تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 13 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):هر كس با آبى غسل كند كه پيش‏تر در آن غسل شده است و به جذام مبتلا شود، كسى را جز خو...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

ساختمان پزشکان

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1837327358




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

درباره دریدا، درباره هایدگر، درباره روح


واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین: کتاب  - چگونه یک ترجمه می‌توانست بهتر از اینها باشد؟ باوند بهپور دوستداران و دشمنان هوش دریدا قطعاً توافق خواهند داشت که این هوش آزارنده‌ است؛ هوشی که انگار می‌خواهد نگذارد کسی نتیجه‌ای بگیرد یا چیزی به جایی برسد. کابوس فلسفه است. فلسفه هر شب او را به خواب می‌بیند. تصمیم به ترجمه چنین فیلسوفی گرفتن، نه به چالش طلبیدن آن فیلسوف که مواجهه‌ای با ذات «ترجمه» است. دریدا از «سخت‌ترین» فیلسوفان است اما کاربردی بودنش نسبتی با دشواری بیانش ندارد. پرهیز از متن‌هایش آسان است و پرهیز از مفاهیم‌اش دشوار. همچون یک بازرس وظیفه‌شناس، در جایی که انتظارش را ندارید حاضر می‌شود. همواره «مجبور می‌شوید» او را بخوانید و او این را می‌داند و کوچک‌ترین تلاشی برای آسان‌ کردن تلاش‌تان نمی‌کند. دریدا عاشق متن است و به‌عمد بی‌اعتنا به رنج خواننده. هنگامی که چنین مردی کتابی در واسازی فیلسوفی چون هایدگر بنویسد نتیجه از قبل معلوم است. آن‌چه نمی‌توان پیش‌بینی کرد محصول ترجمه چنین کتابی به فارسی است. ایرج قانونی کتاب «درباره روح: هایدگر و این مسئله» را در ۲۱۴ صفحه به فارسی برگردانده و امسال توسط نشر ثالث به چاپ رسانده است. از ایرج قانونی پیش‌تر کتاب «ویتگنشتاین و پژوهش‌های فلسفی» ماری مک گین توسط نشر نی روانه بازار نشر شده بود. دغدغه هایدگر برای ایرج قانونی به نقد دریدا از هایدگر محدود نمی‌شود. مدتی است که وی مشغول ترجمه دو جلد کتاب «نیچه»ی هایدگر است که توسط نشر آگه منتشر می‌شود. «درباره روح» در ابتدا سخنرانی‌ای بود که دریدا در ۱۴ مارس ۱۹۸۷ در کنفرانسی در کالج بین‌المللی فلسفه در پاریس ارائه کرد و بعداً در اکتبر همان‌ سال چاپ شد. کتاب از آثار دوران پختگی دریداست؛ زمانی که او ۵۷ سال داشت (دریدا ۷۴ سال عمر کرد). در این کتاب دریدا می‌کوشد تا کاربرد لفظ «روح» را در آثار هایدگر و از آن بالاتر «پرهیز» او را از کاربرد این لفظ مد‌نظر قرار دهد. این همان حاشیه به ظاهر کم‌اهمیتی است که دریدا از آن‌جا به هایدگر حمله می‌کند تا نهایتاً پای سابقه سیاسی او را نیز به میان کشد. هایدگر در سال ۱۹۲۷ در کتاب «هستی و زمان» هشدار داده بود که باید از لفظ «روح» پرهیز کرد و سعی کرده بود که این مفهوم را به شیوه خود «از هم برگیرد» و تکه‌تکه کند. اما هنگامی که در ۱۹۳۳ به نازیسم گرایش یافت با «روح آلمانی» از در آشتی درآمد و این کلمه را به کرات به کار برد تا آن‌که در سال ۱۹۵۳ به هنگام نوشتن درباره تراکل دوباره مخالفت خود را با این لفظ ابراز داشت. دریدا در کنار این موضوع، پای چهار درون‌مایه دیگر که کانون توجه هایدگر را تشکیل می‌داد به میان می‌کشد: تفاوت انسان و حیوان، تکنولوژی، پرسشگری به مثابه جوهره فلسفه و غایات انسان. «درباره روح» یکی از اولین آثار دریداست که در آن به رابطه میان فلسفه و ملی‌گرایی می‌پردازد. از دریدای پرکارِ متولد ۱۹۳۰، فیلسوفی که قریب به سی کتاب فلسفی دارد به مدت پنجاه سال کتابی به فارسی درنیامده بود تا پارسال که مهشید نونهالی کتاب‌ «معضل‌ها» را توسط انتشارات رخداد نو به فارسی برگرداند. پیش از او نیز امیر هوشنگ افتخاری‌راد نیز دو مقاله از دریدا را در کتابی به نام «جهان‌وطنی و بخشایش» در سال ۸۴ توسط انتشارات گام نو به چاپ رساند. اولین سؤالی که ترجمه این کتاب برمی‌انگیزد این است که: هنگامی که نویسنده‌ا‌ی فرانسوی مانند دریدا (که فلسفه‌ و زبانش درهم‌تنیده) درباره فیلسوف آلمانی دشواریابی مانند هایدگر (که او هم رویکردی وسواسی به زبان دارد) کتابی درباره موضوعی بدین غرابت می‌نویسد آیا حق داریم کتاب را از انگلیسی به فارسی برگردانیم؟ برای مایی که نه تولید‌کننده فلسفه‌ایم و نه اجر مترجمان را می‌پردازیم و دستمزد ترجمه کتاب‌ غالباً در حد اجرت تایپ آنهاست پرسیدن چنین سؤال‌هایی توقع زیادی به نظر می‌رسد. تو گویی این حق برای مترجم ایرانی محفوظ می‌ماند که از خوانندگان وسواسی ناراضی‌اش بخواهد کتاب را به زبان اصلی مطالعه کنند و همین که همت کرده چنین متن چموشی را به دست بگیرد و توانسته محتوای متن را منتقل کند باید برایشان کافی باشد. اما این به شرطی است که ترجمه فارسی به واسطه دشواری ترجمه‌‌ای سنگین دست‌نیافتنی نشده باشد. به نظر من ترجمه «درباره روح» سنگینی مضاعفی را به نثر کتاب تحمیل کرده که بیشتر ناشی از دستورزبان انگلیسی‌زده‌ و فارسی‌ناشده ترجمه است و آخرین ذرات صبوری‌ای را که دریدا برای خواننده باقی گذاشته از او می‌گیرد. به نظرم جا دارد مترجم در ویرایشی دیگر، به جای آن‌که خوانندگان کتاب را تشویق «به سرمایه‌گذاری تربیتی برای پرورش خویشتن» کند تا بر «دشواری» متن غلبه کنند، سعی کند زبان کتاب را به خواننده فارسی نزدیک کند چرا که دریدا شاید بسیار پیچیده و با دقتی آزارنده بنویسد اما فرانسوی را بد نمی‌نویسد. نه از سر نکته‌سنجی و جسارت، بلکه به جهت نشان دادن این‌که ترجمه‌ «می‌توانست» در برخی مواضع روان‌تر باشد ترجمه بخشی از صفحه دوم را به قلم آقای قانونی می‌آورم. سپس متن انگلیسی‌ای را که آقای قانونی به کار برده‌اند و در نهایت ترجمه‌ای را که دوستم به خواهش من از همین ترجمه انگلیسی انجام داده است ذکر می‌کنم. ترجمه آقای قانونی چنین است: در این‌جا می‌توان دست به نگارش یک فصل به قصد کتاب دیگری زد. به نظرم عنوان آن می‌تواند این باشد: «چگونه از سخن گفتن اجتناب کنیم.» «اجتناب کردن» به ویژه در نزد هایدگر به چه معناست؟ -و آن لزوماً رد یا اجتناب نیست. این دو مقوله اخیر تا آن‌جا نارسا هستند که گفتاری، چون روانکاوی، که طبق معمول آن‌ها را به کار می‌گیرد، اقتصاد اجتناب کردن را در جاهایی که آن خود را در معرض پرسش از هستی قرار می‌دهد، در نظر نمی‌گیرد. حداقل چیزی که می‌توان گفت این است که ما از این در نظر گرفتن سخت دوریم. و تمام کوششی که من مایلم در این‌جا انجام دهم این است که به آن نزدیک شوم. من به طور خاص در اندیشه همه شکل‌های کلی «اجتناب کردن» هستم که به این مرتبه تنزل می‌کنند که بی‌آن‌که [چیزی] بگویند بگویند و بی‌آن‌که بنویسند بنویسند، بی‌آن‌که کلمات را به کار برند آن‌ها را به کار برند: به طور مثال، با گیومه، با علامت ضربدری نفی-ناکننده خط‌ زدن [kreuzweise Druchstreichung] یا حتی با گزاره‌هایی از این دست: «با این حال اگر الهیات بنویسم، چنان‌که گاه وسوسه می‌شوم چنین کاری بکنم، کلمه هستی نباید در آن بیاید.» و مانند آن. حال ما به خوبی می‌دانیم که وقتی هایدگر چنین سخنی بر زبان راند، پیشاپیش باعث شده بود که این کلمه محو شود، آن‌گاه که اجازه داده بود تا در زیر علامت ضربدر ظاهر شود-که چه بسا از همین رو، از مدت‌ها پیش، باعث شده بود تا کار خود را در مسیر آن الهیاتی ادامه دهد که می‌گوید فقط دوست داشت بنویسد اما در این لحظه خاص مبادرت به نانوشتن نمی‌کند. در حالی که می‌گوید اصلاً آن [الهیات] نیست، می‌گوید که آن آخرین کاری است که انجام می‌دهد و این‌که اگر روزی بنا باشد سروکله ایمان پیدا شود، او باید دکان‌ تفکرش را جمع کند و برود. متن انگلیسی چنین است: Here one could get into writing a chapter destined for a different book. I imagine its title: How to Avoid Speaking. What does avoid mean, in particular in Heidegger?-and it is not necessarily avoidance or denegation. These latter categories are insufficient insofar as the discourse which habitually puts them to work, that of psycho-analysis for example, does not take into account the economy of vermeiden in those places where it exposes itself to the question of Being. The least one can say is that we are very far away from this taking into account. And all I should like to attempt here is to approach it. Im thinking in particular of all those modalities of avoiding which come down to saying without saying, writing without writing, using words without using them: in quotation marks, for example, under a non-negative cross-shaped crossing out (kreuzweise Durchstreichung), or again in propositions of the type: If I were yet to write a theology, as I am sometimes tempted to do, the word Being ought not to appear in it, etc. Now we know well enough that, at the date at which he said that, Heidegger had already made this word disappear while allowing it to appear under a crossing-out-which had thus perhaps set him going, and a long time since, on the path of that theology he says he would only like to write but which he does not not write at this very point, saying its not that at all, saying that thats the last thing hes doing and that he would have to shut up his thinking-shop if one day he were to be called by the faith. ترجمه پورگیو چنین است: این‌جاست که می‌توان دست به نوشتن فصلی از کتابی دیگر زد. عنوانش را تصور می‌کنم: «چه‌گونه از سخن گفتن اجتناب کنیم.» «اجتناب»، به ویژه نزد هایدگر، چه معنایی دارد؟ البته لزوماً به معنای احتراز و انکار نیست. زمانی که گفتمانی (نظیر روانکاوی) که این دو مفهوم آخر را عادتاً به کار می‌گیرد مسئله وجود در موردش مطرح می‌شود و اقتصاد vermeiden را به حساب نمی‌آورد این دو مفهوم دیگر کافی نخواهند بود. کمترین چیزی که می‌توان گفت این است که ما از این «به حساب آوردن» بسیار دوریم و تمامی آن‌چه در این‌جا قصد انجامش را دارم این است که به آن نزدیک شوم. به‌خصوص آن وجهی از «اجتناب کردن» را در نظر دارم که منجر می‌شود به گفتن بدون گفتن، نوشتن بدون نوشتن و به کار بردن واژگان بدون به کار بردن‌شان: برای مثال در بین گیومه، در زیر خط‌خوردگیِ نامنفیِ ضربدری‌شکل [kreuzweise Durchstreichung] یا در مورد گزاره‌هایی از این دست: «اگر قرار باشد الهیات بنویسم، چنان‌که گاهی وسوسه‌ می‌شوم این کار را بکنم، واژه وجود نباید در آن بیاید،» و غیره. اما می‌دانیم که زمانی که هایدگر این حرف را زده بود، خود پیشاپیش باعث شده بود که این کلمه ناپدید شود ولی ضمناً زیر خط‌خوردگی خود را نشان دهد. باعث شده بود که هایدگر در مسیر همان الهیاتی بیفتد که ادعا می‌کند فقط تمایل‌ دارد بنویسد اما در این لحظه مشغول نا‌نوشتنش نیست، که [آن‌چه نمی‌نویسد] ابداً الهیات نیست، می‌گوید آخرین کاری است که ممکن است در حال انجامش باشد و اگر روزی مذهب او را به خود بخواند دکان‌ اندیشه‌اش را تخته می‌کند.




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[مشاهده در: www.khabaronline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 392]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن