واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: دانش - این مرد پیشبینی میکند که تصمیم افراد برای ترک اعتیاد چقدر جدی است وینسنت کلارک، از دانشگاه نیومکزیکو، فکر میکند که شاید چیزی مانند یک گوی بلورین برای کمک به معتادان در اختیار دارد. با اعمال ارزیابیهای سنتی از وضعیت روانی و روشهای مدرن تصویربرداری مغزی FMRI برای افرادی که در مرحله ترک اعتیاد به موادمخدر به سر میبرند، او ادعا میکند که میتواند مشخص کند چه کسی ممکن است در ماههای آینده، به اعتیاد خود رجوع کند؟ کلارک افرادی را که در مرحله بازپروری بعد از اعتیاد به کوکائین و متامفتامین قرار دارند در دستگاه fMRI قرار میدهد و سپس از آنها میخواهد که یک بازی ذهنی انجام دهند که در درمان اعتیاد متداول است. در این بازی، از فرد خواسته میشود هنگامی که روی صفحه نمایشگر X را میبیند دکمهای را که در دستش قرار دارد فشار دهد، ولی هنگامی که T را میبیند نباید عکسالعملی نشان بدهد. البته در این میان چند بار نیز حرف C برای پرت کردن حواس فرد به نمایش درمیآید: هنگامی که این حروف ظاهر میشوند، در برخی از بیماران باعث تحریک فعالیتی در قسمت پسین مغز میشوند. بعد از آن، کلارک با دقت داوطلبان را زیر نظر میگیرد و هرازگاه از آنها نمونههای خون و ادرار میگیرد تا ببیند که آیا دوباره به این مواد رجوع کردهاند یا نه. کلارک میگوید که با دقت بالای 80٪، این آزمایش نشان میدهد که در 6 ماه آینده، چه کسی نمیتواند در برابر وسوسه تکرار مصرف مقاومت کند (کسانی که قسمت پسین مغزشان تحریک نشده) و چه کسی میتواند پاک بماند (کسی که قسمت پسین مغزش به محرک پاسخ داد). به گفته او اگر این آزمایش را با یک آزمایش ساده برای تشخیص سابقه شیدایی ترکیب کنیم، دقت آن به 89٪ میرسد. کلارک این نتایج را در جریان همایش سالانه سازمان عکسبرداری مغز انسان در سنفرانسیسکوی کالیفرنیا به نمایش گذاشت و در حاشیه آن به پرسشهای خبرنگاران پاسخ گفت. خلاصهای از این پرسش و پاسخ را در ادامه ببینید. آیا میتوانیم این کار را اندازهگیری اراده نام نهیم؟ این کار به نوعی بالاترین حد ممکن از چنین چیزی است. هنگامی که مردم این آزمایش را انجام میدهند و «حواس پرتکن» را میبینند، طبیعیترین حالت این است که عصبانی شوند، چرا که آنها منتظرند که X را ببینند و دکمه را فشار بدهند، در حالی که به جای آن C را میبینند که در شرح بازی نیامده است. این قسمت از مغز، پاسخ احساسی شما را کنترل میکند. ولی در این حالت، با یک حالت گذرای چیزی مواجه میشویم که بیشتر به عصبانیت شبیه است تا سرخوردگی. گروهی که به اعتیاد رجوع میکنند هیچ عکسالعملی در این خصوص نشان نمیدهند. یک فرضیه در مورد بازگشت به اعتیاد این است افرادی که به محیط پاسخ ضعیفی میدهند، در وضعیتی قرار میگیرند که احتمال اینکه به لحاظ روانی درهم بشکنند، خیلی زیاد میشود. سابقه شیدایی چه تأثیری در این خصوص دارد؟ شیدایی، به لحاظ شیمیایی، احتمالاً شباهت خیلی زیادی به چیزهایی دارد که شما را به هیجان میآورند. موادمخدر در عمل فقط چیزی که شما واقعاً دارید را شبیهسازی میکنند. در نتیجه در این افراد که شواهدی از وجود یک سیستم بالقوه محرک درونی بیشفعال در آنها وجود دارد، این احتمال که بعداً به اعتیاد رجوع کنند بیشتر از دیگران میشود. ولی این به خودی خود برای اینکه این افراد بهاعتیاد رجوع کنند کفایت نمیکند. نه. اصلاً کفایت نمیکند. ولی در ترکیب با تصویربرداری مغزی میتوانیم به دقت تقریبی 90٪ برسیم. پس به این ترتیب شما این رؤیا را دارید که مردم به یک کلینیک مراجعه کنند، این بازی را در دستگاه انجام بدهند بعد یک تست برای تشخیص سابقه ابتلا به شیدایی داشته باشند. اگر نتیجه حاکی از احتمال بالای اعتیاد مجدد بود، آنگاه فرد باید تحت مراقبت ویژه قرار بگیرد. این حالت به این معنا خواهد بود که این فرد نیاز به مراقبت بیشتر دارد. در حدود نیمی از جمعیت معتادان ما، از تمام آن حد از مراقبتها و درمانها که امروزه در دسترس قرار دارند، استفاده نمیکنند. ما گروههای جمعیتی مختلف را مورد بررسی قرار دادیم. مثلاً در دادگاه اطفال، هنگامی که یک نوجوان مجرم را به آنجا میبرند قاضی به او میگوید: «برو و اعتیاد خود را درمان کن، ولی اگر یک بار دیگر جرمی مرتکب شوی به زندان میروی». در آن گروه، بعد از 6 ماه، تقریباً 50٪ از آنها از موادمخدر استفاده میکنند. آنها میدانند که گیر میافتند ولی باز هم این کار را انجام میدهند. در مراکز درمانی اقامتی، جایی که در آن این افراد در یک محیط خاص زندگی میکنند و هر روز تحت درمان قرار دارند نیز بعد از گذشت 6 ماه ما شاهد بازگشت نیمی از افراد معتاد هستیم. ما در این تحقیق، افرادی که درمان سرپایی را برگزیدهاند را نیز مورد مطالعه قرار دادیم. این گروه در خانههای خود زندگی میکنند و در هر هفته دو مرتبه تحت نوعی از درمان قرار میگیرند، ولی در این گروه نیز شاهد بازگشت نیمی از افراد به چرخه اعتیاد هستیم. این به این معنا است که این ویژگی ذاتی در این افراد وجود دارد که به بازگشت اعتیاد منجر میشود و روشهای درمانی در برابر آن کارایی ندارند. میتوان درک کرد که کنار هم قرار دادن موضوعات سختترین قسمت کار بود. واقعاً سخت بود. خیلی از کارها باید انجام میشد. هفتاد و دو نفر در این تحقیق شرکت داشتند. آیا این میزان زیاد است؟ ما با 400 نفر شروع کردیم. شاید میتوانستیم این کار را با نصف این میزان هم انجام دهیم. کنار هم قرار دادن افراد بیشتر از این سخت بود؟ غیرممکن نبود. چیزی که ما میخواستیم به مؤسسه ملی مبارزه با سوءاستفاده از دارو (که حامی مالی این تحقیق بود) پیشنهاد کنیم این بود که به زندانهای محلی در نیومکزیکو برویم، افراد را در زندان مورد آزمایش قرار دهیم و سپس هنگامی که آزاد شدند بر آنها نظارت داشته باشیم. شبکه تحقیقات ذهنی (که من با آنها همکاری میکنم) اولین سیستم قابل حمل MRI در جهان را دارد و میتوان از آن برای عکس برداری مغزی استفاده کرد. آیا بیماران میدانستند این تحقیق به چه منظوری انجام میشود؟ دقیقاً. ما گفتیم به دنبال این هستیم که دریابیم چه کسی دوباره به سراغ اعتیاد میرود. این برای آنها هم مهم است. این افراد میخواهند قسمتی از تلاش برای یافتن راه حل باشند. آیا شما مچ کسانی را که در جریان این آزمایش به موادمخدر رو آوردند، میگرفتید یا آنها خود اعتراف میکردند؟ خیلی از افراد پیش من میآمدند و میگفتند: «متاسفم، من دوباره مواد مصرف کردم». در بدترین حالت، ما نمیتوانستیم آنها را پیدا کنیم و با خانواده یا دوستانشان تماس میگرفتیم. پیشبینی رجوع به اعتیاد مانند این نیست که قسمتی از مغز را که مسبب آن است هدف گرفته باشیم، درست است؟ میتواند باشد. اگر ما بتوانیم نحوه عملکرد شبکه مغزی را درک کنیم، سپس بفهمیم که چطور میشود بر عملکرد آن تأثیر گذاشت؛ آنگاه میتوانیم به مردم کمک کنیم که برای مدت طولانیتری هوشیار و عاقل باشند. شاید حتی بتوانیم آنها را در مقابل اعتیاد ایمن کنیم. و در پایان، شما چه مدت مشغول کار بر روی این موضوع هستید؟ من تقریباً یک دهه است که به دنبال یافتن پاسخی برای این سؤال میگردم. نیچر، 25 ژوئن - ترجمه: مجید جویا
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 606]