تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1833345455
شجريان: سي سال است در شهر خودم كنسرت نداده ام
واضح آرشیو وب فارسی:هموطن سلام: شجريان: سي سال است در شهر خودم كنسرت نداده ام
------------
سرانجام تور كانادا و آمريكاي گروه آوا با حضور محمدرضا شجريان استاد آواز ايراني در شهر تورتنو برگزار شد. در اين گروه مجيد درخشاني (تار)، محمد فيروزي (بربط) حسين بهروزينيا (عود)، سعيد فرجپوري(كمانچه)،حسن رضايي نيا(دف،دايره) وهمايون شجريان(تنبك و آواز) شجريان را همراهي ميكردند.
به گزارش خبرگزاري انتخاب، در اين برنامهها، گروه آوا در دو بخش ماهور و شور، چهار تصنيف از محمدرضا شجريان و چند قطعه از ساختههاي فرجپوري و درخشاني را با آواز استاد و پسرش اجرا ميكردند.
اجراي شهر واشنگتن گروه آوا در مركز هنري دانشگاه جرج ميسون و نيز كنسرت ديگر محمدرضا شجريان در اواخر خرداد و اوايل تير ماه امسال با گروه جوان «شهناز» در تالار وزارت كشور بهانهاي به دست داد تا با محمد رضا شجريان دربارهي اجراهاي گروه آوا، مشكلات و مديريت اجراي موسيقي در داخل و خارج ايران، شرايط موسيقي ايراني در حال حاضر، و نيز برنامههاي آينده او به گفتوگو بنشينيم كه آن را در زير ميخوانيد.
آقاي شجريان در ابتدا از گروه آوا و برنامههاي آن در ايران، اروپا، كانادا، و آمريكا بگوييد و اينكه اين گروه چه تفاوتي با گروهي ديگري كه مركب از شما و آقايان عليزاده و كلهر بود دارد؟
گروه آوا فرق چنداني به لحاظ اجرايي با آن گروه سابق نميكند. تنها به دليل آنكه كارها يكنواخت نشود، تنوع داشته باشه و سليقههاي مختلف در موسيقي مطرح شود هر از چند سالي ما خودمان همديگر را عوض ميكنيم. يعني با گروههاي ديگر يا خوانندهها و نوازندههاي ديگر كار را دنبال ميكنيم كه سليقههاي جديد در موسيقي مطرح شود. اين امكان هست كه بعد از چند سال ديگر دوباره با هم جمع شويم و كار بكنيم.
اين تور سال گذشته از اروپا شروع شد و بعد به ايران رفتيم و سپس كانادا و آمريكا آمديم. خوشحاليم كه شنوندگان اين برنامه راضي و خوشحال بودهاند. سعي ما بر اين بوده است كه عليرغم مشكلاتم موجود، بهترين اجراها را داشته باشيم كه مردم راضي باشند و ما هم خوشحال از رضايت مردم.
اعضاي اين گروه را ميشناسيد و قطعات آوازي بيشتر از ساختههاي خودم است و چندتا هم از آقايان درخشاني و فرجپوري است. يكي از آنها در قديم اجرا شده است ولي بقيه تازه است و براي نخستين بار اجرا ميشود. اين قطعات بر روي اشعار حافظ، سعدي و مولاناست.
با توجه به تجربهي شما، اجراي اين گروه چه تفاوتي با اجراي گروههاي ديگري دارد كه شما در سالهاي گذشته به همراه آنها برنامههاي خود را اجرا ميكرديد؟
ما هر بار كه به صحنه ميآييم، آهنگهايمان با دفعات قبل متفاوت است. يك وقتي است كه آقاي حسين عليزاده آهنگ ميسازد، موقعي آقاي پرويز مشكاتيان يا آقاي سعيد فرجپوري يا مجيد درخشاني يا خود من. به هر حال، اين آهنگها با هم به طور طبيعي از نظر نوع حس آن فرق دارند ولي از نظر نوع موسيقي، تفاوت چنداني ندارد. همه بر اساس موسيقي «نژاده» ايراني و سازهاي آن است كه هر باري بر اساس حال و هواي خودمان يا جامعهامان يك آهنگي ساخته و اجرا ميشود.
اشاره كرديد به ساخت قطعات جديدي كه به تازگي ساختهايد. آيا ميتوان گفت كه اين قطعات حال و هواي دورني شما و يا بازتابدهنده تحولات اجتماعي در اين سالهاي اخير بوده است؟
اين برنامه بيشتر از ساختههاي قديمي استفاده شد، ساختههاي كه تكميل نبودند ولي در اين برنامه به صورت تكميل شده اجرا شدند. چراكه، من خود كاري را ميسازم ولي براي مدتي آن را رها ميكنم و ممكن چند سال ديگر مراجعه كنم و ميبينم كه الان قابل اجراست و تنظيم و جفت وجورش ميكنم، ممكن است كه نت آن را بنويسيم و يك نوازنده هم آن را براي اجراي گروه تنظيم كند. برخي از قطعات اين اجراها يكي دوتاش در همين يكي دوسال اخير ساخته شده و بقيه هم شايد مربوط به ده پانزده سال قبل باشند.
آيا پس شنيدن آنها شنونده ميتواند تشخيص دهد كه كدام جديدتر است و بازتاب دهندهي حس و حال سالهاي اخير شماست؟
براي مثال شايد همين آهنگ «در فراق» كه بر روي يكي از غزليات سعدي است اين نكته را تداعي كند:
بسم از هوا گرفتن كه پري نماند و بالي / به كجا روم ز دستت كه نميدهي مجالي
نه ره گريز دارم نه طريق آشنايي / چه غم او فتادهاي را كه تواند احتيالي
اين آهنگ را در همين يكي دوساله اخير ساختهام كه ميتواند تا حدودي حس و حالم را نشان دهد.
به نظر ميرسد شما در ابتدا شعري را مييابيد و بعد بر اساس آن آهنگي را ميسازيد. آيا اين موضوع درست است؟
بله، شعر و محتويات آن در كار و نگاه من از درجهي اول اهميت برخوردارست. يعني ميبينيم كه شعر ميخواهد چه بگويد، و يا در چه زماني ما داريم اين شعر را ارايه ميكنيم. البته شعر براي آواز براي خود جنبههاي خاصي دارد و شعر براي تصنيف ويژگيهاي ديگري را داراست كه بايد در موقع اجراي كار به تمام اين نكات توجه كرد تا كار خوب از كار درآيد.
بيشترين هدف من آن است كه مردم شعر را بهتر درك كنند. حتي در تصنيفهايي كه من ميسازم و اجرا ميكنم سعي بر آنست تا تمام مفاهيم شعري به روشني گويا باشد و لمس شود. و گاهي حتي من مجبور هستم تا ملودي آهنگي را كه در سرم هست تغيير دهم تا مفهوم شعر را بهتر ارايه دهم. ولي بقيه كمتر اين كار را انجام ميدهند يعني شعر را فداي آهنگ ميكنند.
پس شما در موسيقي به اصالت شعر باور داريد؟
بله، من به اصالت شعر بيشتر معتقدم و هميشه آهنگ را فداي شعر ميكنم. همانطور كه گفتم، وقتي من شعري را پيدا كردم، آهنگ متناسب با آن را ميسازم و به دنبال ارايه مفاهيم آن شعر هستم. يعني حتي اگر شاعر هم زنده باشد و گوش بكند، بگويد كه همين است و شعرم خراب نشده است و منظورم همين بوده است.
شما چه تفاوتي بين مخاطبان كنسرتهاي خود در داخل و خارج ايران حس ميكنيد. به هر حال چنين به نظر ميرسد كه شناخت مخاطبان داخلي از موسيقي شما بهتر از خارجنشينهاست. آيا اساسا وجود چنين تفاوتي واقعيت دارد؟
بله، فرق كوچكي وجود دارد. ولي نكته پراهميت در ميان تفاوت حال و هواي شنوندگان من در ايران و در خارج از كشور است.
چه تفاوتي دارد؟
كساني كه در ايران زندگي ميكنند، در آن شرايط خاص و با آن ستمهاي كه در جامعه اغلب به مردم ما روا ميشود سروكار دارند و اين مردم غالبا با درد و رنج متاثر از اين ستمها به كنسرتهاي من ميآيند. اما در خارج از ايران درست است كه مردم تاحدودي با اين دردها آشنا هستند ولي زير اين فشار مستقيم نيستند. البته آنها هم درد ديگري شايد داشته باشند كه آن هم دوري از وطن است كه آنها را آزار ميدهد. فرق تنها از اين حيث وجود دارد وگرنه همه موسيقي ايراني را دوست دارند و آن را خوب حس ميكنند.
هرچند، همه شنوندههاي ما از نظر درك هنري يكدست نيستند، تعداد كمي هستند كه اصلا نميدانند كه كجا آمدهاند؛ فقط شنيدهاند كه مثلا فلان گروه آمده است و ميآيند تا ببيند كه چه خبر است. همين گروه از شنوندهها هستند كه گاهي در بعضي از اجراها يك «بشكني» هم ميزنند، چون نميدانند كه در چه برنامهاي آمدهاند. البته بعد از مدتي كه اين گونه افراد به كنسرت ما ميآيند، متوجه ميشوند كه اين برنامه خيلي جديتر از اين است كه فكرش را ميكردند. برنامهاي است كه بايد با آن فكر كند. اين مشكلي است كه ما با مخاطب خارج از ايران داريم.
در داخل ما با اين موضوع روبرو نيستيم. نميخواهم بگوييم كه آنها آگاهترند بلكه در ايران اين گونه فضاها وجود ندارد كه به خودشان اجازه بشكن زدن بدهند. آگاهي كساني كه آگاهترند اين افراد سرزنش ميكنند و يا به سكوت دعوت ميكنند. افراد متوجه ميشوند كه اين كار جدي و كلاسيك است و بايد با آن فكر بكنند. چون موسيقي ما موسيقي فكر كردن و انديشيدن است. چرا كه اين موسيقي است كه انسان را به گونهاي به فرازستان و بالاها ميبرد كه هيچ پديدهي ديگري نميتوانند اين كار را بكند.
اين تفاوت و اختلاف در شنوندهي داخل و خارج از ايران تا چه اندازه در كار شما در روي صحنه اثر ميگذارد؟
به حال در اجراي زنده دو طرف در مقابل هم قرار دارند: يعني شنوندگان و گروه اجرا.
اين موضوع بسيار پراهميت است. اساسا كيفيت اجراي كار ما بستگي به كيفيت مخاطبي است كه در سالن اجرا حضور دارد. به خصوص در رديفهاي اول سالن كه معمولا ما آنها را ميبينيم، گاهي اتفاق ميافتد كه موج خوبي ميآييد يا موج خوبي دريافت نميكنيم. در حالي كه ما هيچ وقت به شخص خاصي نگاه نميكنيم ولي موجي كه ما از آنها ميگيريم چه مثبت چه منفي در كار ما تاثيرگذار است. در واقع ما به عنوان هنرمند اين تابش و بازتاب ميان شنونده و اجرا كننده موسيقي را زود متوجه و درك ميكنيم.
به طوري كه وقتي ما براي استراحت به پشت صحنه ميرويم با هم ميگوييم كه چرا شنوندههاي ما امشب اينجوري هستند و كار ما اصلا خوب نيست؟ يعني همه ما به يك درك مشترك از اين موج ميرسيم. گاهي هم بعضي از شنوندهها حضور و وجودشان همه چيز را عوض ميكند و چنان موج مثبتي دارند كه ما را با خود به اوج ميبرد. ولي برخي شبها هم هركاري ميكنيم پرواز امكانپذير نيست. در حالي كه ما همان آدمهاي شبهاي ديگر هستيم و شرايط ما فرقي نكرده است. تفاوت تنها همان تابش و بازتاب بين ما و شنونده است كه اجراي يك شب را خوب ميكند و يا يك شب را نه چندان خوب. اين ارتباط معنوي است كه بين ما و مخاطب وجود دارد.
اين پس ارتباطي به داخل و خارج از ايران هم ندارد.
نه اصلا ارتباطي ندارد و ميتواند در جايي اتفاق بيافند. ما اجراهايي در خارج داشتهايم كه تحت تاثير همين امواج ما در حال اجرا پرواز كرديم و اين تابش و بازتاب تنها به نوع ارتباط ما و شنونده ما بستگي دارد.
تدارك يك كنسرت به هرحال از حيث مديريتي آن در داخل و خارج داراي تفاوتها و مشكلاتي است. وجود اين تفاوتها و يا مشكلات خاص تا چه اندازه در كار شما تاثيرگذاست؟
بله، تدارك يك كنسرت در داخل و خارج مشكلات خاص خود را دارد. ما در ايران مشكلات زيادي تا رسيدن به شب اجراي كنسرت داريم كه در نوع خود خاص هستند. ولي در ايران وقتي به اين مرحله رسيديم، سكوت و نظمي بر شنوندهها حاكم است و معمولا، به خوبي به پايان ميرسد.
در خارج از ايران ما خيلي مستقيما درگير تدارك كار نيستيم ولي مشكلات ديگري وجود دارد. در خارج نظمي بيشتري حاكم است، مسئوليت ما كمتر است و در نتيجه اگر مشكلي هم باشد آنها به من به عنوان خواننده منتقل نميشود. در صورتي كه، در ايران با اين كه من مدير برنامه دارم ولي در نهايت تمام اين مشكلات به من ارجاع ميشود و بايد در تمام مراحل دخالت كنم تا برنامه به خوبي اجرا شود و به همين دليل مسئوليتهاي زيادي بر دوش من است، كه به هرحال در كار و احوالات من تاثير ميگذارد. بنابراين، من شبهاي سختي را پشت سر ميگذارم تا به شب كنسرت برسم.
اما در خارج مشكلات ما از نوع ديگري است. گاهي ما با شايعات و حرفهاي عجيب غريبي روبرو هستيم كه وقتي ميشنوم تعجب ميكنم كه اين حرفها چطور گفته ميشود. يا در برخي جاها برخي اشخاص يا گروهها ميخواهند از حضور ما به نفع منافع خود يا گروه خاصي استفاده كنند تا خودشان را مطرح كنند. اينها گاهي فضايي را ميسازند كه وقتي ما ميرسيم تازه متوجه ميشويم كه از همه چيز بيخبريم.
آقاي شجريان همانطور كه ميدانيد در داخل ايران علاقمندان موسيقي از شما انتظار دارند كه بيشتر كنسرت بدهيد و گاهي از شما انتقاد ميشود كه كنسرتهاي شما در خارج بيشتر از داخل ايران است. چرا اين گونه است؟
ببينيد، ما در ايران با مسايل زيادي روبرو هستيم، براي مثال، اگر بخواهيم كنسرتهاي بيشتري را داشته باشيم تنها بايد اجرا در شهر تهران را در درنظر بگيريم، چرا كه در شهرستانها مشكلات زيادي هست در آنجا بيشتر امام جمعهها كه سخت مخالف موسيقي هستند، تعيينكننده هستند و با طرح حرفهاي براي كار ما مشكل ايجاد ميكنند.
البته گاهي من به اين حرفها واكنش نشان ميدهم و ممكن است مشكلات تا حدودي حل شود. ما تقريبا فقط در اصفهان كنسرت داشتيم و چند سال پيش در شيراز. در ساير شهرستانها ما با مشكل مواجه هستيم. چون فضا در شهرستانها پيوسته در حال تغيير است يعني با تغيير يك شهردار، استاندار، و يا امام جمعه همه سياستها تغيير ميكند. در چنين جوي نميتواند كنسرت داد. ما با مشكلاتي از اين قبيل روبرو هستيم وگرنه من ترجيح ميدهم در داخل ايران برنامههاي خود را اجرا كنم و مشكلات دوري از وطن و اين سختي را ديگر نخواهم داشت. ولي مديران دولتي و كساني كه در راس امور هستند مانع تراشي ميكنند. براي مثال، من در شهر خود مشهد براي 30 سال است كه نتوانستهام كنسرت بدهم. چون جوي بر اين شهر حاكم است كه گروهي كه مخالف موسيقي هستند نميگذارند كنسرتي برگزار شود.
در خبرها بود كه شما بزودي در تهران با گروه جديدي به نام «شهناز» براي چند شب كنسرت خواهيد داشت. در بارهي برنامه و تركيب اين گروه توضيحي داريد؟
بله، اين برنامه در روزهاي 29 و 30 خرداد، 1، 2، 6، 8 و 9 تيرماه امسال در تالار اجتماعات وزارت كشور خواهد بود. البته تركيب اين گروه بيشتر از نوازندههاي جوانان خواهد بود و با تعداد بيشتري و قطعات كه بيشتر از ساختههاي خود من است و چند كار از آقاي مجيد درخشاني و نيز اشعار متفاوتي. به دليل علاقه من به استاد جليل شهناز، نوازندهي تار و موسيقيدان پرسابقهي ما، نام اين گروه را «شهناز» گذاشتهايم. البته اين گروه را ما در سالهاي آخر فعاليت با راديو تشكيل داده بوديم كه خود آقاي شهناز هم جرو اين گروه بودند و افراد ديگري چون استاد بهاري، موسوي، افتتاح هم به همراه خود من در آن فعاليت ميكردند. من دوست داشتم تا اين گروه را دوباره و اين بار با نوازندگان جوان احيا كنم.
منبع: بي بي سي
جمعه 24 خرداد 1387
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: هموطن سلام]
[مشاهده در: www.hamvatansalam.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 345]
-
گوناگون
پربازدیدترینها