محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827993082
هشدار 1920 فورد - خوابي که صهيونيسم براي جهان و اديان توحيدي ديده است
واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: اين موضوع که صهيونيسم و ميوه آن يعني رژيم صهيونيستي هيچ ارتباطي با يهوديت و يهوديان ندارد ديگر نيازمند اثبات نيست زيرا بسياري از خاخام ها در آمريکا و اروپا و حتي ناراضيان يهودي مقيم فلسطين اشغالي با اشاره به پروتکل سال 1897 صهيونيسم جهاني، اين حرکت را ضد ديني و نافي ارزش هاي الهي مي دانند. تئودور هرتزل متولد سال 1860 در بوداپست پايتخت مجارستان که در سال 1904 در اتريش مرد، طراح صهيونيسم جهاني شناخته مي شود. اما صهيونيسم در گذر زمان به ديني و غير‌ديني تقسيم شد که گونه ديني آن باور دارد شيوه و زمان پايان سرگرداني يهوديان در اختيار خداوند است و اين کار به دست بشر انجام‌پذير نيست. در مقابل، صهيونيسم غير‌ديني يا صهيونيسم لاييک که مي‌کوشد مفاهيم سياسي خويش را به زبان دين بيان کند به مفهوم حرکت براي غير يهودي کردن يهوديت نيز تعبير مي شود و تلاش مي کند روح خداپرستي و بندگي را از انديشه يهوديان خارج کند. براساس پروتکل رهبران صهيونيسم که در سال ? ?????در شهر بازل سوييس بر سه محور تسلط سياسي، اقتصادي و فرهنگي بر جهان تنظيم و تاييد شده است بايد همه کشورها در فساد فراگير گرفتار شوند و از طريق آموزش هاي انحرافي، روسپيگري، مراسم غيراخلاقي، هرج و مرج جنسي و همجنسگرايي ملت ها هر چه بيشتر در اين ورطه گرفتار شوند. صهيونيست ها با طرح اين ادعا که تمام يهوديان جهان فقط داراي تابعيت اسراييلي هستند نخستين ضربه را به فرهنگ مليت و تابعيت وارد کردند. در اين راه بر برپايي حکومت در سرزمين موعود (نيل تا فرات) پاي مي فشارند و پرچم زمينه سفيد به عنوان سرزمين امن با دو خط آبي به نشانه نيل و فرات و ستاره داوود به عنوان علامت پيروزي را انتخاب کردند. صهيونيست ها با حرام دانستن فضائل اخلاقي و انساني اين محدوديت ها را نمي پذيرند و در پوشش دين يهود خود را تنها نژاد برتر و حاکم مي دانند و بر اين باورند که سياست در تضاد با اخلاق است, پس بايد براي غلبه بر ديگران از حربه‌هاي زور، جنگ، تجاوز و ... بهره برد. متن اين پروتکل ها در عمليات مخفي يورش نيروي امنيتي تزار روس به محل تشکيل کنفرانس يهود به دست روس ها افتاد. شاخص ترين چهره هاي صهيونيسم در اين جلسه در حال تقسيم کار و همچنين تنظيم مفاد پروتکل هايي بودند که پيشتر به صورت سخنراني ايراد شده بود. پروتکل ها در سال 1905 توسط يک روحاني ارتدوکس به نام سرگئي نيلوس در روسيه ترجمه و چهار بار به چاپ رسيد، آخرين چاپ آن در سال 1917 بود که پس از آن، دولت بلشويکي دستور منع چاپ و نشر آن را صادر کرد. ويکتور مارسدن روزنامهنگار انگليسي که همزمان با وقوع انقلاب بلشويکي براي روزنام? انگليسي مورنينگ پست در روسيه کار ميکرد، اين پروتکل ها را در سال 1917 به زبان انگليسي ترجمه کرد. در تابستان سال 1920 نشريه مورنينگ پست در لندن هجده بخش از توطئه تدارک ديده شده توسط صهيونيست ها، فراماسون ها و بلشويک ها را که عليه مسيحيان طرح ريزي شده بود منتشر کرد که به خطر يهودي - فراماسونري معروف شد. در آلمان نيز که پس از شکست در جنگ اول جهاني زمينه براي ملي گرايي فراهم شده بود، در همين سال پنج نوبت به چاپ رسيد. نابودي روسيه به عنوان بزرگترين کشور ارتدوکس متعصب از طريق شکل گيري اتحاد جماهير شوروي در سال 1917 و سپس تشکيل بلوک شرق، نخستين گام از چهار گام صهيونيسم جهاني بود که بگونه اي پنهان و خونبار شکل گرفت و پس از بهره برداري از آن نيز به فروپاشي کشيده شد. ارائه اسناد قطعي در پژوهش هاي گسترده نشان مي دهد صهيونيسم در چارچوب برنامه عمل خود برمبناي پروتکل سال 1897 سوييس، به عنوان عامل اصلي و سرمايه گذار شکل گيري کمونيسم وارد عمل شد تا با اعمال سياست سرکوب و کشتار لنينيستي و استالينستي مجموعه اي از کشورهاي مسيحي ارتدوکس و مسلمان را از تاثير گذاري بر جهان دور کند. برپايه اين اسناد و پژوهش ها، صهيونيسم پس از چند سال سازماندهي فکري، تدارکات مالي و تسليحاتي در سال 1917 انقلاب بلشويکي را عملي کرد. حزب بلشويک روسيه حدود نيم قرن قبل از انقلاب 1917، در بروکسل تأسيس شد که بنيانگذاران آن جز يک يا دو نفر همگي يهودي بودند. 50 درصد اعضاي اولين حزب سوسيال دموکراتيک روسيه که حزب بلشويک بعدها از دل آن بيرون آمد يهودي بودند. محفل ماسوني آمريکايي، کنفرانسي با شرکت ثروتمندترين يهود امريکا (اسحاق مورتيمر، سيستر، ليفي، رون و شيف) تشکيل داده و درآن مقرر شدکه با صرف يک ميليارد دلار و قرباني کردن يک ميليون يهودي، در روسية تزاري انقلاب کنند...و اين پول را در تبليغات ضد دولتي تزاري صرف کردند. نشريه وقايع نامه يهودي چاپ لندن در چهار آوريل 1919 نوشت: مفاهيم و موضوعات بلشويسم در نکات متعددي با افکار و انديشه هاي يهوديگري سازگاري دارند. نشريه يهودي بئناي بريت در نوامبر 1948 از قول يک صهيونيست مي نويسد: برخي درباره کمونيسم سخن مي گويند... اما من مي گويم اين يک ايدئولوژي يهودي است. در کتاب فاتحين جهاني به قلم لوييس مارشالکو، ترجمه عبدالرحيم گواهي از موسسه فرهنگي انتشاراتي تبيان مي خوانيم: لوييس لوين رييس شوراي يهودي کمک به روسيه پس از سفر به اين کشور در سال 1946 (دوران اوج تب محبوبيت کمونيسم) چنين مي گويد بسياري از مقامات بلندپايه شوروي يهودي هستند. بسياري ديگر نيز هر چند ظاهر يهودي نداشتند، اما در ديدار خصوصي با من به زبان عبري يا يديش عبري آلماني سخن مي گفتند. به روايت همين کتاب، هنگامي که حرکت بلشويکي روس به حالت انفجار رسيد، تزار، همسر و اعضاي خردسال خانواده اش در اکاترين بورگ توسط گروهي از يهوديان تندرو يعني ژاکو سوردلو که پس از چندي رييس جمهوري روسيه در شوروي وقت شد ، ژاکوب ژوروفسکي، چاجيم گولوسکين و پيتر جرناکوف تيرباران شدند. همچنين اين واقعيت که مجموعه اي از رهبران انقلاب روسيه بويژه لنين و تروتسکي (يهودي) توسط بانک هاي يهودي کوهن لائب و برادران لازارد و بانکداران يهودي ديگر مانند گوگنهام، يعقوب شيف، فيليکس واربورگ، مورتيمر، ماکس بريتونگ و...تأمين مالي مي شدند در کتاب فاتحين جهاني مورد تاکيد قرار گرفته است. در کتاب هيچ کس جرات ندارد آنرا توطئه بنامد به نقل از سخنان يعقوب شيف بانکدار يهودي حامي صهيونيسم در آوريل 1917 آمده است که وي علناً اعلام نمود در سايه حمايت هاي مالي من انقلاب روسيه به ثمر رسيد. همچنين افزون بر اينکه 17 نفر از 22 وزير اولين کابينه کمونيستي اتحاد جماهير شوروي يهودي بودند ويکتور مارسدن روزنامه نگار انگليسي مي نويسد: هنگام تولد بلشويسم در روسيه از ميان 545 نفر مقامات طراز اول بلشويسم، 477 نفريهودي بودند. همچنين اسناد کنگره آمريکا در سال 1933 نشان مي دهد 406 نفر از 503 عضو عاليرتبه حکومت شوروي يهودي بودند و در ميان 42 سردبير و ناشر مطبوعات و روزنامه هاي رسمي حکومت کمونيستي 41 نفر يهودي بودند. پيتر براون در کتاب «جنگل اروپايي»، چاپ 1935 نيز مي نويسد: بين 59 عضو کميته مرکزي حزب کمونيست شوروي 56 نفر يهودي هستند و سه نفر ديگر هم همسر يهودي دارند. همچنين در کتاب فاتحين جهاني آمده است: لنين رهبر انقلاب بلشويکي روسيه و استالين روابط خويشاوندي گسترده اي با يهوديان داشتند، همسران هر دو يهودي بوده و صحبت هاي خانوادگي آنها به زبان يديش (عبري آلماني) انجام مي شد و پدربزرگ مادري لنين نيز يهودي بود. مورخان مي نويسند سران کمونيسم برآمده از صهيونيسم که چند ده سال حاکميت کشورهاي خود در بلوک شرق را در اختيار مسکو قرار داده بودند نيز يهوديان نزديک به جريان صهيوني متعهد به اجراي پروتکل 1897 سوييس بودند. فؤادبن سيد عبدالرحمن الرفاعي در کتاب نفوذ صهيونيسم بر رسانه هاي خبري و سازمان هاي بين المللي جهان که توسط حسين سروقامت ترجمه شده است، مي نويسد: تقريباً تمام رهبران احزاب و سازمان هاي کمونيستي در کشورهاي مختلف اعم از بلوک شرق يا غرب، يهودي بودند. براساس پژوهش ها و اسناد ارائه شده در کتاب فاتحين جهاني و کتاب الرفاعي، آندره ژيد آندره مالرو که سازماندهان حزب کمونيست فرانسه بودند، ادوارد اوشاب دبيرکل حزب کمونيست لهستان موشه پياده که در سوابق خود رياست کابينه و پارلمان يوگسلاوي را دارد و «تئودور ژيوکف» نخست وزير رژيم کمونيستي بلغارستان و «آنا بوکر» رييس جمهور کمونيست روماني همگي يهودي بودند. پس از نابودي روسيه ارتدکس براساس برنامه عمل پروتکل 1897، تضعيف هرچه بيشتر مذهب کاتوليک در جهان بويژه اروپا، گسترش سکولاريسم و اقدام عملي عليه مسلمانان با اشغال فلسطين در قلب جهان اسلام و استفاده مستقيم و غيرمستقيم از حاکميت هاي منفعل و مستبد در کشورهاي اسلامي، سه گام ديگر صهيوني براي عملي کردن سلطه آرام خود بر جهان است. با نگاهي گذرا مي توان دريافت صهيونيسم پس از تسلط بر مراکز سياسي، رسانه اي و اقتصادي جهان غرب و سازمان هاي بين المللي، در کشاکش با جهان اسلام و بي توجهي برخي کشورهاي اسلامي به موضوع اشغال فلسطين، در پي کامل کردن اين سلطه است و گروهي نيز بر اين اعتقادند تجاوز ناکام چند سال پيش رژيم صهيونيستي به لبنان در چارچوب پروتکل سال ? ?????صورت گرفت. در پروتکل اول صهيونيسم مي خوانيم هدف نهايي ما حاکميت بر جهان است که جز با خشونت و زور به دست نمي‌آيد. عدالت، برابري، قانون، آزادي، حقوق بشر و ليبراليسم، واقعيت خارجي ندارند و بايد از اين مفاهيم براي جذب نيروها، نابودي مخالفان و به عنوان طعمه استفاده کنيم. عملياتي کردن محورهاي اين پروتکل دستور کار کنوني رژيم نژادپرست صهيونيستي و مراکز قدرت وابسته به آن در آمريکا و غرب است که در بندهاي آن آمده است: - بايد مقرراتي را به‌عنوان حقوق بين‌الملل وضع کنيم که جايگزين حقوق ملي همه کشورهاي جهان و بر روابط بين‌الملل حاکم شود. - همه ما بايد با اصول و مباني علم اقتصاد آشنا شويم و براي تامين اين هدف، بايد تمام اقتصاد دانان جهان را استخدام کنيم. - غيريهوديان، مانند گله گوسفنداني هستند که بايد به راه تعيين شده توسط ما بروند و توسط ما اداره شوند. - بايد به منظور اثرگذاري بر افکار عمومي جهان براي تامين اهداف خود، کنترل تمام رسانه‌هاي مهم دنيا را در اختيار بگيريم. - با دور کردن مردم از ابتکار و خلاقيت آنان را به مسايل غيراساسي مشغول کنيم که در اين ميان ايجاد ترس و وحشت بين مردم، به تامين اين هدف ما کمک مي‌کند. - مردم جهان را به سرگرمي‌هايي مانند رقابت‌هاي ورزشي جهاني مشغول کنيم تا به حاکميت و تسلط ما بر جهان و منابع آن، بي‌توجه شوند. - پول و سرمايه نبايد در گردش باشد، مگر به نفع ما. بنابراين، بايد با از گردش خارج کردن پول، بحران اقتصادي ايجاد کنيم. هرگز وام نگيريم، بلکه با وام دادن به غير يهوديان جهان و اخذ بهره چند برابري آن، بنيان اقتصادي خود را قوي و اقتصاد آنان را تضعيف کنيم. براساس اطلاعات منتشره در ده ها کتاب ويژه شناخت برنامه عمل صهيونيسم جهاني، تشکل صهيوني راهکارهاي عملياتي پروتکل را از سال 1897 تا 1950 بر مباني گسترش رشوه، نيرنگ و خيانت، اشرافيگري علمي و مالي، شهوت و خوشگذراني، ايجاد خصومت و کينه‌توزي ميان تمامي گروه‌ها و عقايد با هدف درگيري و فروپاشي دولت هاي مخالف صهيونيسم و سوءاستفاده از آزادي براي تشويق مردم براي مقابله با سنت ها و ارزش هاي الهي بويژه در جهان اسلام تدوين و اجرايي کرد. همچنين براساس دستور صهيونيسم، وقتي مسلمانان زير نظر دولتي اسلامي و متدين باشند، احساس آرامش و سعادت مي‌کنند، پس بايد ايمان به خدا را از مردم بگيريم و دولت هاي غير ديني را تقويت کنيم. هنري فورد در سال 1920 در روزنامه اي متعلق به خود متن اين پروتکل ها و برنامه عمل صهيونيسم جهاني را به نقد و تحليل کشيد تا آمريکا يي ها را از خطر شکلگيري امپراتوري يهود (صهيونيسم) در کشورش و جهان آگاه کند. فورد 27 سال پيش از تشکيل رژيم نژادپرست صهيونيستي، پروتکلهاي صهيون را برنامه اصلي تسلط صهيونيسم بر جهان خواند و هشدار داد که اين حرکت به تصاحب حکومت آمريکا اکتفا نکرده و در صدد برپايي حکومت جهاني است. هنري فورد در گفت وگويي که هفدهم فوريه 1921 در نشريه نيويورکورلدبه چاپ رسيد، دعوي خود را عليه پروتکلهاي صهيون چنين بيان کرد: تنها نکتهاي که علاقهمندم درباره پروتکلها بگويم اين است که آنها با آنچه درحال وقوع است،تطبيق مي‌کند. 16 سال از طرح پروتکلها مي گذرد و مواد آنها تاکنون با شرايط جهاني منطبق بودهاند. سلطه کامل لابي صهيونيستي بر ارکان حکومتي و اجتماعي آمريکا از جمله دولت باراک اوباما مصدق نظريه 90 سال پيش هنري فورد است. هرچند هنري فورد براثر فشار سران صهيوني که در حال پهن کردن سيطره خود بر ارکان سياسي، رسانه اي و اقتصادي اجتماعي آمريکا و غرب بودند مجبور به عذر خواهي شد ولي اعلام کرد هيچگاه از باور خود عدول نکرده است. اين نظريه نيز هر روز طرفداران بيشتري پيدا مي کند که حکومت هيتلر بر آلمان و بروز جنگ جهاني دوم همراه مظلوم نمايي هولوکاست که ملموس ترين نتيجه آن شکل گيري رژيم صهيونيستي در فلسطين بود در چارچوب همين برنامه عمل صهيونيسم جهاني سازمان يافته بود. همچنين رسمي کردن بدون هرگونه بررسي ادعاي هولوکاست، وجود سازمان هاي حامي رژيم صهيونيستي در انگليس، آلمان و اروپا، سکوت کامل دولت هاي غربي، مجامع جهاني از جمله سازمان ملل در برابر موضوع فلسطين اشغالي، کشتار فلسطينيان و زرادخانه اتمي رژيم نژادپرست صهيونيستي از ديگر مصداق هاي نظريه فورد است. گسترش فساد جنسي و ابتذال اخلاقي در قالب روسپيگري، همجنسگرايي و قانوني کردن ازدواج آنان و حتي پذيرش فرزند خواندگي که معمولا با ايجاد موج رسانه اي در اختيار صهيونيسم پيگيري مي شود نيز از ديگر نسخه هاي پيچيده شده پروتکل صهيون براي پيروان اديان توحيدي در کشورهاي مختلف است. استحاله دين يهود براي استفاده ابزاري از آن به منظور تامين هدف صهيونيسم جهاني پايه و سکوي پرش صهيونيسم جهاني به سوي اهداف خود بوده و مراحل پاياني تبديل مسيحيت به عنوان يک دين تشريفاتي بدون نياز به انجام اعمال ديني نيز در حال انجام است. اکنون نيز صهيونيسم جهاني در حال مقابله با اسلام و مسلمانان در قالب اشغالگري، تقويت حکومت هاي وابسته و منفعل و پرورش وابستگان خود در برخي کشورهاي اسلامي است که تا حدود زيادي ناکام مانده است. اکنون بايد اين واقعيت را پذيرفت که صهيونيسم جهاني فقط توسط رژيم صهيونيستي نمايندگي نمي شود بلکه بسياري از کشورها و فرهنگ هاي غربي و جريان هاي پنهان و هدايت شده در کشورهاي منفعل اسلامي در برابر اين رژيم نيز نماينده و عامل ناشناخته آن هستند تا مردم به بد دينداري بگروند و احساس تنفر از رژيم صهيونيستي و پديده صهيونيسم از بين برود. اروپام 1516
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 467]
-
گوناگون
پربازدیدترینها