محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1828732603
حفاظت از بافت تاريخي:همه ما ميدانيم چهكار بايد بكنيم
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: حفاظت از بافت تاريخي:همه ما ميدانيم چهكار بايد بكنيم
از هشتم تا دهم خردادماه در بوشهر برگزارشد. در اين نشست، تقريبا تمام شخصيتهايي كه در خصوص بافت تاريخي بوشهر تجربه و نظر مشخصي داشتند، شركت كرده بودند. تمامي شركتكنندگان، حتي آنان كه پست اجرايي در استان داشتند، به عنوان خبره و كارشناس در آن شركت كرده بودند نه به عنوان مديري استاني يا ملي. نشست با مصوبهاي هشت مادهاي و دو شهرسازي به كارخود پايان داد و در انتظار تحقق مفاد و بندهاي مصوبات خود است. به جرات ميتوان گفت كه اين نشست در نوع خود بينظير بود و اگر درست معرفي و پيگيري شود، قطعا ميتواند الگويي براي رسيدن به اجماع علمي و تخصصي در معضلات و مسائل مبتلا به معماري و شهرسازي در بسياري از زمينهها باشد.
از اين نشست پربارو غني، به ناچار، به نقل تكههاي كاملا محدود بسنده بايدكرد. درفرصتي ديگر، بخشي ديگر از بحثها و تحليل مصوبه را ميتوان به انتظار نشست.
دكتر احمد دشتي:
سياست سازمان
بافت قديم بوشهر با 38 هكتار وسعت و 30عمارت تاريخي (شاخص به جا مانده از گزند روزگار) يكي از مهمترين مناطق شهري بوشهر در دوره قاجار بوده است كه اكثر ساكنان آن متمولين شهري بودهاند. به دليل برخورداري از موقعيت جغرافيايي و اقليمي مناسب، مجاورت با ساحل دريا و بالابودن آبهاي سطحي به ارتفاع سه تا چهار متر در بافت قديم، اين منطقه در دوران قاجار به عنوان يكي از مهمترين سكونتگاههاي دولتي و غير دولتي محسوب ميشده است. در دوران شكوفايي، كنسولگريها، تكايا، كليساها و مراكز مذهبي در بافت مستقر بودهاند. اين امر نشاندهنده اعتبار بافت تاريخي بوشهر است. به بافت نبايد به صورت بخشي نگري نگاه كرد بلكه بايد كلي نگريسته شود. ميراث فرهنگي براي مرمت بافت با چالشهاي زيادي مواجه است. ميراث به تنهايي قادر به تامين زيرساختها در بافت نيست و همه دستگاههاي زيربنايي بايد در اين زمينه همكاري كنند. به دليل اينكه ميزان رطوبت در بوشهر 90 درصد است و بناهاي بافت نيز فرسوده هستند مردم قادر به بازسازي بناها نيستند و دولت نيز نميتواند به تنهايي اين امر را انجام دهد.
فريبرز جبارنيا:
دخالت دولت ضروري است
بافت تاريخي هويت شهر است. بايد آن را حفظ كرد و از آن بهره برد. قادر نيستيم بافت 34 هكتاري بوشهر را تخريب كنيم و از نو بسازيم. بافت قديم بوشهر در ايران بي نظير نيست ولي نادر است. دخالت دولت براي براي بازسازي و احياي بافت ضروري است ولي بايد با برنامهريزي و طبق اصول باشد. نميتوانيم منتظر مشاركت مردم باشيم؛ براي اينكه مردم اينجا پولي ندارند و اگر هم داشته باشند به دنبال منافع امروز خودشان هستند و نميتوانند نسبت به اين موضوع ديدگاه 20 ساله داشته باشند. از آنان انتظاري هم نميتوان داشت. ابتدا بايد تجارت اين بندر دوباره رونق پيدا كند سپس اگر اين شهر بزرگ بوشهر درست شد، آنگاه اين بخش فرهنگي بوشهر را نيز درست ميكنيم تا زماني كه همه شهر درست نشود بخش فرهنگي نيز بازسازي نخواهد شد. بسياري از بناها ديگر نميتوانند كاربري مسكوني داشته باشند. اگر بتوانيم در بافت قديم يك سري كمكهايي به مردم داشته باشيم، ميتوانيم اين بافت را قسمت به قسمت بازسازي كنيم. خيلي جاهاي بافت قابليت كار كردن دارند. اگر اعتبارات با برنامه هزينه شود، پول و زمان تلف نميشود. اگر بهطور سريع جواب ندهد به طور حتم در دراز مدت براي نسلهاي بعدي جواب خواهد داد.
منصور مساحزاده:
احيا در قالب حفاظت فعال
امروز براي جامعهاي در بافت قديم بوشهر صحبت ميشود كه ساختارش نسبت به گذشته كاملا عوض شده است. در گذشته دور جامعهاي در بافت قديم ساكن بودهاند كه از توانايي اقتصادي خوبي برخوردار بودهاند و با اتكا به چنان توانايي نيز بناهايي را احداث كردهاند كه از ارزش فوقالعادهاي برخوردار ميباشد، در حالي كه اغلب ساكنان فعلي بافت درآمد محدودي دارند و نميتوان از آنها انتظار داشت براي احياي بافت به تنهايي اقدام كنند. همچنين نميتوان از جامعه ساكن انتظار داشت در اين بافت با تمام نارساييها و مسائل و مشكلات زندگي كنند. اين ممكن نيست. بافت قديم بافت ويژهاي است و ميراثي ارزشمند از گذشته است كه بايد آن را احيا كرد و بهره لازم را ازآن درزمينههاي مختلف فرهنگي اجتماعي برد. با اين حال در لابلاي عناصر با ارزش در اين بافت، بناهاي ديگري نيز هست كه تخريب شدهاند و يا فاقد ارزش ميباشند و اگر ارزشمند بودهاند اكنون از بين رفتهاند و ديگر جايگاهي ندارند. بدين لحاظ، بايد راهكارهايي ارائه كرد كه از فضاهاي موجود در بافت براي ارتقاي كيفيت محيط و توسعه فضاهاي شهري بهره برد وشرايط را ارتقا بخشيد. در همين بافت، اكنون آبهاي سطحي و فاضلاب در كوچهها، مشكلات زيادي را به وجود آورده است. بايد با طراحي محيطي فضا را به گونهاي ارتقا دهيم كه مردم براي زندگي در بافت تشويق و ترغيب شوند. بايد ضمن بهبود فضا، جريان زندگي را در بافت تزريق كرد. بايد با استفاده از عناصر باارزش، انجام فعاليتهاي مناسب و اطلاع رساني در ايران وجهان زمينه جذب گردشگران داخلي و خارجي را فراهم كرد كه در صورت تحقق اين امر اقتصاد بوشهر نيز رونق چشمگيري خواهد يافت. بايد اذعان نمود كه به رغم وجود پتانسيلهاي فراوان در بوشهر، از جمله ارزشهاي نهفته در بافت با ارزش، هنوز در مورد اين پتانسيلها اطلاعرساني كافي نشده است. بايد مجموعهاي از فرصتها براي جذب گردشگران گردآوري شود. بايد بافت را بررسي كرد تا تشخيص داده شود كدام قسمتهاي آن را بايد حفظ و احيا كرد وكدام قسمتها بايد توسعه يابد وكدام قسمتها بايد حذف گردد و چگونه ميتوان عناصر جديدي احداث كرد و با چه ويژگي. در اين جريان طبيعي است كه حضور فعال جامعه ذيمدخل و داراي تعلق خاطر به ارزشهاي نهفته در عناصر و بافت با ارزش نيز از اهميت فوقالعادهاي برخوردار است. به بيان ديگر، مداخله دربافت نميتواند بدون حضور فعال جامعه ذينفع شكل بگيرد. كنترل و هدايت توسعه امري است كه بايستي تداوم وجريان داشته باشد. نميتوان با اعمال راهكارهاي صرفا منتهي به حفظ بافت انتظار داشت بافت با ارزش از پايداري كافي برخوردار باشد. بدين لحاظ ميبايستي رويكرد احيا در قالب حفاظت فعال مورد توجه قرارگيرد. اغلب ساكنان بافت درآمد محدودي دارند و ما نميتوانيم از آنان انتظار داشته باشيم كه براي احيا بافت اقدام كنند. همچنين نميتوانيم از جامعه معمولي انتظار داشته باشيم بروند و در بافت زندگي كنند اين ممكن نيست.بايد بافت را تحليل كنيم ببينيم كدام قسمتهاي آن بايد حذف شود و كدام قسمتها بايد توسعه يابد و در كدام قسمتها بايد عناصر جديد لحاظ شود.
محمدابراهيم فروزاني:
بايد با جسارت بيشتري عمل كنيم
مداخله دولت در احياي بافت قديم بوشهر ضروري است ولي اين مداخله بايد به شكل مناسب باشد. مساله اينجاست كه دولت نميداند چرا، چگونه و كجا بايد مداخله كند.90درصد اقتصاد كشور دولتي است در حالي كه دولت ميگويد نبايد مداخله كرد. مردم خيلي ساده به زندگي فكر ميكنند و شهر هم ميخواهد زندگي كند. مردم توسعه را كلمهاي علمي تصور ميكنند كه مال آنان نيست و به افراد ديگري تعلق دارد. اين نكتهاي است كه بايد به آن توجه كنيم. دغدغه اصلي من بافت قديم نيست، بلكه شهر بوشهر است. در واقع خاستگاه حركت و ايده ما همه شهر بوشهر است. اگر دغدغه شهر بوشهر را داريم ناچار به بافت قديم هم بايد بپردازيم. مشكلاتي كه سر راه توسعه متوازن شهر بوشهر وجود دارد بافت قديم است چون بافت بخشي از مركز شهر بوشهر است. غير از بافت قديم، مركز شهر نيز جزو فرسودهترين بخش شهر است كه با استانداردها و شاخصهايي كه وزارت مسكن و شهرسازي تعريف كرده است مطابقت ندارد ولي از نظر اقتصادي، فرهنگي، تاريخي و هويتي هنوز زندهترين بخش شهر است. شايد اگر بافت قديم بوشهر به عنوان بافت مسكوني جايي غير از مركز شهر بود، بعد از اين اتفاقات ديگر به آن توجهي نميشد. اگر اين بافت همينطور بماند مساله اين نيست كه اين بافت از بين رفته و مركز شهر بوشهر دچار معضل شده بلكه ما كل شهر را دچار معضل كردهايم. اين موضوع پيچيده است. تا كلاف اين موضوع باز شود خيلي چيزها از بين رفتهاند. ممكن است مسير و جهت توسعه شهر بوشهر عوض شود كه تا الان شده است. در موضوع نوسازي براي حفاظت، منطقي نهفته است كه شايد ارزشمند باشد ولي اين منطق ميتواند باعث خرابي بافت هم بشود. نوع نگاه، برنامهريزي و سياست ما در چند دهه اخير باعث شده است كه شهرداري به وظايف خود در بافت عمل نكند و كسي در آنجا به مرمت و نوسازي بناها رغبت و تمايلي نداشته باشد. بايد تكليف اين تئوريها مشخص شود تا به نتيجهاي لازم جهت تحقق اهد اف و عملي شدن آن در بافت دست يابيم. دغدغه اصلي ما زندگي در شهر بوشهر و در مركز و قلب آن يعني بافت قديم است. بافت قديم هم به اين دليل كه موجوديت آن به نوعي مرتبط با موجوديت كل شهر بوشهر است اهميت بسزايي دارد. براي اينكه بوشهر را به عنوان شهر نهچندان شاخص نگه داريم بايد در برنامهها و فعاليتها جسارت به خرج دهيم و شايد مجبور شويم بافت قديم را تخريب كنيم. بهرغم اينكه در چند سال اخير هزينههاي زيادي براي مرمت بافت قديم صرف شده است و عليرغم تشكيل شوراي عالي بافت و اجراي چندين طرح مختلف هنوز به نتيجه لازم دست نيافتيم و شتاب خرابيها با همان شتاب قبلي پيش ميرود، بنابراين بايد با جسارت بيشتري عمل كنيم.
شاپور رجايي:
دولت بايد كمتر مداخله كند
بايد مردم را در بازسازي و احياي بافت قديم مشاركت دهيم. ما در طول زمان، بناهاي بافت را به اجبار از ساكنان آن گرفتيم و در اختيار نهادهاي دولتي گذاشتيم ولي به دليل اينكه قدرت حفظ و احياي اين بناها را نداريم آنها رو به ويراني هستند. كساني كه ميخواهند در بافت حضور يابند نگرا ن هستند و آرامش خاطر ندارند. در طرحهاي احيا، موضوع رونق اقتصادي بافت و مهندسي اجتماعي آن را رعايت نكردهايم. توجيه منطقي براي مداخله در بافت نداريم و سرمايه گذاريهايي كه در بافت انجام دادهايم و ميدهيم نياز به مهندسي مجدد دارد و بايد مورد بررسي قرار گيرد. بايد زمينه حضور مردم در بافت به منظور احياي آن فراهم شود. قيمت تمام شده خدمات در بافت نسبت به ديگر مناطق شهر بالاست. اگر از دانش روز در بافت قديم به خوبي بهرهمند شويم قيمت ارائه خدمات در آنجا پايين ميآيد. دولت بايد كمتر مداخله كند. وزارت مسكن يارانههاي بسيار بالايي به بافتهاي فرسوده پرداخت ميكند. مداخلههاي شهرداري و ميراث فرهنگي موازي است. از يك طرف يارانه به مسكن از طرف ديگر يارانه به بخش دولتي ميراث فرهنگي و از سوي ديگر انتظار مداخله شهرداريها است كه بايد اين موازي كاريها حذف شود. بايد زمينه لازم براي بازگشت مالكان و افرادي كه به بافت تعلق خاطر دارند فراهم شود. بخش قابل توجهي از ساكنان بافت بنا به نياز در آنجا زندگي ميكنند و ضرورتي براي دريافت خدمات نميبينند و گمان ميكنند اين كار ادامه زندگي آنان را در بافت با مشكل مواجه ميكند. اين امر و حضور كمتر دستگاههاي دولتي در بافت يكي از دلايل تخريب بيشتر بافت به شمار ميرود.
عليرضا قلينژاد:
همه ما ميدانيم كه چهكار بايد بكنيم
اول بايد موضوعاتي راجع به سازمان ميراث فرهنگي بگويم: سازمان طبق قانون برنامه سوم و چهارم، موظف به اعلام محدوده تاريخي شهرها و ضوابط ناظر بر آن شهرها در آن محدودهها هست و وزارت كشور نيز تكليف دارد مديريت را تدبير كند كه آن مديريت تحت ضوابط مديريت آن بافت تاريخي را به عهده بگيرد. سوءتفاهمي كه ممكن است با عنوان حفاظت پيش آيد اين است كه منظور ما از حفاظت، معني تخصصي بينالمللي حفاظت است كه تمام اقداماتي را كه صحبت شد، تعبير به موضوع حفاظت ميكند، يعني در واقع از نگهداري تا نوسازي را حفاظت تعبير ميكنيم. از بابت حفاظت و اين موضوع، سازمان ميراث فرهنگي سعي ميكند تا نيمه تابستان محدودهها و ضوابط عمومي را اعلام كند. در مورد محدودهها ما در كشور 785 شهر تاريخي داريم كه انواع مختلفي دارد، شهرهايي كه شهر تاريخي بودند، شهرهاي تاريخي با هسته روستايي، شهرهايي كه اوايل ورود دوره مدرن در ايران ساخته شدهاند و به هر ترتيب فهرست آن آماده شده است. به لحاظ محدوده نيز محدودهها شناسايي شده و به لحاظ ضوابط هم دو سطح است كه بايد صورت بگيرد، يك سطح اقدام به سطح ملي است، يعني ضوابط و محدوههاي عمومي و سطح ديگر ضوابط و محدودههاي اختصاصي. ضوابط و محدودهها اول در اختيار استانها قرار ميگيرد و سپس سازمانهاي استاني براي آن محدودهها شناسنامه تعيين كرده و ضوابط اختصاصي پلاك به پلاك ميدهند. منظور از پلاك، پلاك ملكيتي معماري نيست. ما كاملاً حوزه شهري و معماري را از هم جدا نميكنيم، مثلاً ما در يك بافت تاريخي چند خانه تاريخي داريم درحاليكه بايد حوزه شهري هم مد نظر قرار دهيم. به هر ترتيب بنا به فعاليتي كه بايد صورت بگيرد تفاهمنامهاي هم با وزارت كشور منعقد شده است كه وزارت كشور متعهد شده است طبق فهرستي كه در اختيار آن گذاشته شده در همه آن شهرها به ترتيب مديريت متمركز را در آن محدودهها به وجود آورد. حال ممكن است وظيفه به عهده شهرداري گذاشته شود يا شركتي طرف قرارداد شهرداري آن را به عهده بگيرد. موضوع بعدي نظارت بر فعاليتهاست كه شوراي بافت تاريخي در تفاهمنامهاي با وزارت كشور به توافق رسيدهاند كه شوراي بافت تاريخي در تمام آن شهرها به رياست استاندار يا معاون عمراني شكل بگيرد. موضوع ديگر اعتباراتي است كه در اختيار سازمان ميراث فرهنگي است كه اعتبار بزرگي نيست و به يك معني ميرساند كه سازمان ميراث فرهنگي ناتوان است و به معني ديگر اين را ميرساند كه سياستگذار اساساً بر اين فرض نيست كه همه اين كارها بايد توسط سازمان ميراث فرهنگي انجام شود. در واقع بر اين فرض است كه سازمان ميراث فرهنگي بيشتر اهرم نظارتي و هدايتي است و سهم سازمان ميراث فرهنگي در اختيار كل جامعه اعم از دولتي و عمومي و خصوصي، قرار دارد و تكليفي كه ما وظيفه خود ميدانيم اين است كه براي شهرهايي كه در آن فهرست قرار گرفته سعي كنيم با ايجاد تفاهمنامههايي با بخشهاي دولتي يا خصوصي حقوق ميراث فرهنگي را از بخشهاي مختلف احيا كنيم. موضوع اصلي و مهمي كه بايد به آن اشاره شود، اين است كه آيا ما اعتقادي به حفاظت كاربري از بافت تاريخي داريم يا نه؟ مثلاً گاهي عنوان ميشود كه ما همه شرايط مان مهيا است ولي سازمان ميراث فرهنگي اجازه كار نميدهد، يعني تعبير اين است كه ما وقتي نوسازي ميكنيم بافت تاريخي احياء كردهايم. در واقع ميتوان فهميد كه بين اين نگاه و نگاه حفاظت وتجديدحيات بافت فاصلهاي مشهود است. وقتي ما صحبت از امكان زندگي در بافت تاريخي ميكنيم اينطور برداشت ميشود كه حتماً بايد مثلاً در خانههاي بافت آسانسور باشد تا بشود از طبقه سوم آن استفاده كرد! در حاليكه در بخشهاي جديد شهر هم حتي چنين الزامي نداريم. در واقع شايد به دليل اختلاف در سطح رفاهي اين دو، مشكلات يكي كاملاً قابل مشاهده و مشكلات ديگري پنهان است و اين به آن معنا است كه به هرحال اين دو مجموعه را نبايد از هم كاملاً جدا دانست. البته شايد بخش بافت تاريخي وضعيت مطلوبي نداشته باشد اما اين بدان معني نيست كه ما محدوده شهري را تبديل به يك بهشت كردهايم و فقط بافت تاريخي دچار مشكل است. در واقع اين اتفاق نتيجه اعمال ماست كه بافتهاي قديم رها ميشوند و از ارزشهاي آن اعم از ريالي و ديگر ارزشها كاسته ميشود. همه ما ميدانيم كه چهكار بايد بكنيم، فقط ممكن است ايمان نداشته باشيم يا اولويتمان نباشد. اجازه دهيم حرفهاي مان را شفاف بزنيم و اگر قرار است يكديگر را قانع كنيم. اينكار را انجام دهيم و اگر قانع نكرديم حداقل ديگران بدانند اعتقاد ما چيست تا تكليف روشن شود. 90 درصد مشكلات شهرها عين هم هستند به جز جاهايي كه به يك مكان اشاره ميكنند. وقتي مشكلات مثل هم است و ديگران توانستهاند به راهحلي برسند، پس ما هم ميتوانيم. ما كه نه اقتصادمان بدتر است، نه هوشمان كمتر است و نه فرهنگمان ضعيفتر است. اگر ايمان و اعتقاد به موضوع داشته باشيم راهحلش نيز پيدا ميشود.
شهابالدين ارفعي:
معمار و مدرس دانشگاه
موضوعي كه بهنظرم خيلي اهميت دارد اين است كه هر شهر تاريخي بايد به ذات خودش شناخته شود و در حقيقت آن فكر و برنامهاي كه براي مرمت و بازسازي و زمينهسازي تدوين ميشود، آن را به شأن و منزلت اصليش برگرداند. حوزهاي كه در شهر تاريخي بوشهر از آن صحبت ميكنيم به نظر من از يك ديدگاه ديگري يك حوزه بسيار خاص است كه اصلا رويكردش تنها در حد شهر بوشهر و استان بوشهر نيست. ميخواهم بگويم كه يك رويكرد فراملي بايد به آن داشته باشيم كه بتوانيم پاسخ مناسب بگيريم. اگر تاريخ اين منطقه را مرور كنيم، تاريخي كه تاريخ حوزه خليج فارس و درياي عمان با جنبههاي بسيار متفاوت فرهنگي، سياسي، تجاري، اقتصادي است، مشخصه بوشهر اين است كه پايتخت خليج فارس بوده. وقتي تاريخچه سيراف را مرور ميكنيم كه در اين محدوده حرف اول را ميزد. يا مثلا تاريخ بندرلنگه را، خارك را، يا بندرعباس را، به اين نتيجه ميرسيم تا همين اواخر، تا زمان پهلوي، بوشهر است كه حرف اول و پايتختي منطقه را ميزند. در تقسيمات جديد سياسي، ما ديگر براي خليج فارس و درياي عمان پايتختي نداريم. كسي نميتواند امروز ادعا كند كه دبي پايتخت است، هر چقدر هم كه پولدار تر باشد. يا امروز بوشهر است يا بندر عباس. اسكله بندر عباس اسكله مهمي است، ولي بندر عباس پايتخت اينجا نشده و حرف اين مجموعه يا خليج فارس را نميزند. شأن بوشهر اينقدر بوده كه اين مسووليت را تا آخر داشته است و معلوم هم نيست كي از دستش افتاده يا كي رها شده يا كي به ما سپرده شده كه ما از آن نگهداري كنيم. اين قضيه شأن بافت بوشهر و شأن تاريخي بوشهر را متفاوت ميكند. اين ديدگاهي است كه ما وقتي با اين عينك به مجموعه نگاه كنيم، تفاوت ميكند با اين كه مهمترين مساله ما مساله فاضلاب آنجا است (البته بايد اين مشكل حل شود و مسلما چيزهايي كه آسيب ديده بايد درست شود) ولي آن شأن كه دست ماست، به آن نگاه ميكنيم و ميخواهيم به آن بپردازيم: شأن تاريخي و محوريت فرهنگي بوشهر.
ماجدي:
بافت يك پروژه است
شهرداري وظايف متعددي دارد ولي اگر يك تقسيم بندي كلي خواستيم داشته باشيم شهرداري 3 وظيفه دارد. يكي وظايف عمران شهر، دوم وظايف خدماتي است، اين دو وظيفه مستقيما اعتبار ميخواهد. وظيفه سوم كه بسيار نيز حائز اهميت است، وظيفه نظارتي است. شهرداري ساخت و سازهاي دولتي و خصوصي را كنترل ميكند. اگر اسم شهرداري روي دستگاهي كه متولي بافت است گذاشته شود، همين انتظارات سه گانه كلي براي آن متصور خواهد شد. اما بافت فرقي دارد و آن اينكه وظيفه سوم در بافت شايد متفاوت باشد با ساير نقاط شهر. يعني شهر به تدريج ساخته ميشود. زمان و مهلت خاصي ندارد، ولي نگاه به بافت بايد متفاوت باشد. بافت يك پروژه است و فرق پروژه با غيرپروژه اين است كه پروژه يك طرح خاصي براي مجموعه اش دارد. مديريت و اعتبار و زمان خاصي ميخواهد. بافت پروژه است به اين معنا كه طرحي كه تهيه ميشود بايستي كه مكانيزمهايي در آن ايجاد شود كه ظرف زمان مشخص بافت بوشهر را احيا كنيم. مديريت اعتبار و زمان خاصي نياز دارد. اگر بافت را رها كنيم كه مردم هر وقت خواستند ساخت و ساز كنند. شايد يك قر ن هم طول بكشد و آنان بافت را احيا نكنند. بافت يك كار مينياتوري وابسته به هم است كه اقدامات عمراني خدماتي كه وظيفه شهرداري است و آن كار نظارتي كه تبديل ميشود به يك كاري كه اعتبار داشته باشد زمان و برخورد مستقيم دارد. منتظر نميشويم كه مالكان هر وقت خواستند بر اساس طرح كار كند با اين ويژگي بايد يك دستگاه متولي خاصي كه ماهيتا با شهرداري فرق ميكند و به سازمان بهسازي ميتواند نزديك شود، با يك شرايط خاصي كه مديريت كند. اعتبار خاصي در اختيارش گذاشته شود، خدمات همه دستگاهها را بخرد، و.. يك دستگاه نيمه دولتي و نيمه خصوصي كه به وسيله ساكنان بافت اداره شود.
انتهاي خبر // روزنا - وب سايت اطلاع رساني اعتماد ملي//www.roozna.com
------------
------------
شنبه 25 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 335]
-
گوناگون
پربازدیدترینها