واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا: غياث الدين ابوالفتح عمر بن ابراهيم خيام نيشابوري در قرن پنجم هجري قمري برابر با دوازدهم ميلادي در نيشابور پا به عرصه گيتي نهاد. پدرش به شغل خيمه دوزي مشغول بود و به اين دليل خيام لقب گرفت. او در دوران جواني با وجود دارا بودن هوش فوق العاده و حافظه اي قوي به فراگيري علم و دانش همت گماشت و در فلسفه، نجوم و رياضي پيشرفت فراواني كرد. خيام در علم طب نيز به مهارت داشت ودر سوابق طبابت او گفته اند كه در زمان سلطان سنجر او را كه در زمان كودكي آبله گرفته بود معالجه كرده است . خيام با حكومت آلپ ارسلان و ملكشاه سلجوقي معاصر بود و به دليل آنكه آنها از مخالفان فلسفه بودند و بيشتر بازار بحث و جدل هاي ظاهربينان رونق داشت، زمان، را شايسته ابراز انديشه هاي آزاد و بلند خود نمي ديد پس سكوت اختيار كرده بود. خيام رغبت چنداني به تدريس و تاليف نداشت. شايد به دليل آنكه شاگردان باهوشي پيرامون خود نمي يافت و با اين همه، از او نوشته هاي بسيار برجاي مانده كه در قرون وسطي به لاتين ترجمه شد و مورد توجه اروپائيان قرار گرفت. وي در علم نجوم هم مهارت خاصي داشت و بنا به خواست ملكشاه در ساخت رصدخانه ملكشاهي و اصلاح تقويم با ساير دانشمندان همكاري داشت. حاصل كارش در اين زمينه تقويم جلالي است كه هنوز اعتبار و رواج دارد و تقويم او از تقويم گريگوري كه همان تقويم ميلادي است و تمام كشورهاي مسيحي كاتوليك از اين تقويم استفاده مي كنند، دقيق تر است. خيام در باب چگونگي محاسبات نجومي خود رساله اي نيز نوشته است. وي علاوه بر تسلط بر علومي چون طب، نجوم، فلسفه و تاريخ جهان، زبانشناس و فقيه نيز بود و بسياري از صوفيان و عارفان زمان، عنايت ويژه اي به او داشتند و لقب هاي بزرگي مانند امام، فيلسوف و حجة الحق به وي مي دادند. خيام در زمينه ادبيات و شعر نيز زبانزد بود و بيشترين معروفيت خود را در رباعيات به دست آورد چون رباعيات او بسيار ساده و بي آلايش و دور از تكلف و تصنع زبان شعري است در عين اينكه شامل فصاحت و بلاغت است داراي معاني عالي و استوار است. خيام در اين رباعي ها افكار فلسفي خود را به زيباترين شكل بيان مي كند و چون غالب آنها را بخاطر تفكرات فلسفي خود سروده بود در آن زمان به عنوان يك شاعر شهرتي نداشت و بيشتر به عنوان حكيم و فيلسوف معروف بود. اما بعدها كه رباعي هاي لطيف و فيلسوفانه او هويدا شد نام او در شمار شاعراني قرار گرفت كه شهرت جهاني پيدا كردند. وي شعرهايش را به زبان فارسي و عربي سروده است و خصوصيات ديگري كه در اشعار خيام نمودار است اين است كه سخنش در كمال متانت و سنگيني است و اهل شوخي، مزاح و سخنوري نيست هنگامي كه در اشعارش دقت مي كنيم متوجه مي شويم كه افكار شعري او برمحور دو يا سه موضوع مي چرخد: يادآوري مرگ، تأسف بر ناپايدار بودن زندگي و بي اعتباري روزگار. تعداد واقعي رباعيات خيام را حدود هفتاد رباعي دانسته اند، حال آن كه بيش از چند هزار رباعي به او نسبت داده مي شود. از مهم ترين آثار فارسي منسوب به خيام، رساله نوروز نامه است كه با نثري ساده و شيوا، پيدايي نوروز و آداب برگزاري آن را در دربار ساسانيان بازگو نموده و در اين رساله با شيفتگي تمام درباره آيين جهانداري شاهنشاهان كهن ايراني، پيشه ها و دانش هايي كه مورد توجه آنان بوده سخن رانده و تني چند از شاهان داستاني و تاريخي ايران را شناسانده است. چندين اثر از خيام در علم و فلسفه به يادگار مانده است كه از مهمترين آنها كتاب جبر اوست كه بهترين اثر در نوع خود در رياضيات است. از ديگر آثار او مي توان به رساله في شرح ما اشكال من مصادرات اقليدس، رساله في ابراهين علي المسائل الجبر و المقابله (جبر خيام)، ميزان الحكم، طبيعيات، رساله الكون و التكليف، الجواب عم ثلاث مسائل اضياء العقلي، رساله في الوجود، رساله لوازم الا كمنه، كيفيت معراج، عيون الحكمه، رساله اي در اختلاف فصول و اقاليم، رساله في كليه الوجود، ديوان رباعيات و كتاب الزيج الملكشاهي كه به رومي نيز ترجمه شده، اشاره كرد. حكيم عمر خيام در سال 517 هجري قمري چشم از جهان فرو بست. وي را در زادگاهش نيشابور به خاك سپردند. اي كاش كه جاي آرميدن بودي يا اين ره دور را رسيدن بودي كاش از پي صد هزار سال از دل خاك چون سبزه اميد بر دميدن بودي اطلاع**9131**1717
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[مشاهده در: www.irna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 10187]