واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: سخن از مادر، سخن از اقيانوس عشق و مهرباني، گذشت و فداکاري، سخاوتمندي و بي ريايي است. مادران، رازهاي نهفته زندگاني هستند. اوج شکوه، مهرباني و ايثار و بلنداي ازخودگذشتگي. مادران، درياي بيکراني هستند که قطرات مواج را در آغوشي گرم، فشرده و در خود غرق ميکنند. ننه علي، اسطورهاي از زني عاشق در عصر مدرنيته است. مادري که طاقت فراغ فرزند شهيدش را نداشت و سالهاي متمادي ، شب و روز در کنار مزار قربانعلي زندگي کرد و با او به مويه نشست. نوع زندگي اين مادر شهيد به افسانه شباهت بيشتري دارد تا يک واقعيت اجتماعي. مادري که حدود 19سال در کنار مزار فرزند شهيدش در قطعه شهداي بهشت زهرا در آلونکي ماوا گزيد، قرآن خواند و در کنار او زندگي کرد و گريست. خانم ننه فتح اللهي، مادر شهيد قربانعلي رخشاني مهمان دوست است. اين شهيد که تا قبل ازدستگيري توسط ساواک ، کارمند شرکت هواپيمايي ايران اير بود، به خاطر شکنجههاي سازمان اطلاعات و امنيت رژيم سابق و مبارزات سياسي در زندان به فيض رفيع شهادت نايل شد. ننه علي ، در سال 1357هنگام شهادت پسرش، 58ساله بود. اين زن به دليل عشق و علاقه وافر به فرزندش، 19سال از عمر خود را در کنار مزار پسرش در قطعه 24شهدا سپري کرد. اين مادر هشتاد و چند ساله که مدام زير لب آيههاي قرآن را زمزمه ميکند ، عکس فرزند شهيدش را در بغل دارد و همچنان از دوري فرزندش مينالد. اصرار و التماسهاي خانواده ننه علي براي دور کردنش از بهشت زهرا، سالها ثمري نداشت. حتي مسوولان بهشت زهرا نيز حريف دلدادگيهاي او نسبت به فرزندش براي خروج از گورستان نشدند. او با چند کارتن و حلبي، آلونکي کوچک و محقر در کنار مزار فرزندش ساخت و با بيتوته کردن در آن روزها و شبها را بدون هراس، اما با عشق به فرزند، سپري کرد. طي اين سالها، هر روز بر تعداد شهداي قطعه 24افزوده شد ولي خانواده هاي شهدا هنگامي که به مزار شهيدان خود سري ميزدند به آلونک ننه علي هم مي آمدند و پاي درد دلهاي او مينشستند. پنجشنبه ها و جمعهها، ننه علي ميزبان بسياري از خانوادههايي بود که مثل او درد مشترک داشتند. ننه علي باورش شده بود که فرزند او تنها علي نيست ، بلکه تمام شهيدان خفته در کنار علي، فرزند او بودند. خانه ننه علي در بهشت زهرا، کوچک و محقر نبود؛ خانهاي به وسعت تمام خانه هاي شهر خاکستري تهران بود چرا که در خانهاش عشق مادري موج ميزد، عشقي که خداوند در وجود اين زن به نام مادر به وديعه گذاشته بود. ننه علي، مادر تمام شهدايي بود که در کنار مزار علي آرميده بودند. اگر براي علي قرآن مي خواند و مزارش را با گلاب پاکيزه مي کرد يا روي مزار فرزندش را با گل هاي سرخ تزيين مي کرد، به سراغ مزار شهدايي که در همسايگي فرزندش بودند، نيز مي رفت و براي آنان قرآن مي خواند و مزارشان را غبارروبي مي کرد. تا چند سال پيش، اگر سري قطعه شهدا در بهشت زهرا ميزديد، ننه علي با قامتي خميده ديده ميشد که در کنار آلونکش نشسته و قرآن ميخواند. ننه علي ، با زبان آذري به خبرنگار اجتماعي ايرنا ميگويد: بعد از گذشت 19سال زندگي دربهشت زهرا، شبي پسرم به خوابم آمد و از من خواست و التماس کرد به خانه برگردم و او را پيش ساير شهدا که مادرشان نيستند تا به مزارشان سري بزند، شرمنده نکنم. اين اسطوره صبر و مقاومت به دليل کهولت سن و ضعف جسماني براي ادامه زندگي با چنين شرايطي ، پس از گذشت 19سال اقامت در گورستان ، به خانه اهدايي بنياد شهيد واقع در خاني آباد - منطقه 19شهر تهران - نقل مکان کرده است. ننه علي، اکنون ديگر ياراي شناخت اطرافيانش را ندارد و به گفته عاليه، دختر 50 سالهاش ، آيات قرآن را به خوبي از حفظ است و روز و شب، فقط آيات قرآن را زير لب زمزمه ميکند. ننه علي، نمونهاي از هزاران مادر وفاداري است که در سالهاي متمادي از بهترين ايام زندگي ، تمام عشق خود را بدون انتظار و چشمداشت به پاي فرزند شهيدش ريخته و به جاودانگي رسيده است. مادر اي آفتاب هستي بخش زير پايت بهشت جاويد است اجتمام**9105/1572
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 388]