمي در آن عمري را به مؤانست نشسته است.

وقتي در پايان مستقر مي‌شوي، آغاز به ريشخند گرفته مي‌شود. ديگر آغاز خوشايندي گذشته را ندارد؛ افسانه مي‌نمايد، بازي كودكانه مي‌آيد؛ نه از جنس نوبالغان و نه در خور آگاهان و بزرگ‌انديشان. در اين نقطه بر خود نهيب مي‌زني كه اين چه طريقي بود كه آغازيدم و چه آغازي بود كه عمري را توان بدان مصروف داشتم!؟

پايان، هنگامه‌ رويارويي گذشت عمر با كارنامه اعمال است. پايان شايد مخرج مشترك اشتباهات آدمي باشد كه بسياري بدان گرويده‌اند و ما نيز بدان مي‌گرويم. زندگي سكه‌اي است كه دو روي دارد: آغاز و پايان، و ارزش سكه به پايان است.

به همين سبب وقتي آواي پايان كتابي شنيده مي‌شود، در كمترين زمان ممكن خيل توجهات بدان معطوف مي‌گردد؛ آدميان در محفلي افسرده، گردهم مي‌آيند و نسبت به هم مهربان مي‌شوند و سوگواره برپا مي‌دارند و گاه نيز فراستي؛ به ياد پايان پايان خويش را مي‌سرايند و آغاز و پايان خويش را نظاره مي‌كنند. بدبخت كسي كه دراين مجال فراهم، در برابر پايان سر فرود نياورد و همچنان سر در سوداي كار و بار خود كند. او را امكان تجديدنظر در احوال خود و تصحيح رفتار خود نيست، راه به بيراهه برده است. او فاقد دركي از اين حقيقت است كه پايان هر كس كتاب گشوده‌اي است براي راهيان دشت آغاز. او نمي‌داند كه هر چه شن‌هاي بيشتري از ساعت شني عمرش فرو مي‌ريزد، از پشت شيشه‌ آن پايان واضحتر ديده مي‌شود. پس بي‌راه نيست اگر گفته باشيم عنايت‌نگري لازمه ورود به هر آغازي است و ياد كردِ پيوسته‌ پايان شأن و مرتبت آدمي است.




 يکشنبه 26 خرداد 1387     





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: اطلاعات]
[مشاهده در: www.ettelaat.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 318]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب




-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن