واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
آنجایی که آقای کرباسچی می خواست در مورد فقراء و مستضعفین صحبت کند، تلاش کرد تا یک بغض در صدای خویش ایجاد کند، در همین حین آقای کروبی به کمک کرباسچی می آید و رو به دوربین می کند و تمام تلاشش را می کند تا به مردم بفهماند که آن صدای که از حنجره آقای کرباسچی شنیدید صدای ترکیدن بغض ایشان بود و ایشان الان با بردن نام مستضعفین و فقراء متأثر شده اند .سال ها قبل در رقابت های ریاست جمهوری آمریکا، وقتی که یکی از نامزدها در حین سخنرانی متأثر شد و گریه کرد به شدت از محبوبیتش کاسته شد، چرا که همه آمریکایی ها می خواستند رییس جمهورشان شخصیتی محکم و مقتدر داشته باشد. وقتی که آقای خاتمی برای احراز مجدد پست ریاست جمهوری جلوی خبرنگاران اشک ریخت، به اذعان بسیاری از کارشناسان آزادی زیادی را به سبد انتخاباتی خود کشاند و ادبیات جدیدی را وارد عرصه گفتمان سیاسی ایران نمود. این تجربه به حدی موفق می نمود که سردار سازندگی نیز برای احراز پست ریاست جمهوری در فیلم انتخاباتی اش اشک ریخت اما آنجایی که مردم ایران غیر قابل پیش بینی هستند با عدم استقبال عمومی مواجه شد. در همان سال آقای قالیباف نیز از این ترفند استفاده کرد اما او نیز موفقیتی عایدش نشد. با این بگیر و نگیر استراتژی ها در ایران باز هم شاهد صحنه جالبی در فیلم انتخاباتی آقای کروبی بودیم. آنجایی که آقای کرباسچی می خواست در مورد فقراء و مستضعفین صحبت کند، تلاش کرد تا یک بغض در صدای خویش ایجاد کند، در همین حین آقای کروبی به کمک کرباسچی می آید و رو به دوربین می کند و تمام تلاشش را می کند تا به مردم بفهماند که آن صدای که از حنجره آقای کرباسچی شنیدید صدای ترکیدن بغض ایشان بود و ایشان الان با بردن نام مستضعفین و فقراء متأثر شده اند! لذا به پهنای صورت می گریند و اگر عینک شان را برداشته اند جهت پاک کردن اشک هایشان است و البته گریه ایشان برای فقراء سابقه هم دارد! برخی از تماشاگران این صحنه که تا آن لحظه متحیرانه شاهد این صحنه ها بودند به ناگاه با این سخنان خنده تمام خانه شان را فرا گرفت و برای تلاش های مذبوحانه آقای کرباسچی مفصل کف زدند!! یکی از دوستان می گفت: یادتان می آید چند سال قبل همین آقایی که الان برای فقراء اشک می ریزد و می گفت تهران جای زندگی برای فقرا نیست، به اتهام غارت بیت المال به زندان افتاده بود؟ یادتان هست که هر جا که حاضر می شد، مردم با شعار « غارتگر بیت المال» از او استقبال می کردند؟! واقعا چه دورانی شده است! مثل این که این ها فراموش کرده اند که مردم حافظه تاریخی خویش را از دست نداده اند!! واقعا کی برخی از این سیاست مداران ما می خواهد سر از زیر برف بیرون بیاورند؟ مگر هنوز نفهمیده اند که مردم ایران در همه چیز غیر قابل پیش بینی هستند الا در محکوم کردن صداقت؟ پس کی تصمیم می گیرند که با مردم صادق باشند؟ آیا دوران این عملیات های روانی نخ نما شده تمام نشده است؟ باید به این آقایان تذکر داد که دیگر در این کشور دکترین اشک جواب نمی دهد! مردم به دنبال یک جو صداقت هستند! کاش این را می فهمیدند. اما افسوس و صد افسوس واعظان کین جلو در محراب و منبر می کنند چون به خلوت می روند آن کار دیگر می کنند مشکلی دارم ز دانشمند مجلس بازپرس توبه فرمایان چرا خود توبه کمتر می کنند /2759/
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 278]