واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: بعد از ورود به تهران تا 48 ساعت هر کاري خواستيد بکنيد و هر کسي را که خواستيد، بکشيد تا اينکه من فرمان عفو عمومي بدهم!... وقتي به تهران رسيديد اتاق کار سابق من را آماده کنيد تا من بيايم و در آن مستقر شوم. اين جملات بخشي از سخنان مسعود رجوي سرکرده گروهک منافقين در شب عمليات کوردلان تاريخ موسوم به فروغ جاويدان(2 مرداد 1367) بود. آنها(منافقين) به همه منافقين خبر داده بودند که به عراق بيايند و در کنار آنها، تهران را فتح کنند. حدود 15 هزار منافق خوشخيال از اروپا و آمريکا به عراق و پادگان تروريستي اشرف آمده بودند تا با بهرهگيري از جنگافزارهاي اهدايي صدام، جمهوري اسلامي را که به خيال آنان تضعيف شده بود و دولت از ملت جدا شده بود، سرنگون کنند. در اين ميان نيروي هوايي رژيم بعثي عراق نيز با حمايت مقدماتي، آنها را براي ورود به عمق خاک ايران و در نهايت، فتح تهران، ترغيب ميکند. مقارن ساعت 30: 14 در تاريخ سوم مرداد 1367 منافقين و ارتش عراق، عمليات مشترک خود را با هجوم زميني از طريق مرز خسروي و سرپل ذهاب و هلي برن از جنوب گردنه پاطاق (نزديک سر پل ذهاب) آغاز و به طرف شهر کرند غرب پيشروي کردند و حدود ساعت 30: 18 اولين تانک عراقي با آرم منافقين وارد شهر کرند غرب شده و تا 5 کيلومتري جاده کرند- اسلام آباد، اتومبيل هاي شخصي در حال فرار را تعقيب کرده و مجدداً به شهر باز گرداندند. درهمين هنگام، حدود 8 دستگاه تانک و نفربر به همراه نيروهاي پياده بعثي، مناطق شهر کرند غرب را تصرف و سپس به طرف اسلام آباد غرب پيشروي کردند. به محض رسيدن به مدخل شهر، تعدادي از منافقين با ورود به آن، اقدام به قطع برق و ارتباط مخابراتي و همچنين تيراندازي و آشفته نمودن اوضاع شهر کردند. در همين حين، تعدادي از نيروهاي سپاه و مردم، با دشمن درگير شدند که به دليل عدم انسجام نيروها و آميختگي منافقين با مردم، اوضاع از کنترل نيروهاي نظامي خارج شد و شهر به تصرف دشمن درآمد. منافقين کور دل به بيمارستان امام خميني (ره) اين شهر حمله کردند و تمام مريض ها را بر روي تخت بيماري به رگبار گرفتند و به شهادت رساند. پس از تصرف اسلام آباد، دشمن با استفاده از تعداد زيادي تانک دجله و خودرو، به همراه تعدادي از نيروهاي پياده، در جاده اسلام آباد به طرف کرمانشاه حرکت کردند؛ اما در منطقه حسن آباد (20 کيلومتري اسلام آباد) به دليل سازماندهي نيروهاي جديد و نيز با توجه به رسيدن يگان هاي منظم خودي، زمين گير شدند. نيروهاي خودي نيز در فاصله 200 متري آنان، در ارتفاعات چهارزبر ضمن تشکيل خط پدافندي، با نيروهاي دشمن درگير شدند و بعد از ظهر روز 4/5/1367 با محاصره شهر اسلام آباد، ضمن پاکسازي و آزاد کردن شهر، به منظور انسداد عقبه و راه فرار دشمن، سه راه اسلام آباد- کرند را قطع کرده و منافقين را از دو سمت به محاصره درآوردند. حمله منافقين به خاک ايران هنگامي روي داد که پس از پذيرش قطعنامه 598توسط ايران، سربازان صدام بعثي حمله جديدي را به جنوب ايران ترتيب داده بودند بنابراين طبيعي بود که تمرکز قواي نظامي و دفاعي ايران روي محور جنوب متمرکز شود در واقع صدام در صدد بود که با سرگرم کردن رزمندگان اسلام در جبهه جنوب راه را براي پيشروي منافقين هموار کند اما پيش بيني مقاومت مردمي و دلاوري هاي سربازان و سرداران جبهه حق بويژه امير شهيد صياد شيرازي را نکرده بود. **هوشياري امام(ره) تنها چند روز پيش از حمله منافقين، بنيانگذار کبير انقلاب اسلامي لزوم هوشياري و آمادگي رزمندگان اسلان را يادآور شدند. حضرت امام خميني(ره) در بياناتي درتاريخ 31 تيرماه 1367خطاب به فرمانده سپاه فرمودند: «سلحشوران ارتش اسلام بايد خود را آماده کنند که اگر دشمن دست به حملاتي زد، جواب مناسبي به آن بدهند. فرزندان انقلابي ام ، توجه کنيد که امروز روز حضور گسترده در جبهه هاست. فکر نکنيد که ديگر جنگ تمام شده است. خود را مسلح به سلاح ايمان و جهاد کنيد. بر دشمن غدار رحم جايز نيست، اينها تمام حرفهايشان يک فريب است. ما خواستيم به دنيا ثابت کنيم که صدام معتقد به مجامع بين المللي نيست». (صحيفه نور جلد 21) بصيرت جامع امام روح الله(ره) که سالها کشتي انقلاب اسلامي را از طوفانها به سلامت عبور داده بود، اين بار هم توطئه دشمنان را نقش بر آب کرد. **مرصاد با رمز ياعلي بن ابي طالب(ع) توقف منافقين در گردنه حسن آباد (بين اسلام آباد- کرمانشاه) 3 روز طول کشيد. تا آن که نيروهاي خودي با سازماندهي و طرح منظم و حساب شده، در روز پنجم مردادماه، عمليات مرصاد را با رمز ياعلي بن ابي طالب (ع) آغاز نموده و طي چندين ساعت، صدها تن از منافقين را به هلاکت رسانده و بقيه را به فرار واداشتند. در اين عمليات، رزمندگان از قسمت سه راهي اهواز (پشت پمپ بنزين اسلام آباد) دشمن را دور زدند و تلفات زيادي بر منافقين وارد کردند؛ به طوري که در ساعت 11 به منافقين دستور عقب نشيني کامل داده شد. در حين عمليات، هوانيروز با اعزام هلي کوپترهاي کبرا و نيروي هوايي با بمباران دقيق موضع و ادوات منافقين، تلفات فراوان و موثري بر آنان وارد ساختند. در جريان عقب نشيني نيز، منافقين با گماردن عده اي از نيروهاي خويش براي سرگرم ساختن نيروهاي خودي، سعي کردند تا از مهلکه بگريزند و ساعت 2 بعدازظهر، پس از زد و خورد شديد بين منافقين و نيروهاي خودي، شهر اسلام آباد آزاد شد و عده اي از منافقين، با عدم موفقيت در فرار، به کوهستان پناه بردند. در اين عمليات، بين هزارو 600 تا دو هزار و 500 نفر از منافقين به هلاکت رسيده و حدود هزار نفر نيز مجروح شدند. دو نفر از فرماندهان محورها و نيز چند فرمانده تيپ به همراه يکي از اعضاي هيات اجرايي، در بين کشته شدگان بودند. تخمين زده مي شد که حدود 500 نفر نيز در منطقه متواري شده باشند، که جنازه 50 نفر از آنان که زخمي بوده يا در درگيري با نيروهاي خودي کشته شده بودند، به دست آمد. منافقان شکست خورده، در اين تجاوز نابخردانه، متحمل تلفات و خسارات عظيمي شدند که بيش از 120 دستگاه تانک، 400 دستگاه نفربر، 90 قبضه خمپارهانداز 80 ميليمتري، 150 قبضه خمپارهانداز 60 ميليمتري و 30 قبضه توپ 106 ميليمتري منهدم شد. علاوه بر آن دهها دستگاه تانک، نفربر، خودرو و نيز صدها قبضه سلاح سبک و نيز مقاديري تجهيزات پيشرفته الکترونيکي و مخابراتي به غنيمت نيروهاي اسلامي درآمد. همچنين ده ها تن از منافقين در اين عمليات به اسارت درآمدند که در ميان آنان، برخي از فرماندهان و اعضاي رده بالاي منافقين نيز وجود داشتند. **جهنمي براي ياران صدام امير فداکار سپاه اسلام و مرد روزهاي سخت، شهيد سپهبد علي صياد شيرازي که فرماندهي اصلي عمليات انهدام منافقين را بر عهده داشت درباره اين عمليات در خاطرات خود مي نويسد: «شبانه خودم را با يک فروند هواپيماي فالکون به کرمانشاه رساندم و صحنه پيشروي دشمن را از نزديک مشاهده کردم و متوجه اوضاع شدم. چنان جو پريشاني و اضطراب در مردم ايجاد شده بود که سراسيمه از خانه بيرون آمده بودند. از طرفي جاده کرمانشاه به بيستون از خوردوهايي که در انتظار جابه جايي بودند، مملو بود و ترافيک سنگيني ايجاد شده بود. بر اين اساس با يک فروند هلي کوپتر از فرودگاه به سمت يکي از قرارگاههاي تاکتيکي سپاه پاسداران مستقر در طاق بستان حرکت کرديم. نيمه شب چهارم مردادماه بود و تا ساعت يک ونيم نتوانستيم ماهيت دشمن را به دست آوريم که چه کسي است که همين طور در حال پيشروي است. ساعت 5 به پايگاه رفتم. همه را آماده و مهيا براي توجيه ديدم. پس از توجيه خلبانان تاکيد کردم وضعيت خيلي اضطراري است. چارهاي نداريم هليکوپترهاي کبري بايد آماده باشند. يک تيم آتش آماده شد ابتدا خودم با يک هلي کوپتر 214 براي شناسايي دقيق و هماهنگي به سمت مواضع حرکت کردم و به اين ترتيب اولين عمليات را عليه نيروهاي مهاجم و منافق آغاز کرديم. صبح روز پنج مرداد عمليات با رمز يا علي (ع) آغاز شد در تنگه چهارزبر چنان جهنمي براي ياران صدام برپا شد که زماني براي پشيماني نمانده بود. جاده به زودي انباشته از ادوات سوخته شد. همزمان با عمليات هوانيروز علاوه بر گروههاي مردمي، تعدادي از لشکرهاي سپاه نيز که از جنوب به غرب آمده بودند، وارد عمليات شدند. راه از هر سو به روي بازماندگان کاروان بسته شده بود و آنان به سختي ميتوانستند به عقب برگردند. بعضي از آنها به روستاها پناه بردند و بعضي هايشان با خوردن قرص سيانور به زندگي خود خاتمه داده بودند. عمليات که تمام شد در جاده کرمانشاه - اسلام آباد غرب هزاران کشته از آنان به جا مانده بود. اجساد پسران و دختراني که با ملت خود بسيار ناجوانمردانه رفتارکرده بودند. کساني که روز تنهايي ميهن به ياري اردوي خصم شتافته بودند.» **حمله از منافقين، سلاح از صدام، سناريو از آمريکا چند هفته پيش از عمليات نافرجام فروغ جاويدان، يعني روز دوشنبه ششم تيرماه 1368 (27 ژوئن 1989)، مروين دايملي، نماينده کنگره آمريکا که در تظاهرات منافقين در واشنگتن شرکت کرده بود، طي سخناني که بخش هايي از آن در يکي از کانال هاي تلويزيوني آمريکا پخش شد، با اطمينان خطاب به منافقين شرکت کننده در تظاهرات گفته بود: نبايد دست از تلاش برداريد مطمئن باشيد که با کمي صبر و تلاش بيشتر، به زودي از مهران به تهران رژه خواهيد رفت! اظهارات دايملي که به صورت نوار ويدئويي در ميان کليه اعضا و هواداران سازمان پخش شده بود، در حالي ايراد شده است که چند روز پيش از آن، يعني در تاريخ 30 خردادماه 1367 (20 ژوئن 1989) 138 تن از نمايندگان کنگره و 14 نفر از سناتورهاي آمريکايي، طي نامه اي خطاب به جورج شولتز وزير امور خارجه اين کشور، از وي خواسته بودند که به رشد جنبش هاي مقاومت داخلي در ايران توجه کند و دراين راستا اعلام کرده بودند: استفاده از سازمان مجاهدين (منافقين)که مقر آن در عراق است، اکيداً توصيه مي شود... در همين ايام، صدام حسين طي سخناني که در مراسم تشويق خلبانان عراقي ايراد کرده و متن کامل آن از راديو بغداد و سپس ترجمه قسمت هايي از آن از راديو منافقين پخش شده بود، گفته بود: اگر ايراني ها به شرارت ادامه دهند، هيچ کس را در کنار خود نخواهند ديد و مدتي ديگر مي بينند که مجاهدين خلق به عمق بيشتري در داخل ايران نفوذ مي کنند و در تهران، طاغوت هاي جنگ افروز ايران را سرنگون خواهند کرد... بنا به اعتراف يکي از اعضاي رده بالاي منافقين که در جريان عمليات مرصاد توسط رزمندگان ايران دستگير شده بود، چند روز پيش از تهاجم منافقين به کرند و اسلام آباد، رضايي، عضو مرکزي سازمان، پس از نشستي با حضور مسعود رجوي و 2 تن از افسران ارشد دايره استخبارات (امنيت) ارتش عراق، از بغداد به واشنگتن رفت و پس از شرکت در جلسه خصوصي يکي از کميسيون هاي کنگره آمريکا، به عراق بازگشت و 3 روز بعد عمليات منافقين آغاز شد. مثلث آمريکا - عراق - منافقين دست از تلاش براي سرنگوني نظام ايران بر نداشته بود. پس از رسوايي طبس، ترورهاي کور اوايل دهه 60، شکست سخت در جنگ تحميلي، کودتاهاي نافرجام و... اين بار با تشکيل ائتلاف در صدد شکست ايرانيان برآمدند اما باز هم به سرنوشتي بهتر از دفعات قبل نداشتند. ***عبرتي براي همه منافقين داستان مرصاد درس عبرت خوبي است براي منافقيني که گمان مي کنند با سلاح نفاق و پشتيباني بيگانه مي توانند خدشه اي بر پيکره ايران اسلامي وارد سازند، عبرتي براي منافقين دهه 60 و دهه 80 تا بدانند نظام مردمي ايران قوي تر از آن است که بتوان آن را با سلاح هاي مرگبار، جنگ نرم، رنگ هاي تزوير، دروغ و توهم از پا در آورد. از: ابراهيم رضايي سيام**الف.ر**
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 449]